آخرین اخبار:
کد خبر:۴۵۵۸۵۲
یک جامعه شناس:

وجود عزت نفس، آباد بودن باغ درون و قدرت تخیل ورزی سه نشانه امید در افراد است

یک جامعه شناس گفت: وجود عزت نفس، آباد بودن باغ درون و قدرت تخیل ورزی سه نشانه امید در افراد است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو از مشهد، مصطفی مهرآیین شب گذشته در نشست «جامعه شناسی امید» که به همت سازمان دانشجویان جهاد دانشگاهی مشهد در سازمان مرکزی جهاد دانشگاهی این شهر برگزار شد، با اشاره به این‌که بزرگ‌ترین امید، نفسِ سخن گفتن در رابطه با امید است، گفت: بسیاری تصور می‌کنند امید مفهومی قابل فهم مانند مفاهیمی چون عشق نیست. آنان می‌دانند عشق و دوست داشتن به چه معناست زیرا آن را تا کنون درک کرده‌اند؛ اما زمانی که از جامعه شناسی امید سخنی به میان می‌آید این سوال برای آنان به وجود می‌آید که امید به چه معناست که حال بخواهیم آن را از منظر جامعه شناسی مورد بررسی قرار دهیم؟

 

وی افزود: رویکرد عمده جامعه شناسان به مسئله اجتماعی توجه به پدیده‌ها با توجه به جامعه است؛ اما به واقع جامعه شناسی روز دنیا این گونه نیست و معتقدند که رابطه جامعه با پدیده‌ها تا حدودی است و جامعه شناسی تنها بخشی را می‌تواند تبیین کند نه همه آن را، زیرا در یک پدیده‌ ویژگی‌هایی نهفته است که یک جامعه شناس تا بر رشته‌هایی همچون فرهنگ، ادبیات، هنر و غیره مسلط نباشد نمی‌تواند به تبیین‌ آن پدیده‌ها بپردازد.

 

این جامعه شناس با اشاره به این‌که چنانچه جامعه شناس می‌خواهد زنده بماند باید به سراغ دیگر رشته‌ها نیز برود، بیان داشت: متاسفانه جامعه شناسان تعریفی از امید ندارند و به واقع نمی‌توان گفت چگونه موقعیتی را باید بگوییم موقعیت امید. به همین دلیل من دست به دامان سینما شده و از آن کمک می‌گیرم.

 

مهرآیین افزود: در فیلمی به نام «رستگاری در شائوشنگ» که در آن از دیدگاه‌های مختلفی به مفهوم امید پرداخته شده است، شخصیت اصلی داستان در قسمتی از فیلم عنوان می‌کند «چیزهایی در درون شما هستند که کسی قادر به گرفتن آنان از شما نیست و آن امید می‌باشد. امید چیزی است که نه جامعه، نه زندانبان و نه فردی دیگری نمی‌توان آن را از شما بگیرد».

 

وی داشتن سه عنصر عزت نفس، آباد بودن باغ درون و توانایی تخیل ورزی را نشانه امید در فرد برشمرد و تصریح کرد: چنانچه به این فیلم نگاهی بیاندازید تمامی این سه عنصر را در شخصیت اصلی داستان مشاهده می‌کنید و همین سه عنصر است که در طول فیلم به وی امید می‌بخشد.

 

بررسی امید از دیدگاه نظریه پردازان

 

این جامعه شناس در ادامه به بررسی امید از دیدگاه نظریه پردازان پرداخت و بیان کرد: باختین معتقد بود زبان در زندگی انسان مورد استفاده قرار می‌گیرد، پس زبان یک تاریخ است همچنین به جای این‌که به دنبال ساختار زبان باشیم باید واژه‌های زبان را تعریف کنیم زیرا واژه‌ها در تاریخ زندگی خود انباشته از معانی و منافع هستند. به طور مثال واژه زن در طول تاریخ با توجه به منافع افراد داراری معانی متفاوتی بوده است در زمان قاجاری هنگامی که از واژه زن استفاده می‌کردند زن را یا مطلقه یا ضعیفه و یا منزل تصور می‌کردند. این واژه در زمان پهلوی کمی ارتقاء یافت و پس از انقلاب نیز معانی همچون مادر شهید، همسر شهید و یا خواهر شهید به خود گرفت.

 

مهرآیین با اشاره به این‌که باختین معتقد بود در دورن واژه‌ها امید وجود دارد زیرا هر اتفاقی که در طول زمان رخ دهد کسی نمی‌تواند آن مفاهیم و معانی را از ما بگیرد، خاطرنشان کرد: باختین بر این اعتقاد بود که واژه‌ها در اوج استبداد  پر از امید و آزادی هستند.

 

وی بیان داشت: باختین بر نهفته بودن امید در رمان‌ها نیز اعتقاد داشت و عنوان می‌کرد در رمان‌ها، افراد با انسان‌ها و شخصیت‌های متفاوتی آشنا می‌شوند و همراه با آنان لحظه‌های مختلفی را تجربه می‌کنند که همین امر امید را پدید می‌آورد.

 

این جامعه شناس خاطرنشان کرد: همچنین باختین معتقد بود چنانچه انسان‌ها در دورن خود با بیگانه درون آشتی کنند با بیگانه‌های بیرون نیز آشتی خواهند کرد و همین امر امید بخش خواهد بود.

 

مهرآیین افزود: چنانچه این عقیده باختین گسترش یابد آن‌گاه مدام به غرب فحش نمی‌دهیم و غرب را انباشته از فساد، خشونت و جنگ نمی‌پنداریم و آن‌گاه فهم خواهیم کرد که پدیده‌های بیرون سرشار از کثرت هستند.

 

وی در ادامه به بررسی دیدگاه کریستوآ درباره امید پرداخت و گفت: وی معتقد بود هنگامی که افراد متولد می‌شوند همراه با میل به دنیا می‌آیند همچنین انسان‌ها در درون خود به واسطه داشتن یک غریبه همیشه امید دارند.

 

این جامعه شناس ادامه داد: کریستوآ معتقد بود درست است که انسان همواره از پدر، مادر، دولت و جامعه تبعیت می‌کند؛ اما میل به سرپیچی نیز در درون او نهفته است و همواره می‌تواند تبعیت نکند.

 

خانه مکانی که انسان همواره در آن احساس امید می‌کند

 

مهرآیین در بخش دیگری از سخنان خود به بررسی آرای لینگس پرداخت و تصریح کرد: لینگس معتقد بود یکی از مکان‌هایی که انسان در آن احساس امید می‌کند خانه است. زیرا به طور کلی هنگامی که انسان در دورن خانه خود به پذیرایی از دیگران می‌پردازد در حقیقت برای دیگران گشوده می‌شود و همین مسئله سبب می‌شود دیگران نیز برای او گشوده شوند.

 

وی در ادامه با بیان این مطلب که انسان‌ها گاهی فراموش می‌کنند که شادی در امور کوچک است، گفت: قرار نیست اتفاق بزرگی رخ دهد بلکه باید بپذیریم که اتفاقات بزرگ حاصل جمع اتفاقات کوچک هستند نه این‌که تصور کنیم اتفاقات کوچک آغاز اتفاقات بزرگ می‌باشند.

 

این جامعه شناس پرداختن به ادبیات و هنر را یکی از روش‌های رسیدن به امید خواند و تصریح کرد: در ادبیات است که متوجه می‌شویم تکیه گاهی به جز یکدیگر نداریم. علم به فقر نمی‌اندیشد در ادبیات است که انسان‌ها به اشتراک می‌رسند و نه تخصص.

 

مهر آیین بیان داشت: متاسفانه بسیاری تصور می‌کنند که باید معشوق باشند در صورتی که باید بدانیم چگونه می‌بایست عاشق شویم و عشق یعنی من بخشنده‌ام پس ثروتمندم و این یعنی امید.

 

امید باید در زندگی باشد نه این‌که خودِ زندگی شود

 

وی تاکید کرد: امید باید در زندگی باشد نه این‌که خودِ زندگی شود. چنانچه امید خود ِزندگی شود بی‌معنا خواهد شد. همچنین باید بدانیم که لازمه امیدواری، امید داشتن و لازمه شادی، شاد زیستن است.

 

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار