گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو» - یادداشت دانشجویی*؛ حمید نظریان فعال دانشجویی دانشگاه بیرجند طی یادداشتی در سایت سمعک، انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه بیرجند آورده است: اکنون که پس 12 سال مذاکره پرونده هسته ای کشورمان به یک نقطه توقف رسید ه است و فضای نسبتا آرامی در عرصهی سیاسی-رسانه ای کشور حاکم است، فرصت خوبی است تا بتوانیم به دور از همهی هیاهوها و فضاسازیهای رسانه ای، که در این سال ها همواره با حساس شدن شرایط پرونده هستهای در بعضی مقاطع همیشه سعی در مخدوش نشان دادن واقعیت داشته اند، به گوشه ای از واقعیات موجود پیرامون سرنوشت پرونده هسته ای کشورمان بپردازیم.
با دقت به 12 سال مذاکره برای حل و فصل پرونده هسته ای کشورمان در مقاطع مختلف زمانی، میتوان به وجود چند رویکرد متفاوت و متمایز در روند پیگیری پرونده هسته ای از سوی مقامات کشورمان پی برد. به طور مثال میتوان این تغییر رویکرد را به طور خیلی شاخص و آشکار از اواخر دولت دهم مشاهده کرد. که البته با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید این تاکتیک جدید که میتوان از آن به نرمش قهرمانانه تعبیر کرد، با اشتیاق و تلاش بیشتری دنبال شد.
توافق فعلی را نیز باید حاصل همین تغییر رویکرد و صد البته تلاش ها و اقدامات تیم دیپلماسیِ دولت یازدهم دانست. اما درست هم زمان با این تغییر تاکتیک در مورد پرونده هسته ای و اغاز به کار دولت یازدهم، یک خط فکر مشکوکی -که به طرز شگفت انگیزی اسامی برخی از مشاوران فعلی و همکاران سابق رئیس جمهور را میتوان در بین مروجان این طرز تفکر مشاهده کرد- بگمان خود فضا را مساعد دیدند برای ظهور و بروز هرچه قدرتمند تر در صحنه سیاسی اجتماعی ایران. تفکری که با اندکی تامل در آن میتوان به فاصله نه چندان ناچیزش با آرمان های انقلاب اسلامی پی برد.
البته پر واضح است که افکار و عملکرد رئیس جمهور محترممان را به هیچ وجه نباید با عده ای که ممکن است به عنوان مشاور یا همکار در اطراف ایشان باشند یا در گذشته بوده اند یکی دانست و ساحت دکتر روحانی مبری است ازاین حرف ها و اما درباره این خط فکری مشکوک گفتی هایی است که در ادامه خواهد آمد.
از همان زمان تبلیغات برای انتخابات ریاست جمهوری سال 92 با مطرح شدن شعار هایی نظیر مذاکره با کدخدا و چرخ هسته ای بچرخد به شرطی که چرخ اقتصاد هم بچرخد و ... میتوان حضور فعال این خط فکری را در سطح سیاسی-رسانه ای کشور مشاهده کرد.
فعالیتی که تا به امروز نیز ادامه داشته است. از جمله مختصهی این خط فکری را میتوان این دانست که راه پیشرفت کشور را تنها و تنها از مسیر ارتباط با کشورهای توسعه یافته و قدرتمند میدانند. به قول خودشان توسعه تنها از مسیر جهانی شدن ممکن است و لاغیر. نکته جالب آنکه این افراد برخی کشور های غربی و به خصوص آمریکا را نه استعمارگر و نه استکبار میدانند و از این جالب تر اینکه، مفاهیمی نظیر استکبار ستیزی و نفی سلطه استکبار و حفظ استقلال کشور را نیز مفاهیمی تاریخ مصرف گذشته میدانند.
از دیگر خصیصههای این خط فکری باید به انکته هم اشاره کرد که این جماعت چندان توجهی هم به تواناییها و استعدادهای موجود در کشور ندارند. یا به عبارت دقیق تر اصلا توانایی داخلی را به حساب نمی آورند که بخواهند به آن توجه کنند! ماجرای ابگوشت بز باش و جناب ترکان به عنوان یک مشت که میتواند نمونهی خوبی برای خروار هم باشد را میتوانید در ذهنتان مرور کنید!
این روزها نیز این جماعت دست از کار نکشیده اند و در فضایی که همهی مسئولین مربوطه در کشور تمام توان خود را برای بررسی و تنظیم یک متن دقیق و نفوذ ناپذیر از نظر حقوقی متمرکز کرده اند، باز هم شاهد صدور پالس های مسموم از سمت این جریان فکری مشکوک هستیم؛ پالس هایی نظیر توافق هسته ای آغاز تعامل با آمریکا، یا تلاش هایی در جهت بزک کردن چهره آمریکا!
وجود این جریان فکری مشکوک زمانی مهم و البته خطرناک میشود که رد پای برخی از مروجان دو آتیشه و پر و پا قرص آن را میتوان در مجموعه همکاران و مشاوران فعلی رئیس جمهور و یا همکاران و دوستان قدیمی ایشان یافت. خطری که بیشتر از هرکس دیگری متوجه جناب دکتر روحانی است.
متاسفانه در طول این 23 ماهی که از عمر دولت تدبیر و امید میگذرد، گاهی شاهد بعضی موضع گیریها از جانب رئیس جمهور بوده ایم که با اندکی دقت میتوان منشا آن را از درون همین خط فکر مشکوک پیدا کرد. و این خطری است که ما از همین جا به رئیس جمهور محترممان اعلام میکنیم؛ جناب رئیس جمهور مراقب اطرافیان خود باشید!
حمید نظریان -فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.