نشست بررسی و تحلیل با حضور امیروجدانی نیا، معاون فرهنگی سازمان بسیج دانشجویی و آریش فعال فرهنگی به میزبانی خبرگزاری دانشجو برگزار شد.
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، سی و ششمین جشنواره فیلم فجر با حضور 25 فیلم راه یافته به مرحله نهایی امسال هم با کش و قوس ها و جنجالهایی که داشت با معرفی برگزیدگان به پایان رسید که البته باحاشیه هایی از جمله اعمال سلیقه تیم داوری، شرکت ندادن فیلم های شاخص در بخش سیمرغ ،تقدیرهای سوال برانگیز و جایزه های ابداعی برای سهمیه بگیران این جشنواره همراه بود که باعث شد امسال هم مانند سالهای گذشته دلخوری های زیادی برای جریانهای مختلف سینمای کشور ایجاد کند.
برای بررسی این دوره از جشنواره نشست بررسی و تحلیل با حضور امیروجدانی نیا، معاون فرهنگی سازمان بسیج دانشجویی و آریش فعال فرهنگی به میزبانی خبرگزاری دانشجو برگزار شد که متن این نشست به شرح زیر است:
خبرگزاری دانشجو:در یک نگاه کلی جشنواره امسال را چطور دیدید؟
آریش، فعال فرهنگی: چند سالی است که جشنواره فیلم فجر در حد جشنواره نیست، اگر فرض کنیم 20 یا 25 فیلم اکران شود باید نصف آن قابل قبول و یاقابل دیدن باشد، اما چه امسال و چه سالهای قبل در نهایت یک یا دو فیلم را میتوان از آن دفاع کرد اما تماشا و تحمل برخی فیلم ها تا آخر آن کار سختی است.
عموم فیلمهای جشنواره امسال مشکل تکنیک دارند اما در فیلم نامه و قصه مشکلات خیلی جدی وجود دارد،حتی فیلم های خوب جشنواره امسال مثل «تنگه ابوغریب» که سیمرغ گرفت یا فیلم هومن سیدی از طرف دیگر مهمترین فیلم جشنواره شد هر دو این فیلمها شدیدا مشکل فیلم نامه دارند یعنی فیلم تنگه عملا قصه ندارد و اگر نوشته های اخر فیلم را برداریم مشخص نیست که ماجرا چه هست و چه اتفاقی رخ می دهد ،قصه چیست و مستقل از اینکه شخصیت پردازی هم ندارد، از فیلم می توان فهمید که فیلمساز رزمنده ایرانی را نمی شناسد و نمی تواند نزدیک شود اما اجرای خوب کارگردانی و یک دوربین خیلی خوبی دارد.
فیلم هومن سیدی یک فیلم حاشیه شهری است که خود کارگردان هم گفته که تاثیر گرفته از «City of God» است. وقتی که وارد فیلم می شویم مشکلات فیلم نامه مشخص میشود، فیلمی که بهترین فیلم از نگاه مردمی شد. وقتی این دو فیلم که به عنوان دو فیلم شاخص معرفی می شوند در صورتی که فیلم نامه ندارد «تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل».
خبرگزاری دانشجو:نکته مثبت جشنواره فیلم امسال چه بود؟
آریش:فیلم تنگه در کارگردانی و اجرا خیلی رو به جلو و از سینمای ایران جلوتر است، این فیلم کات کم دارد ، تایمها طولانی است یا حتی فیلم هومن سیدی اجرای خوبی دارد، خوش ریتم است و از این جهت نکاتی دارد اما کمدی «خجالت نکش» ساخته رضا مقصودی که سیمرغ هم گرفت، اما یک کمدی تاریخ گذشته است راکتهای آن مسخره به نظر می رسد و این جنس کمدی مربوط به 20 سال قبل است، فیلمی که مربوط به سینما نیست و جنس آن تلویزیون هست اما جالب تر اینکه این فیلم سیمرغ هم دریافت می کند.
وجدانی نیا: امسال هم مثل سال های گذشته هم سینمای انقلاب و جریان روشنفکری و سینمای بدنه در جشنواره نماینده داشتند، یکی از نکات مثبت جشنواره کم شدن فیلم ها بود، با اینکه کیفیت لازم را نداشتند اما فیلم بی کیفیت کمتر بود.
