اخبار دانشگاهی را از «کانال اخبار دانشگاهی SNN.ir» دنبال کنید
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، یادداشت دانشجویی؛* پس از اشتباه بزرگ دولت در اعتماد به دشمن و انعقاد برجام 1 و عملکرد کاغذی طرف مقابل حالا عملکرد عملی به برجام 2 با اقدام مشترکی با سازمان FATF که به ابتکار سران G7 تاسیس شده گره خورده.
بر همه دانایان مبرهن است که از دید دولت در راس کار گشایش اقتصادی کشور از راه رفع تحریم ها میسر بود و راهکار آن ها مذاکره و انجام معاملاتی بود که حاصل آن انعقاد برجام بود. باوجود بیان مکرر بدعهدی طرف مقابل از سوی مقام معظم رهبری و توصیه های دلسوزان، دولت تعهدات خود را بدون توجه به توصیه های بیان شده مانندِ پیش پرداخت توافق عملی کرد و هزینه های سنگینی را متحمل کشور کرد اما گشایشی که دولت به دنبال آن بود با بدعهدی های طرف مقابل که بار ها گوشزد شده بود حاصل نشد.
مسیرها تا حدی باز شد؛ اما مقاصد از ترس آمریکا باز هم پذیرای آنچه دولتِ ساده لوح می پنداشت نبودند تا اینکه دلایل امر به لیست سیاه FATF منوط شد و پای انعاقد برجامی دیگر برای اقدام مشترک ایران و سازمان مبارزه با پولشویی و حمایت مالی از تروریسم به میان آمد تا اسم ایران از لیست سیاه این سازمان به عنوان کشوری پر خطر خط بخورد و راهکار بعدی دست و پا زدن دولت برای خروج از لیست سیاه بود تا ایران با اجرای تعهداتش که در برجام قبل هم برخلاف دشمن کشوری متعهد به تعهداتش نشان داده بود دیگر پرخطر نباشد و از نظر سازمان مبارزه با پولشویی و حمایت از تروریست کشوری بدون خطر باشد و نظر این سازمان نسبت به این موضوع جلب شود تا ترس مقاصد اقتصادی برطرف شود و امکان ارتباطات اقتصادی و تجاری فراهم شود.
حال در این بین علیرغم تلاش آمریکا و مسئولین آمریکایی برای جلوگیری از تجارت و ارتباط اقتصادی دیگر کشورها با ایران این موضوع نادیده گرفته شده و انگار که تمام مشکل لیست سیاه سازمان مبارزه با پولشویی و حمایت مالی از تروریست است؛ در حالی که مشکل اصلی و اساس دشمنی چیز دیگری است که در این یادداشت بدان اشاره شده.
البته فعالیت های دیگری هم برای اطمینان مقاصد اقتصادی مثل ارئه نامه آرامش بخش هم مدنظر قرار گرفت که محل بحث این یادداشت نیست.
ننگین تر از کاپیتولاسیون
کاپیتولاسیون ضربه بود، ضرر بود. مصونیت برای عملکرد آمریکایی ها در ایران در صورت ارتکاب به جرم از جانب آن ها برای رسیدگی توسط قضات خودشان بود.
اقدام مشترک با FATF علاوه بر ضربه و ضرر، خود زنی است. در کاپیتولاسیون آمریکایان درصورت ارتکاب به جرم در دادگاه آمریکایی محاکمه می شدند؛ اما در این خودزنی بدون گناه و ارتکاب به جرم نهاد هایی که پای آرمان های انقلاب ایستاده اند را نه دادگاه آمریکایی بلکه خودمان مجازات میکنیم و به آن ها ضربه میزنیم!
در زمان حکومت شاهنشایی مسئولین بی غیرت و مجلسی که منتخب مردم نبود این لایحه را تصویب کرد اکنون که نظام جمهوری اسلامی است چرا اینگونه عمل می کنند؟ متن توافق را به ملت نشان بدهند و هدف اعمالی که این روز ها انجام می شود را با صداقت بیان کنند تا اگر خلاف این است ثابت شود.
