کد خبر:۶۹۰۵۳۲
خط کش ۱۶/ صریح با روح افزا/ بخش دوم

حضور کمرنگ دختران در تشکل‌ها ناشی از ضعف ساختاری و اهمیت ندادن به آنان است/زنان در سطح هیات دولت عروسک‌هایی هستند که کار‌هایی به آن‌ها واگذار می‌شود

یک عضو ادوار جنبش دانشجویی گفت: اینکه بحث حضور دختران در تشکل‌های دانشجویی یا مغفول مانده و یا جنبه تشریفاتی و دورهمی پیدا کرده ناشی از ضعف ساختاری و اهمیت ندادن به آنان است.

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- محسن عبدالعلی‌پور، اهمیت جنبش دانشجویی یا بهتر است بگوییم در زمانه فعلی تشکل‌های دانشجویی در ساختار کلی نظام اسلامی و نقش راهبردی آن در پیشبرد اهداف انقلاب بر کسی پوشیده نیست. در سالیان متمادی جنبش همواره با نقاط قوت و ضعفی همراه بوده که تاثیرات آن بلافاصله در بدنه جامعه ایرانی خودش را نشان داده است. آیا جنبش دانشجویی توانسته به اهداف اولیه خود دست یابد؟ امروزه ما در مرحله جنبش قرار داریم یا تشکل؟ چگونگی رابطه جنبش دانشجویی و قدرت و بسیاری از این دست سوالات ما را بر آن داشت تا در برنامه «خط کش» به گفت‌وگویی صریح و بی‌پرده با فعالین گذشته و حال جنبش دانشجویی بنشینیم. مهمان این هفته ما در تحریریه خبرگزاری دانشجو فرشته روح افزا از ادوار بسیج دانشجویی به نقد جنبش دانشجویی پرداخته است که در ادامه بخش دوم این گفتگو را می‌خوانیم.
 
خبرگزاری دانشجو: با توجه به فضایی که شما از دانشگاه‌های انگلیس تبیین کردید به نظر می‌رسد فضای دانشگاه‌های این کشور نسبت به دانشگاه‌های ایران آزادتراست آیا همینطور است؟
شکل ظاهری دانشگاه‌های انگلیس ما را هم به این برداشت اشتباه که فضای دانشگاه‌های این کشور آزادتر است، می‌رساند. مثلا در انگلیس به ما اجازه برگزاری راهپیمایی می‌دادند و ما حرف‌های خودمان را در راهپیمایی می‌زدیم، اما در کلان قضیه فضای دانشگاه‌های انگلیس نسبت به دانشگاه‌های ایران آزادتر نیست، چون در آنجا دوربین‌ها و MI۶ و MI۵ فعال هستند. به عنوان نمونه ما در یک راهپیمایی در مقابل سفارت آمریکا در انگلستان جمع شدیم تعدادمان هم کم بود، ولی برای این تجمع مجوز گرفته بودیم، چون تجمع بدون مجوز در این کشور حکم مرگ دارد، ولی در هر حال مجوز می‌دهند.
تشکل‌های دانشجویی در انگلیس تحت کنترل دوربین‌ها و MI۶ هستند/ ّ
ما روز شنبه این تجمع را برگزار کردیم و دقیقا فردای آن روز MI۶ به طور هماهنگ راس ساعت ۱۰ صبح در مقابل منزل خانواده‌هایی که در تجمع شرکت کرده بودند حضور پیدا کرد و از آن‌ها سوال پرسید که به چه دلیل در مقابل سفارت آمریکا تجمع کردید.

جالب اینجاست در آن روز حتی یک نفر هم از داخل سفارت بیرون نیامد تا علت تجمع را بپرسد حتی پلیس هم هیچ تلاشی نکرد که ما را متفرق کند با این وجود یک روز بعد فهمیدیم که با دوربین از ما عکس گرفته اند و پس از شناسایی آدرس خانه هایمان را پیدا کردند و به سراغمان آمدند. در هر حال نظارت در انگلیس به این صورت است و در دانشگاه‌های این کشور فضا بسیار بسته است و نهایتا یک فضای آزاد سوپاپی می‌گذراند و اجازه می‌دهند که تجمع برگزار کنید و حرف خود را بزنید، اما اگر همین تجمع به رسانه‌ها کشیده شود هم حساب دانشجو را می‌رسند و هم تهدید  و حتی اخراج می کنند.

خبرگزاری دانشجو: آیا در زمان تحصیلتان در انگلیس به خاطر فعالیت‌های دانشجویی برخوردی هم با شما صورت گرفت؟
ما سعی می‌کردیم حواسمان جمع باشد و تخلفی مرتکب نشویم، اما همین افرادی که پس از تجمع در مقابل سفارت آمریکا به منزل ما آمدند گفتند آیا شما می‌دانید که در کشور ما دانشجو هستید که من گفتم بله بعد گفتند نمی‌ترسید که مثل قبلی‌ها اخراج شوید؟ در واقع به صورت غیر مستقیم تهدید می‌کردند که من گفتم شما، چون به مغز‌های ما نیاز دارید و الان ما هم در وسط پروژه‌هایی هستیم که به دردتان می‌خورد به نظر می‌رسد که حساب شده‌تر از این حرف‌ها عمل کنید.

ببینید فردی که به سراغ ما آمده بود از همان اول، چون می‌خواست تک بزند به من گفت: "قورمه سبزی پختی" بعد از مرحوم همسرم فرق ثقة الاسلام و حجت الاسلام و از این دست سوال‌ها پرسید که من به فارسی به همسرم گفتم تو مطمئنی که این پاسخ‌ها را می‌دهی بعد همان آقا به انگلیسی پاسخی به من داد که مفهومش این بود که من فارسی می‌دانم و شما با همسرت فارسی حرف نزن می‌خواهم بگویم که آن‌ها آدمی را سراغ ما فرستاده بودند که هم فارسی بلد بود و هم غذاهای ما را می‌شناخت با این وجود در چنین فضایی طبیعی است که فرد به خودش اجازه فعالیت نمی‌دهد. در هر حال حرف‌های آن‌ها در مورد اخراج درست بود، چون در دوره قبل هفت هشت نفر از دانشجویان ایرانی را که آقای فرهاد دانشجو هم بین آنها بود به خاطر فعالیت‌های دانشجویی از دانشگاه اخراج کرده بودند.

نکته دیگر اینکه آن زمان هر چند وقت یک بار در ظاهر دزد به خانه بچه‌های انجمن اسلامی می‌آمد و هیچی چیزی هم نمی‌برد، اما کتاب‌های ما را به هم می‌ریختند در واقع می‌خواستند ببینند که ما چه اسناد و مدارکی در خانه داریم و یا اینکه کامپیوتر‌های ما را زیر و رو می‌کردند و یا دانشجویانی را که مسئول بودند شناسایی می‌کردند منتهی جلوی فعالیت انجمن‌های اسلامی گرفته نمی‌شد، ولی به شدت زیر دوربین آن‌ها بودیم و اگر اینطور نبود چهار ساعت بعد از شهادت آقای حاتمی در مسجدالحرام سایت اسرائیلی این خبر را منتشر نمی‌کرد.

در هر حال بنده معتقدم که فضای دانشگاه‌های کشورمان از حیث آزادی از دانشگاه‌های انگلیس خیلی بازتر است.

