
غزه، منطقهای بدون حق / رژیم صهیونیستی با اعلام وضعیت استثنایی حقوق بشر را نادیده میگیرد
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، مفهوم «وضعیت استثنایی» (State of Exception) که توسط کارل اشمیت، فیلسوف و حقوقدان آلمانی، مطرح شد، به حالتی اشاره دارد که در آن حکومت میتواند نظم حقوقی معمول را تعلیق کند تا امنیت یا بقای نظم سیاسی را حفظ کند. این مفهوم در شرایط بحرانی، مانند جنگ یا شورش، به حکومتی اجازه میدهد که قانون را کنار بگذارد و هر اقدام «ضروری» را انجام دهد، حتی اگر این به معنای تعلیق حقوق بشر باشد. این تحلیل با بررسی وضعیت غزه بهویژه در زمینه سیاستهای رژیم صهیونیستی، نشان میدهد که چگونه این وضعیت استثنایی بهطور پیوسته در غزه به کار گرفته میشود و چگونه حقوق بشر نادیده گرفته میشود.
تعلیق حقوق بشر بهنام امنیت
در غزه، رژیم صهیونیستی با استناد به تهدیدات امنیتی و مبارزه با تروریسم، اقداماتی را انجام میدهد که حقوق اولیه مردم غزه، از جمله حق حیات، مسکن، آب، برق و بهداشت را بهطور سیستماتیک نادیده میگیرد. دولت رژیم صهیونیستی بهطور مداوم ادعا میکند که این اقدامات تحت شرایط «وضعیت استثنایی» ضروری است تا امنیت ملی و بقای نظم سیاسی را حفظ کند.
در این چارچوب، حقوق بشر بهعنوان یک مانع برای اعمال سیاستهای امنیتی در نظر گرفته میشود. حقوق مدنی و سیاسی که در دوران صلح و آرامش قابل اعمال هستند، به بهانه وضعیت اضطراری تعلیق میشوند و این تعلیق بهطور دائم در غزه به کار گرفته میشود. به عبارت دیگر، وضعیت استثنایی بهانهای برای اعمال محدودیتهای شدید و دائمی میشود، بدون آنکه قواعد حقوق بینالملل رعایت شود.
عادیسازی حالت اضطراری
یکی از ویژگیهای مهم وضعیت استثنایی، موقتی بودن آن است. اما در غزه، وضعیت استثنایی به یک حالت دائمی تبدیل شده است. رژیم صهیونیستی بهطور مداوم تهدیدات امنیتی را بهعنوان توجیهی برای ادامه محاصره، حملات نظامی و محدودیتهای اجتماعی مطرح میکند. این وضعیت دیگر بهعنوان یک وضعیت موقت در نظر گرفته نمیشود، بلکه بهطور مستمر بهعنوان بخش جداییناپذیر از زندگی در غزه بهوجود آمده است.
این وضعیت در نظریههای پساشمیتی، بهویژه توسط جورجو آگامبن، بهعنوان «دائمیشدن استثنا» شناخته میشود. به این معنا که وضعیت استثنایی به جای آنکه بهطور موقت اعمال شود، به یک وضعیت طبیعی و معمول تبدیل میشود که هیچگاه به پایان نمیرسد. این پدیده در غزه مشاهده میشود، جایی که محاصره و محدودیتها به بهانه «تهدید از سوی حماس» یا «جنگ» ادامه دارد.
حذف تمایز میان درون و بیرون قانون
کارل اشمیت در تحلیل وضعیت استثنایی بر این نکته تأکید دارد که حاکم کسی است که تصمیم میگیرد چه زمانی وضعیت استثنایی است و به عبارتی چه زمانی میتوان از قانون کنار گذاشت. در غزه، رژیم صهیونیستی خود را نه تنها قاضی تهدیدات بلکه مجری قانون نیز میداند. این بدان معناست که رژیم صهیونیستی خود تصمیم میگیرد که چه زمانی تهدید جدی است و چه زمانی باید اقدامات استثنایی را اعمال کند.
در چنین شرایطی، هیچ نظارت مستقل و بیطرفانهای از سوی نهادهای بینالمللی وجود ندارد و رژیم صهیونیستی بهطور یکجانبه میتواند تصمیم بگیرد که چه اقداماتی را در شرایط خاص انجام دهد. به این ترتیب، در غزه تمایز میان درون و بیرون قانون از بین میرود و رژیم صهیونیستی بهطور مداوم قانون را نادیده میگیرد.
سلب حاکمیت از فلسطینیان
یکی از پیامدهای اصلی اعمال وضعیت استثنایی در غزه، سلب حاکمیت از مردم فلسطین است. در این وضعیت، مردم غزه از حق تعیین سرنوشت خود و از خودگردانی واقعی محروم میشوند. آنها تبدیل به «سوژههای تحت کنترل» میشوند که تحت سیاستهای رژیم صهیونیستی قرار دارند و در واقع هیچگونه حق و حقوق شهروندی در یک ساختار حقوقی مستقل ندارند.
رژیم صهیونیستی با استفاده از وضعیت استثنایی، بهطور مداوم حاکمیت فلسطینیان را نقض کرده و آنها را از فرآیند تصمیمگیری در مورد آینده خود و سرزمینشان حذف کرده است. این وضعیت منجر به تبدیل غزه به یک منطقه بدون حقوق، بدون حاکمیت و بدون نظارت میشود. فلسطینیان در این شرایط نه تنها از حقوق اولیه خود محروم میشوند بلکه از امکان کنترل زندگی و آینده خود نیز بیبهره هستند.
در نهایت میتوان گفت که مفهوم «وضعیت استثنایی» در تحلیل سیاسی-اقتصادی غزه، نشاندهندهی رویکرد رژیم صهیونیستی به سیاستهای خود در قبال این منطقه است. رژیم صهیونیستی با اعلام مداوم وضعیت اضطراری، اقدامات خود را در غزه توجیه میکند و از این طریق حقوق بشر را بهطور سیستماتیک نادیده میگیرد. این سیاستها بهطور طبیعی و بدون نیاز به اعلام رسمی، به وضعیتی تبدیل شده است که در آن قانون و حقوق بشر کنار گذاشته میشود. غزه، در عمل، به یک «منطقه بدون حق» تبدیل شده است که در آن وضعیت استثنایی بهطور دائمی اعمال میشود و مردم آن از ابتداییترین حقوق انسانی خود محروم میگردند.