به گزارش خبرنگار علمی «خبرگزاری دانشجو»، برنامه زاویه شب گذشته با طرح موضوع «زبان فارسی، مخاطرات و ظرفیت ها» با آقایان دکتر اصغر دادبه، استاد ادبیات و فلسفه و مدیر بخش ادبیات مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلام و دکتر کوروش صفوی، استاد زبان شناسی و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی به بحث و گفت و گو پرداخت.
آیا زبان فارسی در خطر است؟
رشید کاکاوند، مجری برنامه، اولین سوال خود را چنین طرح کرد: زبان فارسی اکنون از چه جایگاهی برخوردار است؟
دکتر دادبه در پاسخ به این سوال اظهار داشت: به زبان از سه منظر می توان نگریست؛ از منظر ملی، فرهنگی و مادر. ممکن است برای یک نویسنده یا شاعر هر سه اینها باشد. به طور مثال ملک الشعرا بهار زبان فارسی، زبان ملی و فرهنگی و مادری ایشان محسوب می شد، ولیکن برای شهریار زبان فارسی زبان ملی و فرهنگی بود، اما زبان مادری نبود.
بر این باورم که یک شبه یک زبان زبان ملی نمی شود. از یک جایی شروع می شود و میراث علمی و ادبی و هنری بر آن زبان بار می شود و در نهایت آن زبان، زبان ملی می شود.
آغاز قرن قرن سوم آغاز استقلال ایران است. سخن یعقوب لیث آغاز انتخاب زبان ملی است. از آن زمان تا کنون بنگرید چه روی داده است. زمان می خواهد تا یک زبان ملی تغییر کند. هویت ملی در حال باز سازی بود، ملت ایران 400 سال دویدند تا هویت از دست رفته را بازسازی کنند.
زبان و ادب ملی اصل اساسی در هویت ملی است
هویت ملی همانند مثلث دارای سه ضلع می باشد. زبان و ادب ملی، تاریخ و اساطیر ملی، حکمت و فلسفه ملی اظلاع این مثلث می باشند. ضلع بنیادی و اصلی زبان ملی است. عظمت فردوسی در این است که زبان و ادب ملی را زنده نگه داشته است.
نقش زبان در هویت تا بدان جاست که به گواهی تاریخ، اگر زبان یک ملت از دست برود آن ملت دیگر نیست یا چنان استهاله می شود که دیگر آن ملت قبل نیست. بطور خلاصه این تهاجم چیز جدیدی نیست و از قبل بوده است.
رشید کاکاوند از دکتر صفوی پرسیدند: اگر زبان چنین رابطه نزدیکی با هویت دارد آیا تغییر زبان هویت را تغییر می دهد؟
دکتر صفوی در پاسخ به این سوال اذعان داشت: زبان یا در طول تاریخ تغییر می کنند و به زبان های دختر تبدیل می شوند یا از بین می روند. به طور مثال زبان سوریانی که در دوره ای در شمال سوریه امروز ( لغت سوریه هم از این گرفته شده است) جزو زبان های میانجی، زبان علم دوره خود بوده است اکنون دیگر وجود ندارد. وقتی از بین می رود دیگر سوریانی زبان نداریم بنابراین هویت سوریانی زبانان از بین می رود.
زبان لاتین زبانی است که به تدریج تغییر می کند و در اروپا به زبان های دختر پخش می شود. یک روزی فرانسوی زبان یا ایتالیایی زبان دیگر لاتین نمی داند و از طرف دیگر او دیگر یک رومی نیست.
زبان فارسی حدود 25-30 قرن زنده مانده است. زبان فارسی دوره های مختلفی را می گذارند، تبدیل می شود، تغییر می کند. ما امروز آن گونه که 500 سال پیش سخن می گفتند صحبت نمی کنیم اما هویت همه ما یکی است. زبان ممکن است تغییر کند اما این امر در طول تاریخ به ما نشان داد با ورود 5 هزار واژه قرضی تغییری برای زبان به حساب نمی آید.
زبان زنده همچون آدم زنده ارتباط برقرار می کند
دکتر دادبه در تاکید سخنان دکتر صفوی چنین ادامه داد: نحو زبان باید سالم بماند. زبان زنده همچون آدم زنده ارتباط برقرار می کند. تصور غلطی که در بین مردم وجود دارد این است که گمان می کنند دو زبان عربی و فارسی در تاریخ وجود داشته است و ستُدن لغات عربی از سوی فارسی زبانان نیز وجود داشته است.
در حالیکه 100 سال پیش لغات فارسی قرآن را نیز استخراج کردند. مراد از این سخن این است که دو زبان زنده دادوستد دارند. در این دادو ستد ها تلفظ و معنا قابل تغییر است. گرفتن لغت مطلقا خطری برای یک زبان نیست. البته اگر لغت نگیریم طبیعی است که بهتر می باشد اما اگر لغتی هم وارد شد دیگر آن لغت به همان معنا یا با همان تلفظ نیست، دچار تغییر شده است.
حد تعادل آن است؛ مواردی که برای آن لغت هایی وجود دارد بیهوده برای خودنمایی جایگزین نسازیم. خلاصه از هر چه که از آن به درستی مراقبت نشود در معرض خطر قرار دارد. از همان زمان که این زبان به عنوان زبان ملی ما پدید آمد حرف هایی از قبیل اینکه زبان فارسی نمی تواند زبان علم و فلسفه باشد به وجود آمد.
واقعیت های موجود نشان می دهد که این حرف ها بی ربط هستند. چرا ابوعلی سینا و ابوریحان بیرونی کتاب هایی به زبان فارسی نوشتند؟ به گفته استاد مطهری زبان فارسی در بخش هایی از جهان اسلام زبان دوم است. البته در بخش هایی زبان اول نیز بود. اسلام در شبه قاره با زبان فارسی وارد می شود. به همان دلیل که امروز امکان دارد شما مقاله ای به زبان انگلیسی بنویسید چرا که مخاطبان بیشتری دارید در آن زمان نیز چنین چیزی وجود داشت.
به نظر بنده ابوعلی سینا و ابوریحان به زبان فارسی هم کتاب نوشتند تا بگویند که می شود به زبان فارسی هم مطلب علمی نوشت اما مخاطبان زبان عربی بیشتر است.
فرهنگستان سعی دارد زبان علم را بومی سازد
در ادامه با خانم نسرین پرویزی، معاون گروه واژه گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، گفت و گویی تلفنی برقرار شد. ایشان اظهار داشتند که فرهنگستان بنا ندارد برای تمام واژه های بیگانه واژه گزینی کند. واژه هایی که در بدنه زبان فارسی جا گرفته است جایگزین نمی شود. اکنون بیشترین هم و غم فرهنگستان زبان علم فارسی است. بسیاری از واژه های عمومی در زبان جا افتاده است و اگر از طریق فناوری ها وارد زبان شوند واژه های منفردی نیستند.
کاکاوند در ادامه چنین اذعان داشت: گاها شنیده ایم که می گویند زبان علم نیازی به جایگزینی ندارد چراکه علم همراه اصطلاحات است. اگر می خواهیم روابط علمی داشته باشیم باید از همان اصطلاحاتی استفاده کنیم که دیگران استفاده می کنند. بسیاری معتقدند که مشکل اصلی در زبان عمومی است که از نظر نحوی ساختار زبان را دچار تغییر می کند. نظر شما چیست؟
دکتر صفوی در پاسخ به این سوال گفت: افرادی که در فرهنگستان فعالیت می کنند افراد متخصص هستند و تاکید می کنم که باید در آن مسیر هم جلو برویم. اینکه دو جوان از اصطلاح «کف کردن» استفاده می کنند خطری برای زبان فارسی ندارد. این تکنولوژی و لغات عوض خواهند شد. مشکل ما در این است که وقتی بخواهیم متنی را به زبانی بخوانیم یا ترجمه کنیم برای واژه های علمی، که قرار است آن علم را گسترش دهد، معادل نداشته باشیم.
فرهنگستان از دو طریق عمل می کند. کتاب ها و آثار مترجم هایی که واژه هایی را انتخاب و معادل یابی می کنند، را بررسی می کند. فرهنگستان بسیاری از این واژه ها را واژه گزینی می کند. و از سویی زبانی همانند فارسی وجود ندارد که بتواند چنین خوب واژه ها را منتاژ کند. یعنی واژه ها را از زبان های گوناگون بگیرد و از دل اینها واژه جدید بسازد که به هیچ یک از زبان های قبل مربوط نمی شود.
همانند «درشکه چی» که «درشکه» را از روسی و« چی» را از ترکی گرفته است. یا «تلفن» را از انگلیسی و «چی» را از ترکی می گیرد و« تلفن چی» را می سازد. این کلمات دیگر به هیچ یک از زبان هایی که از آن آمده است تعلق ندارد. چه بسا این کلمات را در جاهایی به کار می بریم که ترک زبان یا روسی زبان نمی فهمد یعنی از لحاظ معنی نیز دچار تغییر شده است.
زبان فارسی زمانی از بین می رود که فارسی زبانی وجود نداشته باشد
دکتر دادبه در تاکید این مطلب اذعان داشت: فراگیری زبان دیگر خوب است اما نباید به گونه ای باشد که علم را فقط از طریق زبان دیگر بتوان فهمید. از سوی دیگر باید توجه داشت که لغت را باید به موقع ساخت. چرا هواپیما جا افتاده اما خودرو 50 درصد جا افتاده است؟ چون هواپیما وقتی ساخته شد که باید ساخته می شد.
سازندگی باید با خصلت زبان سازگار باشد. در این راستا دو کار می توان انجام داد یک اینکه واژه را ترجمه کنیم یا اینکه از متون واژه بگیریم.
در ادامه افزود: قرن هاست نیروی نظامی نداریم. در این جا سلطان محمود غزنوی وجود ندارد که این زبان را تا به اینجا پیش بیاورد. اگر این گونه در جهان گل کرده است ناشی از قدرت خود این زبان است. توانایی این زبان است که آن را به اینجا کشانده و ما باید این را در یابیم. جلوی خطراتی که این زبان را تهدید می کند، را باید بگیریم و این کار دلسوزی و علاقه می خواهد.
دکتر صفوی به عنوان کلام آخر چنین اظهار داشت: آن روز که زبان سوریانی مرد دیگر سوریانی زبانی وجود نداشت. ما هستیم پس نگران زبان فارسی نباشید.