کد خبر:۶۹۵۱۹۰
خط کش ۱۹/صریح با اسلامی/بخش دوم

جریان دانشجویی با بده بستان‌های جناحی حریت خود را از دست می‌دهد/ روحیه خودمداری در تشکل‌ها ثمره فرهنگ غربی دانشگاه است

محمد علی اسلامی از ادوار دفتر تحکیم وحدت گفت: جریان دانشجویی با بده بستان های جناحی حریت و آزادگی خود را از دست می دهد.

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- محسن عبدالعلی‌پور، اهمیت جنبش دانشجویی یا بهتر است بگوییم در زمانه فعلی تشکل‌های دانشجویی در ساختار کلی نظام اسلامی و نقش راهبردی آن در پیشبرد اهداف انقلاب بر کسی پوشیده نیست. در سالیان متمادی جنبش همواره با نقاط قوت و ضعفی همراه بوده که تاثیرات آن بلافاصله در بدنه جامعه ایرانی خودش را نشان داده است. آیا جنبش دانشجویی توانسته به اهداف اولیه خود دست یابد؟ امروزه ما در مرحله جنبش قرار داریم یا تشکل؟ آیا نیرو‌های تربیت شده در فعالیت‌های دانشجویی در بدنه مدیریتی نظام کارآمد بوده‌اند؟ و بسیاری از این دست سوالات ما را بر آن داشت تا در برنامه «خط کش» به گفت‌وگویی صریح و بی‌پرده با فعالین گذشته و حال جنبش دانشجویی بنشینیم. مهمان این هفته ما در تحریریه خبرگزاری دانشجو محمد علی اسلامی از ادوار دفتر تحکیم وحدت به نقد جنبش دانشجویی پرداخته است که بخش دوم این گفتگو را در ادامه می‌خوانید.
 
خبرگزاری دانشجو: به نظر شما حد و مرز ارتباط جریان دانشجویی با قدرت تا کجاست؟
طبق مرامنامه و اساسنامه اکثر تشکل‌های دانشجویی وابستگی‌های جناحی و گروهی تشکل‌ها کاملا نفی شده است و اگر تشکلی مانند دفتر تحکیم وحدت در دوران اصلاحات جذب منابع قدرت و ثروت شود در درجه اول مورد سوال است که چرا برخلاف اساسنامه عمل کرده است.

یکی از ویژگی‌های جنبش دانشجویی این است که تحت تاثیر نهاد‌های رسمی کشور نیست، استقلال دارد و از قیودی که قدرت مداران و صاحبان قدرت دارند آزاد است.
 
جریان دانشجویی با بده بستان های جناحی حریت و آزادگی خود را از دست می دهد

وقتی جریانی وامدار یک قدرت و سیستم شود دیگر آن حریت و آزادگی، بیان تیز و انتقادی و درست خود را از دست می‌دهد، چون بده بستان اتفاق افتاده است. بنده با بده بستان‌ها و وابستگی‌های اعضای تشکل دانشجویی شدیدا مخالفم، اما به این معتقدم کسانی که وارد یک تشکل دانشجویی می‌شوند، چون کار عالمانه، تشکیلاتی و مدیریتی انجام می‌دهند یک سرمایه خوبی را به عنوان خروجی دانشگاه برای کشور ایجاد می‌کنند.

اگر نظام حاکم یک نظام شایسته سالار باشد طبیعتا باید از افراد دارای دقت و تخصص علمی و توان مدیریتی و اجرایی استفاده کند. با این وجود عمده خروجی‌های دانشگاه کسانی هستند که اکثرا از توان علمی خوبی برخوردارند مگر اینکه برخی‌ها از سابقه تشکیلاتی برخوردار باشند. با این وجود همانطور که اشاره کردم اگر نظام حاکم نظام شایسته سالاری باشد خود به خود افرادی را که از مجموعه دانشگاه خارج می‌شوند به خاطر ویژگی‌های فردی، مهارت‌های مدیریتی و توان علمی که دارند در عرصه‌های مختلف خدمت رسانی به کار بگیرد.

خبرگزاری دانشجو: به نظر شما دلیل تکثر در بین جریان دانشجویی چیست؟
سوالی که در زمان فعالیت دانشجویی برای بنده پیش آمد این بود که علت اختلاف بین تشکل‌ها چیست و چه خط قرمز‌هایی دارند؟ نکته اول این است که تشکل‌ها از لحاظ مبانی با هم هیچ مشکلی ندارند، چون همه آن‌ها ذیل آیین نامه تشکیلات اسلامی دانشگاه‌ها شکل گرفته اند و قاعدتا به عنوان تشکل اسلامی مجوز گرفته اند از این رو نمی‌توانند از لحاظ مبانی فکری نمی‌توانند مشکل داشته باشند.

تفاوتی که ممکن است بین تشکل‌ها وجود داشته باشد در حوزه روش ها، موضوعات و اولویت هاست یعنی یک تشکل می‌گوید تمرکز من روی عدالت است و تشکل دّیگر می‌گوید تمرکز من روی آزادی و یا مباحث علمی است. این مسئله خوب است در فضای دانشگاهی شفاف شود، چون معمولا کرکری‌هایی در بین تشکل‌ها و اتحادیه‌ها شکل می‌گیرد که گویا هر کدام متعلق به یک کشور هستند. در هر حال این موضوع که تشکل‌های دانشجویی تشکل‌های اسلامی با مبانی مشترک هستند باید تبیین شود.

اگر تشکل‌ها مبانی، اصول و اهداف تشکیلاتی خود را کنار هم بگذارند تقریبا در ۹۵ درصد از این موارد با هم وجه اشتراک دارند، چون همه آن‌ها ذیل یک نظام اسلامی و در یک کشور هستند و طبیعی است که اینگونه باشد؛ اما تفاوت بین آن‌ها به اولویت‌های موضوعی، مخاطبی و روش کار برمی گردد با این وجود این سلیقه دانشجویی است که تعیین می‌کند کدام روش در انجام کاری در جامعه و دانشگاه بهتر جواب می‌دهد.

یکی از دلایل تکثر تشکل‌های دانشجویی ناشی از عدم همگرایی و عدم انجام کار تشکیلاتی است و الان نیز روحیه فردیت طلبی و خودمداری که از ثمرات منابع دانشگاهی و فرهنگ غربی است موجب شده تا هر کسی وارد دانشگاه می‌شود برای تشکیل یک انجمن و تشکل اقدام کند. در هر حال این موضوع در عرصه پلورالیسمی که در تشکل‌ها در حال روی دادن است نکته مهمی است.

خبرگزاری دانشجو: زمانی ارتباط تشکل‌های دانشجویی با جامعه به گونه‌ای بود که هم تشکل‌ها حرف مردم را می‌فهمیدند و آن را مطالبه می‌کردند و هم مردم به ویژه مستضعفین حرف تشکل‌ها را می‌فهمیدند، اما الان به نظر می‌آید که اینگونه نیست به نظر شما علت این گسست چیست؟
پنج موضوع اصلی وجود دارد که تشکل‌های دانشجویی باید نسبت خود را با این موضوعات مشخص کنند و اگر این اتفاق بیفتد افتراقات مشخص می‌شود. موضوع اول اینکه نسبت جریان دانشجویی با هویت و اصول دینی چیست؟ اگر یک تشکل دانشجویی تشکلی اسلامی است و هویت دینی دارد این هویت دینی دارای یک سری اعتقادات و احکام است با این وجود اگر این تشکل دید که در کشور کاری در حال انجام است که با مبانی دینی اختلاف دارد باید بیاید و پاسخ بدهد.
 
جریان دانشجویی با بده بستان های جناحی حریت و آزادگی خود را از دست می دهد

تشکل دانشجویی باید لیست ارزش‌های دینی را که برایش مهم هستند لیست کند و بگوید اگر در صورتی که این مبانی و احکام به خطر بیفتند دست به مطالبه گری می‌زند و کار تشکیلاتی می‌کند که چرا واجب شرعی روی زمین مانده است.

این مهم است که تشکل دانشجویی بداند اگر دولت در حال امضای توافق نامه‌ای است که باعث می‌شود ما یک سری از مبانی دینی را زیر پا بگذاریم این محکوم است.

نکته دیگر نسبت اتحادیه‌ها و تشکل‌های دانشجویی با هویت ملی است و هویت ملی یعنی مرز سرزمینی و مواریث تاریخی و تمدنی با این وجود مثلا اگر تشکل‌های دانشجویی ببینند توافق نامه‌ای در حال امضاء است که استقلال کشور را زیر سوال می‌برد باید نسبت خود را با مشترکات منافع ملی مشخص کنند.

جنبش دانشجویی یک حرکت عالمانه است، اما همانطور که اشاره شد منابع علمی کشورمان تقریبا به طور صد در صد منابع ترجمه‌ای هستند با این وجود یکی از عوامل موفقیت افرادی که وارد تشکل‌ها می‌شوند این است که خلاف جریان دانشگاهی که به فرهنگ غربی و فردیت فردی اصالت می‌دهند حرکت می‌کنند.

عمدتا علم برای افرادی که وارد تشکل‌های دانشجویی می‌شوند به یک موضوع حاشیه‌ای تبدیل می‌شود به گونه‌ای که دروس را به سختی می‌گذرانند و این در حالی است که دانشگاهی می‌تواند منبع تحول باشد که در آن برای علم ارزش قائل شوند. کارویژه دانشجو، دانشگاه و تشکل دانشجویی این است که با نگاه علمی به نقد مباحث بپردازد، اما این موضوع معمولا کمرنگ است به گونه‌ای که خیلی وقت‌ها می‌بینیم نقد یک تشکل دانشجویی با کسی که دانشجو نیست و از سطح سوادی پایینی برخوردار است یکی است. دانشجو زمانی می‌تواند منبع تحولات باشد که با نگاه دقیق علمی به مسائل نگاه کند و نه با آن فضا‌های جو زده سیاسی که در ژورنال‌ها وجود دارد. تشکل دانشجویی باید بتواند دقیق و به طور متفاوت دلیل، ابعاد و پیامد‌های هر مسئله‌ای را واکاوی کند.

بحث دیگری که وجود دارد این است که باید مشخص شود نسبت تشکل دانشجویی با تولید علم و تحول در علوم انسانی چیست. اگر بپذیریم علوم انسانی متضمن نظام سازی در درون جامعه هستند با این وجود باید ببینیم آیا دولت از دانشگاهی حمایت می‌کند که به دنبال کادرسازی و نیروسازی برای مرتفع کردن نیاز‌های جامعه است و یا از دانشگاهی حمایت می‌کند که نسبتی با نیاز‌های جامعه و بافت فرهنگی آن ندارد. سوال این است که اگر این حمایت نسبتی با نیاز‌های جامعه ندارد پس چه کسی باید به این شکاف عظیم که بین عرصه دانشگاه، جامعه و دین وجود دارد پاسخ دهد. در هر حال بنده نمی‌خواهم اسم این اتفاق را خیانت بگذارم، چون ممکن است از روی ندانستن و غفلت باشد.

تحقیقات نشان می‌دهد که دانش دینی و التزامات دینی یک دانشجو پیش از ورود به دانشگاه مثلا از نمره ۲۰، ۱۴ و ۱۵ بوده، اما وقتی که از دانشگاه فارغ التحصیل می‌شود میزان دانش و التزام دینی او به نمره ۱۰ و ۹ کاهش می‌یابد با این وجود سوال این است که هدف این دانشگاه چه بوده است؟ در هر حال وقتی تشکل دانشجویی این خلاء را می‌بیند باید دید که چه کاری را در راستای کارویژه خود دنبال می‌کند.

ببینید الان وضعیت اقتصادی کشور علی رغم موفقیت‌های زیاد انقلاب در طول این ۴۰ سال مناسب نیست و ما با این همه آسیب و فقر مواجه ایم به گونه‌ای که صدای مردم درآمده است با این وجود در این شرایط باید سوال بپرسیم که مدیریت اقتصادی دست چه کسانی بوده است در حالی که شعار‌های رهبر معظم انقلاب در این چند سال شعار‌های اقتصادی بوده است.
 
جریان دانشجویی با بده بستان های جناحی حریت و آزادگی خود را از دست می دهد

اگر وزرای اقتصاد و روسای سازمان برنامه و بودجه را در دولت‌های مختلف لیست کنیم متوجه خواهیم شد که آن‌ها عمدتا دانشگاهی بوده اند که یا در خارج از کشور و یا در دانشگاه‌های کشورمان که عمدتا منابع علمی آن‌ها ترجمه‌ای هستند تحصیل کرده اند. بحثی که وجود دارد این است که نظامی اسلامی فکری به حال این موضوع که دانشگاه خلاف جهت این نظام حرکت می‌کند، نکرده است. با این وجود می‌توان گفت: این وضعیت اقتصادی ثمره حکومت دینی و نظام اسلامی نیست، چون این وضعیت متاثر از دانشگاهی است که اصلا اعتقادی به اقتصاد اسلامی و مدیریت اسلامی ندارد و کاری در این زمینه انجام نداده است.

۴۰ سال است که در کشور بر اساس مدل‌های اقتصادی لیبرالی کار کرده ایم و به این وضعیت دچار شده ایم و خیلی از مردم نیز مسائل را از چشم حکومت اسلامی می‌دانند در صورتی که هیچ ربطی به نظام اسلامی ندارد با این وجود تشکل‌های دانشجویی باید این مسئله را حل کنند.

مسئله دیگر که باید به آن اشاره کنم نسبت تشکل‌های دانشجویی با حل مسائل و نیاز‌های ملی و بین المللی است. سوال این است وقتی که دانشگاه ارتباطی با صنعت و حوزه‌های فرهنگی ندارد تشکل دانشجویی چه حلقه اتصالی می‌تواند بین دانشگاه و نیاز‌های کشور ایجاد کند با این وجود باید نسبت تشکل‌های دانشجویی با این موضوع مشخص شود و هر کاری که نیاز است انجام دهند.

مسئله دیگری که خیلی مهم است نسبت تشکل‌های دانشجویی با نظام آموزش عالی است. ببینید الان تشکل‌های دانشجویی یقه پاره می‌کنند که فلان مشکل در کشور وجود دارد با این وجود اگر بپذیریم دانشگاه مبدا تحولات است باید این را نیز قبول کنیم که اگر مشکلی در کشور وجود دارد به خاطر این است که دانشگاه نتوانسته آن را حل کند.

امروز در دانشگاه اساتید غیر متخصص حضور دارند، نظام ارتقاء اساتید نظامی است که اجازه نمی‌دهد استاد به دنبال حل مشکلات جامعه برود، شیوه‌های تدریس مناسب نیست و پایان نامه‌هایی هم که اجرا می‌شوند ضعیف هستند به گونه‌ای که چند هزار پایان نامه دانشگاهی هیچ ثمره‌ای برای جامعه نداشته اند. با این وجود سوال این است که آیا تشکل دانشجویی می تواند مطالبه کند که این سیستم پاسخگو نیست؟ پیشنهاد بنده این است که اتحادیه های دانشجویی با تمرکز روی موضوع اصلاح نظام دانشگاهی آن را به یک مسئله اصلی تبدیل کنند چون اگر این مسئله درست شود خیلی از مسائل کشور نیز حل می شوند.
 
 
 
 
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار