همه چیز نشان از تاکتیک درست آنهاست، ولی چرا شکست خوردند؟ نفس اینکه با موضوع اعتراضات با سعه صدر برخورد کردند که باعث شد مردم آزادانه مطالبه خود را طلب کنند.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-میلاد شرفی*؛ دی ماه سال ۹۶ شاهد نا آرامیهایی در برخی از شهرهای کشور بودیم که اغلب شهرهای کوچک لیکن با صبغه صنعتی بوده است که در این مطلب میخواهیم در مورد چگونگی انتخاب این شهرها و البته تاکتیکی که از سوی بانیان این اغتشاشات بحث کنیم. در طول عمر قریب به چهار دهه از انقلاب اسلامی کشور ایران شاهد تحولات گوناگونی بوده که اغلب از سوی دشمن برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران طراحی شده است. ایالت متحده آمریکا پرچم دار امپریالیسم جهانی به عنوان برجستهترین دشمن ایران اسلامی قلمداد میشود.
پس از جنگ جهانی دوم و پیروزی متفقین خصوصا نقش بارز ایالات متحده در این پیروزی و ایجاد نظام بین الملل دوم، ایالات متحده برای همراه کردن دیگر کشورها و البته ایدئولوژیهای انقلابی همچون تفکرات مارکسیستی غالب بر این کشورها تا کنون نزدیک به یکصد دخالت در امور دیگر کشورها با هدف براندازی حکومت مرکزی و از بین بردن ایدئولوژی آنها و در نتیجه همراه کردن تفکر این دولتها با سیستم نظام جهانی به عنوان مهمترین نظریه اقتصادی حافظ نظام کاپیتالیستی ایالات متحده میباشد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ (بهمن ۵۷) آمریکاییها پس از اینکه دریافتند ایدئولوژی انقلاب اسلامی ایران یک ایدئولوژی پویا و ضد امپریالیستی که به دنبال استقلال همه جانبه در تمامی عرصهها خصوصا علم و اقتصاد و در نهایت رسیدن به خودکفایی است سعی بر آن داشتند که با سرنگونی این نظام بتوانند استراتژیکترین کشور نفت خیز جهان را دوباره به حیطه سیطره خود درآورند.
اقداماتی همچون کودتای نوژه، ترغیب صدام برای تحمیل جنگ هشت ساله به ایران و حمایت همه جانبه و تمام قد آمریکاییها و دوستانشان از این موضوع، سپس وضع تحریمهای اقتصادی، ایجاد فتنه ۱۸ تیر ۷۸ و فتنه هشت ماهه ۸۸ و البته دگربار تحریمهای شدیدتر اقتصادی، تقویت گروههای ضدانقلاب با هر تفکری چه مارکسیست و چه سلطنت طلب، ایجاد و حمایت رسانههای معاند نظام اسلامی و ایجاد پروپگاندای تبلیغاتی در این جهت و... همه خود گواه بر تلاشهای بی شائبه و روزافزون ایالات متحده و نظام استکبار برای براندازی ایران اسلامی است. اما اغتشاشات دی ماه ۹۶ تفاوتهایی نسبت به این گونه اغتشاشات گذشته «فتنههای ۷۸ و ۸۸» دارد و اینکه در فتنههای گذشته طراحی و البته ایدئولوژی و رهبران بانی این تحرکات غربی و یا غربگرا بودند یعنی وابسته به تفکر لیبرال دموکراسی، ولی در تحولات اخیر هم شعارها رنگ و بوی اقتصادی و حمایت از حقوق کارگر و البته رهبران که مهمترین آن سازمان مجاهدین خلق (منافقین) بود که تفکر مارکسیستی دارند. همینطور اقداماتی که شبیه تحرکات پارتیزانی دهه شصت سازمان منافقین میاندازد. از سوی دیگر شهر دورود با توجه به ایجاد کارخانههای صنعتی همچون سیمان، فارسیت و... به وجود آمده است یعنی یک شهر با ماهیت کارگری. از گذشته شهرهایی که کارگری بودند آمادگی پذیرش تفکر مارکسیستی را بیش از محلهای دیگر داشته اند که شهر دورود هم از این مقوله مستثنی نیست. صبغه فعالیتهای گروههای منافقین پس از انقلاب اسلامی در این شهر بسیار پر رنگ است. همه این موارد نشان میدهد که آمریکایها این بار نه مانند سال ۷۸ که از دانشگاه شروع کردند و نه همچون سال ۸۸ که انتخابات را نشانه گرفته بودند بلکه این بار بستر اقتصادی و معیشتی را برگزیدند. آنها به خیال خود فکر همه چیز را کرده بودند یعنی انتخاب یک اجتماع با پذیرش تفکر مارکسیستی، شعارهای حمایتی از معیشت و رهبری مارکسیست، هزینه را هم که همیشه دولت سعودی تأمین میکند. آمار دستگیرشدگان هم نشان میدهد که از قشر مرفه هم کسی دستگیر نشده.
همه چیز نشان از تاکتیک درست آنهاست، ولی چرا شکست خوردند؟
باید گفت که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ ایدئولوژی انقلاب اسلامی در کمتر از چند سال با هضم دیگر ایدئولوژیهای انقلابی همچون ایدئولوژی سوسیالیستی انقلاب فرانسه و البته مهمتر از آن از پای درآوردن تفکر مارکسیستی انقلاب بلشویکی شوروی و کمونیستی مائو در چین و کاسترو و چه گوارا در آمریکای لاتین و همینطور شکستهای پیاپی به اسلام دست ساز استعمار (وهابیها، القاعده، طالبان و داعش) ایدئولوژی اسلام ناب انقلابی را در دیگر کشورها بسط و گسترش داده است از جمله: لبنان، سوریه، عراق، بحرین، یمن، نیجریه و حتی کشورهای آمریکای لاتین، پاکستان، افغانستان و ... بهر حال باید گفت: که آقای آمریکا، خیلی وقت پیش ایدئولوژی ورشکسته مارکسیستی مارکس، لنین و مائو در مقابل ایدئولوژی ناب اسلام انقلابی شکست خورده و کمر شکسته است. کارگر ایرانی عدالت را در اسلام یافته و مییابد نه در مادی گرایی و ماتریالیسم مارکسیستها و نه در سکولارسیم کاپیتالیستها!
اما در این اوضاع نقدهایی به نیروهای انقلابی و امنیتی در مورد چگونگی برخورد با اغتشاشات اخیر گرفته شده است که باید نکاتی را بیان کرد.
در کشورهای دموکراتیک برگزاری اجتماعات صنفی و اعتراضات که حق مسلم مردم محسوب میشود و هر کشوری که این اعتراضات را بطور آزادانه اجازه شکل گیری آن را بدهد از لحاظ مردم سالاری در جایگاه ویژهای قرار میگیرد.
نظام جمهوری اسلامی هم که بر پایه مردم سالاری دینی تمام ارکان آن انتخاب شده و بوجود آمده است سعی داشتند که از این اجتماعات نه تنها جلوگیری نکرده بلکه حمایت هم داشته باشد، ولی در مقابل اغتشاشات که به اموال عمومی آسیب میرساند و امنیت روانی و اقتصادی اجتماع زا به خطر میاندازد برخورد میکند. در اغتشاشات اخیر نیروهای امنیتی و انتظامی از جمله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سازمان بسیج مستضعفین، نیروی انتظامی و دیگر نیروهای امنیتی تا زمانی که مردم در راستای اعتزاضات به حقشان که شعارهایی با رنگ و بوی اقتصادی در مورد بی کفایتی مسئولان و رکود اقتصادی داشتند آنها را حمایت و هدایت میکردند، ولی زمانی که آشوبگران مزدور برای سوءاستفاده از این تجمعات بدنبال آسیب رسانی بودند تا به هدف خود برسند اینجا نیروهای امنیتی و انتظامی وارد کار شده و جلوی آنها را گرفتند.
در این میان چند نکته حائز اهمیت است که نشان میدهد نیروهای انتظامی و امنیتی وظیفه خود را آنگونه که نیاز بوده در حد نسبتاً مطلوبی ایفا کرده اند. نفس اینکه با موضوع اعتراضات با سعه صدر برخورد کردند که باعث شد مردم آزادانه مطالبه خود را طلب کنند.
دوم اینکه نیروهای انتظامی و امنیتی و خصوصاً بسیج در زمانی که مزدوران آشوبگر اسلحه گرم استفاده کردند از سلاح گرم استفاده نکرده و حتی بسیج آن را با خود حمل هم نکرد.
سوم اینکه با توجه به این موضوع که بیشتر معترضین جوان بودند (بالای ۸۰%) بعضاً از لحاظ روانی و موج ایجاد شده به گفتن شعارها و البته تخریب دست زدند که این افراد با هوشیاری نیروهای امنیتی از آشوبگران اصلی، شناخته شده و تفکیک شدند و سپس به دل اجتماع مردم بازگشتند؛ و در نهایت در زمان لازم نیروهای امنیتی آشوب ایجاد شده را به موقع سرکوب کرده و از بسط آن جلوگیری نموده و البته با شناسایی عوامل آشوبگر اقدام به دستگیری آنها کرده اند تا آنها به سزای خود برسند و بار دیگر آرامش و امنیت را به مردم هدیه دهند.
اما در پایان باید گفت که با توجه به مباحث گفته شده نباید خواسته به حق مردم در مورد اعتراض به رکود اقتصادی بوجود آمده که باعث تورم و گرانی در بازار شده و همچنین موجبات بیکاری جوانان را در کشور بوجود آورده است را فراموش کرد و به مسئولان دولتی بار دیگر گوشزد کرد که کمترین مذاکره با آمریکا و گره زدن چرخ اقتصاد کشور به دیپلماسی نه تنها دستاوردی جزء تحریم بیشتر و رکود کنونی اقتصادی را نداشته بلکه موجبات نارضایتی عمومی را بوجود آورده است. از این رو راه حل قطعی و نهایی خروج از بحران اقتصادی کنونی را آنچه که رهبر معظم انقلاب بیان داشتند رو آوردن به اقتصاد مقاومتی در عمل دانسته تا ایجاد رونق و پیشرفت اقتصادی را شاهد باشیم.
بدین جهت از دولتمردان کنونی خواستاریم که با عزل مدیران بی کفایت و ناکارآمد و جایگزین کردن نیروی جوان کارآمد انقلابی در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی و خواستههای مردم در جهت رفع رکود اقتصادی اقدام عاجل را انجام دهند.
*میلاد شرفی- عضو سابق شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی کشور
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.
درود بر دانشجویان خط ولایت و رهبری احسن درود بر افسران جوان جنگ نرم درود بر زبان نافذ و گویایتان درود بر نفسهایتان که مدام دم از عدالت بوده و فرق نمی کند چه تهران باشید یا سیستان و یا هر جای دیگرقدمهایتان که برای اسلام برداشته اید استوار باد درود بر جوش و خروش تان و درود بر تلاش و کوششتان که فقط برای اسلام عزیز هست به قول شهید بهشتی: دانشجو موذن جامعه است اگر خواب بماند نماز امت قضا می شود
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.