گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو» ـ سعید طلوعیان؛ توافقنامه ژنو بزرگترین دستاورد دولت یازدهم به روایت هم قطاران دولت است. خود روحانی نیز بارها عنوان کرده است که ساختمان تحریمها را به لرزه درآورده است و ساختمان تحریمها در حال فروپاشی است. اما تحریمهای پی در پی غرب و آمریکا پس از این توافق نامه واقعیتهای دیگری را آشکار کرده است. آخرین نمونه، تحریمهای اخیر وزارت خزانه داری و وزرات خارجه آمریکا بود که در آن هشت شخصیت به همراه بیست شرکت و موسسه مالی از جمله شش نفتکش ایرانی به بهانه نقض تحریمهای هستهای و موشکی در لیست سیاه قرار گرفتهاند.
واکنش مقامات ایرانی اما حیرت انگیز بود؛ حسن روحانی در آخرین کنفرانس خبری خود درباره این تحریمها عنوان کرد که «تحریمهایی که دیروز انجام گرفته، به اصل مذاکرات ما لطمه نمیزند». در واکنشی قابل تامل دیگر محمدجواد ظریف که اظهار کرده است که این تحریمها بیشتر برای راضی کردن گروههای فشاری است که در داخل آمریکا با هرگونه توافقی مخالفند و یا اینکه این تحریمها با روح توافق ژنو مخالفند نه با خود آن!
این اظهار نظرها و توجیه مقامات دولتی در حالی است که در متن توافق نامه ژنو هرگونه اعمال تحریمهای جدید علیه ایران که مرتبط با برنامه هستهای کشورمان باشد نقض صریح توافق نامه ژنو است و این حق را برای ایران متصور است که از ادامه انجام تعهدات خود طبق این توافق خودداری کند. در حقیقت توافق نامه ژنو یک معاهدهٔ حقوقی دو طرفه است که در آن هر دو طرف توافق، تعهداتی را بر عهده دارند که در صورت عدم انجام آنها طبق متن خود توافق، طرف دیگر محق است از ادامه انجام تعهدات خودداری کند.
در حقیقت واکنش منطقی و حقوقی بایسته به نقض توافق ژنو از سوی ایران باید برگرداندن وضعیت به حالت قبل از توافق باشد؛ چرا که طرف مقابل در وضعیت قبل از توافق قرار دارد و عملا هیچ یک از تعهدات خود را به طور کامل انجام نداده است و حتی بر خلاف توافق به استمرار وضع تحریمهای جدید بر علیه ایران مشغول است. معنای این سخن آن است که ما برای توقف تحریمها، عدم اعمال تحریمهای جدید، بازگشت سرمایههای بلوکه شده و... حاضر شدهایم ظرفیت نیروگاههای خود را کاهش دهیم، مواد غنی شده خود را اکسید کنیم، غنی سازی بیست درصد را به پنج درصد برسانیم و... اما وقتی این موارد انجام نگرفته است و حتی بر خلاف آن تحریمهای جدید بر علیه ما وضع شده است یعنی اینکه ما امتیاز دادهایم و امتیاز نگرفتهایم و توافق ژنو عملا به متنی بیاعتبار شبیه شده است و به تعبیر آقای مهدی خانعلیزاده «درود بر روح توافق ژنو».
متاسفانه اتفاقی که در این یک سال رخ داده است پیش دستی دولت ایران در انجام تعهدات خود بوده است بدون آنکه این فرایند را منوط به اجرای تعهدات طرف مقابل در مورد خود کند. نتیجه آن بوده است که ایران همهٔ تعهدات خود در توافق نامه را انجام داده و برای مثال سطح غنی سازی را به پنج درصد رسانده و مقدار مشخص مواد خود را اکسید کرده است. اما طرف مقابل نه تنها به تعهدات خود عمل نکرده است بلکه به صورت آشکارتری به ادامه تحریمها روی آورده است.
