به گزارش خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» از مشهد، دکتر صفار هرندی امروز در جمع دانشجو معلمان بسیجی دانشگاه های فرهنگیان کشور در دوره دوم طرح خط امام در اردوهای تربیتی آموزشی شاندیز مشهد با بیان اینکه در ابتدای شکل گیری انقلاب چند گروه در کنار یکدیگر در فکر ایجاد تحول در میان مردم بودند گفت: در آن ابتدا اختلاف سلیقه هایی وجود داشت که به هر شکل در پی ایجاد تغییر در میان مردم برآمده بودند.
وی ادامه داد: برخی معتقد بودند باید برای انقلاب کاری بنیادی انجام داد و این کار انقلابی و بنیادی در جهت مبارزه تمام عیار با حکومت و رژیم فاسد شاه جهت گیری داشته باشد.
رئیس موسسه اوج در ادامه با بیان اینکه عده ای معتقد بودند برای ساختن یک جامعه سالم، پیراسته و دور از ناپاکی باید قدم در راه اصلاح افراد برداشت خاطر نشان کرد: گروه دوم در راه ایجاد انقلاب اعتقاد داشتند باید بر روی آحاد مردم به صورت نفر به نفر کار کرد و یک به یک مردم را در مسیر اصلاح قرار داد.
وی متذکر شد: گروه سوم اعتقاد به نجات افراد از دست رفته و در معرض آسیب داشتند و تلاش خود را در بازگرداندن این افراد به حیات اسلامی می دانستند.
صفارهرندی با بیان اینکه افرادی که همت خود را در بازگرداندن افراد آسیب دیده از نظر اعتقادی به احیای اسلامی گذاشته بودند در نهایت متوجه می شدند در حالی که توانسته بودند 100 نفر را از دل آموزش های بهایی بیرون بیاورند اما در مقابل 200 نیروی خود را از دست داده و در واقع دچار یک معامله زیان بار شده بودند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی متذکر شد: افرادی که راه مبارزه ضد حکومتی را در پیش گرفته بودند اعتقاد داشتند که اگر بخواهند در انتظار اصلاح فرد به فرد مردم بنشینند حرکتی رو به اضمحلال را در پیش خواهند گرفت و نتیجه این مبارزه را از دست دادن نیروهای بیشتر می دانستند به همین جهت در یک مبارزه حسابی و ریشه ای تلاش به حمله به ریشه نظام بهایی حکومت وقت گرفتند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام به پیروزی انقلاب اشاره کرد و گفت: با پیروزی انقلاب اسلامی به نظر می رسید حرف کسانی که اعتقاد داشتند باید کار بنیادی انجام داد تا به یک انقلاب تمام عیار دست پیدا کرد در نهایت به کرسی نشست و انقلاب اسلامی حاصل تلاش این حرکت بنیادی بود.
وی ادامه داد: پس از انقلاب اسلامی مسببین رشد بهائیت در ایران مانند نخست وزیر رژیم شاه که یک فرد بهایی بود و یا وزیر آموزش و پرورش که یک خانم بهایی بود از کشور اخراج شدند و در نتیجه تلاش ها جهت روی کار آمدن افراد انقلابی آغاز شد.
صفارهرندی با بیان اینکه چند سال پس از پیروزی انقلاب هنگامی که به دنبال در اختیار قرار دادن مدیریت ها و پست های انقلابی به دست نیروهای خود بودیم متوجه شدیم که متاسفانه دست انقلاب از وجود مدیریت های انقلابی تا حد بسیار زیادی خالی است و مدیران روی کار آمده بضاعت چندانی ندارند و نگاه مدیریتی به آن ها بیشتر ارشادی است.
وی ادامه داد: فقدان نیروهای طرف انقلاب در ابتدای شکل گیری انقلاب به وضوح به چشم می خورد چیزی که ما مجبور شدیم علی رغم میل امام (ره) در ناچاری کامل مهندس بازرگان را به عنوان نخست وزیر برگزینیم.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه مهندس بازرگان از نیروهای مبارز قدیمی بود اما با تفکر انقلابی فاصله بسیار داشت تصریح کرد: به گفته خود مهندس بازرگان امام (ره) در مسیر انقلاب مانند یک بلدوزر حرکت می کرد و انرژی یک جوان را به همراه داشت اما من نمی توانستم مانند امام انقلابی رفتار کنم و تمام این عوامل باعث شد مهندس بازرگان در مدت کوتاه یک سال خود را از دامان امام به بیرون بیندازد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به اعضای دولت بازرگان و اطرافیان وی گفت: اطرافیان بازرگان نیز از خود وی ضعیف النفس تر بودند و برخی از آن ها مانند انتظام که سخنگوی دولت وی بود به جرم دادن اطلاعات حوزه انقلاب به واسطه یک کد به سفیر آمریکا محاکمه و به زندان افتاد.
صفار هرندی به سقوط دولت بازرگان اشاره کرد و افزود: فقدان انسان های ساخته شده و تربیت شده برای اداره کردن یک جامعه بزرگ انقلابی آنقدر به چشم می آمد که نگرانی ها در این حوزه را افزایش می داد.
وی متذکر شد: نبود نیروهایی مانند شهید رجایی که در ابتدا سرپرست وزارت آموزش و پرورش سپس نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران و در نهایت رئیس جمهور این کشور شدند بسیار احساس می شد.
وی ادامه داد: هنگامی که به کارنامه افرادی چون شهید رجایی رجوع می کردیم می دیدیم افرادی مانند شهید رجایی بزرگ شده همان تفکری بودند که در سال های قبل از شکل گیری انقلاب اعتقاد داشتند باید بر روی یک یک افراد کار انقلابی صورت بگیرد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام روی کار آمدن این ایده جهت ساختن یک ملت پیشرفته اسلامی را دارای اهمیت دانست و گفت: در دانشگاه فرهنگیان شرایطی شکل گرفته است که شما به عنوان دانشجو معلمان این دانشگاه ها باید برای پرورش انسان ها تلاش کنید.
صفار هرندی آموخته های معلم را کم اهمیت و تربیت معلم را دارای اهمیت دانست و خاطر نشان کرد: معلمان دانشگاه فرهنگیان باید برای پرورش آدم ها خود را آماده کنند در حقیقت تربیت معلم به همین منظور است زیرا اگر بنا بود تربیت معلم مهم نباشد و آموخته های او مورد توجه قرار گیرد به جای تربیت معلم نام آموزش معلم بر سر در دانشگاه فرهنگیان جلوه می کرد.
رئیس موسسه اوج به دوران تدریس شهید رجایی در آموزش و پرورش اشاره کرد و گفت: شهید رجایی فردی انقلابی بود به نحوی که در سر کلاس هندسه به ما درس اخلاق و انسانیت می داد.
وی در یکی از سخنرانی هایش پس از انتصاب پست نخست وزیری با همان بارانی پشت تریبون حاضر شد که 11 سال پیش در هنگام معلمی خود آن را به تن می کرد و این نشان انسانیت، وارستگی و عدم شیفتگی وی به دنیا را نشان می داد.
صفارهرندی به مقوله مهندسی فرهنگی اشاره کرد و افزود: مقام معظم رهبری واژه مهندسی فرهنگی را در سال 82 در یکی از سخنرانی هایشان مطرح کردند و این موضوع را مورد تاکید قرار دادند که باید برای رفع مشکلات فرهنگی کشور به مهندسی فرهنگی روی آوریم.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی خاطر نشان کرد: مهندسی فرهنگی در حوزه آموزش به معنای تهیه یک سند جهت بهتر شدن امور فرهنگی در کشور است که به حول قوه الهی این سند را آماده کرده ایم.
وی ادامه داد: متاسفانه نبود مهندسی فرهنگی در کشور موجب شده است که کودکان ما به جای تربیت در مهدهای قرآنی در مهد کودک هایی تربیت شوند که به آن ها آموزش انواع رقص و شنیدن آهنگ های شاد داده می شود.
وی به سند تحول آموزش و پرورش اشاره کرد و گفت: سند تحول آموزش و پرورش نیز در زیر مجموعه مهندسی فرهنگی می تواند به تولید و گسترش علم در کنار فرهنگ آموزش و پرورش به ما کمک کند.
صفارهرندی با بیان این که مهمترین بخش فرهنگی در کشور همان فرهنگ عمومی و فرهنگ عامیانه در میان مردم است تصریح کرد: مهمترین فرهنگ در کشور اسلامی ما فرهنگ عمومی مردم است که در صورت اصلاح این فرهنگ بسیاری از مشکلات فرهنگی و تربیتی امروز ایران قابل حل خواهد بود.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام به بی توجهی مسئولان به سخنان مقام معظم رهبری در خصوص مهندسی فرهنگی اشاره و خاطر نشان کرد: تا دو پس از تاکیدات مقام معظم رهبری به مهندسی فرهنگی هیچ کدام از مسئولین کشور توجه چندانی به این مقوله نداشتند و تا اواخر دوره اصلاحات به خواسته مقام معظم رهبری در قالب مهندسی فرهنگی توجه آن چنانی نشان داده نشد.
صفارهرندی این بی توجهی را همانند عدم درک برخی مسئولین از تهاجم فرهنگی و اشارات مقام معظم رهبری به این مقوله دانست و گفت: در اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 نیزمقام معظم رهبری به مقوله تهاجم فرهنگی اشاره کردند و همان هایی که مهندسی فرهنگی را غیرقابل قبول می دانند تهاجم فرهنگی را نیز کاملا بی ربط و مورد تمسخر قرار دادند.
صفارهرندی افزود: البته همین افراد بعدها به دلیل به کار بردن کلمه تهاجم فرهنگی از سوی برخی مقامات خارجی این مقوله مهم را باور و در سخنرانی های خود به کار بردند اما در نهایت دیدیم چگونه تهاجم فرهنگی موجب شد تا زندگی انسان مدرن در خیانت زن به مرد خلاصه شود و همسری که در دفاع از شرافت و انسانیت در پی حفظ استحکام خانواده باشد به عنوان اسم امبل معرفی گردد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در پایان با بیان اینکه در برابر این تهاجم باید با مهندسی به دفاع پرداخت یادآور شد: باید از مرحله پیش دبستانی و دانشگاه و پس از آن با مهندسی فرهنگی از فرهنگ آمیخته با اسلام ایران دفاع کرد و اجازه نداد با تهاجم فرهنگی ارزشهای انقلابی اسلام از این جامعه جدا شود که در اینجا نقش دانشجو معلمان دانشگاهیان فرهنگیان به عنوان معلمین آینده بسیار دارای اهمیت می باشد.