گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو: از زمان آغاز تبادل اسرا میان مقاومت فلسطین و رژیم صهیونیستی در جریان نبرد "طوفان الاقصی" و پس از اعلام آتشبس، تصاویر و صحنههای منتشرشده از این فرآیند، نمادی از اقتدار و انسجام گروههای مقاومت، بهویژه کتائب القسام و سرایا القدس بوده است. این تبادلات ثابت کرد که خشونت اسرائیل و حمایت گسترده نظامی آمریکا نتوانستهاند روحیه و توان مقاومت را تضعیف کنند، بلکه برعکس، باعث مشروعیت و قدرت بیشتر گروههای مقاومت شدهاند.
با اجرای دومین و سومین تبادل اسرا در چارچوب مرحله نخست آتشبس، شکافهای عمیقی در داخل اسرائیل آشکار شد. این روند خشم و سردرگمی مقامات سیاسی و نظامی اسرائیل را برانگیخت، بهویژه برای بنیامین نتانیاهو که اکنون با بحران اعتماد عمومی مواجه شده است.
افکار عمومی اسرائیل، این تبادلات را نشانهای از ضعف نظامی و سیاسی دولت نتانیاهو تلقی کرده و باعث افزایش اعتراضات داخلی شده است. بهویژه اینکه رسانهها و تحلیلگران اسرائیلی بهصراحت اعلام کردهاند که این تبادلات، شکست اسرائیل را در مقابل مقاومت فلسطین تثبیت کرده است.
درحالیکه رسانههای اسرائیلی و همپیمانان غربی آن تلاش داشتند ویرانیهای غزه را بهعنوان پیروزی نظامی اسرائیل جلوه دهند، اما تصاویر منتشرشده از تبادل اسرا روایت دیگری را تثبیت کرد. این تصاویر نشان داد که:
✅ مقاومت فلسطین ابتکار عمل را در دست دارد و میتواند شرایط خود را به اسرائیل تحمیل کند.
✅ افکار عمومی اسرائیل، دولت خود را شکستخورده میداند. نظرسنجیهای داخلی اسرائیل نیز این موضوع را تأیید میکنند.
بهعنوان نمونه، روزنامه هاآرتص در نظرسنجیای پرسید:
🔹 "تا چه حد اسرائیل به اهداف خود در جنگ برای بازگرداندن فلسطینیها به شمال غزه دست یافته است؟"
این آمار بهوضوح نارضایتی گسترده مردم اسرائیل را نشان میدهد و مشروعیت دولت نتانیاهو را بیشازپیش زیر سؤال برده است.
مقاومت فلسطین از تبادل اسرا نهتنها بهعنوان یک پیروزی تاکتیکی، بلکه بهعنوان یک استراتژی بلندمدت برای تثبیت اقتدار خود در برابر اسرائیل استفاده کرده است. این تبادلات چند واقعیت مهم را آشکار ساخت:
مقاومت فلسطین توانست در ازای تنها چند سرباز اسرائیلی، صدها اسیر فلسطینی، ازجمله محکومان به حبس ابد و افرادی که اسرائیل آنها را "دستآلوده به خون" میداند، آزاد کند. این در حالی است که یکی از اهداف اصلی حمله اسرائیل به غزه، آزادی این اسرا بدون قید و شرط بود، اما درنهایت، این اسرائیل بود که مجبور شد در برابر شروط مقاومت تسلیم شود.
رزمندگان مقاومت عمداً اسرای اسرائیلی را در میان ویرانهها و نزدیکی خانه شهید "یحیی سنوار" تحویل دادند تا شکست کامل اسرائیل را بهصورت نمادین نمایش دهند. همچنین، تحویل اسرا در شمال غزه، برخلاف برآوردهای نظامی رژیم صهیونیستی، نشان داد که مقاومت همچنان در این منطقه حضور دارد.
این تضاد، شکاف اجتماعی و بحران روحی را در جامعه اسرائیل تشدید کرد.
تبادل اسرا، تشدید اختلافات درون اسرائیل را نیز به همراه داشت. بسیاری از صهیونیستها معتقدند که این توافقات، اسرائیل را ضعیفتر کرده و مشوق گروگانگیریهای بیشتر توسط مقاومت است. این موضوع، دولت نتانیاهو را در میان موجی از انتقادات داخلی، حتی از سوی همپیمانان خودش، قرار داده است.
این تبادلات نشان داد که:
✅ "بازگرداندن اسرای فلسطینی، تنها از طریق اسیر گرفتن سربازان اسرائیلی ممکن است" و نه از طریق حملات نظامی.
✅ این حقیقت، اصل بازدارندگی اسرائیل را که بر "قدرت نظامی مطلق" استوار بود، بهشدت زیر سؤال برده است.
تبادل اسرا، نهتنها پیروزی تاکتیکی مقاومت فلسطین، بلکه نشانهای از بحران استراتژیک اسرائیل بود. این روند باعث شد که:
این تحولات نشان میدهد که اسرائیل دیگر "قدرت شکستناپذیر" منطقه نیست و مقاومت فلسطین با هوشمندی توانسته ابتکار عمل را در میدان نبرد و در عرصه دیپلماسی در دست بگیرد.