به گزارش «خبرگزاری دانشجو»؛ زمانی سپهبد رزم آرا با گستاخی به مردم گفت شماها که نمیتوانید یک کارخانه سیمان را اداره کنید و لولهنگ (آفتابه) بسازید، میخواهید صنعت نفت به این عظمت را ملی کنید؟ و امروز همان مردم صنعت نفت را ملی کردند، انقلاب کردند، هشت سال با دست خالی از آن دفاع کردند، کارخانه ساخته اند، سد، سیلو سیم خاردار ساخته اند، نمونههای شبیه سازی شده تولید و به انرژی هسته ای دست پیدا کرده اند و اراده راسخ آنان توانست فضای لایتناهی را هم به تسخیر خود در آورد.
متاسفانه عده ای قبل از انقلاب تا حال مدام حرفهای دشمنان انقلاب را تکرار میکنند و میگویند ما نمیتوانیم و این روحیه نتوانستن را به جامعه نیز انتقال میدهند و کار به جایی میرسد که مردم نیز گاهی باور میکنند که واقعاً نمیتوانیم.
در زمان هشت سال دفاع مقدس هر پیروزی که بدست میآمد نور امید در دل مردم روشنتر میشد و نیروهای تازه نفس و نخبگان جدیدی راهی خدمت به میهن میشدند و در زمانی که جمهوری اسلامی ایران در جایگاه اقتدار قرار داشت عده ای مانند همان سپهبد رزم آرا گفتند ما نمیتوانیم و جام زهر را به امام نوشاندند.
و امروز فریاد ما نمیتوانیم از لبهای دولت مردانی بیرون میآید که شعار خود را تدبیر و امید گذاشته اند. اکبر ترکان یکی از دولتمردان دولت تدبیر و امید گفت «بگذارید با خود رو راست باشیم ما به جز پخت آبگوشت بزباش و قورمه سبزی در هیچ تکنولوژی صنعتی نسبت به جهان برتری نداریم».
تعلیق فعالیتهای هسته ای کشور و انحلال تیم دانشمندان هسته ای توسط دولت تدبیر و امید نیز حاصل همین تفکر است که ما نمیتوانیم. با اینکه توانسته بودیم. با اینکه مسیر برای ما روشن و امیدوار کننده بود. با اینکه برای این راه عزیزانی را از دست داده بودیم. اما مسئولین دولت تدبیر و امید به بهانه به توافق رسیدن در مذاکرات هسته ای گفتند اگر تعلیق نکنیم ما نمی توانیم در مذاکرات به توافق برد برد برسیم.
این در حالیست که اگر به چند ماه قبل از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید برگردیم و تیتر روزنامهها و سایتها را مطالعه کنیم به خوبی به این مهم دست مییابیم که حتی لحن صحبت کردن گروه1+ 5 با لحن صحبت کردن آنان در دولت تدبیر و امید زمین تا آسمان فرق داشته است. و این نتیجه همان تفکریست که میگوید ما نمیتوانیم.
اما این نتوانستنها توسط دولتی که شعارش تدبیر و امید است گریبان سازمان فضایی را نیز گرفت. علت انحلال سازمان فضایی ایران اعلام نگرانی غربیها به بهانه موشکهای ماهواره بر و دسترسی ایران به تکنولوژی استراتژیک پرتاپ ماهواره و ورود به باشگاه اختصاصی فضایی در مذاکرات بوده است و این خروجی همان تفکریست که میگوید ما نمیتوانیم.
تبعات بعدی انحلال سازمان فضایی کشور بی شک برای آینده علمی و پژوهشی، سیاسی و نظامی ایران تأثیر نگران کننده و جبران ناپذیری را به همراه خواهد داشت و اصلیترین ضربه این اقدام، تزریق روحیه یاس و نا امیدی در جامعه ای است که به تازگی پیوستن ایران به باشگاه فضایی را جشن گرفته بودند.
بعد از به شهادت رساندن شهدای هسته ای کشور، خیل زیادی از جوانان رشته دانشگاهی خود را تغییر دادند تا بتوانند خود را برای آینده هسته ای کشور بعد از شهدای هسته ای آماده کنند ولی متأسفانه با تعلیق فعالیتهای هسته ای و از کار انداختن سانتریفیوژها توسط دولت، آن چیزی که برای این جوانان دلسوز باقی گذاشت ناراحتی و نا امیدی از آینده علمی کشور بود و بی شک این روحیه امروز در بین دانشجویانی که در رشتههای مرتبط با هوا و فضا مشغول به تحصیل میباشند نیز دیده خواهد شد.
نباید منکر ضربه بدی که به آینده پژوهشی کشور وارد خواهد شد بشویم. کشوری که توانسته بود موجود زنده را با تمام تحریمها و سنگ اندازیها به فضا پرتاب کند بی شک در آیندهای نچندان دور میتوانست اولین فضانوردان ایرانی را به کره ماه نیز بفرستد. آرزویی که حتی آمریکاییها سالهاست آن را در سر دارند. چراکه بعد از فاش شدن بزرگترین دروغ قرن بیستم یعنی سفر فضانوردان آمریکایی به کره ماه، آمریکا در تلاش است تا آبروی فضایی از دست رفته خود را دوباره باز گرداند و اگر ایرانیها زودتر به این مهم دست پیدا میکردند دیگر آمریکا آبرویی نداشت که بخواهد آن را باز گرداند.
این اقدام دولت تبعات دیگری را نیز در بر خواهد داشت و این ابتدای راه نخواهد بود. کافیست برای روشن شدن این ماجرا نگاهی به تاریخ کشور بیندازیم. زمانی که سران کشور جام زهر را به بهانههایی نظیر تحریم و نبود بودجه و امکانات و ما نمیتوانیم به امام راحل نوشاندند تنها کمتر از 72 ساعت بعد از امضای توافقنامه 597 رژیم بعث دوباره به کشور حمله کرد و زمینهایی که طی هشت سال خون جوانان این کشور برای پس گرفتن آنها ریخته شد را از دست دادیم. بله تنها کمتر از 72 ساعت. و این در حالی بود که ما تا قبل از امضای توافقنامه نسبت به دشمن برتری داشتیم.
سئوال من از رئیس جمهور دولت تدبیر و امید اینست که آیا کلید حل مشکلات شما برای باز کردن قفلهای مردم و انقلاب و ایران میچرخد یا برای باز کردن قفلهای هجوم دشمنان به کشور؟ مگر این آیه قرآن نیست که پروردگار میفرمایند وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ ؟ پس چرا به جای نمایش دادن ایرانی مقتدر مدام چهره ای ناتوان از ایران را به دنیا نمایش میدهید؟
و ای کاش دولتمردان ما برای یک بار فیلم چ را ببینند با دیالوگ معروفش که بازیگر نقش شهید وصالی گفت: ننگ برجنازه پاسداری که توی اسلح فشنگ مونده باشه و امروز با اسلحه ای پر در برابر دشمنان سر تعظیم فرو می آوریم...
نویسنده: محمد اسماعیلی
انتشار یادداشت فعالین دانشگاهی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالان دانشگاهی است.
البته بهتره بگیم تحقیر و نا امیدی