گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ بدون شک بعد از معرفی گزینه پیشنهادی وزارت علوم و گرفتن رای اعتمای گزینه پیشنهادی از سوی مجلس مهمترین مسئله در این وزارتخانه معرفی گزینه معاونت فرهنگی و اجتماعی است؛ چرا که معاونت فرهنگی وزارت علوم به واسطه وظایف و مسئولیتهایی که در جهت دهی به فعایتهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دارد همواره مورد توجه ارکان مختلف دانشگاه اعم از اساتید و دانشجویان قرار دارد.
میتوان ادعا کرد که تا به امروز هر اتفاق و یا چالشی اعم از فرهنگی، سیاسی و اجتماعی که در سطح دانشگاهها رخ داده دستپخت سیاستها و اولویتهای معاونت فرهنگی وزارت علوم بوده چرا که این معاونت در اکثر دولتها حیات خلوت و دستاویز جریانات سیاسی و به ویژه جریانات اصلاح طلب و بعضا غیرانقلابی بوده است؛ پس در دوره کنونی که دولت سیزدهم به عنوان یک دولت انقلابی توانسته اعتماد مردم و جامعه نخبگانی کشور را به خود جلب کند این انتظار وجود دارد که فردی به عنوان معاون فرهنگی وزارت علوم انتخاب شود که بتواند فارغ از هرگونه سیاسی کاری محیط علمی دانشگاه را به بستری مناسب برای رشد و اعتلای ارکان مختلف دانشگاه اعم از اساتید و دانشجویان تبدیل کند.
با توجه به اهمیت و جایگاه معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم «خبرگزاری دانشجو» در گفتگو با محمد زادمهر دبیر کل اسبق جامعه اسلامی دانشجویان، محمد علی عرب عضو شورای مرکزی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل و حمید رضا میری دبیر انجمن ملی ادبیات دانشجویی ققنوس ضمن ارزیابی عملکرد معاونت فرهنگی این وزارتخانه در دولتهای یازدهم و دوازدهم به بررسی اولویتهای این معاونت در وزارت علوم دولت سیزدهم پرداخته که این گفتگو را در ادامه میخوانید.
دانشجو: نظر کلی شما درمورد روند و مشی وزرات علوم و خصوصا معاونت فرهنگی آن در دانشگاهها چیست؟
عرب: معاونین فرهنگی وزارت علوم در دولتهای یازدهم و دوازدهم از آقای ضیاء هاشمی گرفته تا غفاری یک روند سیاسی را در پیش گرفتند و بیشتر از اینکه بخواهند معاونت فرهنگی باشند به مقر سیاسی احزاب مختلف تبدیل شدند و البته سیاسی کاری در دوره آقای هاشمی به شدت بیشتر و نمایانتر بود، ولی آقای غفاری یک مقدار پوشیدهتر و غیر نمایانتر کارش را انجام میداد.
مسالهای که وجود دارد این است که اولویت معاونتهای فرهنگی دانشگاهها نیز با تاثیرپذیری از معاونت فرهنگی وزارت علوم در دولتهای یازدهم و دوازدهم به جای مسائل فرهنگی، مسائل سیاسی بوده به گونهای که میتوان گفت در این دوره فرهنگ آخرین موضوعی است که معاونتهای فرهنگی به آن فکر میکردند.
راه اندازی تشکلهای یک بار مصرف دولتی در دانشگاهها را میتوان یکی از نتایج سیاسی کاری در معاونت فرهنگی وزارت علوم دانست. در این دوره از بدو روی کار آمدن دولت آقای روحانی متاثر از برخی اهداف سیاسی شاهد شکل گیری تشکلهای یک بار مصرف بودیم، اما امروز بعد از گذشت هشت سال میبینیم که عموم این تشکلها منفعل و غیر فعال شده اند به گونهای که تعداد زیادی از این تشکلها به صورت یتیم در کف دانشگاهها افتاده اند و عموما هم رو به انحلال هستند.
در این دوره سیاسی کاری در معاونت فرهنگی وزارت علوم موجب شد که مسئله فرهنگ در دانشگاهها ذبح شود به گونهای که در مسائل اعتقادی وضعیت حجاب در دانشگاهها روز به روز بدتر و قرآن مهجورتر شد و مضاف بر این فعالیت کانونهای فرهنگی، هیات دانشجویی و کانونهای قرآن و عترت کاهش یافت؛ اما در عوض به کانونهای فرهنگی و هنری مانند کانون موسیقی و تئاتر که البته به وجود این کانونها نیز در سطح دانشگاه نیاز است بیشتر پرداخته شد تا جایی که میتوان گفت از این حیث عدالت آن طور که باید برقرار نشد.
در مجموع میتوان گفت دولت آقای روحانی در کنار آسیبهای اقتصادی که به کشور زد آسیب جدی نیز به فضای فرهنگی دانشگاهها وارد کرد؛ آسیبهایی که قابل چشم پوشی نیستند و ما تا سالیان سال ضربات ناشی از این ضربات را خواهیم دید.
در دولت یازدهم و دوازدهم اگر چه بارها از آزادی بیان، تحمل حزب مخالف و گفتگو دم زده شد؛ اما در سطح دانشگاهها معاونتهای فرهنگی در بحث تعامل و همکاری با تشکلهایی که از لحاظ سیاسی با آنها غیرهمسو بودند کم کاری کردند و تحمل کار کردن این تشکلها را در سطح دانشگاهها نداشتند به همین دلیل از هر نوع سنگ اندازی که از دستشان برمی آمد چه در رابطه با اختصاص بودجه و چه در رابطه با همکاریهای معنوی دریغ نکردند.
مسئله دیگری که میتوان به آن اشاره کرد برخورد گزینشی معاونتهای فرهنگی دانشگاهها در زمینههای هنری و فرهنگی بوده است؛ مثلا معاونتهای فرهنگی نهایت همکاری را برای اکران فلان فیلم که حرف حزب آنها را میزد انجام میدادند، اما در مقابل برای اکران فلان فیلم و مستند که حرف حزبی آنها را نمیزد سنگ اندازی میکردند.
در این دوره معاونتهای فرهنگی دانشگاهها حتی در زمینههای هنری هم به صورت سیاسی به فعالیتهای هنری نگاه میکردند؛ البته در برخی از دانشگاهها که تعداد آنها زیاد نیست معاونتهای فرهنگی با وجود اینکه وابسته به حزب خاصی بوده اند، اما با روشن بینی با مجموعههای غیر همسو با خود به تعامل پرداختند و دانشگاه را به درستی اداره کردند.
زادمهر: همواره نقدهایی به عملکرد معاونت فرهنگی وزارت علوم دولت یازدهم و دوازدهم وارد بوده که از جمله این نقدها و ضعفها میتوان به محدودیتهای این معاونت برای تامین منابع مالی و قانونی تشکلهای دانشجویی اشاره کرد. همچنین در این دوره مشکلات قانونی در حوزه نشریات دانشجویی و به ویژه در بخش برگزاری انتخابات نشریات بین معاونت فرهنگی وزارت علوم و دانشجویان وجود داشته است از این رو شاید نتوانیم علی رغم زحماتی که کشیده شده امتیاز خوبی به معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم در دولت یازدهم و دوازدهم بدهیم.
در این دوره به واسطه عملکرد معاونت فرهنگی وزارت علوم بخشهای مختلف دانشجویی آسیب دیده اند و این آسیبها در دوران شیوع ویروس کرونا جدیتر بوده و این در حالی است که انتظار میرفت با کار ستادی هماهنگ و منظم در وزارت علوم جلوی کم فروغ شدن فعالیتهای دانشجویی در نشریات، تشکل ها، کانونهای فرهنگی و دیگر بخشها را گرفت، اما متاسفانه آسیبها بسیار زیاد بوده و به تبع آن شاهد هستیم که بسیاری از مجموعههای دانشجویی یا تعطیل شده اند و یا فعالیت آنها کاهش یافته است.
