گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»؛ حکومت دینی نمیتوانند در برنامه ریزی برای موضوعات اجتماعى، اقتصادى و خانوادگی نسبت به اولویتهای دینی بیتفاوت باشد. اگرچه احراز نظریه قاطع دینی درباره کنترل جمعیت، به عنوان یک پدیده اجتماعى، چندان راحت نیست؛ اما آگاهی دولتمردان از آنچه در متون مربوطه آمده، یک ضرورت است. در ابتدا باید اظهار داشت که مسلمان از افراط و تفریط در هر کاری از جمله جمعیت وتکثر نفوس منع شدهاند.
خداوند در قرآن در سوره بقره آیه 143 میفرمایند: « و بدین گونه شما را امتى میانه قرار دادیم تا بر مردم گواه باشید و پیامبر بر شما گواه باشد و قبلهاى را که [چندى] بر آن بودى مقرر نکردیم جز براى آنکه کسى را که از پیامبر پیروى مىکند از آن کس که از عقیده خود برمىگردد بازشناسیم هر چند [این کار] جز بر کسانى که خدا هدایت[شان] کرده سخت گران بود و خدا بر آن نبود که ایمان شما را ضایع گرداند زیرا خدا [نسبت] به مردم دلسوز و مهربان است. نیز در سوره الشعراء میفرمایند: (از فرمان افراط گران پیروی نکنید). لذا ما در هیچ زمینه بخصوص مسئله مهم جمعیت نباید دچار افراط و تفریط شویم. از مجموع آیات و روایات که در دین مبین اسلام آمده است می توان چنین استباط نمود که اسلام طرفدار جمعیت مطلوب و متناسب ( چه از نظر کمیت و چه از نظر کیفیت) است:
در قرآن آیات زیادی وجود دارد که موضوعات مهم جمعیتی از جمله ازداج و خانواده، کمیت، کیفیت، سلامت مادر و کودک، رفع نابرابری جنسی بین فرزندان طرح شده که هر کدام به نوعی با مسئله جمعیت نفیاً و اثباتاً مرتبط هستند.
نظر اسلام در مورد ازدواج و تشکیل خانواده
اولین مسئله، ازدواج است. در آیات قرآنی و روایات، تشویق فراوانی به ازدواج و خروج از تجرد شده است. بدیهی است که یکی از نتایج ازدواج در اغلب موارد تولد و احیاناً تکثیر نسل است. در برخی روایات توصیه به ازدواج به هدف تکثیر نسل، صورت گرفته است. برخی از مصادیق آیات شریفه در این زمینه به شرح ذیل است، خداوند در آیه 11سوره مبارکه شورا میفرمایند:
فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا یَذْرَؤُکُمْ فِیهِ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَهُوَ السَّمِیعُ البَصِیرُ
خداوند آفریننده ی آسمانها و زمین است و از همنوعان شما، همسرانی برای شما خلق فرموده و نیز از چهارپایان جفت هایی آفرید تا نسل مخلوقات ادامه یابد. برای خداوند جفت و مثل و مانندی وجود ندارد. ذات اقدسش یگانه و بی همتاست و اوست آن شنوای بینا.
اسلام و کمیت جمعیت
آیات و روایاتی وجود دارد که فزونی جمعیت مسلمانان را یک معیار مهم هم در دنیا و هم در آخرت قرار داده است. فرزندان در دنیا زینت، مایهی استعانت، امداد، قدرت و مایه غلبه مومنان و در آخرت مایهی مباهات پیامبر اسلام(ص) معرفی شدهاند. برخی محققان از مجموع این روایات اصل اولی را استحباب تکثیر نسل دانستهاند.
به طور مثال در سوره اسراء می خوانیم :
ثُمَّ رَدَدْنَا لَکُمُ الْکَرَّةَ عَلَیْهِمْ وَأَمْدَدْنَاکُم بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَجَعَلْنَاکُمْ أَکْثَرَ نَفِیرًا
آن گاه شما را بر آنان غلبه می دهیم و با اموال و پسران (فرزندان) به شما مدد می رسانیم و افرادتان را بیشتر (از آنان) می گردانیم.
حمایت از فرزند و فرزند دار شدن در اسلام
در روایات متعددی فرزندکشی، امتناع از فرزنددار شدن به دلیل ترس از فقر مورد نکوهش قرار گرفته است.
خداوند در آیه 151سوره مبارکه انعام میفزمایند:
قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ ۖ أَلَّا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئًا ۖ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا ۖ وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَکُم مِّنْ إِمْلَاقٍ ۖ نَّحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَإِیَّاهُمْ ۖ وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ ۖ وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّـهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ۚ ذَٰلِکُمْ وَصَّاکُم بِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ
"فرزندانتان را از بیم فقر و تنگدستی نکشید که ما شما و آنها را رزق و روزی می دهیم"
نمونه دیگری از نکوهش امنتاع از فرزنددار شدن و کشتن فرزندان بله دلیل فقرآیه 31 سوره مبارکه اسراء است:
وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلَاقٍ ۖ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِیَّاکُمْ ۚ إِنَّ قَتْلَهُمْ کَانَ خِطْئًا کَبِیرًا "فرزندانتان را از بیم فقر و ناداری نکشید ، رزق و روزی آنها و خود شما هم به عهده ی ماست. کشتن آنها به واقع گناهی است بزرگ.
نظر اسلام در مورد ترجیح جنسی
زمانی که دین مبین اسلام در سرزمین عربستان ظهور کرد که زن در جامعهی آن روزگار عرب دارای ارزشی نبود و در مقام پایینتری نسبت به مرد قرار داشت. از این رو آنان دختران نوزاد خود را پس از به دنیا آمدن زنده بگور میکردند، تا ننگ دختر داشتن را از خود بزدایند. برای همین هم هست که قرآن فرق گذاشتن بین فرزندان دختر وپسر را به شدت نهی نموده است. بسیاری از آیات قرآن کریم در مورد نکوهش ترجیح جنسی است.
مثلاً درآیه 9 سوره مبارکه تکویر ضمن اشاره به این موضوع این پرسش مطرح شده است: "به کدام گناه کشته شده است؟" بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ( اشاره به کشتن فرزندان)
شاید به خاطر همین رسم و رسوم باشد که در کتاب مقدس مسلمانان، آیات و فرامین بسیاری در خصوص ارزش و برابری زنان و مردان در جامعه آمده است و مسلمانان از زنده بگور کردن دختران نهی شدهاند. در آیات 58-59 سوره نحل چنین ذکر شده است:
وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالأُنثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ کَظِیمٌ ﴿58﴾ یَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِن سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَیُمْسِکُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرَابِ أَلاَ سَاء مَا یَحْکُمُونَ
و هرگاه به یکی از آنها تولد فرزند دختر را خبر دهند چهره اش از شدت خشم سیاه میشود ولی از ابراز غم درونی و خشم خویش خودداری میکند.او، بواسطه ی خبر تولد فرزند دختر و احساس ننگ از خانواده خود کناره میگیرد، از دیار خود متواری میشود و در تردید است که آیا نوزاد خود را با تحمل خودداری نگه دارد یا زنده بگور کند؟ این داوری نادرست است که بین دختر و پسر تبعیض قائل میشوند.
اسلام و کیفیت جمعیت
در برخی از آیات مبارکه قرآن کریم بر کیفیت فرزندان و نحوه پرورش آنها که در نهایت تشکیل دهنده امت اسلام هستند، تأکیدات اساسی شده است:
مثلاً در آیه 33 سوره نور آمده است:
وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یَجِدُونَ نِکَاحًا حَتَّى یُغْنِیَهُمْ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ و...
کسانی که در فقر به سر میبرند باید عفت ورزند تا خداوند امکانات ازدواج را برای آنها فراهم کند. این آیه تلویحاً فقر را عاملی برای خودداری از ازدواج که دارای بار مالی فراوان است معرفی کرده است. بخشی از این مسئولیت مالی متوجه مردان به عنوان سرپرستان اقتصادى زن و فرزندان است.
خداوند در آیه 233 از سوره "بقره" میفرمایند:
وَالْوَالِدَاتُ یُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کَامِلَیْنِ ۖ لِمَنْ أَرَادَ أَن یُتِمَّ الرَّضَاعَةَ ۚ وَعَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَکِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ ۚ لَا تُکَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا ۚ لَا تُضَارَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلَا مَوْلُودٌ لَّهُ بِوَلَدِهِ ۚ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَٰلِکَ ۗ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالًا عَن تَرَاضٍ مِّنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْهِمَا ۗ وَإِنْ أَرَدتُّمْ أَن تَسْتَرْضِعُوا أَوْلَادَکُمْ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إِذَا سَلَّمْتُم مَّا آتَیْتُم بِالْمَعْرُوفِ ۗ وَاتَّقُوا اللَّـهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ
مادران دو سال تمام فرزندان خود را شیر بدهند و این برای کسی است که بخواهد شیر دادن را تمام کند. خوراک و پوشاک زنان شیرده به وجه پسندیده بر عهده مردی است که بچه برایش به دنیا آمده است. بر هیچکس تکلیفی بیش از توانائی او نمیشود، نه هیچ مادری بهخاطر فرزندش زیان ببیند و نه هیچ پدری بهخاطر فرزندش.
در سوره احقاف آیه 15 نیز میفرمایند:
وَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهًا وَوَضَعَتْهُ کُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَعَلَى وَالِدَیَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِی فِی ذُرِّیَّتِی إِنِّی تُبْتُ إِلَیْکَ وَإِنِّی مِنَ الْمُسْلِمِینَ
و انسان را [نسبت] به پدر و مادرش به احسان سفارش کردیم مادرش با تحمل رنج به او باردار شد و با تحمل رنج او را به دنیا آورد و باربرداشتن و از شیرگرفتن او سى ماه است تا آنگاه که به رشد کامل خود برسد و به چهل سال برسد مىگوید پروردگارا بر دلم بیفکن تا نعمتى را که به من و به پدر و مادرم ارزانى داشتهاى سپاس گویم و کار شایستهاى انجام دهم که آن را خوش دارى و فرزندانم را برایم شایسته گردان در حقیقت من به درگاه تو توبه آوردم و من از فرمانپذیرانم.
اگرچه در مقابل، روایاتی هم وجود دارد که به صراحت بیان میکند ترس از رسیدن رزق و روزی نباید مانع از ازدواج و فرزندآوری شود. زیرا خداوند روزی همگان را ضمانت کرده است.
پس براساس آنچه که گفته شد، میتوان گفت دیدگاه اسلام هم به کیفیت و هم به کمیت آن توجه نموده است. در یک جامعه اسلامی این دو باید به توازنی برسند که شایسته یک جامعه مسلمان است. بدین لحاظ ما معتقد هستیم که دین مبین اسلام با جمعیت مطلوب موافق است. این مطلوبیت جمعیتی هم در بعد کیفی است و هم در بعد کمی.