گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، امین نژادمقدم؛ خبر اعدام روح الله زم، بنیان گذار کانال تلگرامی آمدنیوز تقریباً به تیتر شماره یک اخبار و رسانهها مبدل شد. طبق معمول عدهای از پایان یک فتنه و پیروزی بزرگ! سخن میگفتند و عدهای هم در مرثیه سرایی! برای آن مرحوم سیاهپوش شدند اما چیزیکه شاید کمتر به آن پرداخته شد ؛ دید فلسفی از قدرت گرفتن کانال آمدنیوز بود!
برخی مدعی بودند که این کانال از قدرت فوق العادهای بهره مند بود و یک رسانهی قوی تلقی میشد اما در این یادداشت قصد داریم ابعاد این ماجرا را بیشتر مورد بررسی قرار بدهیم تا بتوانیم به پرسش آیا تاثیرگذاری این کانال به علت "قدرت" آن بوده یا دلایل دیگری در ماجرا دخیل بوده است.
قبل از انتخابات ۹۶ کم کم رسانهی به ظاهر مستقل آمدنیوز بر سر زبان ها افتاد. این رسانه با نوای دیگری بر مسائل داخلی ما میپرداخت. هر چند دلیل بعضی افشاگریهایش ، حضور جاسوسان و شبکه اطلاعاتی داخلیاش بود ()که هیچگاه مشخص نشده و شاید مشخص نشود! اما با شیب تندی شروع به جذب مخاطب کرد و نهایتاً در اعتراضات به گرانی ۹۶ توانست بیشترین اثر خود را بر فضای حاکم کشور بگذارد و عملاً فرماندهی میدان ها را بر عهده گرفته حتی باعث فیلتر شدن یک پیامرسان دیگر به نام تلگرام شد که اثر آن هنوز پس از اعدام زم پا برجاست!
اما سوال اصلی آن هست که آیا "اثرگذاری" مساوی "قدرت داشتن" است؟ جهت روشن شدن این موضوع با یک مثال ، سناریو را شرح میدهیم: در نظر بگیرید یک کشتی گیر در مسابقات المپیک کشتی شرکت کرده و پای راست او در مسابقهی اول دچار آسیب دیدگی شده است. این موضوع باعث میشود در دور بعد به عنوان نقطه ضعف او مشهود شود و در دیدار دوم کشتی گیر دیگری که قدرت بدنی بالایی هم نداشت با فشار به این نقطه ضعف بتواند شخص اول را شکست دهد! خوب آیا در این مثال شما کشتی گیر دومی را قدرتمند مینامید یا علت اثرگذاری (پیروزی اش) را ضعف کشتی گیر اولی و یا حتی ناجوانمردانه بودن کشتی گیر دومی؟!
مثال آمدنیوز ها هم دقیقاً همین است ؛ روح الله زم از پای راستی زیرگیری کرد که سال هاست به علت حذف رقبا و صداها مبدل به کشتی گیر فربه و ضعیفی شده که به راحتی مصدوم می شود؛ از پای راستی زیرگیری کرد که با از بین بردن آمدنیوزها دوا نمیشود بلکه راه حل نهایی، درمان پای آسیب دیدهاش است. پای راستی که با آبیاری نفتی از بودجه ملی حالش خوب نمیشود و صرفاً تبدیل به اهرمی برای یکه تازی بیشترش میشود. رسانهی ملی بی شک بزرگ ترین مقصر در ناتوانی مقابل "آمدنیوزهای ضعیفی" است که در این صحنه اثر گذار میشوند.
چطور می شود یک رسانه با ۵۰ هزارنفر کارمند در مقابل یک رسانه با تعداد انگشتان دست آنقدر منفعل جلوه کند ؟
اما راه حل چیست؟ شاید نزدیک به چند سالی باشد که تشکل های دانشجوی مختلف بر سر موضوع صداوسیما مطالبه گری و راه حل پیشنهاد میدهند اما انگار سخنانشان تاثیر چندانی بر روح مستبد حاکم بر سازمان رسانه ملی نمیگذارد!
جلوگیری از رانت رسانه ای و یکپارچه کردن تمامی رسانه ها به نفع قاهریت صداوسیما باعث شده عملاً این کشتی گیر خسته، خود را در رقابت با هیچ رسانهای نبیند و در خیلی مسائل که تنها منبع خبری میشود حکم آش کشک خاله داشته باشد. اما تا زمانیکه در کشور احزاب مختلف با رسانههای مستقل واقعی، فراتر از روزنامه هایی که خود آنها هم از جنگ رسانهها خارج شده اند، نداشته باشد، ما همیشه شاهد این مسئله خواهیم بود که صداوسیما روابط عمومی حاکمیتی است و نقش مردم تا زمانیکه به قاهریت حاکمیت کمک می کنند، حاوی ارزش و اعتبار است و در صورت تعارض بین آرمانها و خواستهها به حاشیه رانده میشود.
اگر بخواهیم به صورت خلاصه مطالب را بیان کرده باشیم آمدنیوز ها که تشکیلات مشخصی هم ندارند، عقبه فکریشان اصیل نیست؛ به خودی خود قوی نیستند اما شرایط رانتی و تک صدایی در رسانههای داخلی ایجاب میکند که اثرگذار باشند. ساده تر بگوییم آمدنیوز یک ویروس کرونایی بود که خارج بدن ما (شرایط خاص جامعه) اثری ندارد اما وقتی از ضعف ما در پیگیری استفاده کند خوب بلد بود به نقطه نهایی برسد و ضربه های کاری بزند...
پ.ن : اینکه خانم خبرنگار با خوشحالی خبر تموم شدن پرونده زم را میدهد مثل آن است که کشتیگیر دومی را از بازی خارج کرده اید، پای راست هنوز دوا نشده! تا رسیدن به فینال، حریفان قویتر میشوند ...
امین نژادمقدم - کارشناسی ارشد مهندسی شیمی دانشگاه تهران
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.