عکس العمل معمار کبیر انقلاب را در برابر کاپیتولاسیون:
آیا ملت ایران میداند در این روزها در مجلس چه گذشت؟ میداند بدون اطلاع ملت و به طور قاچاق چه جنایتی واقع شد؟ میداند مجلس، به پیشنهاد دولت، سند بردگی ملت ایران را امضا کرد، اقرار به مستعمره بودن ایران نمود؟ سند وحشی بودن ملت مسلمان را به امریکا داد؟ قلم سیاه کشید بر جمیع مفاخر اسلامی و ملی ما؟ قلم سرخ کشید بر تمام لاف و گزافهای چندین سالۀ سران قوم؟ ایران را از عقب افتادهترین ممالک دنیا پستتر کرد؟ اهانت به ارتش محترم ایران و صاحبمنصبان و درجهداران نمود؟ حیثیت دادگاههای ایران را پایمال کرد؟ به ننگینترین تصویبنامۀ دولت سابق، با پیشنهاد دولت حاضر، بدون اطلاع ملت، با چند ساعت صحبتهای سرّی، رأی مثبت داد؟ ملت ایران را در تحت اسارت امریکاییها قرار داد؟ اکنون مستشاران نظامی و غیرنظامی امریکا با جمیع خانواده و مستخدمین آنها آزادند هر جنایتی بکنند، هر خیانتی بکنند؛ پلیس ایران حق بازداشت آنها را ندارد. دادگاههای ایران حق رسیدگی ندارند. چرا؟ برای آنکه امریکا مملکت دلار است و دولت ایران محتاج به دلار!
امروز هم آیا ملت ایران می داند چه می گذرد؟ به لطف محرمانه های دولت ملت که هیچ برخی مسئولین هم نمی دانند، امام بزرگوار زمانی این حرف را می زدند که نمایندگان مجلس را عزل کرده بودند و از وکالت مردم معزول بودند و از چنین نمایندگانی کمتر عجیب بود که چنین خیانتی بکنند و سند بردگی ملت را امضا کنند اما شاید همان نمایندگان هم این اجازه را نمیدادند که خودمان به دست خودمان برده خود شویم و تحت اسارت خود شویم و خودزنی کنیم. حتی نیاز به اندک زحمت دشمنان هم نباشد خودمان کار آن ها را نیز انجام می دهیم چون آمریکا مملکت دلار است و دولت ایران محتاج دلار!
نمود اسلام رحمانی در توافق بین دو تضاد
اگر منظور از اسلام رحمانی این است که ما به همهی موجودات عالم با چشم رحمت نگاه کنیم، با چشم مودّت نگاه کنیم، این هم درست نیست؛ این هم خلاف قرآن است. صریح قرآن، ناطق برخلاف این حرف است.(مقام معظم رهبری 20/4/94)
در سال 2008 ایران با محکوم شدن به دلیل حمایت از برخی عوامل محور مقاومت در لیست سیاه FATF قرار گرفت. این سازمان تعرفی متفاوتی از تروریست ارائه می دهد که با شاخصه های اسلام ناب محمدی و تبع آن آرمان های انقلاب اسلامی و قوانین نظام جمهوری اسلامی در تضاد است. نهاد اجرایی نظام اسلامی با سازمانی به توافق رسیده که تعاریف متفاوتی از اصول اسلام ارائه میدهد و جای ظالم و مظلوم را عوض کرده. آیا واقعلا مسئولین مسلمان نهاد اجرایی نظام اسلامی در تضاد با اصول اسلام به توافق رسیده اند؟ ما معتقدیم اسلامی به جز اسلام ناب محمدی با همان شاخص های مشخص نداریم و کسانی که به غیر از حقیقت موجود سخن به زبان می آورند یا قلم به تفاسیر غلط مینگارند یا اسلام را نمی فهمند و یا به اسلام خیانت می کنند.
اسلام ناب شاخصه هایی همچون ظلم ستیزی، عدالت خواهی، مجاهدت، طرفداری از محرومان، مدافع حقوق پابرهنگان و رنج دیدگان مستضعف را در پیشانی اصولی خود دارد اما اسلام رحمانی یا اسلام آمریکایی شاخصه هایی در تضاد با اسلام حقیقی دارد و در حقیقت آنچه که از شواهد موجود بر می آید توافق با سازمان FATF توافقی ناممکن بین اسلام حقیقی و اسلام آمریکایی است اگر مسئولین خود را مسلمین حقیقی بدانیم.
نفوذ
نفوذ عقاید و آرمان های مخالف نظام در بدنه دستگاه اجرایی امروز بزرگترین ضربات را به کشور وارد می کند. زمانی اینطور بیان کردیم که عربستان نوکر آمریکا شده و آمریکا از سعودی ها سواری می گیرد ضرباتی را در جهت منافع آمریکا به جایی وارد می کند که البته به ضرر خود عربستان نیز هست و دیگر در شرایط نا مناسب حضور فیزیکی در منطقه، عربستان و گروه های ترروریستی را اسباب دست خود قرار داده اما گمان نمیبردیم عقاید دشمن اینچنین در ذهن مسئولین در راس امور نفوذ کند و تصمیمات آن ها را به شکلی تحت تاثیر خود قرار دهد که شروع به خود زنی کنند.
لو رفتن جاسوسانی که این روز ها اسامی شان به گوش مان می رسد و مطلع می شویم که این ها جاسوسی می کردند و به سازمانی اطلاعات می دادند و سودی میبردند این کمترین زیان نفوذ است که شخصی نفوذ کند و اطلاعات مان را بفروشد ضرر اصلی نفوذ آنجائیست که باور های مسئولین تغییر کند.
این بسیار ساده لوحانه است اگر گمان کنیم نفوذیانی که فروشنده داده هایمان هستند ضرر اصلی را وارد می کنند حقیقت آن است که نفوذیانی که عقاید و باور های دشمن را به مسئولین تحمیل می کنند و مسبب سواری گرفتن دشمن از خود ما برای ضربه زدن به دیگران نه بلکه به منافع خود مان می شود اصلی ترین ضربه را وارد می کنند این یعنی خودمان آنطور اندیشه کنیم که دشمن هم آنطور می اندیشد در این صورت خودمان سرباز دشمن خواهیم شد.
در بهترین حالت مسئولین تحت نفوذ در مواردی تحت تاثیر اعتقادات غلط تحمیلی باور هایشان تغییر می کند و اسباب دست دشمن می شوند اما حالت بد تر از آن این است که مسئولین خود دانسته یا ندانسته نفوذی در نظامی که در آن در راس مسئولیت اند باشند.
امنیت
مسائل امنیتی درباره کشوری که در مرکز درگیری گروه ها و جنگ های منطقه قرار گرفته و علاوه بر آن مرکز ثقل و ثبات منطقه نیز هست و ثبات منطقه نیز بدان استوار است دارای اهمیتی بالایی است.
یک مسائله اطلاعات بانکی است که باید دارای دیوار امنیتی محکمی باشد که ظاهرا طبق این توافق شکسته شده و مسئله دیگر نتایج مخرب ناشی از خراب شدن این دیوار است هنگامی که الزامات توافق که نمود پیدا کرده با لو رفتن اطلاعات بانکی جمع می شود تاثیرات مضر دیگر توافق که حاصل از ضربه اول که شکننده دیوار امنیتی داده های بانکی است نمود پیدا می کند در واقع لو رفتن اطلاعات بانکی خود عقب نشینی امنیتی در این مسئله است و بی امنیتی بعدی تحریم هایی است که با الزامات پذیرفته شده ی توافق محقق می شود و در راس این تحریم ها از لحاظ امنیتی خودتحریمی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، قرارگاه خاتمالانبیا(ص)، وزارت اطلاعات، سازمان صنایع دفاعی، دانشگاه مالکاشتر، صنایع پارچین و هواپیمایی مرکز تحقیقات و فناوری دفاعی و... است.
این به معنای تضعیف نیروی امنیتی ایران و عامل کمک دهنده ای است که سایه شوم تحدید را خارج از مرز های ایران نگه می دارد و مشکل امنیتی این قرارداد به تضعیف بنیه دفاعی ایران و نابودی قدرت هجومی ایران در هیاهوی جنگ و خون و آتش و مرگ و میر های ظالمانه منطقه است در همین راستا بیانات یکی از مسئولین که فلان کشور ها بعد از جنگ جهانی به دلیل عقب نشینی های دفاعی از لحاظ اقتصادی پیشرفت کردند مضحک به نظر می رسد.
کدام تروریست؟
معقولانه است که بپنداریم "نمیتوان بر سر یک اختلاف توافق کرد و هرچه این اختلاف بیشتر باشد، توافق سخت تر می شود."
طرفین توافق "ایران" و "سازمان مبارزه با پولشویی و مبارزه با حمایت مالی از تروریست" است.
از دید طرفین توافق صورت گرفته تروریست نه معنایی با اندکی اختلاف بلکه دو تروریست با صدوهشتاد درجه اختلاف دارد. در واقع در همان لیست کشور هایی که ما عنوان حامی را برای خودمان نسبت به آن ها بیان می کنیم آن ها نام تروریست را بالایش می نویسند و بعلاوه کشور هایی را که ما تروریست میدانیم آن ها تروریست نمیدانند.