در حقیقت میتوان سه حالت را در این رابطه متصور شد:
عدم اعمال تحریمهای جدید و عدم رفع تحریمهای گذشته؛ که وضعیتی خنثی را رقم خواهد زد
عدم اعمال تحریمهای جدید و رفع تحریمهای گذشته؛ که در برخی موارد اندک و بسیار جزیی مدنظر توافق ژنو بوده است
اعمال تحریمهای جدید همراه با ابقای تحریمهای گذشته؛ که در واقعیت امر در حال وقوع است
در حقیقت دولت در تبلیغات خود برای توافق نامه ژنو چنین اظهار میدارد که ساختمان تحریمها فروپاشیده است، یعنی رفع تحریمهای گذشته و اینکه دیگر تحریمی اعمال نخواهد شد. اما انچه ما در یک سال گذشته با آن مواجه بودهایم درست خلاف این موارد را نشان میدهند. یعنی استمرار تحریمهای گذشته و وضع تحریمهای جدید و این یعنی نقض توافق ژنو.
اما موضوع اصلی تحلیل چرایی رفتار غربیها نیست؛ که برای همگان جز اندکی، حقایق و مبانی رفتار غرب مشخص و مبرهن است. موضوع اصلی تحلیل چرایی رفتار دولت مردان در مواجهه با نقض صریح توافق نامه و معنای این تحریمها است.
کاملا آشکار است که طرف غربی و آمریکا در رابطه با مسائل داخلی ایران متمایل به حاکمیت تفکری در ایران است که در حال حاضر در مصدر قوه اجراییه است. این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که رمزگشایی از معنای تحریمهای جدید تا حدود زیادی ارتباط وسیعی با این موضوع دارد. معنای تحریمهای جدید چیست؟
به لحاظ رویکردی که دولت حسن روحانی در سیاست خارجی اتخاذ کرده است ما اکنون سال هفدهم یک دولت را تجربه میکنیم. دولت حسن روحانی در سیاست خارجی ادامه مشی اعتماد سازی و تنش زدایی ۱۶ ساله دولتهای سازندگی و اصلاحات است. تحریمهای خارجی و توجیههای داخلی اخیر نشان از آن دارد که سیاست اعتمادسازی و تنش زدایی با غرب در حال پیاده شدن است. سیاستی که پس از ۱۶ سال نتیجه آن، این باشد که پرونده ایران در دوره آقای خاتمی با آن همه تواضع و کوتاه آمدن در برابر غرب به شورای امنیت منتقل شود، در سال هفدهم خود نتیجهای جز این نخواهد داشت.
اگر خوشبین باشیم این تحریمها باید آخرین میخ بر تابوت تصورات غلط از واقعیتهای بینالمللی باشد. متاسفانه نگاه برخیها به واقعیتهای بین المللی واقع بینانه نیست و خوشبینی افراطی نسبت به غرب به یک آفت برای سیاست خارجی ما تبدیل شده است. تواضع و کوتاه آمدن از حقوق اساسی خود در برابر غرب با این توجیه انجام میپذیرد که تنش زدایی و اعتمادسازی چنین اقتضائی دارد. اما سوال اینجاست که آیا غرب نیاز به اعتماد بیشتری به ما دارد یا ما ناز به اعتماد به آنها؟
تصور غلط دیگر این نکته است که عقب نشینی ما از مواضع بر حق خودمان باعث عقب نشینی غرب از زیادهخواهیهای خود خواهد شد، اگر چه تاریخ ۱۷ ساله این نوع از سیاست خارجی مهر ابطال بر این رویکرد زده است اما تحریمهای اخیر مهری بود که امیدورایم جوهر آن رنگی برای مقامات دولتی داشته باشد و تحریمهای خارجی با توجیههای داخلی همراه نشوند.
واقعا چه نفعی واسشون داره مذاکرات؟
چون واسه کشور نه تنها سود نداشته بلکه ضررهایی مثل پلمپ تاسیسات هسته ای هم داشته... . ولی مثل اینکه یه عده نونشون تو مذاکرست