به گزارش «خبرگزاری دانشجو» به نقل از موج چهارم، بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی جندی شاپور دزفول پس از کرسی آزاد اندیشی برگزار شده در این دانشگاه و سخنان ضد و نقیض و تامل برانگیز مهندس آصفی فرماندار دزفول در جمع اساتید و دانشجویان این دانشگاه، با ترتیب مصاحبه ای با حجت الاسلام والمسلمین سید عبدالعظیم محمودی منزوی استاد حوزه و دانشگاه به سخنان و شبهات مطرح شده در این کرسی پاسخ داده شد.
متن این مصاحبه به شرح ذیل می باشد:
از نظر شما آیا زمان مونولوگ تمام شده است؟
این حرف به ظاهر درست و برای مخاطب جوان از این که می خواهد در باب گفت وگو وارد شود و اظهار نظر کند قطعاً جذاب است، ظاهر این سوال گویا میخواهد یک طرفه صحبت کردن را محکوم و آن را مستبدانه قلمداد کند اما به نظر بنده تا زبان مونولوگ نباشد، دیالوگی صورت نمیگیرد.
شما زبان محیط های آموزشی و دانشگاهی را نگاه کنید، بیشترش مونولوگ است، کسی میتواند در مقام دیالوگ قرار بگیرد که ابتدائیات آن مساله را بداند، آیا شخصی که میخواهد با من در مورد فلسفه صحبت کند حداقل نباید از ابتدائیات و الفبای فلسفه چیزی بفهمد؟! من که نمی توانم با غیر کارشناس ،دیالوگ داشته باشم.
دانشجو برای فهم بیشتر و کسب دانش از استاد تلاش میکند دیالوگ داشته باشد، ولی این گفت گو در واقع یک نوع مونولوگ است و از نظر مراحل آموزش، ابتدا دانشجو در مقابل استاد زانو میزند و به کسب دانش میپردازد (زبان مونولوگ)، تا به مرز استاد برسد. مرحلهی بعد زبان دیالوگ شروع میشود در این مرحله است که مرزهای دانش شکافته می شود و همان طور که مشخص شد نباید برای این که دیالوگ را بالا ببریم مونولوگ را تحقیر کنیم.
نظر شما در رابطه با حصر آقایان موسوی و کروبی و تنشهای دوم خردادی ها و اصول گرایان بر سر این مسأله چیست؟
من تعجب میکنم هنوز بعضی از این رجال میخواهند از آقایان موسوی و کروبی بهرهبرداری سیاسی کنند، به نظرم باید به رهبری، نظام، دستگاه قضا و مجلس اعتماد کرد و این پرونده که ما از دور شاهد آن هستیم دست این مسئولین است و باید اجازه داد که همینها کار خودشان را بکنند و مطرح کردن این پرونده، جز بهرهبرداری سیاسی و کشاندن فضای عمومی جامعه به التهاب کاری از پیش نمیبرد.
اگر واقعاً به دنبال تشکیل دادگاه و صدور رأی هستیم باید فضای جامعه را به آرامش دعوت کنیم و زمنیه را برای پذیرش رأی (فارغ از این که نتیجه چیست) فراهم کنیم.
شما بیمار بد حالی را در نظر بگیرید که دور تا دورش شلوغ و پر از هم همه است، پزشک اولین کاری که می کند این است که اطرافیان را به آرامش می خواند و از ایشان می خواهد که محل را ترک کنند تا با دقت به طبابتش بپردازد.
تمام ارگان ها و نهاد های دولتی و مردمی باید جامعه را به آرامش دعوت کنند تا قانون در مورد آقایان تصمیم بگیرد.
آیا شما به خود سانسوری در نظام جمهوری اسلامی اعتقاد دارید؟
از اول باید دید چه کسی، چه چیزی را خود سانسوری میکند، من معتقدم کلامی که از روی اخلاق، دانش، تعقل و منطق باشد جامعه پذیرای آن است و کسانی خود سانسوری می کنند که محتویات کلامشان با عقل و قانون سازگاری ندارد.
هر کس با زبان قانون و دانش صحبت کند لازم نیست خود سانسوری کند البته یک جا در دین هست که می گوید خود سانسوری (تقیه) کن و آن هم در مقابل انسانهای متعصب که جان و مال تو در خطر است، باید گفت تقیه قانون خودش را دارد و در برخی موارد بنابر شرایط نباید تقیه کرد، مثل حضرت امام حسین(علیه السلام) که تقیه نکرد زیرا ادامه حیات اسلام را وابسته به قیام و ریخته شدن خون خود و اهل بیتش می دید.
شکل دیگر خود سانسوری، به علت استبداد حکومت صورت میگیرد، یعنی افراد به خاطر خطری که از جانب حکومت تهدیدشان می کند دست به خود سانسوری می زنند، که البته این مسأله در مورد حکومت ایران صادق نیست زیرا مصادیق زیادی را می توان نام برد که با این گزاره در تضاد است، مثل کرسیهای آزاد اندیشی یا مناظرات؛ و مبتکر کرسی های آزاد اندیشی خود مقام معظم رهبری است.
نظر شما در رابطه با (موسیقی و برتری آن بر کتاب توحیدی)چیست؟
هر چیزی یک شأن و جایگاهی دارد، ابتدا باید شأن و جایگاه موسیقی مشخص شود و در ادامه نسبتش با عقل مشخص شود.