با وجود این اختلاف غیر قابل انکار سئوالی که این روز ها جوابش کم کم دارد مشخص می شود این است: توافق بر سر کدام تروریست بوده؟
برای رفع مشکل این توافق باید یک طرف مسئله با توجه به موضع مخالف طرف مقابل از موضع فعلی خود عقب نشینی نه بلکه با وجود اختلاف فاحش موجود سر باز زند و اگر طرف زیر پا گذارنده مواضع ایران باشد عقب نشینی در مواضع محل بحث به معنی زیر پا گذاشتن اصول نظام و آرمان ها انقلاب است که با توجه به عملکرد و رفتار های این روز ها ابهامات موجود نسبت به این مسئله در حال از بین رفتن و به یقین تبدیل شدن است. آنچه که در اینجا اهمیت دارد این زیر پا گذاشتن اصول و آرمان هاست که خطوط قرمز ما هستند. اینکه مسئولین بیان می کنند ما پول را به شکل دیگری انتقال می دهیم و بانک هایمان گیر نمی اندازیم لازمه اش این است که در توافقات مواضع مان را زیر پا بگذاریم و بعد از آن برای عملی شدن آن ها از راه های دیگر اقدام کنیم البته اگر راه های دیگرعملی باشند و طرف مقابل را بتوان دور زد.
امت نامحرم
محرمانه های دولت برای امتی که خود بدان رای داده بی حرمتی به امتی است که بدان اعتماد کرده است و اگر هم بپذیریم که این محرمانه ها برای ملت عملی منطقی بوده چرا نامحرمانه هایش برای اجنبی است و سر و صدای بیانیه سازمان مبارزه با پولشوی و حمایت مالی از تروریسم باید خبر از توافقی مرموز را به ملت بدهد و برخی مسئولین در گوشه و کنار و مصاحبه با اجنبیان بدان اشاره هایی کنند؟
این منش دولت در برابر ملتی که آن را امین خود دانسته باعث پشیمانی ملت از انتخاب خود می شود و در سال انتخابات پیش رو بر کم تر شدن اعتبار دولت نزد مردم و افزودن بر بی اعتمادی های مردم به واسطه محرمانه ها و نامحرم بودن و وعده های محقق نشده و هزینه های سنگین وارده شده می افزاید.
ممانعت از رخ دادن برجام 2 به نفع دولت
دولت چه بداند چه نداند این برجام ها و قدم نهادن در مسیری که دشمن به مقاصد پوشالی آن برای ملت هدایتش می کند برایش عاری از سود و حاصل آن ضرر های سنگینی است که بر مملکت تحمیل خواهد کرد و مسبب خراب تر شدن وجه مخروب دولت است و ممانعت از ادامه ی برجام 2 میتوانند بهانه مضحکی باشد برای پوشاندن ضعف در عملکرد و معرفی کردن آن به عنوان مانع تحقق وعده ها و گشایش های اقتصادی که مردم در انتظار آن بودند و این از دولتی که آب را به تحریم های خارجی وصل می کند دور از انتظار نیست و در مخالفت های یحتمل نیز این می تواند اهرم فشاری برای پیشیرد برجام 2 باشد.
آیا خروج لیست راه گشاست؟
وقتی که مشکل به طور مبنایی چیز دیگریست واضح است که خروج از تمام لیست های عالم هم راه گشا نیست. اما برای آنان که این را نمیفهمند تجربه تلخ نچندان دور گواه است:
در دولت قبل تحریم ها و در حالت کلی تر این قرارداد ها و لیست های دشمنانمان کاغذپاره بود؛ اما در این دولت برعکس شده و دشمنانمان این کاغذ بازی ها و قول و قرار های کاغذی را کاغذپاره فرض می کند و وعده هایی که در کاغذ های مذاکرات متعهد شده اند را هیچدام را عملی نمی کنند؛ اما آنچنان برای ما مقدس شده که عملکردمان نسبت وعده ها و پیش پرداخت هایمان تحیرآور بوده و لذا می توان نتیجه گرفت که طرف مقابل بر اساس آنچه که تجربه کردیم نسبت به وعده هایش و قرارداد هایی که در آن الزام به انجام وعده هایی داشت خود را متعهد به انجام آن نمی داند و خروج از لیست سازمان مبارزه با پول شویی و مبارزه با حمایت مالی همان حکایات قبلی را دارد و این در حالی است که ابتدا اصلی ترین مانع ازعملی شدن آنچه انتظار می رفت رفتار آمریکایی ها و جنبش هایی بود که از طرف آن ها برای جلوگیری از ارتباطات اقتصادی ایران صورت می گرفت و حتی اگر مسئله لیست سیاه نیز حل شود رفتار دشمنانه آمریکا همچنان ادامه خواهد داشت و اینکه در زمان کنونی این لیست سیاه بهانه شده تنها در این مقطع زمانی است.