خبرگزاری دانشجو: برخی از فعالان دانشجویی معتقدند که یکی از دلایل ضعیف شدن جنش دانشجویی این است که ما اجازه فعالیت به هیچ رقیبی را در دانشگاه‌ها نمی‌دهیم و اگر کسی هم حرف مخالفی بزند با انتشار چندین بیانیه و نهایتا کمیته انضباطی با او برخورد می‌شود نظر شما در این رابطه چیست؟
ببینید بنده مخالف این هستم که مثلا جمعیت امام علی (ع) و یا هر تشکل دیگری که از خارج خط می‌گیرند و خودشان فکر نمی‌کند کنترل نشوند، اما ما نمی‌توانیم جلوی دانشجویی را که می‌خواهد فکر کند و آزاداندیش باشد بگیریم در واقع ما نمی‌توانیم جلوی اندیشه را بگیریم حتی رهبر معظم انقلاب هم وقتی در دیدار‌های دانشجویی می‌بینند دانشجویی می‌خواهد بحث کند جلوی او را نمی‌گیرند و می‌گویند اجازه دهید حرفش را بگوید. در هر حال اگر بخواهیم جلوی اندیشه را چه با داد دانشجوی بسیجی و چه با تذکر حراست و چه با ستاره دار کردن دانشجو بگیریم یک ریشه غلط شکل می‌گیرد.
تشکل‌های دانشجویی در انگلیس تحت کنترل دوربین‌ها و MI۶ هستند/ ّ
سوال این است که اگر بستر مناسب برای دانشجوی مخالف فراهم نشود تا حرف خودش را بزند او در کجا می‌تواند پاسخ صحیح حرفش را بگیرد؟ به نظر من باید تشکل‌های دانشجویی فضایی را فراهم کنند که دانشجوی مخالف حرفش را در تریبون ما بزند نه در فضای مجازی البته یک نفر هم باید باشد که جواب این حرف‌ها را بدهد و با پاسخ‌های منطقی او را به چالش بکشد. متاسفانه ما فضای باز برای پاسخ دادن به حرف‌های مخالفینی مانند آن استاد دانشگاهی را که حاضر نیست پا روی پرچم آمریکا و اسرائیل بگذارد شکل نداده ایم و اجازه می‌دهیم که مخالفین زهر خود را در فضای مجازی بریزند و اگر هم سرکوب کنیم معنی اش این است که فضای باز برای جواب دادن را فراهم نکرده ایم. در چنین وضعیتی دانشجو به جواب سوال خود نمی‌رسد و حتی برای دانشجوی خودی هم در یک جایی علامت سوال وجود دارد با این وجود سوال این است که اگر ما مخالفین را خفه کنیم که این به صلاح نظام و یه به ضرر آن است؟ قطعا در چنین وضعیتی، چون بصیرت به خوبی ایجاد نمی‌شود و، چون خوب به سوالات جواب داده نمی‌شود در نتیجه از چنین رویه‌ای آن ۳۰۰ امضاء بیرون می‌آید و یقه کسی را می‌گیرند که با کمترین امکانات بالاترین مدیریت را ارائه می‌کند.

ببینید امروز در دنیا هیچ کشوری به اندازه ایران مخالف ندارد و در داخل هم با این همه شبکه نفوذ روبرو نیست ما امروز با سند ۲۰۳۰، برجام و گروه گروه جاسوس که به کشور می‌آینده مواجه ایم به گونه‌ای که فقط از دل محیط زیست ۱۰۰ نفر جاسوس بیرون می‌آید. پیشنهاد می‌کنم که یک بررسی صورت بگیرد که کدام کشور غیر از ایران با این همه کانال مخالف که آدم‌های خودی در آن نشسته اند روبرو است واقعیت این است که از ابتدای انقلاب هر کسی که به زباله دان تاریخ افتاده در خارج از کشور به اپوزیسیون تبدیل شده است.

حرف بنده این است که این مسائل نیازمند تبیین اندیشه هستند مثلا اگر من مدام بگویم سند ۲۰۳۰ بد است، اما نتوانم به همراه آن کسی که از این سند دفاع می‌کند در بین دانشجویان روی مفاد آن بحث کنیم این فایده‌ای ندارد با این وجود باید فضای اثبات وجود داشته باشد این فضا نیز در اختیار من که در شورای عالی انقلاب فرهنگی کار می‌کنم یا در دانشگاه تدریس می‌کنم نیست این فضای انتقادی که باید موافق و مخالف را به چالش و حرف حقیقت را از حلقوم آن‌ها بیرون بکشد در اختیار دانشجو است. اما متاسفانه و بدبختانه تشکل‌های دانشجویی ما که بنده خیلی به بسیج دانشجویی امید داشتم کار علمی نمی‌کنند. در چنین شرایطی دانشجوی سطحی اگر می‌خواهد کاری انجام دهد گرایش پیدا می‌کند از طرفی دانشجوی عمیق و مومن هم یواش یواش می‌برد در نتیجه این افراد ابتدا وارد تشکل‌ها می‌شوند، ولی در سال‌های آخرهیچ خبری از آن‌ها نیست، چون کار عمیقی صورت نمی‌گیرد.

