به گزارش خبرنگار "خبرگزاری دانشجو" از زاهدان، نشست سیاسی با موضوع "بررسی تحقیق و تفحص دانشگاه آزاد" شب گذشته با حضور سلیمی نمین در تالار فردوسی دانشگاه سیستان و بلوچستان برگزار شد.
در این نشست برخی محورهای تحقیق از دانشگاه آزاد توسط سلیمینمین مطرح شد که سخنان گفته شده از سوی این تحلیلگر سیاسی به شرح ذیل است:
یکی از خطاهایی که ما همواره در نقد دولتها با آن مواجه بودیم، این است که ما همیشه به نقد ساختارهای سیاسی به نقد حوادث سیاسی دولتها پرداختهایم.
این اقدام استباه دو مشکل را بوجود میآورد؛ اول اینکه با این رویه، ما از رجال سیاسی که سرمایههای کشور به حساب میآیند بیشتر از یک مرتبه نمیتوانیم استفاده کنیم و دوم اینکه با این اقدام همان ساختارهای اشتباه همیشه باقی خواهند ماند و این ساختارها همیشه باقی مانده و زمینه اشتباه دولت بعدی را نیز محیا میکند.
حال چگونه است که دولتها زمانی که بر سر کار میآیند به جای تصحیح این ساختارهای اشتباه به دنبال انداختن متهم کردن دولت قبل و انداختن ایت گناهان بر گردن دولت قبلی هستند؟
حقیقت این است که جریانهای سیاسی نیروهای منعطف را دوس دارند؛ زیرا این نیروها با تغییر دولت تغییر موضع نیز میدهند و دولتها نیز به خاطر تسهیل راه حلها توسط این افراد از آنها استقبال میکنند؛ پس تعجب برانگیز نیست که هاشمی آرمانگرا به مرور به علت حضور این افراد با سپری شدن زمان تغییر موضع میدهد.
اگر ما در هردولتی تعدادی فرد مردود شده داشته باشیم، که قطعا دور از ذهن نیست و این افراد تلاش کنند تا برای منافع شخصی منافع ملت را مصادره کنند و این ساختار در دولت بعد و بعدتر امتداد داشته باشد، سیستمی بوجود میآید که دستگاه قضا هم نمیتواند با آن مقابله کند، همانگونه که اکنون برخیها نام آن را آقازاده مینامند؛ اما آنها آقازاده نیستند بلکه آقا هستند زیرا بد و خوب کار خود را میدانند و آقازاده یعنی کسی که معایبش گردن ولی آن است.
همانگونه که شما دیدید مگر نه این بود که مردود شدگان دولت هاشمی که معتقد به اقتصاد آزاد بودند با دولت بعد که مخالف هاشمی بودند هم پیمان شدند؟ چگونه شد که این افراد با مواضع مخالف در کنار یکدیگر قرار گرفتند؟
جریان کارگزار با جریان حزب مشارکت کاملا با هم مخالف بودند و درگیریهای شدیدی با هم داشتند، حال چه شد که در سال ۸۸ مردود شدگان این دو جریان با هم متحد شدند و اراده سیاسی خود را برای ماندن به قدرت یکدل کردند؟
در این میان یکی از مراکزی که پشتیبانی اقتصادی و سیاسی از این جریانات را انجام میداد، عقبه دانشگاه آزاد است که بر طبق این تحقیق و تفحص اخیر مشخص شد هرچند که در زمان تحقیق و تفحص قبلی که در زمان مجلس هفتم بوجود آمده بود، ناتمام ماند و ریاست غیرقانونی دانشگاه آزاد در آن زمان اجازه تحقیق از دانشگاه را نداد و محققان را از دانشگاه بیرون کرد.
اما بر طبق گزارش رئیس تحقیق و تفحص مجلس هفتم، برخی شواهد و مدارک را که از طریق منابع مردمی به دست آورده بود معید آن دانست که برخی تخلفات در این دانشگاه انجام شده که سرمایه مردم را به حیاط خلوتهای سیاسی احزاب کشانده بود.
خب در آن زمان تحقیق و تفحص ناتمام ماند و رئیس تحقیق و تفحص مجلس هفتم در میان فشارهای احزاب اعلام کرد که ما مجبوریم این تحقیقات را نیمه کاره رها کنیم و هیچگونه موضعی علیه آن گرفته نشد و جالب است که در همان زمان نیز بیانیهای با ۲۲۰ امضا از نماینگان مجلس نوشته میشود که در آن از خدمات دانشگاه آزاد تشکر نیز میشود.
حال سوال اینجاست که چه تشکیلات پرقدرتی وجود دارد که نماینگان یا به آن محتاجند یا از تقابل با آن میگریزند؟
قطعا شما نتایج تحقیق و تفحص اخیر را در رسانهها، اعم از رشتههای غیرقانونی، ساختارهای عمرانی و... را خواندهاید که در اینجا به آن نمیپردازم و نمیخواهم وارد آمارها شوم و دانشگاه آزاد هم با توجه به اینکه این آمارها مستند وجود دارد اگر پاسخی دارد میتواند ارائه کند و بنده هم امیدوارم که برخلاف گذشته که نتایج این تحقیقات از جانب کمیسیون مجلس به صورت مستدل ارائه شده است، قوه قضائیه با قدرت ورود کرده و عملی مناسب را انجام دهد.
در گذشته فردی به نام مرتضوی که دادستان تهران بود اجازه مطرح شدن تخلفات پرونده دانشگاه آزاد را نمیداد و پروندهها را مسدود و یا مفقود میکرد که اگر بخواهم مستند صحبت کنم آقای زاکانی پروندههای مسدود و مفقود شده توسط مرتضوی را با ذکر شماره پرونده در روزنامه ایران مطرح کرد که مرتضوی به جای پاسخگویی به اهانت پرداخت.
پس از آنکه این پرونده توسط طباطبایی پیگیری شد، به دستان آقای جاسبی فرزند ریاست دانشگاه آزاد رسید و بلافاصله آن ساختار معیوب فعال شد و پروندهها از بازپرس گرفته شد و این پرونده کلا مفقود شد.
اما مسئلهای که من میخواهم به آن بپردازم این است که چگونه مرتضوی که در خدمت دانشگاه آزاد بود و برای خدمت به این دستگاه اعمال غیرقانونی انجام داده بود در دولت احمدینژاد که مخالف صددرصد دولت قبل بود سمت میگیرد با این شناخت که فرد متخلف باز هم تخلف میکند.
و تخلفات این فرد در دولت احمدینزاد نیز ادامه پیدا کرد که دیدید ماجرای سازمان تامین اجتماعی را که صدای هاشمی را نیز در حمایت از بازنشستگان درآورد؛ آقای هاشمی که همین مرتضوی کلی از در دستگاه ایشان در زمان دولتش حقوق بازنشتگان را ضایع کرد و در آنجا ایراد نداشت.
یکی از پروندههایی که خود بنده پیگیری کردم و به دستگاه قضا نیز تحویل دادم ماجرای سال ۶۰ بود که آقای جاسبی دو قطعه ملک در خیابان پاسداران را از سازمان بازنشستگی اجاره کرده بودند و پس از آنکه هیچ اجارهای برای آن پرداخت نکرده بود، در سال ۶۳ یک قرارداد غیرقانونی را بین دانشگاه آزاد و صندوق بازنشستگی منعقد کرد و این املاک را به نام دانشگاه آزاد کردند.
این در حالی بود که این اقدام یعنی توافقنامه بین رئیس دانشگاه آزاد و رئیس سازمان بازنشستگی غیر قانونی بوده است؛ زیرا یک ملک دولتی برای فروش نمیتواند با اجازه مدیر صورت بگیرد و باید از طریق مناقصه انجام میشود؛ وقتی مدیر بعدی آمد گفت که این خلاف قانون است و ضمن اینکه قیمت املاک واقعی نبوده و بسیار پایینتر از قیمت واقعی نوشته شده است.
۱۰ سال بعد دیوان محاسبات وقتی اسناد صندوق بازنشستگی را جمعآوری میکند متوجه میشود که حتی یک ریال به حساب این صندوق وارد نشده است و رسما قوه قضائیه اعلام کرد که باید این املاک بازگشته شود و جالب است که بدانید این املاک به نام دانشگاه آزاد نشده بود و به نام خود جاسبی شده بود؛ آقای جاسبی موسسهای دارند که به نام خودشان و همسرشان است که این املاک به این موسسه واگزار گردید.
وقتی این اقدامات با کمک آقای مرتضوی صورت میگیرد هیچگونه مواضعی از سوی هاشمی صورت نمیگیرد و زمانی که آقای مرتضوی در خدمت رقیب میآید آن موقع موضعگیریها بوجود میآید.
حال در نتیجه تحقیق و تفحص انواع تخلفات دانشگاه آزاد ردیف شده است که شما میتوانید آنها را در آنجا مشاهده کنید.
اما من میخواهم بگویم که متاسفانه حیاط خلوتهایی بوجود آمده است که در گذشته اموالی را جابهجا کرده و شما به عنوان روشنفکران جامعه بدانید تا زمانی که این اموال برنگردد و این ساختارها از بین نرود اتفاقات سال ۸۸ باز هم رخ میدهد و این افراد برای ماندن قدرت منعطف به نهادها و جریانات مختلف میشوند.
یکی از کارهایی که این افراد برای ماندن در قدرت میکنند هزینه کردن در جهت قدرتنمایی خود است وگرنه چه معنا دارد دانشگاه آزاد که باید به کار علمی بپردازد، با استفاده از پولهای دانشجویان خود را برای قدرتنمایی جریانهای سیاسی هزینه کند همانگونه که دیدید در زمان انتخابات این اتفاق بوجود آمد.
انتظاری که جامعه ما از دستگاه قضا دارد، این است که اجازه ندهد اینگونه اقدامات در کشور ادامه پیدا کند؛ اما خوشبختانه جنبش دانشجویی در کشور فعال است و در ماجرای برکناری جاسبی نیز تاثیر فراوانی داشت.
آنها زمانی که در مواجه با جامعه قرار گرفتند بحث وقف را در پیش گرفتند که هر فرد عاقلی میداند که وقف برای اموال شخصی صورت میگیرد و وقتی این وقف صورت میگیرد یعنی یک ملک شخصی تبدیل به ملک برای عموم میشود تا در خدمت جامعه شود.
این ترفند نیز با مطلبات جامعه به بن بست خورد و نتوانستند این حرف خود را نیز توجیه کنند و همانگونه که در حاطرات آقای هاشمی آمده است ایشان گفتهاند که ما یک ریال هم برای دانشگاه آزاد خرج نکردهایم و این حرف گواه این مدعاست که همه هزینهها از بیتالمال استفاده شده است همچون املاکی که از بنیاد مستضعفان گرفته شده است.
آن چیزی که باید مورد بررسی و پیگرد قرار گیرد، این تخلافات است که صورت گرفته است؛ آقای مرتضوی در قبال این خدماتی که انجام داده است فوق لیسانس و دکترای خود را با مرحمت آقای جاسبی گرفته است و در قبال این مرحمت خدمات وحشتناکی را صورت داده است.
هیچ ظلمی صورت نمیگیرد جز آنکه در پشت پرده داد و ستدی صورت گرفته باشد و امروز اگر شما بتوانید یک گام در اصلاح آن بردارید شاهد آن نخواهید بود که فردی که به آن رای دادهاید در آینده در راس امور قرار گیرد و به خاطر افراد اصحب نفوذ تغییر کند.
برای مثال باید بدانید اکثر افرادی که در سرنوشت احمدینژاد در دولت دهم تاثیر گذاشتند دانشگاه آزادی بودند؛ ملکزاده دانشگاه آزادی بود، رحیمی که با مدرک جعلی رئیس دانشگاه حقوق بود دانشگاه آزادی بود و دیگر کسانی که حلقه نزدیکی را دور آقای احمدینژاد گرد آوردند دانشگاه آزادی بودند.
این افراد قدرت دارند، تاثیرگزارند و از این قدرت خود همچنان استفاده میکنند.