دبیر اسبق کانون توحید لندن گفت: چندین ماه از بعیدی نژاد سفیر کشورمان در انگلیس دعوت کردیم تا در نشست انجمن اسلامی دانشجویان لندن شرکت کند ولی نمی آمد در صورتی که وقتی به موسسه معلوم الحال آقای خویی دعوت شد به آنجا رفت.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- محسن عبدالعلیپور، اهمیت جنبش دانشجویی یا بهتر است بگوییم در زمانه فعلی تشکلهای دانشجویی در ساختار کلی نظام اسلامی و نقش راهبردی آن در پیشبرد اهداف انقلاب بر کسی پوشیده نیست. در سالیان متمادی جنبش همواره با نقاط قوت و ضعفی همراه بوده که تاثیرات آن بلافاصله در بدنه جامعه ایرانی خودش را نشان داده است. آیا جنبش دانشجویی توانسته به اهداف اولیه خود دست یابد؟ امروزه ما در مرحله جنبش قرار داریم یا تشکل؟ چگونگی رابطه جنبش دانشجویی و قدرت و بسیاری از این دست سوالات ما را بر آن داشت تا در برنامه «خط کش» به گفتوگویی صریح و بیپرده با فعالین گذشته و حال جنبش دانشجویی بنشینیم. مهمان این هفته ما در تحریریه خبرگزاری دانشجومحمد رضا اراکی از ادوار انجمن اسلامی دانشجویان اروپا به نقد جنبش دانشجویی پرداخته است که در ادامه بخش اول این گفتگو را می خوانیم.
خبرگزاری دانشجو: در مورد نحوه شکل گیری انجمن های اسلامی دانشجویان اروپا توضیح دهید؟ نخستین تلاشهای دانشجویان مسلمان در اروپا توسط جمعی از افراد مرتبط با جنبش «اخوان المسلمین» شکل گرفت که به تشکیل «اتحادیه انجنمهای اسلامی دانشجویان» (UMSO) متشکل از ملیت های مختلف در سال ۱۳۴۰ انجامید. در این میان دانشجویان ایرانی هم حضور محدودی داشتند که این افراد چهارمین کنگره اتحادیه در آذر ماه ۱۳۴۴ (دسامبر ۱۹۶۵) با یکدیگر آشنا شده و طرح راه اندازی «اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان ایرانی در اروپا» را با شهید دکتر بهشتی که به تازگی از طرف حضرت امام به عنوان امام جماعت مسجد هامبورگ منصوب شده بودند، در میان گذاشتند که با استقبال ایشان روبرو شد.
به این ترتیب نخستین گردهمایی این تشکل در ۲۱ اسفند ماه ۱۳۴۴ (۱۲ مارس ۱۹۶۶) در شهر گیسن آلمان با حضور ۱۰ نماینده از دانشگاه های مختلف آلمان و با پیام ویژه دکتر بهشتی، برگزار شد. سپس اساسنامه این تشکل با عنوان “مجمع انجمنهای اسلامی دانشجویان ایرانی مقیم اروپا” تدوین و مورد تصویب قرار گرفت.
خبرگزاری دانشجو: نحوه ارتباط انجمن های اسلامی دانشجویان اروپا از حیث تشکیلاتی با ایران به چه صورت است؟ انتقاد خیلی شدیدی که وارد است این است که ارتباط بین مسئولین در داخل کشور با اتحادیه ارتباط قابل قبولی نیست و از این حیث تقصیر به گردن مسئولین است کما اینکه با وجود این عدم حمایت و ارتباط دانشجویان ارتباط خود را تحت عنوان عنوان همکاری های فرهنگی، علمی و دانشجویی با شخصیت ها و نهادهای مختلف حفظ می کنند ولی این ارتباط بر محور شخص است و تشکیلاتی نیست یعنی ممکن است یکی از اعضای انجمن اراباطاتی با شخصیت ها و نهادها داشته باشد و از این طریق ارتباط انجمن با نهادها و شخصیت ها را برقرار کند. در هر حال چارچوبی برای ارتباط اتحادیه با داخل از کشور تعریف نشده است و فقط این ارتباط با نمایندگی معظم رهبری در امور دانشجویان اروپا در قالب چارچوب تعریف شده است و حمایت های این نمایندگی هم حمایت های خوبی بوده است؛ البته شاید دفتر نمایندگی مقام معظم رهبری در امور دانشجویان اروپا بتواند ارتباط بین انجمن های اسلامی دانشجویان اروپا با داخل از کشور را شکل دهد اما آنچه که ما شاهدیم این است که هنوز آن رابطه و همکاری بهینه بین مسئولین در داخل با انجمن های اروپا شکل نگرفته است.
