به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو از مشهد، حجت الاسلام احمد رهدار امروز در مناظره «دین و تحولات زمانه» که در دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، با اشاره به اینکه مسئله دین و تحولات را جریان روشن فکری در شیعه، جریان حوزوی و جریان اهل سنت به سه نحو بیان کرده است، گفت: قدیمیترین بیان روشن فکری دینی بیانی است که سروش مطرح کرده است. وی بر این باور بود که دین مانند یک لباس در دوران کودکی است و با بزرگ شدن کودک آن لباس شایسته وی نخواهد بود، بنابراین یا میبایست برهنه شود و یا این که لباسش را گسترش دهد.
وی ادامه داد: سروش و دیگر افراد این جبهه گفتمانی بر این باورند که باید تحولات زمانه را اصل و دین را به عنوان متغیر وابسته مورد مطالعه قرار داد، چراکه زمانه رو به جلو میرود. بنابراین باید دین را همراه با زمانه کرد.
عضو شورای علمی پژوهشگاه فرهنگ اسلامی قم با بیان اینکه این افراد درصدد بودند هم دیندار و هم فرزند زمانه خود باشند، خاطر شان کرد: بیان دیگر آنان این بود که ما یک اسلام مکی داریم که بیانگر اعتقادات است و یک اسلام مدنی که بیانگر فقه میباشد.
حجت الاسلام رهدار افزود: همان دغدغهای که در جریان روشنفکری ایجاد شد در میان برخی از عالمان حوزه نیز به وجود آمد که البته نوع ادبیات آنان با ادبیات روشن فکران دینی متفاوت بود به عنوان مثال امروز در حوزه جریانی به نام جریان قرآن گرایان سیاسی وجود دارد که بر این باروند بر خلاف آن چه که در تاریخ حوزههای علمیه گفته شد که قرآن یک آیات محکمه و یک آیات متشابه دارد این گونه نیست. اساساً قرآن آیات متشابه ندارد و چنانچه آیاتی به عنوان آیات متشابه در آن وجود دارد، بسیار کم است.
عضو شورای علمی پژوهشگاه فرهنگ اسلامی بیان داشت: آنان معتقدند اینکه فقه عنوان میکند از میان شش هزار آیه قرآن تنها 500 تا 600 آیه آیات الاحکام هستند، نادرست است، بلکه تمامی این شش هزار آیه آیات الاحکام هستند.
وی با بیان اینکه عدهای دیگر از فقها بحث را در دوره معاصر به نام ثابت و متغیر بیان کردهاند گفت: این افراد معتقدند با یک متدلوژی اجتهادی و روش روشنی که در سنت فقهی وجود دارد میتوان سنت متغیرات را به ثابتات برگرداند تا بتوان احکام را از آنان استخراج کرد.
وی در ادامه تصریح کرد: در جریان اهل سنت جریان روشن فکری و جریان فقهی هر کدام نظرات متفاوتی را ارائه کردهاند. جریان فقهی گفته است ما یک سری احکام و یک سری مقاصد در دین داریم. احکام این است که دست دزد را باید قطع کنیم؛ اما مقصد دین از این حکم، ایجاد امنیت در جامعه میباشد.
حجت الاسلام رهدار ادامه داد: در تحولات زمانه این فقها میگویند نیاز نیست خود را مقید به احکام بدانیم، بلکه باید خود را مقید به مقاصد دین کنیم این افراد به جریان مقاصدی نیز معروف هستند.
وی خاطر نشان کرد: جریان روشنفکری اهل سنت بسیار نسبیتر و غیرمنطقیتر از جریان روشنفکری دینی در شیعه به این پرسش پاسخ داده و معمولا روشهایی را معرفی کرده که به نوعی آنان را به عقل عرفی غربی سوق داده است.
هر فردی نمیتواند در پروژه روشن فکری دینی قرار گیرد
در ادامه این مناظره علوی تبار، یک نو اندیش دینی گفت: زمانی که از تحول زمانه سخن میگوییم، میتوان آن را در سه زمینه اندیشهها، فناوری و نظامهای اجتماعی تقسیم کرد.
وی ادامه داد: تحول در اندیشهها یعنی تحول در دانشهای معتبر، تحول در ارزشها و هنجارهای مقبول و تحول در نماد؛ اما تحول در نظام اجتماعی شامل اجرای فرهنگ، ساختار اجتماعی و نهادهای اجتماعی است.
این نواندیش دینی تحولات زمانه را عنوانی بسیار گسترده خواند و بیان داشت: چنانچنه بخواهیم مدلی از تاثیر تحول در زمانه را در دین ایجاد کنیم باید به تاثیر در دین شناسی، باورهای دینی و نوع دین داری نیز توجه کنیم.
وی تعامل دین و زمان را در چهار سطح شکل گیری متن وحیانی، دین شناسی، تفسیر و رفع شبهات مورد بررسی قرار داد و گفت: پروژه روشن فکری دینی یک برنامه پژوهشی است که یک هسته سخت دارد و فرد تا زمانی جزء آن برنامه پژوهشی است که آن هسته سخت را قبول داشته باشد.
علوی تبار ضمن بیان این نکته که هر فردی نمیتواند جزء پروژه روشنفکری دینی قرار گیرد، تصریح کرد: چنانچه که فردی معتقد باشد دین شرط لازم خوشبختی بشر نیست، این فرد از پروژه روشن فکری دینی خارج شده است.
ماموریت دین، قطبی کردن زمان است
در بخش دیگری از این مناظره حجت الاسلام رهدار با اشاره به اینکه فردی میتواند درخصوص تحولات دین و زمان سخن گوید که در باب قلمرو دین اتخاذ موضع کرده باشد گفت: آیا هر فرهنگی نسبت به هر محتوایی بلاشرط است و در هر فرهنگی هر مادهای را میتوان جای داد؟ در واقع ماموریت دین هماهنگ شدن با زمان و مکان است یا دینی کردن زمان و مکان؟
وی بیان کرد: قرار نیست دین خودش را به رنگ زمانه در بیاورد، بلکه ماموریت دین این است که زمان را قطبی کند؛ اما بسیاری دین را متغیر وابسته میدانند و معتقدند دین باید با زمان و مکان هماهنگ باشد.
حجت الاسلام رهدار ادامه داد: در میان حوزویان سه گانه قلب، قول و قدم مطرح است که این سه گانه ناظر به فرآیند مواجه دین با اسلام و تکامل انسان میباشد. تحول در دین از زبان آغاز نمیشود اگر چه با زبان جلو میرود، تحول در دین در قلب آغاز، در زبان تجلی مییابد و در قدم هم تحققش به اتمام میرسد.
وی تاکید کرد: اقدامی که یک مصلح دینی انجام میدهد این است که زبان را رشد دهد. انبیا واژگان جدید به وجود نمیآوردند، بلکه ترکیب جدید واژگان را به وجود میآوردند معانی خلق میکردند که بشر را مستعد به منزلت جدید میکرد. مانند اقدامی که امام علی (ع) در نهج البلاغه انجام داد.
عضو شورای علمی پژوهشگاه علوم فرهنگ اسلامی قم افزود: یکی از ادعاهای دین اسلام تبیان است به این معنا که توان این را دارد تا منظور خداوند را به مخاطب خود برساند. همچنین آمدن 124 هزار پیامبر به این معناست که بسیاری از قالبها در ذیل دین به وجود آمده است که متاسفانه بشر برخی از این ساختارها را منحرف کرده است.
آیا بشر تمامی پرسشهای خود را باید از دین جویا شود؟
علوی تبار با طرح این پرسش که آیا بشر تمامی پرسشهای خود را باید از دین جویا شود گفت: چنانچه برای ما سوال پیش آید که شکل پیدایش کوه ها چگونه بوده است آیا باید از دین بپرسیم؟
این نواندیش دینی ادامه داد: از جهان خود میتوانیم چهار تصویر دینی،هنری، علمی و متافیزیک ارائه کنیم که هر کدام از این تصاویر نیازهای متنوع ما را پاسخ میگویند. حال آیا قرار است دین به تمامی این نیازها پاسخ گوید؟
وی ضمن تاکید بر اینکه میراث سنتی ما در دین شناسی انباشت جهل نیست بیان کرد: اینها تلاشهای ناموفقی است که دین شناسان در خصوص دین ارائه کردهاند.
علوی تبار با بیان این که دین شناسی را نمیتوان از صفر آغاز کرد، گفت: روشن فکری دینی نه تک گویی مدرنیته را میپذیرد و نه تک گویی سنت را، بلکه گفتگوی انتقاد سنت و مدرنیته را پذیرا است.
این نوع اندیش دینی افزود: روشن فکری دینی چنانچه بخواهد به سنت دینی خود معتقد باشد باید به گفتگوی انتقادی بپردازد که در این میان هم عصری کردن دین و هم دینی کردن عصر معنا مییابد. به طور مثال شریعتی معتقد بود محور اصلی جامعه دینی برادری است که برادری بدون برابری امکان پذیر نخواهد بود و یا این که سروش میگفت ایمان لازمه جامعه دینی است؛ اما تا زمانی که آزادی ایجاد نشود ایمان به وجود نخواهد آمد.
علوی تبار با بیان این مطلب که کمک به تسهیل دین داری و رفع موانع دین داری یکی از سخنان روشنفکری دینی است، خاطر نشان کرد: روشنفکری دینی معتقد است که پیامبر بیواسطه با خداوند ارتباط میگیرد؛ اما آن چه که سایرانسانها با آن مواجهند متن وحیانی دین است در این میان واقع گرایی حکم میکند که بین دین و علم به دین فرق بگذاریم.
علوی تبار در خصوص نظریه رویاهای رسولانه سروش خاطر نشان کرد: این نظریه مورد توافق بسیاری از روشنفکران دینی نیست. این تئوری دارای ابهامات بسیاری است و سروش مرتباً در حال توضیح در خصوص این نظریه میباشد، بنابراین دلیلی ندارد که این تئوری وی جایگزین تئوری سابق شود.
حجت الاسلام رهدار در بخش پایانی این مناظره در پاسخ به این پرسش که چه تفاوتی بین دین حداکثری و دین دایرةالمعارفی وجود دارد و رابطه اسلام با بنیان گرایی چیست؟ گفت: نگاه دین حداکثری سیستممند است؛ اما نگاه دایرة المعارفی این گونه نیست. همچنین بنیان گرایی به معنی لغوی آن تنها در اسلام معنا مییابد در دیگر دینها مانند مسیحت بنیان وجود ندارد در واقع به وسیله بنیان گرایی میتوان کژیهای زمان خود را با رجوع قرآن برطرف کنیم.