نکته مثبت جشنواره امسال به شکل نسبی حرکت رو به جلوی سینمای انقلاب است؛ فیلمهای تنگه ابوغریب و به وقت شام به عنوان فیلمهای دفاع مقدس و همچنین فیلم دارکوب فیلم اجتماعی خوبی بود که به نظرم این فیلم هم جزو سینمای انقلاب بود فیلم ملکه هم در دفاع از جنگ بود بنابراین سینمای انقلاب در ژانرهای مختلف رو به جلو حرکت کرده است و مخالفان هم سینمای انقلاب را تشویق می کنند.
یکی از نقاط ضعف فضای کلی جشنواره امسال رسوخ جدی سینمای گیشه غیر اصیل و بی اصل و نسب است که تا سطح فیلمهای بخش مسابقه هم می آیند.
از دیگر نقاط ضعف جشنواره امسال سوگیری جدی تیم داوری بود با اینکه نتوانستند در مقابل تنگه و به وقت شام مقاومت کند اما در مقابل سینمای روشنگری به ویژه «بمب، یک عاشقانه»، که دو جایزه هم گرفت کرنش کردند. جای تعجب دارد، بعد از 39 سال انقلاب و 36 دوره جشنواره به یک فیلم ضد انقلابی وطن فروش جایزه دادند. بدتر اینکه در مورد فیلم لاتاری گفته می شود که به این فیلم جایزه ندادیم چون هیئت داوران را اذیت کرد. حتما داورانی که به لاتاری جایزه نمی دهند باید به بمب جایزه بدهد و یا برعکس جشنواره ای که به بمب جایزه می دهد حتما نباید به لاتاری جایزه بدهد.کنار گذاشتن لاتاری به این شکل از مسائلی است که قطعا در تاریخ ثبت خواهد شد.
پایه برخوردی که امسال با لاتاری شد در ماجرای نیمروز اتفاق افتاد، ماجرای نیمروز را هم سال گذشته با فشار افکار عمومی و رسانه ها نتوانستند کنار بگذارند.
فیلم لاتاری نکات مثبت غیرت و همیت فیلم فارسی را دارد ضمن اینکه فیلم ایرانی است ، این خیلی مهم است این که هیئت داوران اذیت شدند یعنی چی؟فیلم تنگه یکی از سه اتفاق مهم امسال است علی رغم اینکه کارگردان آن جوان است و دفاع مقدس را درک نکرده دلیل موفقیت آن کست خوب است تهیه کننده، تصویربردار، طراح چهره خوب دارد، کسانی کار کردندکه دفاع مقدس را درک کردند. یکی از ویژگی های فیلم این است که دیالوگ و قصه ندارد و برشی از یک قصه است این نکته مهمی است که بدون قصه و برش نتوانسته نظر مخاطب را جلب کند .
موفقیت این فیلم زمانی مشخص میشود که توسط مردم و بچه های جنگ این فیلم دیده شود. در این فیلم یک سری از مسائل را می فهمیم، ضمن این که نکته مهم فیلم بدون اینکه دیالوگ زیاد داشته باشد به جا حرف می زند می دانیم که فیلمی که دیالوگ زیاد ندارد باید بازی خوب داشته باشد و بازی ها خوب است.
اگر اغراق نکنیم می توان تنگه ابوغریب را به دلیل ویژگی های منحصر به فرد جزء فیلم های خوب دفاع مقدس دهه هفتاد به بعد دانست. رنگی که در این فیلم گرفته شده فیلم زنده است .
آریش: من نکتهای درباره لاتاری بگویم. آقای صدرعاملی گفت وقتی فیلم رو دیدیم نتوانستیم آن را در داوری ها بیاوریم در صورتی که بازی هادی حجازی فرد در فیلم لاتاری بسیار بازی خوبی است این چه داوری هست که با موضوع فیلم مخالفید بازی بازیگران را نادیده می گیرید اگر جواد عزتی در این فیلم هم خوب نباشد، که خیلی هم خوب بازی کرده، در تنگه ابوغریب یکی از بهترین نقش ها را بازی کرد اما به خاطر این فیلم بایکوت شد و این خیلی واضح است.
عملکردهیئت داوران به گونه ای است که به هیچ عنوان نمی شود از داوری ها دفاع کرد. باید جواب بدهند در دوره سیاسی قبل از این دولت، در انتخاب داوران توازن سیاسی حفظ میشد اما الآن کار اینقدر مسخره شده است که میگویند از فلان فیلم خوشمان نیامد کلاً حذفش کردیم. امسال برخوردها کاملا سیاسی است. من شخصاً فکر میکنم که لاتاری فیلمی است که قصه میگوید و این فیلم در کارنامه مهدویان قابل انکار نیست.