معتقدم که در کار‌های فکری اگر ۱۰۰ نفر دانشجوی اندیشمند به خوبی تربیت شوند این ۱۰۰ نفر یعنی ۱۰۰ مسئول متعهد آینده یا یک هیئت دولت با تمام معاونینش و همین‌ها در آینده می‌توانند دست به کار‌های زیادی بزنند. در چنین شرایطی دانشجو به یک مبنای فکری تبدیل می‌شود و آن وقت کسی نمی‌تواند در فضای دانشجویی سیاسی کاری کند. رهبر معظم انقلاب می‌گویند که لذت بخش‌ترین شب‌های من این است که در ماه رمضان با دانشجویان می‌نشینم و صحبت می‌کنم و تنها در این دیدار است که ایشان وقت اضافه اختصاص می‌دهند و حتی خاطره تعریف می‌کنند در واقع رهبری می‌خواهند بگویند که دانشجو توان کار دارد، اما در دیدار با مسئولین ایشان ۱۰ دقیقه سخنرانی می‌کنند و بعد اصلا نمی‌مانند که کسی بخواهد صحبتی بکند. با این وجود چرا دانشجو نمی‌خواهد باور کند که قدرت او بیشتر از یک دولت و مجلس است.

خبرگزاری دانشجو: به نظر می‌رسد که بحث حضور دختران در تشکل‌های دانشجویی یا مغفول مانده و یا حضور آن‌ها در تشکل‌ها جنبه تشریفاتی و دورهمی دارد به نظر شما آیا این ضعف متوجه دختران است یا ناشی از ضعف ساختار تشکل‌ها است؟
این مسئله ناشی از ضعف ساختار تشکل‌ها و اهمیت ندادن به زنان مخصوصا در بین تشکل‌های حزب اللهی و مومن است و این نگاه در بین تشکل‌های مقابل کمرنگ‌تر است. از طرفی یک مشکل اساسی دیگری که وجود دارد این است که تشکل‌های ما یا دختران را کمتر قبول دارند که این ریشه در سنت دارد و یا آن‌ها را کمتر در کار‌ها دخالت می‌دهند و این در حالی است که الان دختران ۶۰ درصد از جمعیت دانشجویی را تشکیل می‌دهند.

خبرگزاری دانشجو: این نگاه سنتی نسبت به دختران در تشکل‌های دانشجویی از کجا نشات می‌گیرد؟
این نگاه نشات گرفته از عملکرد ضعیف دختران و زنان در دانشگاه‌ها است. در هر حال عملکرد فکری دختران خوب ما در دانشگاه ضعیف است. اگر چه تشکل‌های مقابل در حوزه دختران با برگزاری اردو‌های مختلط، کنسرت و استفاده ابزاری از زنان بهتر به اهداف خود می‌رسند بدون شک وقتی که زن در جای ابزار قرار می‌گیرد با نگاه ابزاری هم به او نگاه می‌شود.
تشکل‌های دانشجویی در انگلیس تحت کنترل دوربین‌ها و MI۶ هستند/ ّ
ببینید الان به غیر از رهبر معظم انقلاب و چند نفر دیگر از اندیشمندان کسی اعتقادی به زنان ندارد؛ البته من مخالف حضور زنانی در عرصه هستم که حرفی برای گفتن ندارند، چون ضرر آن‌ها بیشتر از منفعتشان است. الان زنان مجلس ما وقتی دهانشان باز می‌شود فضای مسخره کردن آن‌ها شکل می‌گیرد در هر حال وقتی که یک زن سخنانش را با جمله به نام خداوند رنگین کمان آغاز می‌کند اصلا دیگر به او به عنوان یک موجود انسانی نگاه نمی‌کنند با این وجود ما فقط سه سال دویدیم که حرف‌های این‌ها را خنثی کنیم و بگوییم که اشتباه کرده اند. سوال این است وقتی زنان ما به این شکل عمل می‌کنند آیا می‌توانیم توقع داشته باشیم که فضای دانشجویی حرف زنان را گوش دهد. متاسفانه الان در سطح هیات دولت هم زنان عروسک‌هایی هستند که کار‌هایی به آن‌ها واگذار می‌شود تا انجام دهند. در سینمای ما هم زن یک ابزار خیلی پست و پلید است به گونه‌ای که الان بیشتر روی موضوع زنان تن فروش کار می‌کند.

خبرگزاری دانشجو: در اوایل انقلاب نقش دختران در جنبش دانشجویی پررنگ‌تر بود مثلا دختران نقش به سزایی در تسخیر سفارت آمریکا داشتند چرا الان اینطور نیست؟
ببینید در دوران شاه زنان به خاطر اندیشه‌های امام خمینی (ره) شخصیت گرفتند و به خاطر این شخصیت حتی زنان بی سواد هم هویت پیدا کردند. آن زمان خانواده‌های ما سنتی بودند به همین دلیل سطح شعور در کار‌ها کم بود، اما وقتی که دنبال اندیشه‌های مطهری و امثالهم می‌دویدیم فهمیدیم که ما هم آدم هستیم. در هر حال زمانی که اندیشه‌های امام به زنان شخصیت داد آن وقت زنان در زمان انقلاب، بعد از انقلاب و در زمان جنگ با امام همراهی کردند.

خبرگزاری دانشجو: مرز بین نگاه سنتی و اسلامی به فعالیت‌های دختران در تشکل‌های دانشجویی کجاست؟
ببینید در اول انقلاب متاثر از اندیشه‌های امام خمینی (ره) زن سنتی حتی آن زن بی سواد هم به زن انقلابی تبدیل شد. رهبر معظم انقلاب نیز در یادواره هفت هزار زن شهید فرمودند که من آن زن شرقی را که در خانه بنشیند و به عنوان یک آدم خنثی عمل کند و نداند که چه می‌کند تا عمرش تمام شود قبول ندارم. زن خنثی در جامعه زنی است که نتواند فکر کند و اصلا نداند کجاست رهبر انقلاب این زن را قبول ندارد درست همانطور که زن غربی را به عنوان یک ابزار قبول ندارد. رهبر معظم انقلاب در این فراز یک الگوی سومی را ارائه کرده اند و آن هم زن تراز انقلاب اسلامی است. اما از نظر معظم له زن تراز انقلاب زنی است که شجاع است، توانمند است، حضور دارد، مطالعه می‌کند و درس می‌خواند و در ادامه می‌گویند زن در عین حالی که زن بودن خود را حفظ می‌کند محبت دارد، جاذبه‌های زن بودن را در خانواده دارد و ضمن اینکه این مسائل را حفظ می‌کند جهادگر است و جهاد می‌کند و شهید می‌دهد و این خیلی مهم است.

اگر فضای تشکل‌های دانشجویی در حوزه دختران حضرت زهرایی (س) نباشد ما نمی‌توانیم زن انقلابی تربیت کنیم به همین دلیل در نگاه سنتی باقی مانده ایم و زن سنتی هم محتاج نگاه و دنبال زندگی روزمره است اگر چه ممکن است که مقداری مدرن شده باشد و چند کلاس هم درس خوانده باشد، اما باز هم همان زن سنتی بی خاصیت و بدخاصیت است که تلفیقی از زن سنتی و غربی است.

نباید تصورکنیم زن سنتی همان زن انقلابی و حزب اللهی و مومنه است که مادر چهار شهید است مادران شهید زنان انقلابی ما هستند. الان باید به دانشجوی بسیجی بگوییم که الگوی شما حضرت زهرا (س) است باید بگوییم که مولاوردی و ابتکار دارند چه می‌کنند و بگوییم لایحه خشونت، سند ۲۰۳۰، حجاب اجباری و ازدواج سفید چیست.
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار