به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، چندی پیش اخباری درباره ورود دانشجویان دارای سهمیه هیات علمی به رشتههای پزشکی منتشر شد. طبق این خبر دانشجویانی که دارای سهمیه علمی بودند، ابتدا با ورود به دانشگاه در رشتههای مرتبط از جمله دامپزشکی مشغول به تحصیل میشدند. در ادامه این دانشجویان با استفاده از سهمیه هیات علمی والدین خود به تحصیل در رشتههای پزشکی میپرداختند. بر این اساس در حال حاضر تعداد 134 نفر از فرزندان اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد که در رشته دامپزشکی پذیرش شده بودند، اقدام به تغییر رشته کرده و هماکنون نیز در رشته پزشکی مشغول تحصیل هستند.
تغییر رشته از دامپزشکی به پزشکی
به دنبال حساسیت افکار عمومی معاون حقوقی و امور مجلس وزارت بهداشت از متوقف شدن تغییر رشته دانشجویان از رشته دامپزشکی به پزشکی خبر داد. همتی با تاکید بر تلاش نظام سلامت برای برقراری عدالت اعلام کرد که وزارت بهداشت به دنبال تحقق امکان ادامه تحصیل افراد شایسته و توانمند در تمام ردههای آموزشی است. پیشگیری از ادامه تغییر رشته دانشجویان دارای امتیاز هیات علمی توسط دیوان عدالت اداری انجام شد.
تغییر رشته از دامپزشکی به پزشکی در حالی مطرح است که طبق اظهارات قائم مقام معاونت آموزشی وزارت بهداشت اکنون پزشکان بیکار بسیاری وجود دارد که مشغول به کار نیستند و ترجیح دادهاند به جای پرداختن به کار پزشکی در مشاغل غیر مرتبط فعال شوند. این فرایند ادامهدار بوده و در آینده بسیاری از پزشکان بیکار خواهند بود. همچنین رئیس انجمن متخصصان داخلی ایران نیز با بیان اینکه 50 تا 60 هزار پزشک عمومی داریم که از آنها استفاده نمیشود، گفت: تعدادی از این پزشکان به دلیل اینکه کار وجود ندارد، کار طبابت را رها کرده و به کار دیگری میپردازند.
بیکاری پزشکان ساختگی یا واقعیت؟
در اینجا سوالاتی مطرح میشود که چرا با وجود اظهارات مسئولان وزارت بهداشت درباره عدم نیاز به پزشک بیشتر و بیکاری بسیاری از پزشکان، همچنان رقابت شدیدی برای ورود به رشتههای پزشکی وجود دارد؟ آیا خانوادههای هیات علمی با وجود دانستن امکان بیکاری بالای فرزندان خود، آنها را تحصیل در رشتههای پزشکی ترغیب میکنند؟ دلیل تغییر رشته برخی دانشجویان و ماندن چند ساله پشت کنکور برای ورود به رشتههای پزشکی چیست؟
در پاسخ به سوالات مطرح شده باید توجه داشت که طرح بیکاری پزشکان بخشی از واقعیت است. به عبارت دیگر در کنار طرح بیکاری برخی پزشکان مسائل مهم دیگری نیز مطرح شده است. یکی از حقایق اعلام شده درباره رشته پزشکی، سرانه پزشک کم نسبت به منطقه و جهان است. طبق اعلام سازمان جهانی بهداشت (WHO) سرانه پزشک در ایران 11 پزشک به ازای هر 10 هزار نفر است در صورتیکه این سرانه در کشورهای گروه بیست، بزرگتر از 20 و در کشورهای پیشرو در نظام سلامت از 30 بیشتر است. ایران از بین 25 کشور در جایگاه بیستم سرانه پزشک نسبت به جمعیت قرار گرفته است و طبق آمار رسمی، حتی سرانه پزشک ایران از کشورهایی مثل فلسطین، سوریه جنگزده، قرقیزستان و تاجیکستان نیز کمتر است.
با وجود آمارهای ارائه شده و هشدار کارشناسان درباره کمبود جدی پزشک در کشورمان، ظرفیتهای رشته پزشکی طی این سالها متناسب با آن رشد نداشتهاند؛ بطوریکه تعداد داوطلبان رشتههای پزشکی تا سال 84 روند کاهشی به خود گرفته و در 5 سال اخیر نیز تقریباً ثابت مانده است.
انحصار پزشکان در نظام سلامت
یکی دیگر از واقعیات مهم درباره نظام سلامت، تصمیمگیری خود پزشکان برای پزشکان است. یعنی وزارت بهداشت با وجود ذینفع مستقیم بودن، درباره تعیین ظرفیت رشتههای پزشکی تصمیمگیری میکند. در این میان نقشی برای کارشناسان و مدیران برای بررسی تخصصی مسائل در نظام سلامت درنظر گرفته نشده است. درحالیکه در اکثر کشورهای توسعه یافته مسئولان ذینفع حق ورود به تصمیمگیری در آن زمینه را ندارند. مسئله دیگر فرار مالیاتی گسترده برخی پزشکان است. طبق آمار سازمان امور مالیاتی پزشکان سالیانه فرار مالیاتی 6 هزار و هفتصد میلیارد تومانی دارند.
همه این مسائل بیانگر وضعیت مناسب اشتغال پزشکان در کشور است و طبق نظر کارشناسان مشکل اصلی انحصارطلبی پزشکان است. این انحصارطلبی منجر به ماندن بسیاری از نخبگان پشت کنکور در سالهای اخیر شده است. نخبگانی که سالیانه تنها کمتر از دو درصد آنها در رشتههای پزشکی پذیرش میشوند. نتیجه این فرایند صفهای طولانی بیمارستانها و بالا رفتن هزینه درمان در سالهای اخیر بوده است.
به نظر میرسد تصمیمگیری نظام سلامت بدون توجه به نیازهای کشور و هشدار کارشناسان منجر به پیشگیری از افزایش ظرفیت رشتههای پزشکی بوده است. مهمتر از این موضوع روی آوردن برخی داوطلبان به استفاده از سهمیه هیات علمی و پرداخت هزینه سنگین برای تحصیل در رشتههای پزشکی بوده است.
منبع: خبرنامه دانشجویان ایران