میری: وزارت علوم از آن جنبه که متولی راهبری نظام دانشگاهی در کشور است و اینکه دانشگاه در منظومه فکری امامین انقلاب مبدأ تحولات در جامعه (مثبت و منفی) به شمار میرود، اهمیت کلان راهبردی دارد و قطعا این جایگاه راهبردی از ماهیتهای متفاوتی برخوردار است؛ ولی از این نظر که همه دستاوردهای کلان علوم مختلف در نهایت باید منجر به نزدیک شدن ما به یک جامعه و تمدن اسلامی شود، قاعدتاً ماهیت فرهنگی نقش خیلی پررنگ تری را ایفا میکن و این مبادی فرهنگی هستند که اهداف و ذات علوم رو جهت دهی میکنند.
در تفکر غربی علوم به معنی science از آنجایی که برای طمتع بیشتر انسان از زندگی مادی هدفگذاری شده و از مبادی فرهنگی بعد رنسانس شکل گرفته، لاجرم در کنار پیشرفتهای مادی بشر منجر به آسیبهای کلان در جنبههای مختلف زیستی شده است. مثلا ما میبینیم که همین علوم از آنجایی که هدفی به جز طمتع بیشتر نداره و ماحصل تفکر اصالت قدرت است، یک جایی ماجرای هیروشیما و ناکزاکی را رقم میزند و جای دیگری آزمایشهای غیر انسانی در مستعمرههای استکبار جهانی رقم میخورد و در رابطه با ویروس کرونا مدارکی در مجلس عوام هلند و دادگاههای فدرال آمریکایی ارائه شده که نشان میدهد این ویروس ماحصل آزمایشات انسانی است و این ماحصل علومی است که از مبادی فرهنگی غیر الهی گرفته شده است.
از طرفی ما در دین اسلام آیات و روایات فراوانی در مدح علم و جایگاه عالم داریم. ممکن است برخی بگویند منظور صرفا علوم دینی است در حالی که مقام معظم رهبری در دیدار دانشگاهیان در سال ۷۴ فرمودند منظور از تکریم علم در اسلام هم علم مادی و هم علم معنوی است. ما میبینیم بزرگترین دانشمندان در منطقهای که از نظر مولفههای فرهنگی و علمی مانند عربستان در زمان جاهلیت عقب افتاده بود، پس از اسلام ظهور میکنند و اتفاقا به واسطه کرسیهای علمی آن روز که توسط دانشمندان اسلامی برگزار میشد، علوم به چهارگوشه دنیا انتقال مییافت. منتهی مبادی این علوم، الهیات است. آنهم نه الهیات تحریف شده؛ بلکه الهیاتی که از آخرین و کاملترین دین خدا سرچشمه میگیرد. ما حصل این علوم رشد و تعالی است. از این حیث وزارت علوم باید مجموعههای آموزش عالی کشور از جمله دانشگاهها را طوری راهبری کند که تولید علم متناسب با نیازهای روز کشور شود منتهی از طریق مبادی اسلامی. از این جهت معاونت فرهنگی این وزارت خانه به عنوان مغز متفکر محتوایی در سیاست گذاری و راهبری این منظور نقش جدی دارد.
دانشجو: اولویتهای معاونت فرهنگی وزارت علوم در دوره جدید چه چیزهایی باید باشد؟
عرب: به نظر بنده مهمترین اولویتهای معاونت فرهنگی وزارت علوم در سه بخش شامل بازسازی مولفههای مذهبی، بازسازی فضای اجتماعی سیاسی و فرهنگی تشکلهای دانشجویی و به خط کردن دانشگاهها در جهت فرهنگ قابل تقسیم بندی است.
معاون فرهنگی وزارت علوم باید در راستای بازسازی مولفههای مذهبی به بازسازی مولفههایی همچون حجاب، نماز، قرآن و عترت و هیات مذهبی بپردازد، چون از این حیث فضای دانشگاه ضربات متعددی خورده است. مضاف بر شوراهای فرهنگی و حجاب و عفاف باید در این دوره به طور مستمر برگزار شوند و خروجی مشخصی داشته باشند و از طرفی موانع اختصاص بودجه به برنامههای فرهنگی و اعتقادی البته به صورت عادلانه رفع شوند تا دانشجویان بتوانند بدون دغدغه بروکراسیهای اداری و مسائل مالی در حوزههای فرهنگی و اعتقادی به فعالیت بپردازند.
همانطور که اشاره شد اولویت دوم معاونت فرهنگی وزارت علوم باید احیاء و بازسازی فضای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی تشکلهای دانشجویی باشد. واقعیت این است که در هشت سال اخیر تشکلهای دانشجویی زیادی به دلیل قرار گرفتن در مضیقه مالی از سوی دانشگاه ضربات جدی خورده اند و به تبع آن فضای سیاسی دانشگاه رو به افول رفته است. با این وجود ضرورت دارد تا با احیاء و بازسازی فضای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی تشکلهای دانشجویی به سمت کمرنگتر شدن رخوت سیاسی موجود در دانشگاهها پیش برویم. به هر روی تشکلهای دانشجویی و دانشجویان مطالبه گر باید فعالیت داشته باشند تا جامعه پویا باشد.
دانشگاه علاوه بر دانشجویان متشکل از دو قشر اساتید و کارمندان است. از این رو اساتید و کارمندان باید بتوانند با هدفمندسازی و با هدایت وزارت علوم و هیات رئیسه دانشگاهها به سمت کمک به فضای فرهنگی دانشگاهها بروند تا بتوانند نقش خود را در مسائل فرهنگی که نقش مهمی نیز به شمار میرود ایفاء کنند. معتقدم تا وقتی که اساتید دانشگاهها در موضوعاتی نظیر عفاف و حجاب ورود پیدا نکنند و در جهت ارائه مشاوره و اقناع فکری گام برندارند نه دانشجویان و نه کارمندان نمیتوانند به صورت درست به حل این مسائل بپردازند. به هر روی با توجه به اثرگذاری اساتید و کارمندان بر روی دانشجویان وزارت علوم و معاونت فرهنگی این وزارتخانه باید برنامه جامعی را برای استفاده از ظرفیت این دو قشر در سطح دانشگاه تهیه کنند.
زادمهر: با توجه به اینکه به نظر میرسد سال تحصیلی پیش رو نیز به صورت غیرحضوری برگزار شود معاونت فرهنگی وزارت علوم در دولت سیزدهم باید تلاش کند تا با پیش بینی حمایتهای مورد نیاز از مجموعههای دانشجویی آسیبها و خلاءهای موجود در این معاونت را جبران کند. معتقدم به دلیل شیوع ویروس کرونا و کاهش فعالیتهای فرهنگی دانشجویان در دو سال اخیر حمایتهایی که قرار است از مجموعههای دانشجویی صورت بگیرد باید منجر به افزایش فعالیت دانشجویان در بخشهای مختلف شود. چون اندک فعالیتهایی که هم اکنون برگزار میشوند شاید نتوانند نیازهای دانشجویی به ویژه در سطح تحصیلات تکمیلی و یا در دانشگاههای با ماموریتهای خاص که فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی جزئی از فرآیند تربیتی آنهاست را جبران کنند.
در این دوره باید با یک برنامه ریزی دقیق و منسجم فعالیتهایی که توسط دانشجویان انجام میشوند مورد حمایت قرار بگیرند، چون بنا نیست که معاونت فرهنگی خود به تنهایی برای برگزاری فعالیتهای فرهنگی وارد میدان شود پس این معاونت باید با استفاده از طرحهای حمایتی به گونهای عمل کند که مجموعههای دانشجویی خود بتوانند وارد میدان شوند و فعالیتهای دانشجویی را سامان ببخشند.
میری: واقعیت این است که اگر چه بعد از انقلاب اسلامی بر سر در دانشگاهها عنوان اسلامی زده شد؛ اما علوم از طریق همان نگرشی تدریس میشود که قبل از انقلاب هم میشد. یعنی تفاوتی مبنایی و معنی دار در تولید علوم از طریق مبادی دینی متناسب با نیازهای روز کشور صورت نگرفت و ماحصل آن هزارویک مشکل عدیده است که امروز در کشور درگیر آن هستیم. نظام بانکداری، نظام سلامت، نظام آموزش و پرورش، نظام اقتصادی، نظام قضایی و نظام فرهنگی هیچ کدام متاسفانه زیر ساخت و شاکلهای متقن براساس گفتمان اسلامی ندارد و تنها عناوین اسلامی را یدک میکشد. این در حالی است که باید در مجامع عالی علمی ما از جمله دانشگاهها به نظریه پردازی و تولید علم مبتنی بر مبادی دینی برای تدوین نظام نامههای عملکردی حکومت اسلامی کار میشد.
به نظر میرسد معاونت فرهنگی جدید وزارت علوم باید نگاهی نو و اصلاحی به ساختارها و زیرساختهای کلان تولید علم در مراکز آموزش عالی داشته باشد و اولویت اصلی اش را بر اسلامی سازی واقعی دانشگاهها قرار دهد.
دانشجو: آیا وزیر جدید علوم جدید توانایی این را دارد که متناسب با اولویتهای این وزارت خانه خصوصا در بخش فرهنگی، دانشگاهها را متحول کند؟
عرب: وزیر علوم به جهت علمی و دانشگاهی دارای رتبههای بالایی در سطح ملی و جهانی است و پرونده مدیریتی اش در دانشگاه بوعلی سینای همدان نیز نشان میدهد که او اهتمام جدی در حوزه افزایش سطح علمی دانشگاه به ویژه در حوزه علوم پایه داشته و این نویدبخش این است که در این دوره سطح علمی دانشگاههای کشورمان که روند رشد علمی آنها طی سالهای اخیر کم شده احیاء شود و به گونهای ما بتوانم شاهد رشد علمی دانشگاهها به ویژه در فضای مغفول مانده علوم پایه باشیم؛ اما در حوزه فرهنگی وزارت علوم باید دید که آقای زلفی گل چگونه عمل خواهد کرد، چون کارنامه شفافی از او در حوزه فرهنگی و سیاسی وجود ندارد؛ پس باید صبر کنیم و ببینیم که برنامهها و انتصابهای او در حوزه فرهنگی وزارت علوم به چه صورت پیش میررود تا بتوانیم در این مورد هم قضاوت کنیم.
زادمهر: وزیر علوم از سوی رئیس جمهور معرفی و مجلس هم پس از بررسیهای مختلف در کمیسیونهای تخصصی و صحن علنی به او رای اعتماد داده است با این وجود ما نیز باید این انتخاب را به فال نیک بگیریم و امیدوار باشیم که وزیر علوم فردی را به عنوان معاون فرهنگی این وزارتخانه انتخاب کند که تحول آفرین باشد.
به هر روی انتخاب معاون فرهنگی تحول آفرین یک بحث است و حمایت وزیر علوم از این فرد نیز بحث دیگری است، چون اگر بنا باشد یک فرد تحول آفرین معاون فرهنگی وزیر علوم شود، ولی وزیر علوم خود به این دست از فعالیتها اعتقادی نداشته باشد قاعدتا اگر آن فرد هم از توانایی بالایی برخوردار باشد بدون حمایتهای مالی و دیگر جنبهها راه به جایی نخواهد برد؛ پس وزیر علوم و معاون فرهنگی این وزارتخانه در موازات هم قرار دارند و باید با هم سیاستها را پیش ببرند.
میری: آقای زلفی گل سوابق علمی و اجرایی پرباری در عرصه علمی و دانشگاهی دارد؛ اما نکتهای که میتواند مهم و البته کمی نگران کننده باشد اینست که او ماحصل تربیتی همین نظام آموزشی است و باید دید که آیا نگاهش مبتنی بر تولید علم متناسب با اقتضائات روز جامعه اسلامی از طریق مبادی اسلامی است یا اینکه ما صرفا با تغییری در سلیقه شیوه مدیریتی و نه ساختاری مواجه هستیم.