گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- یادداشت دانشجویی*یکی از زیرمجموعه های جنگ نرم که در سال های اخیر خیلی در کشور شاهد آن بودیم،جنگ نرم در حوزه ی اقتصاد است. در دولت یازدهم این جنگ بیشتر شد. گاهی لو رفتن اطلاعات از طرف نیروهای خودی حال خواسته یا ناخواسته می تواند خسارت سنگینی را از طرف دشمن به کشور وارد کند. گاهی دشمن میلیاردها دلار پول خرج می کند تا بتواند موضوع جنگ نرم را در ایران پیاده سازی کنند ولی گاهی افرادی در کشور هستند که به دشمن حال باز هم خواسته یا ناخواسته کمک می کنند که بدون خرج کردن حتی یک دلار بحث جنگ نرم را در کشور پیاده سازی کند و حتی در زمینه هایی هم پیروز باشد.
جنگ نرم اقتصادی،جنگی است که دشمن برای شروع آن نه خیلی دلار خرج کرد و حتی نه خیلی زحمت کشید، هر چند شاید این موضوع مربوط به امسال و پارسال و سال های گذشته نیست، لیکن با اوضاع اقتصادی فعلی کشور،دشمن به تمامی مقاصد خود بدون زحمت رسید.
آسیب های ناشی از جنگ نرم در حوزه ی اقتصاد در بلند مدت ساختار اقتصادی کشور را بیمار و ناکارآمد می کند، که این بیماری نیاز به پیشگیری دارد، چون درمان بیماری اقتصاد در کشور خسارات زیادی را وارد خواهد کرد که این خسارات هم متحمل قشر ضعیف جامعه خواهد شد.
مهم ترین عامل در پیشگیری از این بیماری اقتصاد مقاومتی است، یعنی اقتصاد مقاومتی بهترین نسخه ای که برای حال بیمار اقتصاد کشور می توان پیچید، هر چند خیلی از مسئولین هستند که اقتصاد ریاضتی را به نام اقتصاد مقاومتی تمام می کند.
ابعاد جنگ نرم در حوزه ی اقتصاد را به سه دسته زیر می توان تقسیم بندی نمود:
1-ارائه ی الگوی مصرف مطابق با سیاست های مورد نظر دنیای سرمایه داری.
2-ایجاد حس بدبینی نسبت به فعالیت های دولت در حوزه ی اقتصاد.
3-ایجاد حس بدبینی و حقارت نسبت به تولیدات داخلی.
از جمله مواردی که در حوزه جنگ نرم در اقتصاد در سال های اخیر شاهد آن بودیم ارائه ی الگوی مصرف مطابق با سیاست های مورد نظر و پسند دنیای سرمایه داری است. به عبارت روشن تر می توان گفت: حیات اقتصاد مبتنی بر سود محوری و انباشت سرمایه،بر پایه ترویج هر چه بیش تر مصرف بنا نهاده شده است و این در حالی است که مصرف بی رویه و بدون توجه به نیازهای واقعی مغایر با اصول مبانی دینی و حتی دور از تعالیم سنتی و بومی است. حرمت و مذمت مصرف گرایی به اندازه ای است که در آیاتی از قرآن و احادیث متعدد این موضوع از مصادیق گناهان کبیره شمرده شده است.
از دیگر موارد جنگ نرم در حوزه اقتصاد ایجاد حس بدبینی نسبت به فعالیت های دولت در حوزه اقتصاد و ترویج نافرمانی و همراهی نکردن مردم با سیاست های اقتصادی دولت است،ترویج این نافرمانی و ایجاد جو بدبینی باعث می شود که دولت در رسیدن به اهداف اقتصادی ناکارآمد باشد، موضوعی که طی سال های اخیر خیلی درگیر آن هستیم. در این میان برخی از تصمیم های نادرست و ناتوانی دولت در توجیه افکار عمومی باعث تشدید به فضاسازی داشتن و مضاعف کردن تاثیرات عملیات روانی گردد.
مورد دیگر ایجاد حس خود کوچک بینی و حقارت نسبت به تولیدات داخلی است. این پدیده باعث می گردد افراد موقع خرید کالا و مایحتاج روزمره تمایل خود را نسبت به خرید کالاهای داخلی از دست داده و بی اختیار در پی خرید اجناس خارجی باشند، شاید تصور پیامدهای این تفکر چندان دشوار نباشد ولی به طور خلاصه اشاره می کنیم که استیلای این تفکر باعث نابودی بنگاه ها و کارخانه های داخلی می گردد چرا که نبود اقبال عمومی و کم شدن تقاضا باعث انباشته شدن کالاها در انبارها و توقف چرخه ی تولید می شود.
در این میان نقش رسانه های غربی در این تشدید این جنگ نرم و کوبیدن اقتصاد ایران خیلی پررنگ بوده و خواهد بود. تا جایی که این رسانه ها با آمارسازی و پروپاگذاری تبلیغاتی ایران را مورد حمله قرار می دهند. بی بی سی انگلیسی با هدف حمله نرم به دشمنان آمریکا با توجه به تورم می نویسد که به گفته اقتصاددانان ما ایران بعد از کشورهای بلاروس،اتیوپی و ونزوئلا در رده چهارم فهرست کشورهایی قرار می گیرد که بدترین وضعیت اقتصادی را دارند.
این وضعیت اقتصادی داخل کشور هم خیلی طرفدار ندارد، بعضی ها این وضعیت که بخاطر ناکارآمدی دولت قبل می دانند و بعضی ها عدم دوستی با آمریکا، ولی در میان کسی از مسئولین راه کار درستی برای این موضوع ندارد. هر وقت هم دانشجو یا اقتصاددانی انتقادی کرده و دست به قلم شده، بی شناسنامه و کم سواد خطاب شده است.
نزدیک به سال 40 سال از طول حیات انقلاب اسلامی ایران می گذرد، علیرغم پیشرفت چشمگیر در بسیاری از عرصه های سیاسی،فرهنگی و علمی هنوز نتوانسته است در زمینه موضوعات و مسائل اقتصادی و اجتماعی گام های موفقی را بردارد. که با گذری در منشور اقتصاد مقاومتی می توان اینجور برداشت نمود که عامل اصلی این ضعف عدم باور مسئولین کشور به الگوی بومی توسعه کشور و اختلافات ایدئولوژیک در مسیر پیشرفت جامعه است. این گزاره بدان معناست که اختلافات فکری برخی از مسئولین سدی شده اند در مسیر پیشرفت کشور که به تعبیری دقیق تر این مسئله به مشابه تیم فوتبالی است که هنوز دقیقاً نمی داند به کدام دروازه باید گل بزند و مسئولین مختلف در ادوار مختلف گاهی دروازه حریف را انتخاب می کنند و البته اغلب دروازه خود را.
رهبر معظم انقلاب اسلامی با توجه به این مسئله چند سالی است نگاه اصیل انقلاب اسلامی در حوزه مسائل اقتصادی-اجتماعی را ذیل عنوان اقتصاد مقاومتی تعریف کرده و در راستای گفتمان سازی آن بسیار کوشیده اند. حجم فعالیت رهبر معظم انقلاب اسلامی و جلسات و سخنرانی ها و تبیین سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی تقریباً در موضوع دیگری سابقه نداشته است که این نشان از اهمیت حیاتی موضوع ایشان دارد. اقتصاد مقاومتی مجموعه ای از مولفه ها و سیاست هایی است که مسیر پیشرفت کشور را به خوبی شفاف می کند، از این رو اعتقاد مسئولین کشور به اقتصاد مقاومتی، شاید اصلی ترین نیاز امروز انقلاب اسلامی باشد که مسیر پیشرفت کشور را ثابت نگاه دارد.
با توجه به وضع اقتصادی موجوددر کشور ،مسئولین و از همه مهم تر مجلس شورای اسلامی باید اساساً به مسیر پیشرفت مبتنی به نگاه انقلاب اسلامی-یا همان الگوی اقتصاد مقاومتی-باور داشته و هم و غمشان رفع موانع پیشرفت کشور باشد. که این مهم نیازمند کم کردن شعارهای تریبونی و پرداختن به انجام اقتصاد مقاومتی است. ان شاءالله
اسماعیل فدایی-سردبیر نشریه فرهنگی-سیاسی بازتاب -دانشگاه آزاد واحد شهرکرد
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است