آخرین اخبار:
کد خبر:۶۹۰۳۲۷
خط کش ۱۶/ صریح با روح افزا/ بخش اول

تشکل‌های دانشجویی برای انجام فعالیت‌های ایجابی بصیرت کافی ندارند/ شور انقلابی نباید موجب آب ریختن به آسیاب دشمن شود

فرشته روح افزا از ادوار جنبش دانشجویی گفت: علت اینکه تشکل‌های دانشجویی در برخی مسائل با رویکرد ایجابی ورود پیدا نمی‌کنند این است که در رابطه با آن موضوع بصیرت کافی را ندارند و نمی‌توانند تحولی ایجاد کنند.

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- محسن عبدالعلی‌پور، اهمیت جنبش دانشجویی یا بهتر است بگوییم در زمانه فعلی تشکل‌های دانشجویی در ساختار کلی نظام اسلامی و نقش راهبردی آن در پیشبرد اهداف انقلاب بر کسی پوشیده نیست. در سالیان متمادی جنبش همواره با نقاط قوت و ضعفی همراه بوده که تاثیرات آن بلافاصله در بدنه جامعه ایرانی خودش را نشان داده است. آیا جنبش دانشجویی توانسته به اهداف اولیه خود دست یابد؟ امروزه ما در مرحله جنبش قرار داریم یا تشکل؟ چگونگی رابطه جنبش دانشجویی و قدرت و بسیاری از این دست سوالات ما را بر آن داشت تا در برنامه «خط کش» به گفت‌وگویی صریح و بی‌پرده با فعالین گذشته و حال جنبش دانشجویی بنشینیم. مهمان این هفته ما در تحریریه خبرگزاری دانشجو فرشته روح افزا از ادوار بسیج دانشجویی به نقد جنبش دانشجویی پرداخته است که در ادامه بخش اول این گفتگو را می‌خوانیم.
 
خبرگزاری دانشجو: تعریف شما از تشکل دانشجویی و جنبش دانشجویی است؟
چه در مفهوم غربی و چه در مفهوم ایرانی اسلامی دانشجو، جوان و دارای نگاه عمیق و ذهن فعال است که ملاحظات خاص گروهی، سیاسی، مالی و باندی ندارد و آزاد و راحت فکر می‌کند با این وجود دانشجو بودن یک موقعیت استثنایی است که فرد در آن قرار می‌گیرد و این موقعیت دیگر برای او تکرار نمی‌شود.
تشکل های دانشجویی برای انجام فعالیت های ایجابی بصیرت کافی ندارند/ شور انقلابی نباید موجب آب ریختن به آسیاب دشمن شود
فعالیت تشکلی و جنبشی صرفا مختص به دانشگاه‌های ایران نیست و حتی تنوع فعالیت‌های تشکل‌ها در دانشگاه‌های خارج از کشور مانند انگلیس نسبت به ایران با توجه به بالا بودن تعداد گروه‌های دانشجویی، ازدیاد ادیان و سیاست‌های کلان کشور‌ها بیشتر است. با این وجود اینگونه نیست که تشکل‌های دانشجویی در کشورمان شق القمر می‌کنند، اما شاید در مورد تشکل‌های دانشجویی دیگر کشور‌ها اینگونه باشد. مثلا انجمن‌های اسلامی در دانشگاه‌های خارج از کشور در مناسبت‌های مختلف و در مباحث علمی به خوبی نقش آفرینی می‌کنند. به عنوان نمونه در زمان تحصیل بنده در دانشگاه منچستر ما مراسم ارتحال امام خمینی (ره) را در دانشگاه برگزار و امام را در سطح جهانی معرفی می‌کردیم، چون دانشجویانی از نقط مختلف جهان در این مراسم حضور می‌یافتند.

به نظر من رسالت جنبش و تشکل دانشجویی یکسان است و حقیقتا یک کار را انجام می‌دهند. اما سوال این است که رسالت دانشجو در دانشگاه چه در قالب تشکل و چه خارج از آن چیست؟ بدون شک سکان اداره کشور در آینده در دستان دانشجو است با این وجود دانشجو در یک حالت می‌تواند با بی تفاوتی و بدون توجه به محیط پیرامونی دانشگاه فقط به تحصیل بپردازد یا اینکه نسبت به مسائل محیط پیرامون خود حساس باشد.
کد ویدیو

ببینید بعد از انقلاب به دلیل ملاحظاتی جنبش دانشجویی در کشورمان به تشکل تغییر یافت اگر چه بنده واقعا قبول نداشتم که تشکل هستیم. آن زمان دفتر تحکیم وحدت خط سیر مشخص تری داشت البته جنبش‌های زیادی هم وجود داشتند که فعالیت می‌کردند. در هر حال در آن شرایط ما تا ساعت ۱۲ شب در دانشگاه می‌ماندیم و بحث‌های کلان می‌کردیم و کسی در قید زمان نبود حتی بعد از آن هم می‌آمدیم و تا ساعت دو و سه نصف شب مطالعه می‌کردیم مثلا من باید مارکسیست را می‌شناختم و با یک نگاه ماتریالیستی به قضیه نگاه می‌کردم با این وجود برای اینکه بدانیم و بتوانیم بحث کنیم باید مطالعه می‌کردیم، ولی مانند امروز وفور نعمت نبود که از طریق اینترنت به هراطلاعاتی دست پیدا کنیم به همین دلیل برای دستیابی به یک کتاب و یا دیدن یک استاد و چهره خاص با محدویت‌های زیادی مواجه بودیم.

قبل از انقلاب جریانات دانشجویی همه یک حرف می‌زدند، چون یک دشمن مشترک بزرگ به نام شاه داشتند؛ البته نوع مبارزات با هم متفاوت بود. اما اویل انقلاب ورق برگشت و از آن به بعد در دانشگاه با کمونیست و منافق و با چهره‌هایی مثل بنی صدر، رجوی، شهید مطهری و شهید بهشتی روبرو بودیم و همه آن‌ها را لمس می‌کردیم. معتقدم در چنین شرایطی است که شخصیت دانشجو شکل می‌گیرد، بینش و بصیرت پیدا می‌کند و می‌تواند ریشه جنبش‌ها را بشناسد و در نهایت انتخاب کند که وارد کدام یک از آن‌ها شود.

دانشجو برای اینکه تصمیم بگیرد وارد کدام جنبش و تشکل شود نیازمند فکر، مطالعه، نیروی جوانی، شجاعت و نگاه نقادانه است در هر حال این مقطع وابسته به هیچ فرد و جریانی نیست و هیچ منفعتی هم برای دانشجو ندارد، اما وقتی دانشجو وارد این فضا می‌شود رشد می‌کند در واقع اولین منفعت ورود به فعالیت‌های جنبشی و تشکلی این است که زمینه رشد تصاعدی دانشجو فراهم می‌شود، چون دانشجو در این فضا مطالعه می‌کند و می‌فهمد.

معتقدم ما امروز نمی‌توانیم از جنبش دانشجویی دست بکشیم، چون در برخورد با مسائلی مانند مقابله با اسرائیل و مقابله با اندیشه غربی در کشور نیازمند حرکت جنبشی هستیم واصولا هم با رویکرد تشکلی نمی‌توان در خصوص این مسائل به تعامل و گفتمان پرداخت و پشت میز مذاکره نشست، چون اگر قرار بر مذاکره و تعامل باشد وزارت امور خارجه این نقش را ایفاء می‌کند.

خبرگزاری دانشجو: جنبش اساسا یک حرکت سلبی است که در کشورمان معمولا علیه موضوعاتی نظیر مبارزه با شاه و یا مبارزه با استکبار شکل گرفته است، ولی ذات و جنس فعالیت تشکلی ایجابی است با این وجود آیا قبول دارید که اقدامات سلبی جنبش دانشجویی از اقدامات تشکلی و ایجابی موفق‌تر بوده و نمره بالاتری می‌گیرد؟
کاملا قبول دارم. با توجه به سابقه فعالیت بنده در تشکل‌های دانشجویی داخل و خارج از کشور معتقدم که اقدامات جنبشی، چون با هجمه‌های سلبی، نقد‌های تند و حضور در راهپیمایی همراه است پس با روحیه جوانی هماهنگ‌تر هستند با این وجود جوان نیزانگیزه بیشتری برای پرداختن به این اقدامات دارد. اقدامات جنبشی نیز وقتی ظهور وبروز می‌یابند که نسبت به موضوعی احساس خطر می‌شود مثلا سفارت آمریکا زمانی اشغال شد که دانشجویان علنا خطر از دست رفتن انقلاب را می‌دیدند به همین دلیل به صورت جنب شی پای کار آمدند.
 
تشکل‌های دانشجویی برای انجام فعالیت‌های ایجابی بصیرت کافی ندارند/ شور انقلابی نباید موجب آب ریختن به آسیاب دشمن شود

مسئله‌ای که وجود دارد این است که تشکل‌ها برای انجام فعالیت‌های ایجابی نیازمند بصیرت عمیق هستند مثلا اگر قرار است که تشکل یک کار دینی انجام دهد دانشجویان باید برای کسب بصیرت لازم در این زمینه مطالعه کنند، ولی متاسفانه بعد از انقلاب سطح مطالعه خیلی افت کرده است با این وجود علت اینکه تشکل‌ها در برخی مسائل با رویکرد ایجابی ورود پیدا نمی‌کنند این است که در رابطه با آن موضوع بصیرت کافی را ندارند و نمی‌توانند تحولی ایجاد کنند. الان بهترین دانشجویان ما در عرصه تشکلی برای اینکه به اطلاعات دست پیدا کنند به یک سرچ ساده اینترنتی قانع می‌شوند و کنار می‌کشند و این در حالی است که کسب بصیرت در اقدامات ایجابی به دانش بیشتری نیاز دارد، اما چون دانشجو دنبال کار‌های علمی خودش است معمولا کمتر به این مسئله می‌پردازد و این یک نقص است از این رو دانشجو باید به داد خودش برسد.

یکی از بزرگترین نقاط ضعف و نقد‌هایی که به تشکل‌های دانشجویی وارد است این است که می‌خواهند زودبازده باشند به گونه‌ای که هر گروهی در راس تشکل قرار می‌گیرد با این تصور که چند سال بیشتر فرصت فعالیت ندارند می‌خواهند سریع بازده فعالیت‌های خود را ببینند بنابراین یک کار برنامه ریزی شده عمیق انجام نمی‌دهند.

خبرگزاری دانشجو: با توجه به محدودیت زمان فعالیت‌های تشکلی چه راهکاری برای انجام کار‌های برنامه ریزی شده عمیق پیشنهاد می‌کنید؟ بالاخره باید یک روزی به این موضوع فکر کنیم که یک برنامه اساسی صفر تا صد مثلا ۱۰ ساله در عرصه فعالیت‌های ایجابی تدوین کنیم و هر گروهی هم که در راس تشکل قرار گرفت طبق آن برنامه عمل کند و همه چیز را دوباره به هم نریزد اگر چه به هم می‌ریزد. در هر حال بنده این رویه را یکی از پروژه‌های نفوذ جنگ نرم در دانشگاه می‌دانم، چون دانشجویان را در مقابل هم قرار می‌دهد وآن‌ها به جای پرداختن به مباحث عمقی به خاطر مسائل سطحی با هم می‌جنگند و حتی برخی‌ها از آن‌ها نیز به گرفتن پست‌های تشکلی و باند سازی در تشکل برای آینده فکر می‌کنند و این همان اشتباهی است که در گذشته شکل گرفت و برخی‌ها با باند سازی و رد و بدل کردن پست‌ها سعی کردند به قدرت مورد نظر خود برسند. قطعا در چنین شرایطی هم هیچ کس به کار ایجابی فکر نمی‌کند چه برسد به اینکه تشکلی بخواهد در این عرصه عملکرد قوی داشته باشد.

بنده مخالف این هستم که تشکل دانشجویی دست به اقداماتی بزند که اصل کار زیر سوال برود، چون این رویه به منزله بازی کردن در زمین دشمن و نشانه بی بصیرتی است. البته معنای این حرف این نیست که بنده مخالف شور انقلابی باشم، ولی وقتی این شور انقلابی موجب می‌شود که مثلا در قضیه سفارت عربستان شیخ نمر زمین بخورد و یا ما نتوانیم در مورد ۵۰۰ شهید فاجعه منا قدمی برداریم آن وقت قضیه فرق می‌کند. بنده با اینکه در مقابل عربستان بایستیم مخالف نیستم حتی در این رابطه نیز شخصا تا سازمان ملل و جا‌های مختلف رفته ام و باز هم می‌روم، اما مخالف کار‌هایی هستم که اصل کار زیر سوال برود و باعث شود ما در زمین دشمن بازی کنیم.
کد ویدیو

به نظر من وقتی دانشجو دنبال کندن تابلوی اسم یک خیابان و اقداماتی از این دست باشد در حالی که مثلا دستگاه‌های سیاستمدار ما می‌توانند با گفتمان برخی مسائل با کشور‌ها رتق و فتق کند طبیعی است که دانشجو دیگر نمی‌تواند دنبال کار‌های اساسی برود.

خبرگزاری دانشجو: چه عواملی باعث می‌شود که جنبش دانشجویی هر وقت نیاز است در خیابان چماق به دست در عرصه حاضر می‌شود، ولی وقتی بحث برگزاری کرسی آزاداندیشی و قرار گرفتن در مقابل جریان غرب گرا و غیرانقلابی است هیچ چیزی برای برای عرضه ندارد؟
علت این مسئله این است که تشکل‌های دانشجویی مطالعه و سیر مطالعاتی ندارند از طرفی نسبت به فعالیت‌های تشکل‌های دانشجویی خارج از کشور آگاه نیستند از این رو تصور می‌کنند که فعالیت‌های تشکلی فقط در ایران انجام می‌شوند.

زمانی که بنده در انگلیس تحصیل میکردم راهپیمایی روز قدس در نهایت با حضور ۷۰۰ تا هزار نفر از دانشجویان سراسر این کشور در لندن برگزار می‌شد، اما امروز شاهدیم که این راهپیمایی با حضور میلیونی مردم و حتی انگلیسی‌ها برگزار می‌شود در هر حال شکل گیری چنین تجمع عظیمی نمی‌تواند متاثر از رویکرد جنبشی نباشد.

معتقدم اگر کسی از هر جناح، فکر و اندیشه‌ای دغدغه دین و درست زندگی کردن داشته باشد نمی‌تواند نسبت به مسائل ومحیط پیرامون خود بی تفاوت باشد. ببینید در انگلیس یک دانشجویی به من انتقاد کرد و گفت: ظاهر تو قدیمی است، اما رشته‌ای که در آن تحصیل می‌کنی علم روز است اصلا چرا در این رشته درس می‌خوانی او توقع داشت که من به جای تحصیل در رشته برق مثلا در جامعه شناسی یا زبان فارسی تحصیل کنم اگر چه شخصا به جامعه شناسی از نوع اسلامی آن علاقه دارم در هر حال پاسخی که به او دادم این بود که تو چرا تصور می‌کنی ما نمی‌توانیم فکر کنیم و بفهمیم از طرفی شما چرا فکر می‌کنی اگر تن خود را در معرض همه بگذاری دارای اندیشه باز هستی، ولی من که فقط با اندیشه با شما می‌جنگم باید کم بیاورم.

اتفاقا سوپروایزر اولیه من در دانشگاه منچستر هم همین انتقاد را به بنده کرد و گفت: چرا یک زن که مردم کشورش با الاغ و شتر جابجا می‌شوند باید بیاید و با این وضعیت حجاب در رشته برق درس بخواند که پاسخی که به او دادم این بود که شما چرا فکر می‌کنید در هر جایی که زنی حضور دارد باید آن زن ۱۰۰ درصد مظهر جسمانی داشته باشد مگر قرار است که در رشته برق من به شما چنگ بیندازم در نهایت این شخص که پروفسور و استاد تمام بود و مصاحبه‌های اولیه را انجام می‌داد بلند شد و جلوی من ایستاد و گفت که تو خودت را برای این مصاحبه آماده کرده‌ای که من گفتم اصلا اینطور نیست و بعد او گفت: پاسخ هوشمندانه‌ای دادید. در ادامه بنده به این استاد گفتم اینکه من برای فکر، اندیشه و عقلم ارزش قائل شوم آموزه مکتبم است. معتقدم که جنبش دانشجویی همین است.

خبرگزاری دانشجو: استنباط بنده از حرف‌های شما این است که خیلی اعتقاد ندارید دانشجویان برای فعالیت تشکلی درگیر قالب، میز و ساختمان شوند و باید هر جا احساس کردند بروند و در آن حوزه کار کنند آیا قبول دارید که الان اینطور نیست؟
بله واقعا اینطور نیست مثلا تشکل‌های دانشجویی ما تا بخواهند در مورد موضوعی تصمیم بگیرند که آیا قرارگاه تشکیل بدهد یا نه و یا اینکه قرارگاه باید روی چه موضوعی فکر کند آن موضوع به سرانجام رسیده است و این در حالی است که رهبر انقلاب هم تاکید کرده اند دانشجو باید آتش به اختیار باشد.
 
تشکل‌های دانشجویی برای انجام فعالیت‌های ایجابی بصیرت کافی ندارند/ شور انقلابی نباید موجب آب ریختن به آسیاب دشمن شود

ببینید الان یک جنبش دانشجویی به نام جمعیت امام علی (ع) در کشورمان وجود دارد که از خارج کشور هدایت می‌شود و این قابل اثبات است و به هیچ عنوان توهین و تحقیر نیست و بنده می‌توانم اسناد آن را ارائه کنم. با این وجود افرادی که در این جمعیت فعالیت می‌کنند در یک اتاق کوچکی که دارند کار می‌کنند مثلا به کرمانشاه می‌روندبچه‌های همین جمعیت می‌روند کرمانشاه و خرابکاری می‌کنند و در جهت نظام قدم برنمی دارند و من این را در کمال شجاعت می‌گویم. مبنای اندیشه این جمعیت غلط است البته کار هم می‌کنند مثلا می‌روند و کودکان کار را پیدا می‌کنند و برای آن‌ها کلاس می‌گذارند بعد آتش به اختیاری که رهبر معظم انقلاب گفتند ما هنوز در دانشگاه‌ها می‌رویم و راجع به آن توضیح می‌دهیم و نهایتا وقتی دانشجو از جلسه بیرون می‌آید تازه می‌پرسد که باید چه کار کنیم. متاسفانه ما درگیر ظواهر هستیم در حالی که آتش به اختیار کسی است که وارد فضای عمل شود.

ببینید ما رهبری داریم که روی زیلو زندگی می‌کند و مدام به دولت در مورد مسائل مختلف تذکر می‌دهند که این کار را بکنید آن کار را نکنید از طرفی مجلسی داریم که ظرف ۲۰ دقیقه سر و ته برجام را به هم می‌آورد و دهانش باز است که امسال موگرینی چه می‌گوید. در کنار این‌ها هم یک شورای شهری قرار دارد که به فکر نگهداری گربه و رقص و امثالهم است با این وجود رهبر معظم انقلاب در داخل با چنین فضایی روبرو است و در خارج نیز به غیر از حزب الله لبنان تمام دنیا روبروی ایشان قرار دارد؛ از این رو باید پرسید دانشجویانی که درد دین دارند در چنین شرایطی کجا هستند که به عرصه ورود پیدا کنند.

خبرگزاری دانشجو: دانشجویان مثلا سر قضیه برجام مقابل مجلس تحصن کردند، بیانیه دادند و فعالیت‌های رسانه‌ای زیادی هم داشتند در واقع داد خودشان را زدند از طرفی در مابقی مسائل قدرت هم که آن‌ها را راه نمی‌دهند که بخواهند از آن طریق دست به اقداماتی بزنند به نظر شما جنبش دانشجویی در رویارویی با چنین موضوعی باید چگونه عمل می‌کرد که اثرگذارباشد؟
جنبش دانشجویی ابتدا باید از حالت انتقادی خارج شود. اینکه شما برجام را مثال می‌زنید به نظر من دانشجویان در این مورد نتوانستند کار خود را انجام دهند تحصن در مقابل مجلس که جواب نمی‌شود. در این رابطه مثلا ۱۰۰ نفر دانشجو باید می‌رفتند و یقه نمایندگان مجلس را می‌گرفتند و در حضور رسانه‌ها آن‌ها را به چالش می‌کشیدند. ببینید آن زمان فقط سراغ امثال آقای زاکانی می‌رفتند، اما هیچ کس سراغ آن کسی که باعث این کار بود نرفت آیا مشکل این بود که آن آقا پای کار نمی‌آید؟ خب در رسانه‌ها اعلام می‌شد که ما از فلانی سوال کردیم که چرا ۲۰ دقیقه ای، اما نیامد.
 
خبرگزاری دانشجو: به نظر شما جنبش دانشجویی کارکرد خود را در جهت دهی به قدرت در نظام دیوانسالاری جمهوری اسلامی از دست نداده است؟
جنبش دانشجویی کارکردش را از دست نداده، اما چون به اندازه کافی کار نمی‌کند این کارکرد کمرنگ شده است. مثلا مراسم ۱۳ آبان باید اثر جهانی داشته باشد، اما امروز خیلی کمرنگ شده است جنبش دانشجویی اگر راه و روش این اثرگذاری را نمی‌داند باید آن را یاد بگیر البته بنده باورم نمی‌شود که جنبش دانشجویی این راه و روش را نداند.

جنبش دانشجویی وقتی خط سیاسی خاص پیدا می‌کند قطعا دنبال رو آن خط سیاسی می‌شود و دیگرنمی تواند آتش به اختیار کار کند.

خبرگزاری دانشجو: به نظ شما حد و مرز تعامل بین جنبش دانشجویی و قدرت کجاست؟
دنبال باند سیاسی بودن غلط است، اما بالاخره جنبش دانشجویی هم باید مثلا در انتخابات ریاست جمهوری یک نفر را انتخاب کند. اگر جنبش دانشجویی خطوط قرمز خود را بر اساس خط مشی سیاسی ترسیم کند دیگر نمی‌تواند آزاد فکر کند، چون سیاسیون در حال تعامل سیاسی هستند و باید هم این کار را انجام بدهند تا بتواند گفتمان خود را پیش ببرند، اما جنبش دانشجویی نباید وارد این پازل باشد.

دانشجو باید در پازل رهبر انقلاب قرار بگیرد، چون ایشان در پازل کسی بازی نمی‌کند و کار خود را هم به درستی انجام می‌دهند با این وجود باید به این فکر کنیم که رهبری با چه مشخصه‌هایی در مقابل زیاده خواهی‌ها چه داخلی و چه خارجی می‌ایستند. امروز تمام هم و غم غربی‌ها ایران است که چگونه ایران را مهار کنند و من که در خارج از کشور بوده ام با تمام وجود این را حس می‌کنم، اما قدرت ایران غیر از اینکه رهبر انقلاب یک عملکرد صحیح آتش به اختیار داشته اند در حالی که دولت، مجلس و احزاب سیاسی هم با ایشان هماهنگ نیستند از کجا آمده است؟ در هر حال دانشجو باید یاد بگیرد پشت سر کسی باشد که می‌خواهد به نفع نظام و کشور کار کند نه جناح و گروه خودش، اما می‌بینیم که یک زمانی برای احمدی نژاد و یک زمانی هم برای روحانی سینه می‌زنند و نتیجه آن را هم داریم می‌بینیم.
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات شما
ناشناس
Germany
۲۱ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۶:۵۰
خانوم محترم شما چه عملکر شاخصی در جنبش دانشجویی داشتید که الان این جریان رو به بی بصیرتی محکوم می کنید؟
قضیه اینه که شما نسل قبل هستید و نخواستید مختصات نسل جدید رو یاد بگیرید و برای همین الان فقط به نق زدن روی اوردید و همه رو هم تشویق می کنید که در نسل قبل زندانی بشند. برای همینه که اطرافیان شما ناتوان هستند از مدیریت فرهنگی.
0
0
پربازدیدترین آخرین اخبار