خبرگزاری دانشجو:با توجه به سابقه داوران چه قدر مسائل خارج از سینما بر روی تصمیم آنها تاثیرگذاشت؟
آریش: داوری جشنواره امسال رسما تقسیم غنایم بود. فیلم بمب واقعا فیلم بدی است. میخواهد در مورد عشق صحبت کند اما دقیقا برعکس است و شخصیت هایی در فیلم دیده می شود که مشخص نیست که چرا در فیلم هستند. این شخصیت ها اضافه هستند مستقل از برخی نکات، فیلم،فیلم بدی است اما باید جایزه بگیرد چرا که پیمان معادی نماینده طیفی از سینماگران هست که نمی تواند بدون سهم باشد و در واقع داوران، جشنواره امسال را به مسخره گرفتند که در یک بخش دو سمیرغ دارند.
فیلم عرق سرد هم که خیلی صدا کرد و هر کاری باران کوثری از دستش بر می آمد انجام داد که بهترین فیلم از نگاه مردم شود اما رای نیاورد. این فیلم هم خیلی فیلم بدی است. این فیلم میخواهد در ضمن یک قصه اجتماعی نقد سیاسی کند ولی این مسئله سیاسی که دارد اجازه نمی دهد که قصه درست تعریف شود و به ساختار فیلم شدیدا آسیب زده است. خواسته هنر را دستاویزی برای مسائل سیاسی خودش کند و یک فیلم ضد نظام بسازد. احتمالاً این فیلم در جشنوارههای خارجی جایزه خواهد برد اما به هیچ وجه یک فیلم ملی نیست.
فیلم های جشنواره امسال فیلم های کاسب کارانه هستند، ژست دغدغهمند بودن را می گیرند، مثلا در عرق سرد دفاع از حقوق زنان است موضوع است اما در واقع فیلم ساز مسئلهها را دستاویزی برای فریب مخاطب قرار داده و بیش از اینکه به موضوع کمک کند تلاش دارد اهداف سیاسی و خود را دنبال کند. به همین دلیل هم نتوانسته به درستی از حقوق زنان دفاع کند و موضوع را خراب میکند.
خبرگزاری دانشجو:در سالهای اخیر این تیپ کارهای سفارشیساز سیاسی بیشتر در سینمای ایران دیده میشود، دلیل این مسائل چیست؟
وجدانی نیا: اگر واقع بین باشیم می بینیم در هر جای دنیا کنش و واکنش سیاسی وجود دارد منتهی حرف اینجاست که تا حدی باید استاندارد باشد فیلم بمب ضد وطن است و حتی مرگ بر امریکا و انگلیس را در مقابل عشق و کودکی قرار می دهد. این عین وطن فروشی است. نمی دانم با چه معیاری باید آن را بسنجیم، در دولت آقای روحانی یک عده موافقند ، یک عده مخالف هستند و زمین زیر پای کسی است که سوار اسب شده، اما باید یک چیزی را برای نظام و مملکت نگه داریم نه اینکه به فیلمی جایزه بدهیم که وطن فروشی است.
فیلم بمب منهای جنگ می توانست فیلم خوبی باشد و کارگردان وسط جنگ این حرفها را میزند همه ما می دانیم که پول های انگلیس و فرانسه و امریکا در زمان جنگ بمب ها را بر روی مردم ریخت. اسم آن یک جور بی غیرتی ملی است چرا هیئت داوران باید به این فیلم جایزه بدهد؟ نکته منفی جشنواره امسال رسوخ این نگاه مدیریت سینما بود که خودش را کامل نشان داد.
گفته می شود که سینما بی رحم است انسان را لو میدهد، باید بگوییم که جشنواره ها هم بی رحم هستند و آدم را لو می دهند باید دقت شود، این مسائل در تاریخ می ماند. در آینده از ما سوال خواهند کرد که چرا این اتفاق افتاده و در مقابل آن فیلمی مثل بمب هم از جمله فیلم هایی است که حتما به جشنواره های خارجی خواهد رفت و جایزه هم می گیرد و از ما در آینده سوال می شود که چرا به این فیلم جایزه دادند.
در مقابل این مسائل با یک پدیده نو در سینمای بعد از انقلاب که کم داشتیم مواجه شدیم در موضوعی مثل فیلم لاتاری فریاد غیرتمندانه یک گروه فیلمساز در مورد یک پدیده که سال هاست که وجوددارد 15 و 20 سال است که می دانیم این اتفاق می افتد نقدهایی هم در این فیلم وجود دارد اما نکته اینجاست که یک گروه جوان یک پدیده اجتماعی را که هیچ اتفاق رسمی در مقابل آن انجام نشده و سوژه بایکوت شده است را فریاد میزند. باید از آقای رضوی تشکر کرد که به خاطر انتخاب این موضوع و شجاعتی که داشت. هر کسی زیر بار این موضوع نمیرود. این فیلم را با عرق سرد مقایسه کنید. باران کوثری مدتها است برای اهداف سیاسی خودش فیلم بازی میکند.
جریان روشنفکری جریان عجیبی هستند. کلا ضد خودشان هستند. در سرلیست آرمان هایشان وطن پرستی است اما فیلم ضد وطن میسازند.
نکات مهمی است که باید به آن برداشت جشنوار برگزار کردن هم مانند ریاست است که دو سال رئیس هستند جا به جا می شوید اما اسم و خاطرات و عملکرد می ماند. جشنواره سینمای ایران هم همین است. جمشید هاشم پور را به خاطر سه پلان جایزه می دهید که یک دیپلم شخص مکمل چه چیزی به شخصیت هاشم پور اضافه می کند اگر می خواهید جایزه بدهید بزرگداشت بگیرید این جایزه که دادید بعدها به ضرر این شخصیت می شود.
خبرگزاری دانشجو:کمی هم درباره آقای حاتمیکیا صحبت کنیم. بسیاری از حرف و حدیثها درباره تأمین مالی فیلمش بود که خیلی هم سروصدا کرد و ماجرای فیلمساز مستقل و وابسته مطرح شد. اساساً فیلمساز مستقل و وابسته از نظر شما واژههای درستی هستند؟
آریش: طیفی که ادعا می کنند ما مستقل هستیم مانند هومن سیدی که دائم پول از نهادهای مختلف میگیرند. مهمتر از استقلال مالی، استقلال شخصیتی فیلم ساز و هنرمندان است. باران کوثری خودش در حد یک فرد سیاسی تقلیل داده است در فیلم عرق سرد انتخاب باران کوثری اشتباه است و شخصیت اصلی فیلم ورزشکار است اما استیل این فرد به ورزشکاران نمی خورد. استقلال شخصیتی مهم اسات. دیدید که آقای قوچانی مقاله ای نوشته درباره حاتمی کیا و گفته حاتمی کیا وابسته نیست.
وجدانی: ببینید در سینمای ایران تعدادی فیلم هستند که فقط برای گیشه ساخته میشوند و پول خودشان را در میآورند. اما مابقی فیلمها با حمایت ساخته میشوند. این به معنی وابسته بودن نیست. حاتمی کیا شخصیت مستقلی دارد همانطور که محمد حسین مهدویان مستقل است. هیچ کس به مهدویان اجبار نکرد که این موضوع را بسازد. چگونه میشود کسی که از درون نظام پول گرفته مستقل نباشد اما از یک سرمایه گذار عربی مانند خواهر امیرقطر پول گرفته باشد مستقل باشد.
یکی از جاهایی که جریان روشنفکری دستش برای مخاطب رو می شود همین است. مستقل بودن این است که فکر مستقل داشته باشی و فکر خودت را بسازی نه اینکه کمک بگیری از کسی برای ساختن فیلم.
سینمای هالیوود که موضوع سیاسی می سازد معلوم است که حمایت می شود اما این فیلم ها خوب ساخته می شود و می فروشد و هزینه ها را برمی گرداند جای سوال نیست برایتان که فیلم های روز هالیوود بر روی دی وی دی و سی دی همه جا به خصوص خیابان های ایران است که دو هزار تومان می فروشند این مشخص است که از یک جایی حمایت می شود پس باید تعریف خودمان را از مستقل بودن عوض کنیم مستقل بودن یعنی بازیچه نشدن و برای خودت بودن.
ابراهیم حاتمی کیا هنرش به این است که همیشه خودش بوده است. تاریخ هم گواهی خواهد داد از استاندارد خودش خارج نشده است. هنر سینمای ایران باید این باشد که فیلم بسازد، قصه بگوید و در چارچوب منافع نظام حرف بزند، انتقادات را بشنوند، فحش نخورد و وقتی زورشان به کسی نمی رسد نامردی نکنند.
همه قبول دارند به جهت تکنیک کارگردانی فیلم به وقت شام جزو سه تای اول بود. اینکه فحاشی کنیم؛ در رسانه های روشنفکری در این چند روز اخیر رسما به حاتمی کیا فحاشی می کنند. که این اصلا رویه درستی نیست، فحاشی عین عدم استقلال است.
آریش: نکته مهم در استقلال، فردیت داشتن است. حاتمی کیا غیروابسته ترین فیلم ساز تاریخ سینمای ایران است و بهترین فیلم های تاریخ سینما را از نظر تعداد فیلم ساخته است. حاتمیکیا را میتوان در فیلمهایش دید. تغییراتش، نوع نگاهش به مسائل همه اینها در فیلمهایش مشخص است و دلیل موفقیتش هم همین صادق بودن با مخاطب است.
وقتی به کارنامه حاتمیکیا نگاه می کنی متوجه خواهید شد که فردی نیست که پول یا سفارش گرفته و فیلمی را ساخته و در واقع باور خودش است. طبیعی است برای اینکه بخواهد در مورد مدافعان حرم فیلم بسازد باید پول از جایی تامین کند اما این، مسئله و دغدغه است.
وجدانی نیا: یکی دیگر از ویژگی های جریان روشنفکری این است که تحمل مخالف خودش را ندارد همین حاتمی کیا شاید از لحاظ سیاسی به دوستان نزدیک باشد اما نمی توانند تحملش کنند.
یکی از بزرگترین خطراتی که منظومه فکری و عقیدتی نظام را تهدید می کند جریان روشنفکری است. من با جریان سینمای گیشه مشکلی ندارم، مردم باید شاد باشند اما حق نداریم پز روشنفکری بدهیم. اما تحمل مخالف را نداشته باشیم پز روشنفکری داشته باشیم فحاشی کنیم؟ وطن خود را بفروشیم؟
خبرگزاری دانشجو:پیش بینی شما از فروش فیلم های امسال چیست؟ آریش: تعداد فیلم های خوب خیلی نیست و احتمالا بار فروش سینمای ایران امسال هم بر روی دوش سینمای گیشه است جنس کمدی هایی که شبیه هم است. فروش سینما در مجموع رو به جلو نیست.
سینمای ایران خیلی از مردم عقب تر است. چقدر از مسئله فیلم های اجتماعی مسئله مردم است؟ به نظرم دغدغه مردم نیست. این فیلم ها ساخته می شود که مخاطب را فریب دهند. خیلی طبیعی است که وقتی مخاطب احساس دوری می کند از فیلم هایی که هیچ ربطی به او ندارد، نه تنها ندارد بلکه توهین هم می کند، استقبال هم نخواهد کرد.
یک طرف دیگر اینکه طیف مذهبی خیلی سینما نمی رود، سینما رفتن تفریح قشر مذهبی نیست. وقتی به وقت شام ساخته می شود مخاطبان آن قشر مذهبی هستند که سینما نمی روند! یک طیف دیگر که با میزان فیلم های گیشه سلیقه خودشان را از دست دادند و یک عده هم کلا گارد دارند و خیلی طبیعی است که استقبالی از این موضوعات در سینما نشود.
وجدانی نیا:سینمای گیشه ویترین شده و این ویترین سینما و سلیقه فیلم دیدن را خراب می کند .حوزه فرهنگ اقتضائات خودش را دارد و مقاومت فرهنگی هم اقتضائات خودش را دارد اگر یک روزی لازم شد که همه به سینما برویم و فیلم ببینیم باید برویم و فیلم ببینیم.
سلیقه مردم را سینما خراب کرده است این برای سینمای ابران بد است که پرفروش ترین فیلم هایش فیلمی مثل نهنگ عنبرباشد. سینما رفتن الان یک مبارزه است چون فیلم های خوبی ساخته نمی شود دانشجویان مذهبی و طیف انقلابی باید از فیلم های خوب حمایت کنند و به سینماها بروند. باید یک قسمتی از زندگی دانشجویان انقلابی باشد که فیلم ببیند تئاتر بروند.