گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، یادداشت دانشجویی*؛ از دوران سرکار آمدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه که باعث به قدرت رسیدن شهردار اسبق استانبول شد تاکنون اردوغان رویای احیای امپراطوری عثمانی را در سر می پروراند و همیشه هم در گفتارها و در عملکردهایش سعی نموده آن را ابراز کند.
بعد از تحولات سوریه و عراق و به نوعی قبضه کردن قدرت سیاسی در ترکیه توسط حزب عدالت و توسعه و یکته تازی های اردوغان، این نگرش و تفکر که احتمال احیای تمدن نو عثمانی وجود دارد قوت و شدت بیشتری به خود گرفت.
اما متاسفانه نه اردوغان می تواند درک کند که وضعیت فعلی دنیا و جهان اسلام، همانند دو قرن پیش است و نه رهبران عدالت و توسعه می توانند جلوی اردوغان را بگیرند البته اگر بخواهند و خود نیز چنین تفکر واهی را در سر نداشته باشند.
بعد از تحولات سوریه متاسفانه هیاهوهای اردوغان بیشتر شد چون از یک طرف توازن منطقه ای به نفع همسایه مهم خود(ایران) رقم خورد و از طرفی نتوانست با کمک هایی که به گروهک تروریستی داعش و النصره در سوریه می کرد به اهداف خود که همان سرنگونی بشار اسد بود برسد. از طرف دیگر همیشه هم ایران را متهم به ایجاد آشوب در منطقه کرده است. اما این مشاجرات به ایران ختم نشد وقتی دید توان رویارویی با ایران را ندارد و به همان صورت گذشته به مداخله در امور سوریه و عراق و کمک به تروریست ها ادامه داد.
اما ماجرا به همین جا ختم نشد حدوداً دو هفته گذشته در مرز سوریه و ترکیه اتفاقی افتاد که نشان داد اردوغان نه تنها دچار غرور کاذب نیست بلکه واقعاً دچار جنون سیاسی هم شده است و آن هم وقتی بود که بمب افکن روسیه توسط نیروی هوایی ارتش ترکیه مورد حمله قرار گرفت و سقوط کرد و این اقدام حتی واکنش کشورهای متحد ترکیه حتی آمریکا را به همراه داشت.
این اقدام نسنجیده سرانجام ترکیه را به نوعی مقابل روسیه قرار داد و باعث شد بصورت یکطرفه رئیس جمهور روسیه تمامی مبادلات و مراودات کشور خود با ترکیه را قطع کند. البته اگر ترکیه حاضر به عذرخواهی می شد کار به جای باریک کشانده نمی شد. و باید دانست که همان غرور کاذب اردوغان اولاً باعث این حمله شد و ثانیاً همان غرور کاذب یا به نوعی جنون سیاسی وی سبب شد که حتی عذرخواهی هم نکند. بنظر می آید طناب پوسیده ای که اردوغان ملت و نظام ترکیه را با آن به درون چاه فرستاده بزودی پاره شود و ترکیه را دچار خسران بزرگی نماید.
اما این پایان ماجرا نیست متاسفانه ترکیه در چند روز اخیر حدوداً۱۰۰نفر نیروی نظامی کارآزموده خود را به بهانه آموزش نیروهای پیشمرگه کرد به موصل بدون اجازه مقامات عراق فرستاده است.
اولاً این اقدام ترکیه نقض حاکمیت عراق است و ثانیاً این نیروها متاسفانه جایی مستقر شده اند که تحت کنترل نیروهای تروریست داعش است. پس اردوغان دست به دومین اشتباه خود در ظرف دو هفته اخیر زده است و به نوعی از ترس چاله به چاه افتاد.
منظورم این است که اردوغان چون از طرف روسیه و عراق و سوریه زیر فشار است و متهم است که از تروریست ها حمایت می کند بنابراین سعی کرد که نشان دهد چنین چیزی(حمایت ترکیه از تروریست ها) صحت ندارد و فوراً نیروهای خود را بدون آماده کردن مقدمات به عراق اعزام کرد که اعتراض مقامات عراق را بدنبال داشت و نخست وزیر عراق از ترکیه خواسته است که فوراً نیروهای خود را عراق خارج کند.
در پایان هم متاسفانه به نقل از منصور حقیقتپور نماینده مردم اردبیل در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس باید گفت که رئیس جمهور ترکیه در پی یک اقدام گستخانه و نسنجیده حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان را متهم نموده که اخیراً به ایشان هشدار و تذکر داده است که همسویی ایران با روسیه باعث فشار بر ترکیه شده است.
بنظر می آمد که وزارت محترم امور خارجه یا حتی دفتر ریاست محترم ریاست جمهوری باید پاسخی قاطع به اظهارات سخیف اردوغان می دادند تا هرگز جرات به زبان راندن چنین سخنان بیهوده ای را نداشته باشد، کاری که ولادیمیرپوتین رئیس جمهور روسیه و حیدرالعبادی نخست وزیر عراق در پی اقدامات ترکیه نمودند.
اما متاسفانه می بینیم که هیچ اتفاقی در داخل ایران نمی افتد و حتی یک تذکر خالی هم داده نمی شود. بنظر می آید ترس دولت از این باشد که چهره ایران در نگاه بین المللی صدمه ببیند که البته نگاه کاملاً اشتباه و غلطی است چرا که ایران اسلامی امروزه به برکت خون شهدا و مسئولین آن روز به روز در همه عرصه ها محکم ایستاده و درآینده هم خواهد ایستاد.
نتیجه:
از یک طرف اگر جواب حرف های بیهوده اردوغان با شدت هر چه تمام تر از طرف کشورهای(ایران، روسیه، عراق، سوریه و لبنان) و هر کشوری که از طرف ترکیه اردوغانی متهم می شود داده نشود، این کشور و رهبران واهی آن روز به روز گستاخ تر و بی ادب تر به تحرکات خود ادامه می دهند و از طرف دیگر اگر دلسوزان ترکیه جلوی اقدامات احتمالی و تفکرات خیالی و واهی رهبران حزب عدالت توسعه و شخص اردوغان را نگیرند احتمال اینکه جنگی در منطقه به رهبری ترکیه به راه افتد و باعث سقوط ترکیه و رهبران سیاسی آن بشود دور از تصور نیست.
اما به نظر می آید دوران اردوغانیسم رو به پایان است چون در منطقه جنوب غربی آسیا(خاورمیانه) و هر منطقه دیگری تا حالا نشده است که کشوری خود را جدای از همسایگان ببیند و منافعش را در قاره ای دیگر دنبال نماید چیزی که هم اکنون اردوغان با متهم نمودن ایران و کمک به تروریستهای حاضر در سوریه و عراق و هدف قرار دادن بمب افکن روسیه و رفتن به سمت اروپا و آمریکا آن را دنبال می کند. ترکیه چه بخواهد چه نخواهد جزئی از خاورمیانه است و لو اینکه متحدان فرامنطقه ای داشته باشد و تا زمانی که با همسایگاه منظقه ای خود در تنش است به هیچ کدام از اهداف خود نخواهد رسید.
سید حامد حق پرور -فعال دانشجویی دانشگاه شیراز
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.