گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو؛ اسلام سیاسی یا به صورتی عامتر «اسلامگرایی» در سوریه جریان جدیدی نیست و ریشه در تحولات دهها ساله این کشور دارد. با این حال، تحولات سیاسی سوریه پس از سال ۲۰۱۱ نقطه عطف حضور جریانهای اسلامی در فضای سیاسی و اجتماعی این کشور بود. این نوشتار تلاش میکند پس از گذشت هشت سال از آغاز این بحران، نمایی کلی از جریانهای اسلامی مهم اهل سنت در سوریه به عنوان طیف غالب در میان معارضه سیاسی این کشور ارائه داده و موقعیت و جایگاه هر کدام و ظرفیتهای هر طیف را در فرآیند سیاسی آینده با نظر به شاخصهای ملی و منطقهای مورد بررسی قرار دهد. بخش نخست این مقاله، در ادامه می آید؛
برای امکانسنجیِ مشارکت سیاسی گروههای اسلامگرا طبیعتا نیاز است تا به شاخصهایی در این زمینه توجه شود. شاخصهایی که عمدتا برای ساختار حاکمیتی سوریه و همچنین بازیگران مهم منطقهای همچون ترکیه، ایران و روسیه حائز اهمیت است. به عنوان مثال، رویکرد هر کدام از این گروهها به فرآیند مشارکت سیاسی و نوع نگاه هر طیف به اقلیتهای دینی و مذهبی و توجه به عنصر «تکفیر» در منظومه عقیدتی هر گروه و رویکرد هر یک به قضایای منطقهای همچون مسئله اسرائیل بسیار مهم خواهد بود.
با نگاهی گذرا به طیفهای معارض سوری اینگونه به نظر میرسد که اخوانالمسلمین تنها گروه اسلامگراست که میتواند امکان بازیگری سیاسی را داشته باشد. با این حال اما هم نسبت به این گروه حساسیتهایی وجود دارد و هم طیفهای دیگری مطرح هستند که بویژه در برهه اخیر زمزمهها درباره ایفای نقش آنها به دلیل برخی بازنگریها شنیده شده است. از آن گذشته، گروههایی نیز بنا به اقتضائات تحولات سالهای اخیر کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند.
در یک فرآیند طبیعی این یک واقعیت است که تلاشهای خارجی برای سرنگونی نظام سوریه به دلیل برخی اختلافات سیاسی از جمله همپیمانی دمشق با ایران و محور مقاومت ضد اسرائیلی نقش به سزایی در ناآرامیهای این کشور داشته است. با این حال، جریانهای اسلامی معارض در سوریه همواره سه ملاحظه عمده نسبت به نظام سیاسی حاکم در این کشور داشتهاند:
نظام سیاسی سوریه نیز البته ملاحظاتی نسبت به این گزارهها داشته است:
سه طیف عمومی دین در سوریه
به طور کلی میتوان سه سبک عمومی دینداری مسلمانان در جامعه سوری را ترسیم کرد که طی سالیان متمادی در این منطقه شکل گرفته است:
جریانشناسی تفصیلی اسلامگرایان
۱-۱) جماعت زید: یکی از بارزترین گروههای صوفی در سوریه است که در اوایل قرن بیستم به وسیله «عبدالکریم الرفاعی» تأسیس شد و سپس فرزندش شیخ «اسامه الرفاعی» رهبری آن را برعهده گرفت. گرچه شکلگیری این گروه با اهداف تربیتی و اخلاقی صورت گرفت، اما نزاع اخوانی-بعثی در دهه هشتاد موجب شد تا طیفی از اعضای جماعت زید به «الطلیعه المقاتله» به عنوان شاخه مسلح اخوان بپوندند. واکنش تند نظام سوریه به این رفتار جماعت زید موجب شد تا بسیاری از اعضای بارز این گروه به خارج از کشور مهاجرت کنند.
از اواسط دهه نود که فضای بازتری برای فعالیت اسلامگرایان در سوریه فراهم شد، الرفاعی بار دیگر به کشور بازگشت تا به بازسازی گروه بپردازد. با آغاز ناآرامیهای ۲۰۱۱ جماعت زید، محافظهکاری را کنار گذاشت و ضمن دعوت به تظاهرات، انتقادات تندی را علیه نظام مطرح کرد. سرانجام الرفاعی بار دیگر سوریه را ترک کرده و به عنوان یک شخصیت مهم در میان معارضه، به عنوان رئیس «شورای اسلامی سوریه» انتخاب شد.
رویکرد الرفاعی نسبت به ترکیه به عنوان میزبان معارضه سوری رویکردی بسیار مثبت است تا حدی که تاکید دارد «آسیب و آزار رساندن به ترکیه، آسیب و آزار مسلمانان است.» در عین حال وی نسبت به ایران همواره انتقادات بسیار تندی مطرح میکند و مدعی است که برخلاف گفتمان وحدتگرای ایران، عملکردش بویژه در سوریه طائفهگرا بوده است.[۱] رویکرد وی به حزبالله لبنان هم منفی است و حتی یک بار تاکید کرد که مذاکره با حزبالله را مناسب نمیداند چرا که معتقد است رویکرد حزبالله در مذاکره و گفتگو «متعصبانه و بسته» است.[۲] وی حتی در محافل مختلف از جمله در همایشی که با حضور نماینده ایران و رئیس تقریب مذاهب برگزار شد سخنان تندی را علیه تهران مطرح کرد.[۳]
۱-۲) نهاد رسمی دینی: پیش از این گفته شد که جریان عمومی دین در جامعه سوریه تمایلاتی جدی به اسلام صوفیانه و همزیستی مذهبی دارد. علاوه بر این، با حمایتهای نظام سوریه علمای این طیف (یکی از شاخههای طریقت نقشبندی) که در برخی محافل با عنوان جریان کفتارو یا «ابو النور» از آن یاد میشود به عنوان متولی نهاد رسمی دینی و امر فتوا و اوقاف، زمام امور را به دست گرفتند. از شخصیتهای مهم این طیف میتوان به شیخ احمد کفتارو مفتی سابق سوریه، شیخ محمد سعید البوطی و شیخ احمد حسون مفتی فعلی سوریه اشاره کرد. مشایخ این طیف روابط بسیار حسنهای با نظام سوریه دارند و همواره پشتیبان آن بودهاند. به عنوان مثال، شیخ سعید البوطی به عنوان مدافع سرسخت نظام، منتقد جدی اخوانالمسلمین بود. شیخ حسون نیز در مارس ۲۰۱۳ با صدور فتوایی، «جهاد» در کنار نظام سوریه را واجب اعلام کرد.
با این حال با آغاز ناآرامیها در سوریه بخشی از علمای این جریان به طرح انتقاد علیه نظام پرداخته و به صف معارضان پیوستند. از جمله این افراد که بیشترشان در ترکیه ساکن شدند میتوان به شیخ احمد ابو الخیر شکری (عضو ائتلاف ملی معارضان)، شیخ احسان بعدرانی[۴] و شیخ ممدوح جنید اشاره کرد. با این همه بخش قابل توجهی از علمای سوری این جریان، همچنان ترجیح میدهند نسبت به این تحولات بیطرف بوده و جانب هیچ یک از نظام و معارضه را نگیرند.
۱-۳) قبـیسیات: وجه تسمیه این جریان به نام بنیانگذارش خانم «منیره قبیسی» بازمیگردد. این جریان در حقیقت یک جنبش دینی زنانه بود که طی دهههای گذشته توانست زنان طبقه متوسط و مرفه جامعه سوری را تحت تاثیر آموزههای دینی و تربیتی خود قرار دهد. قبیسیات اساسا دغدغه سیاسی نداشت و همواره از مناسبات دوستانهای با نظام سوریه برخوردار بود و حتی گفته میشود که منیره قبیسی از شاگردان شیخ کفتارو بوده است. با آغاز ناآرامیهای ۲۰۱۱ این جریان سیاست بیطرفی اتخاذ و تلاش کرد فاصله خود را با معارضه حفظ کند. با این حال اما طیفی از این جریان هم تحت عنوان «حرائر القبیسیات» شکل گرفت که از معارضان حمایت کرد. هرچند درباره میزان حضور و تاثیرگذاری این طیف گزارشی وجود ندارد.
در رابطه با قبیسیات ذکر این نکته حائز اهمیت است که به ویژه طی سالهای اخیر شاهد حضور افرادی از این جریان در مناصب دولتی بودهایم. به عنوان نمونه میتوان به «سلمى عیاش» اشاره کرد که به عنوان نخستین زن از جماعت قبیسیات در سال ۲۰۱۴ به سمت معاون وزیر اوقاف منصوب شد.
[۱] – نک: گفتگوی الرفاعی با آناتولی، أسامه الرفاعی: المعارضه السوریه لیست بحاجه لمقاتلین أجانب»، ۰۴/۱۱/۲۰۱۶
[۲] – نک: گفتگوی الرفاعی با آناتولی، الشیخ أسامه الرفاعی: أمراء داعش لا یخافون الله، ۱۵ نوفمبر ۲۰۱۳
[۳] – نک: علیزاده موسوی، گزارش همایش « مبادره العلماء الاسلامی الی تبنی السلم و الاعتدال و الحس السلیم»، تیر ۱۳۹۳
[۴] – تا اوایل بحران سوریه به شدت از طرفداران نظام بود ولی در نهایت به ترکیه رفت و صف معارضان پیوست. وی پیش از این عضو مجمع جهانی تقریب مذاهب بود.
اندیشکده تبیین