گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، متین نعیم آبادی؛ حمایت بیقید و شرط دولت روحانی از fatf هر انسان صاحب فکری را به این گمان می برد که شاید هدف این دولت چیزی غیر از وظایف یک دولت عادی است. وقتی که بدون هیچ پیش زمینه و قضاوتی به بندهای توصیه ای fatf دقت میکنیم با این مسئله عجیب مواجه میشویم که تصمیم گیرندگان این ائتلاف تنها ۳۹ عضو اصلی آن هستند و سایر کشورها و نهاد هایی که به آن ملحق می شوند تنها نقش تماشاچی جلسه را دارند و مجری مصوبات آن ها هستند.
در واقع مهم نیست عضو fatf باشند یا خیر، داوطلب تعامل باشند یا خیر، راضی به همکاری باشند یا خیر، در هر صورت اعضای اصلی در موردشان نظر می دهند و وضعیت شان را تعیین می کند. حتی این نهاد در نهمین بند توصیه هایش این را تاکید میکند که نباید قوانین داخلی کشورها مانع اجرای سرفصل توصیهها شود... یعنی قانون داخلی و هیچ نهاد حکومتی حق ندارد سر راه تصمیمات fatf بایستد. یعنی اگر زمانی ایران به عضویت fatf در آمد موظف است که مصوبات این نهاد که شامل اعضایی مثل اسرائیل، امریکا و عربستان هست، اجرا کند. وقتی به اهداف این نهاد نگاه میکنیم با سه مأموریت رو به رو می شویم: مقابله با پولشویی، مبارزه با تامین مالی تروریسم، مبارزه با تامین مالی اشاعه سلاحهای کشتار جمعی
حال بیایید کشور ایران را فرض کنیم که به عضویت fatf درآمده است. اگر نهاد fatf روزی سپاه پاسداران را جزو گروههای تروریستی قلمداد کند تکلیف چیست؟ ما موظف می شویم که با این نهاد همکاری کرده و سپاه پاسداران را منحل نماییم. حال بیایید چند مورد از توصیه های fatf را مرور کنیم.
در بند هفتم توصیه نامه هایش می گوید کشورها باید اشخاص و نهادهای درگیر در امر اشاعه سلاحهای کشتار جمعی را تحریم کنند و باز هم تاکید میکند که قطعنامه های شورای امنیت اشخاص و نهادهای تحریمی را مشخص میکند. مثلا بنا به قطع نامه ۲۲۳۱، ۲۳ فرد و ۶۴ نهاد ایرانی تحریم می شوند و عمل به این قطعنامه طبق توصیه fatf یعنی تحریم خودمان به دست خودمان. یا دربند سی و هفتم میخوانیم اگر fatf شهروند کشوری را متهم و نه مجرم، تشخیص دهد آن کشور موظف است در بالاترین سطح کیفیت همکاری کند ولو اینکه این همکاری صراحتاً خلاف قوانین قضایی و کیفری اش باشد.
مثلا اگر آمریکا بخواهد یکی از دانشمندان ما را در اختیار داشته باشد میتواند از نفوذش در fatf استفاده کرده و مطابق همین بند ایران را ملزم به همکاری قضایی کند. حتی در بند ۳۹ هم فراتر رفته و اضافه میکند که کشورها باید به صورت سازنده و به نحو موثری درخواستهای استرداد مرتبط با پولشویی و تامین مالی تروریسم را بدون هیچ تأخیر غیرموجه اجابت کنند.
فرض کنید کشوری مثل کره جنوبی در پی توقیف کشتی اش در آب های خلیج فارس، یک شخصیت سیاسی و نظامی ایران را به عنوان مجرم معرفی کند و درخواست توقیف اموال و استرداد او را داشته باشد مطابق این توصیه، ایران باید به سرعت و به نحو موثر به این امر تن دهد. البته این ها بر خلاف اسمی که دارند، توصیه نیستند. بلکه استانداردهایی ساختگی هستند که fatf معتقد است همه موظف اند که رعایتش کنند و بر همین اساس کشور ها را ارزیابی میکنند و خالی از لطف نیست که این را هم بگویم، اگر چه عمل به این توصیه ها لازم است اما کافی نیست.
این نهاد علاوه بر ارزیابی توصیه هایش، خروجی نهایی کشور ها را هم در نظر میگیرد و اعلام میکند که کدام کشور ها توانسته اند، رضایت قلبی fatf را به دست آورند. به بیان دیگر، ممکن است کشوری تمام این توصیه ها را انجام بدهد، با این حال fatf تشخیص بدهد خروجی این عملکرد رضایت بخش نیست و کشور مورد نظر همچنان برای کشور های دیگر دارای ریسک همکاری است. پیوستن به fatf مستلزم شفافیت مسائل اقتصادی است.
هرچقدر که شفاف تر شدن روابط اقتصادی برای مردم و متخصصان داخلی لازم است همانقدر شفاف کردن اطلاعات خرد و کلان اقتصادی برای بیگانگان مضر است. شفافیتی که آن ها را بر صحنه اقتصادی ما مسلط میکند و در واقع برای بیگانگان فرصتی است تا تحریم ها را هوشمندانه تر، هدفمند تر و با تمرکز تر به نقاط حساس اعمال کنند. یعنی دشمنان بتوانند با شناسایی ذینفع نهایی معامله های اقتصادی، راههای دور زدن تحریمها را بسته و اقتصاد کشور را بیش از پیش فلج کنند.
با این حساب پذیرش fatf نه تنها منجر به گشایش اقتصادی نمی شود بلکه شرایط اقتصادی را وخیم تر هم خواهد کرد و این دقیقاً خلاف تصویری که حامیان افایتیاف ترسیم میکنند. در مقابل این حجم از ضرر هایی که برای کشور ما محتمل خواهد بود، دولتمردان تنها یک دلیل برای پافشاری های خود دارند. آن هم پیوستن به fatf تنها برای گرفتن بهانه از آمریکا...! آیا با پیوستن به این نهاد و انجام دادن مصوبات اش، چیزی می ماند که به آن ها نداده باشیم تا آمریکا بهانه اش را بگیرد؟
متین نعیم آبادی - دبیر واحد سیاسی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان مشهد
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.