نهایت شأنی که برای موسیقی میشود متصور شد، ملاعمت با طبع است، یعنی سازگاری یا عدم سازگاری با طبع، همانند انار ترشی که با شخصی سازگار است و با دیگری خیر.
حال سوالی که مطرح می شود این است که آیا موسیقی معرفت تولید میکند یا خیر؟ خیلی از افراد در پاسخ می گویند که از طریق شنیدن موسیقی به یاد خدا می افتند و در پاسخ باید گفت موسیقی هیچ شأن حقیقیای ندارد که معرفت تولید کند. معرفت از طریق تعقل حاصل می شود، عقل میزان کل شئ است، یعنی وسیله حصول معرفت،عقل است و موسیقی اصلاً قابل مقایسه با هیچ گونه کتاب توحیدی نیست و صرفاً کار موسیقی بر انگیختن احساسات است.
البته محتوای خیلی از موسیقیهایی که در حاضر توسط جوانان استفاده می شود، جز به شکست عشقی و در نتیجهی آن افسردگی نمی پردازد.
آیا فرماندار خط و مشی وزارت اطلاعات را تعیین می کند؟
این حرفِ درستی نیست، از این سوال اینطور به نظر می رسد که فرماندار قیم وزارت اطلاعات است.
وظیفه وزارت اطلاعات حفظ حریم و امنیت کشور است و مدام درحال رصد جامعه می باشد و نباید تحت تاثیر هیچ جناحی قرار بگیرد، الحق والانصاف در کشوری که دور تا دورش را ناامنی فراگرفته،این وزارت کارش را به خوبی انجام داده است، البته ممکن است کسانی باشند که خطا کنند که این امر در تمام نهاد های انسانی ممکن است رخ دهد و امری طبیعی است.
عده ای می گویند که پس از بیان اعتقاداتشان در کرسی های آزاد اندیشی مشکلاتی از طرف وزارت اطلاعات برایشان پیش می آید، نظر شما در این مورد چیست؟
مقام معظم رهبری در برگذاری کرسی های آزاداندیشی تاکید زیادی دارند و این مسئله بر همگان واضح است.
ایشان فضای برگزاری این کرسی ها را فضا های خاص می داند مثلاً در محیط های علمی و آکادمیکی مثل دانشگاه و حوزه های علمیه زیرا در این مکان ها موضوعات کرسی ها به صورت استدلالی و خارج از جو سازی و غبار آلود کردن جو عمومی جامعه بحث می شود، خوب این نکته از یک طرف و از طرف دیگر نظارت مقام معظم رهبری بر وزارت اطلاعات از وقوع چنین مسئله ای جلوگیری می کند.
ورود نهاد های امنیتی پس از کرسی های آزاد اندیشی چارچوبه ی خاصی دارد و وقتی توهین به مقدسات اتفاق بیافتد و فضا از حالت علمی و استدلالی خود دور شود آنگاه نهادهای امنیتی ورود خواهند کرد.
شما ببینید چند سال پیش در همین دانشگاه یک کرسی بر سر اساسی ترین مباحث معرفتی برگذار می شود و طرفین آزادانه حرف هایشان را مطرح می کنند، آیا پس از آن برای مناظره کنندگان اتفاقی افتاد؟! به لحاظ مصداقی تا آنجایی که بنده سراغ دارم کسی به خاطر اظهار نظر در کرسی های آزاداندیشی مورد بازخواست قرار نگرفته است و نمونه هایی که بعضاً فریاد عدم آزادی پس از بیان، سر می دهند به خاطر مسائل دیگری مثل مشکلات اخلاقی و… مورد بازخواست قرار گرفته اند.
به نظر شما مفهوم آزادی و به تبع آن کرسیهای آزاد اندیشی چیست؟
در ابتدا من از شما سوالی دارم: به نظر شما آزادی بیان صحیح است یا آزادی اندیشه؟
در پاسخ باید گفت که بیان، بلند گوی اندیشه است و حال باید دید منظور از آزادی بیان همان آزادی اندیشه است؟ یا منظور آزادی صدا است!!
در کلام علامه جعفری آزادی به معنای رها کردن زیباییهای معقول است، چرا رها کردن؟ زیرا انسان سیر کمالی دارد و میخواهد تمام استعداد های خود را به کمال برساند(البته نفس او استعداد میل به باطل را هم دارد) اگر نفس گرفتار هوی و هوس شود و در این امور خود را رها نکند عین ذلت است و اگر نفس به کمک علم و عقل سلیم سیر کمالی در پیش گیرد عین آزادی و عزت است.
کرسی های آزاد اندیشی، باید بدون هیچ پیشفرضی و به دور از هر تعصب در جهت تعالی تفکر و اندیشه گام بردارد و کرسی های آزاد اندیشی شرایطی را فراهم می کند تا عقل را از تصورات شخصی، اوهام، جناح های سیاسی و… آزاد کند ، تا با برهان به نتیجه برسد.
در پایان بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی جندی شاپور از صبر و حوصله حجت الاسلام و المسلمین محمودی منزوی تشکر و قدردانی نمودند که وقت خود را در جهت تنویر افکار عمومی در اختیار بسیج دانشجویی قرار دادند.