خبرگزاری دانشجو: به نظر شما عدم ارتباط مسئولان در داخل با انجمن های اسلامی دانشجویان اروپا آسیب زا نیست؟ این عدم نظارت، همکاری و یا رصد واقعا آسیب زاست و باعث عدم اطلاع انجمن های اسلامی از داخل از کشور می شود کما اینکه در فتنه 88 این اتفاق افتاد و اگر همکاری و رصد لازم وجود داشت شاید خیلی از آن مشکلاتی که در آن سال با تشکل های دانشجویی در انگلیس و لندن پیش آمد و نزدیک بود کار به فروپاشی و منحل شدن انجمن کشیده شود پیش نمی آمد ولی خدا را شکر این اتفاق نیفتاد.
قطعا استقلال انجمن های اسلامی دانشجویان اروپا باید در چارچوب نظام جمهوری اسلامی باشد و هر کسی و ارد این انجمن ها می شود ابتدا باید جمهوری اسلامی را پذیرفته باشد و منتقد هسته نظام نباشد با این وجود در قضایای 88 خیلی ها را داشتیم که مرتکب فعالیت های ضد نظام شدند و برخلاف اساسنامه انجمن عمل کردند و این یکی از خلل های تشکیلاتی است که ناشی از ضعف نظارت و عدم همکاری مسئولان در داخل با انجمن های اسلامی دانشجویان اروپا است.
خبرگزاری دانشجو: در دنیا مرسوم است که وقتی افراد خارج از اساسنامه تشکیلات عمل می کنند و مرتکب تخلف می شوند با آنها برخورد تشکیلاتی می شود برخورد انجمن های اسلامی دانشجویان اروپا با این مسائل چگونه است؟ در اساسنامه انجمن های اسلامی دانشجویان اروپا هم قید شده است که اگر یکی از اعضا شرایط تعیین شده در اساسنامه را رعایت نکند شورای هماهنگی می تواند در مورد این شخص تصمیم گیری کند و نتیجه را که مثلا می تواند لغو عضویت آن فرد باشد در جلسه عمومی اعلام کند در هر حال نظارتی که باید وجود داشته باشد نیست مگر اینکه اختلاف به مرحله ای برسد که کار به نمایندگی مقام معظم رهبری در امور دانشجویان اروپا کشیده شود که در گذشته چنین موردی پیش آمده است. به نظر من آنچه بیش از نظارت بر انجمن های اسلامی دانشجویان اروپا نیاز است حمایت مادی و معنوی از طرف هر گروه یا مسئولی است؛ البته این حمایت ها نیز باید مداوم به صورت ارتباط های مستمر باشد حتی این ارتباط می تواند به صورت پرس و جو در مورد برنامه های ماهیانه انجمن ها باشد.
به عنوان مثال یک تشکل بسیار خوب در لندن داریم که ما می توانیم از طریق آن در قلب اروپا یک برنامه بسیار خوب با حضور میهمانان بومی در روز 22 بهمن برگزار کنیم چه مانعی دارد که از این تشکل حمایت شود کما اینکه امروز بچه هایی که در این تشکل فعالیت می کنند بدون هیچ گونه حمایت درست وحسابی خودشان این مراسم را برگزار می کنند در هر حال این عدم حمایت یک خلل است چون این بستر برای کشور یک فرصت است و هیچ مانعی هم برای فعالیت دانشجویان وجود ندارد اما از آن به خوبی استفاده نمی شود.
سوال این است که چرا نباید از این فرصت استفاده کنیم در حالی که اپوزسیون نظام به راحتی حرف خود را می زنند و هر چه دلشان می خواهد می گویند در هر حال وجود حمایت از انجمن ها می تواند راهی برای نظارت بر آنها باشد.
متاسفانه خیلی از مسئولین، شخصیت ها و نهادها وقتی به آنها می گوییم از انجمن های اسلامی اروپا حمایت کنید به جای اینکه اول حمایت کنند و بعد اعمال نفوذ می گویند ما باید اول نفوذ داشته باشیم و ما این مشکل را با با مسئولان نظام در انگلیس داشتیم به گونه ای که آنها می گفتند ما حمایتی از انجمن ها نمی کنیم چون ممکن است بعدا انجمن لندن یک باره ضد نظام شود که ما می گفتیم شما وقتی که حمایت نمی کنید این وضع پیش می آید اما وقتی حمایت کنید کم کم می توانید در فعالیت های انجمن هم اعمال نظر کنید.
آسیبی که وجود دارد این است که وقتی مسئولان از انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا حمایت نمی کنند ممکن است آنها عصبانیت خود را جای دیگری نشان دهند؛ البته این عدم حمایت نیز بیشتر در مورد قشر دانشجوی انقلابی که در انجمن های اروپا روی کار می آیند اعمال می شود و کاملا از طرف مسئولانی که در انگلیس هستند بایکوت می شوند. مثلا من می توانم انتقاد شدیدی به آقای بعیدی نژاد سفیر کشورمان در انگلیس داشته باشم . ما ماهها از ایشان دعوت کردیم تا در نشست انجمن اسلامی دانشجویان لندن شرکت کنند ولی نمی آمد در صورتی که وقتی به موسسه آقای خویی دعوت شد به آنجا رفت در حالی که وضعیت این موسسه کاملا مشخص است.
بعیدی نژاد وقتی به مراکز غیرایرانی هم دعوت می شد به آنجا می رفت اما وقتی انجمن اسلامی دانشجویان لندن که متعلق به دانشجویان ایرانی است و مکانی است که در جریان گروگانگیری در سفارت کشورمان در انگلیس دو شهید را نیز تقدیم انقلاب کرده و الان عکس آن دو شهید روی دیوار دفتر انجمن قرار دارد از او دعوت می کرد، نمی آمد. با این وجود بچه های انجمن خطاب به بعیدی نژاد یک نامه مفصل و منتقدانه نوشتند و گفتند شما از تمام مراکز بازدید کردید و حتی با مراکزی که در گذشته و یا در حال حاضر با نظام ضدیت داشته اند ملاقات داشته اید اما دعوت انجمن اسلامی دانشجویان اروپا را نپذیرفتید در هر حال بعیدی نژاد بعد از گذشت دو روز از دریافت نامه تماس گرفتند و برای حضور در دفتر انجمن اعلام آمادگی کرده اند. سوال این است که آیا کار باید به اینجا برسد که آقای بعیدی نژاد حاضر شوند به دفتر انجمن لندن بیایند. قصد حاشیه سازی ندارم ولی جالب اینجاست وقتی بعیدی نژاد به دفتر انجمن اسلامی دانشجویان لندن آمد پس از سلام و احوالپرسی اولین جمله ای که گفتند این بود که "اصلا اینجا چیه، شما اینجا چه کار می کنید اصلا اینجا مال کیه" که ما گفتیم آقای سفیر روی سند این مکان اسم حقوقی سفیر ایران در انگلیس حک شده شما چه طور از این موضوع اطلاع ندارید؟
تعبیری که بعیدی نژاد در آن نشست به کاربرد این بود که اینجا مخاطب ندارد و ما نمی توانیم با شما همکاری کنیم آیا این برخورد صحیح است؟ در صورتی که آقای سفیر باید به انجمن اسلامی دانشجویان کمک کند تا بتواند اهداف خود را پیش ببرد. در هر حال اگر حمایتی صورت نمی گیرد صرفا به خاطر این است که چند نفر آدم انقلابی در انجمن ها شعار لبیک یا خامنه ای سر می دهند و یا مطالبی در حمایت از رهبر انقلاب منتشر می کنند مبنای این ادعا هم این است که قبل از روی کار آمدن بچه های انقلابی و اصولگرا بچه های اصلاح طلب در راس انجمن لندن حضور داشتند البته خیلی از آنها هم آدم های خوبی بودند ولی بعضی از آنها به بیراهه رفتند با این وجود آنچنان حمایتی از این طیف می شد که اصلا دغدغه مالی و مادی و حمایت را نداشتند و این حمایت ها مربوط به زمانی است که دوستان منتقد شدید نظام که حتی بعضا ضدیت با نظام هم داشتند در انجمن لندن روی کار بودند.
در زمان اصلاحات رئیس جمهور وقت در سفری که به انگلیس داشت به انجمن اسلامی دانشجویان لندن رفت و مبلغی بالغ بر 10 تا 20 هزار پوند به آنها هدیه داد و گفت ساختمان را درست کنید اسم تالار انجمن را دکتر علی شریعتی بگذارید، دیوارها را رنگ آمیزی کنید، فرش پهن کنید، در را درست کنید و تابلو بزنید اما بچه های ما که روی کار آمدند حتی پول گاز آنها پرداخت نمی شد حتی این انتقادها هم خیلی به دولت احمدی نژاد وارد است.
آقای اژه ای نماینده رهبر معظم انقلاب در امور دانشجویان اروپا از لحاظ فکری برای ما آدم محترم هستند ولی انتقادسازنده ای که به ایشان وارد است این است که چرا بچه های انقلابی حمایت نمی شود و چرا قبلا حمایت می شدند ولی الان حمایت نمی شوند آیا واقعا ما به بحران مالی رسیدیم که این قابل قبول نیست معتقدم که عدم حمایت مسئولان داخلی از برخی انجمن های اسلامی دانشجویان اروپا صرفا به خاطر این است که تفکرات سیاسی دوستان انقلابی ما در این انجمن ها با تفکرات سیاسی مسئولان هم خوانی ندارد و این عدم حمایت در حالی است که رهبر معظم انقلاب گفتند به بچه های انقلابی نگویید تند و به آنها برچسب نزنید اما آقایان باز می گویند این ها بچه های تندرویی هستند و به آنها پول ندهید در حالی که بچه های ما امروز برنامه هایی مانند راهپیمایی روز قدس را در لندن برگزار می کنند. مگر دانشجویان چه کاری بیشتر از این می توانند انجام دهند من واقعا نمی دانم که مسئولان از چه می ترسند.
یک زمانی ما در انجمن اسلامی دانشجویان لندن با یکی از مسئولان که آدم محترمی است جلسه داشتیم او مستقیما می گفت شما دانشجویان چرا برنامه می گیرید و جشن میلاد برگزار می کنید چرا برنامه های عرفانی می گیرید شما با این قضایا چه کار دارید به کار علمی تان بچسبید این چه کارهایی است که انجام می دهید. در واقع این فرد دانشجویان را مستقیما از فعالیت دانشجویی که متغایر و مخالف فرمایشات مقام معظم رهبری است منع می کرد.
در هر حال عدم حمایت مسئولان باعث می شود که بچه ها در انجمن اسلامی اروپا هم تنها باشند و هم تلاش ها و زحماتی که می کشند ضایع شوند از طرفی هم مسئله نفوذ، رصد و نظارتی که انتظار می رود مسئولان داخل از کشور در قبال انجمن های اسلامی دانشجویان خارج از کشور داشته باشند تحقق پیدا نکند.
خبرگزاری دانشجو: چرا در تشکیلاتی مانند انجمن اسلامی دانشجویان اروپا که اساسنامه آن در چارچوب قانون جمهوری اسلامی است باید بعضا افرادی روی کار بیایند که نظام و مبانی دینی را قبول نداشته باشند؟ در گذشته این وضعیت بدتر بود ولی الان بهتر شده و خدارو شکر نظام و ساختار طوری شکل گرفته که مجال برای ورود یک سری افراد ایجاد نمی شود اما در مجموع معتقدم کسانی که می خواهند برای مسئولیت دبیری اتحادیه کاندیدا شوند ابتدا باید از فیلترهاییغبور کنند؛ البته یکی از فیلترها این است که فرد باید در منطقه یک دوره دبیر باشد اما این کافی نیست به نظر من اگر بحث تاییدیه نماینده مقام معظم رهبری در امور دانشجویان نیز به عنوان یکی از معیارهای تایید کاندیدا مطرح شود می تواند موثر باشد.
انجمن های اسلامی دانشجویان اروپا گذشته تلخی در فتنه 88 داشته با این وجود این گذشته نباید تکرار شود از این رو اگر بنا باشد دوستانی که هیچ سنخیتی با جمهوری اسلامی ندارد و ضدیت آنها با نظام مشخص شده دوباره در انجمن های اسلامی روی کار بیایند قطعا دوباره آن گذشته تلخ تکرار می شود به نظرم اصلا نباید اجازه کاندیداتوری به افرادی که هیچ سنخیتی با نظام ندارند داده شود. خبرگزاری دانشجو: با توجه به اینکه شما در دوره ای دبیر کانون توحید لندن بوده اید فعالیت تشکل های دانشجویی انگلیس را در مقایسه با تشکل های دانشجویی کشورمان چگونه ارزیابی می کنید؟ در انگلستان یک اتحادیه دانشجویی به نام students union وجود دارد که در سطح خودش یک دولت محسوب می شود و به آن بودجه رسمی تعلق می گیرد این اتحادیه دارای یک رئیس یا پرزیدنت، مسئول مالی و مسئول اجرایی و دیگر اعضا است. این اتحادیه مانند اتحادیه هایی دانشجویی در کشورمان در هر دانشگاهی دارای انجمن هایی است که این انجمن ها نیز مسئول خاص خود را دارند و در زمینه های مختلف مذهبی، سیاسی، اجتماعی و هر آنچه طرفدار داشته باشند فعالیت می کنند. فعالیت این انجمن ها به حدی گسترده شده که مثلا فعالیت انجمن های اسلامی که جدا از انجمن اسلامی دانشجویان انگلیس است توسط عربستان سعودی حمایت می شوند. این انجمن ها یک نهاد منسجم، محکم و دارای بودجه هستند و در تمام دانشگاه های انگلیس فعالند و یک زمانی هم القاعده را ترویج می کردند. در هر حال با توجه به اینکه دانشجویان شیعه در انجمن اسلامی فعالیت نمی کنند آنها انجمن اهل بیت را ایجاد کردند که یک انجمن معروف و منسجم است اما فعالیت آنها در سطح انجمن اسلامی تحت حمایت عربستان نیست. نکته جالب این است که رئیس هر انجمن در دانشگاه های معتبر انگلیس حقوق بگیر هستند و حقوق خوبی هم دریافت می کنند مثلا ده سال پیش ماهیانه 1500 پوند دریافت می کردند و الان ممکن است تا 2500 دریافت کنند.
جز جناب سفیر محترم ، خود حاج آقای جواد اژه ای هم متاسفانه تره ای برای این جماعت دانشجو خورد نخواهند کرد و نیز نمایندگان ایشان هم جز به دستور ایشان قدم از قدم بر نداشته ..
ماجرا به جایی کشیده شد که باید مرکز اسلامی لیورپول به آتش کشیده میشد و کلی قرآن طعمه حریق میشد تا ایشان (نماینده رهبری)به خود می آمدند و از این مراکز بازدید میکردند ، ایشان نماینده آقا نه تنها به دستور آقا درصدد ایجاد تشکیل جمعی دوستانه ای از دانشجویان و فعالیت های ملی و مذهبی آنان برنیامده بلکه نیز شخصا دستور حذف غیر مستقیم دسته ای از دانشجویانی که علیه منافع شخصی اشان از ایشان سوال و جواب کرده اند نیز موجب گشته اند. (همین اجلاس وین ۴ ماه پیش) به شخصه شاهد بدرفتاری و بی ادبی ایشان (آقای اژه ای ) از نزدیک بوده ام.
روزگار غریبی هست در این غربت ولی امیدوارم این گونه تخلفات به گوش رهبری عزیز برسد تا ایشان در انتخاب نمایندگان خویش دقت نظر بفرمایند.
خطاب به رهبری عزیز: دلمان خون است از اینکه ما میتوانیم به داد دردهای جامعه مان برسیم ولی عده ای بر اساس منافع شخصی جلوی فعالیت دانشجویی را میگیرند و از جانب شما به دلایل واهی و غیر منطقی مانع خیلی بزرگی در برابر قشر دانشجویی میشوند. متاسفام از ابراز اینکه خیلی از همین دانشجویان خارج از کشور بر اساس همین رفتار ها و دیگر مسایل همچون خرید خدمت دیگر توان بازگشت و یا میل و رغبتی به بازگشت ندارند.
مدتی هم هست که از بازسازی جزیی از مرکز لیورپول میگذرد ولی درب آنجا طبق معمول برای روزهای طولانی بسته مانده تا شاید ماه رمضان و یا ماه محرمی از راه برسد...
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
هر که با آل علی در افتاد ور افتاد...
جز جناب سفیر محترم ، خود حاج آقای جواد اژه ای هم متاسفانه تره ای برای این جماعت دانشجو خورد نخواهند کرد و نیز نمایندگان ایشان هم جز به دستور ایشان قدم از قدم بر نداشته ..
ماجرا به جایی کشیده شد که باید مرکز اسلامی لیورپول به آتش کشیده میشد و کلی قرآن طعمه حریق میشد تا ایشان (نماینده رهبری)به خود می آمدند و از این مراکز بازدید میکردند ، ایشان نماینده آقا نه تنها به دستور آقا درصدد ایجاد تشکیل جمعی دوستانه ای از دانشجویان و فعالیت های ملی و مذهبی آنان برنیامده بلکه نیز شخصا دستور حذف غیر مستقیم دسته ای از دانشجویانی که علیه منافع شخصی اشان از ایشان سوال و جواب کرده اند نیز موجب گشته اند. (همین اجلاس وین ۴ ماه پیش) به شخصه شاهد بدرفتاری و بی ادبی ایشان (آقای اژه ای ) از نزدیک بوده ام.
روزگار غریبی هست در این غربت ولی امیدوارم این گونه تخلفات به گوش رهبری عزیز برسد تا ایشان در انتخاب نمایندگان خویش دقت نظر بفرمایند.
خطاب به رهبری عزیز: دلمان خون است از اینکه ما میتوانیم به داد دردهای جامعه مان برسیم ولی عده ای بر اساس منافع شخصی جلوی فعالیت دانشجویی را میگیرند و از جانب شما به دلایل واهی و غیر منطقی مانع خیلی بزرگی در برابر قشر دانشجویی میشوند. متاسفام از ابراز اینکه خیلی از همین دانشجویان خارج از کشور بر اساس همین رفتار ها و دیگر مسایل همچون خرید خدمت دیگر توان بازگشت و یا میل و رغبتی به بازگشت ندارند.
مدتی هم هست که از بازسازی جزیی از مرکز لیورپول میگذرد ولی درب آنجا طبق معمول برای روزهای طولانی بسته مانده تا شاید ماه رمضان و یا ماه محرمی از راه برسد...