آیا برجام 1 شد یک تجربه؟
طبق آنچه که در بند قبل بیان شد دشمن هیچ تعهدی نسبت به لیست ها ندارد و اگر برجام 1 شد تجربه، نباید باز هم با پیش پرداخت های بدون ضمانت باز پایمان در همان سوراخ قبلی برود.
اکنون که در حال پرداخت هزینه های توافق با FATF هستیم کدام ضمانت را دریافت کرده ایم که شروع به خود تحریمی کرده ایم. طرف مقابلی را که هیچ تعهدی نسبت به وعهده هایش ندارد چه طور می توان بدان اعتماد کرد، اگر می دانیم و باز هم اعتماد می کنیم که خلاف عقل است و اگر هنوز به بدعهدی طرف مقابل پی نبرده ایم به نظر می رسد هنوز مسئولین درد بدعهدی قبلی به بدنشان نچسبیده.
مشکل اصلی کجاست؟
مشکل اصلی موجودیت نظام جمهوری اسلامی به عنوان کشوری مقتدر، مستقل، توانا، نیروند، معتبر و ... است.
دشمن کجا راضی می شود؟
دشمن زمانی راضی می شود که مشکل اصلی که در بند قبل ذکر شد برطرف شود حالا اگر کسی نمیفهمد تاریخ هم گواه این موضوع است:
از ابتدای انقلاب تحریم ها و فشار ها علیه ایران وضع شد دلیل آن چه بود؟ ثمره انقلاب نظام جمهوری اسلامی با همان خصوصیاتی که بیان شد و به معنای حقیقی بود که باعث فشار دشمن شد و این منطقی است که اگر بخواهیم مشکلی برطرف شود باید مسبب آن نابود شود و شرایط به حالت قبل برگردد. دشمن آنجایی راضی خواهد شد که انقلاب ما نابود شود یعنی در چشم و دل ما خدایی نکرده بی ارزش شود و ما با اصول آن ضدیت پیدا کنیم و بر خلاف آن عمل کنیم و نظام جمهوری اسلامی حقیقی یا کلا از بین برود حقیقی بودن آن از بین برود و تنها نامی از آن بماند و بدون محتوا باشد. این راه حل راضی کردن دشمن است. هر زمان سریال های برجام به این نقطه رسید آن زمان پخش آخرین قسمت یعنی همان زمان بازگشت بدبختی و رضایت دشمن است.
برجام 2 پایان کار نیست
دشمن زمانی به کار خودش پایان می دهد که به مطلوب خود دست پیدا کند و مشکلاتی که وجود آن ها را احساس می کند برطرف شود. پایان کار آنجایی است که مشکل اصلی و نیت اصلی برطرف شود و این مرز رضایت دشمن است که در بند های قبلی بدان اشاره شد و لذا مبتنی بر همین مفاهیم زمانی که برجام های سریالی که وعده و نویدش را ریاست جمهور در سخنرانی ابتدای سال داد با روشنگری مقام معظم رهبری روبرو شد و پرده از اهداف دشمنان برداشته شد.
"چرا نمیفهمند؟" یا "چرا توجه نمی کنند؟"
آیا مسئولین این را درک نمی کنند و نمی فهمند یا به آن بی اعتنایی و بی توجهی می کنند؟ هر کدام که باشد نفهمیدن یا بی اعتنایی غیر قابل توجیه است. اگر بفهمند و توجه نکنند که گناه بسیار بزرگی است و اگر نمیفهمند هم که صلاحیت مسئولیت را ندارند.
با انتشار متن توافق و برطرف ساختن برخی ابهامات میتوان در رابطه با برخی مطالب فوق روشنگری بهتری انجام داد.
نتیجه:
دست و پا زدن در برجام های سریالی کشور را هرچه بیشتر به مرگ آرمان ها نزدیک می کند و استحاله نظام را نزدیک می کند.
محمد سعید – دبیر جامعه اسلامی دانشگاه ولی عصر(عج)
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.
بر اساس برنامه اقدامی که FATF خواهان اجرای آن در ایران است و آقای طیب نیا وزیر اقتصاد دولت یازدهم طی نامهای کتبی به FATF تعهد سیاسی برای اجرای این برنامه داده است، ایران باید تا ژانویه ۲۰۱۸ (دیماه ۹۶) ساز و کار لازم برای تحریم داخلی ۲۳ فرد و ۶۱ نهاد ایرانی مذکور در قطعنامه ۲۲۳۱ را ایجاد کند.
این فاجعه، باید از حالت محرمانه بیرون بیاید تا مردم بدانند برجام بانکی چه بر سر امنیت آنان خواهد آورد.