گروه دانشگاه های کشور «خبرگزاری دانشجو»، علی صالحی؛ پنجشنبه گذشته و پس از ۱۸ ماه مذاکره و تمدید چندباره «برنامه جامع اقدام مشترک ژنو»، بیانیه مطبوعاتی ماحصل مذاکرات نوروزی توسط وزیر امور خارجه ایران و نماینده سیاسی اتحادیه اروپا قرائت شد.
این مرحله از مذاکرات هستهای در لوزان در حالی با بیانیهای برای رسیدن به توافق جامع هستهای همراه شد، که طرفین جهت رسیدن به اهداف مشترک به تفاهمی رسیدند که یک توافق نیست؛ اما زمینهای برای رسیدن به توافق در حدود سه ماه آینده را فراهم میکند.
متنی که جدای از نقاط مثبت و منفی آن یک علامت سئوال بزرگ داشت و آن هم تفاوت آن با ادعای مکتوب آمریکاییها در قالب پارامترهای برنامه جامع اقدام مشترک یا «Pjcpoa» و البته مطلب منتشر شده توسط وزارت امور خارجه ایران در قالب خلاصه پارامترهای برنامه جامع اقدام مشترک یا «برجام» است.
به هر روی اگر به نقاط مشترک این بیانیه و متون منتشر شده توجه کنیم، به نقاط مثبت و منفی و یا همان دادهها و ستاندههایی میرسیم که در پی این توافق ظاهرا دو مرحلهای، حاصل شده است.
نقاط مثبت
۱- مهمترین نکته این بیانیه تاکید بر پذیرش حقوق مسلم هستهای ایران از سوی طرفین غربی است، که روزی نه تنها با داشتن پنج سانتریفیوژ مخالف بودند، بلکه خواهان باز کردن پیچ و مهرههای صنعت هستهای ایران بودند. نکته ای که هم در متن بیانیه و هم در صحبتهای مقامات غربی و هم در تحلیل های رسانههای جهان به وضوح قابل درک است.
۲- اتفاقاتی که طی ده سال مذاکره و بویژه در دو سال اخیر رخ داد، ترسیم همترازی قدرت بازیگردانی سیاسی ایران در صحنه بین الملل در برابر ابرقدرتهای جهان بود. جایی که نیاز مبرم کشورهای غربی برای به نتیجه رسیدن مذاکراتشان با جمهوری اسلامی ایران به وضوح روشن شد.
۳- نکته دیگری که در صحبتهای رئیس جمهور آمریکا البته هر چند بر اساس حیله و ترفند بیان شد، اعتراف وی به بی تاثیر بودن تحریمها و تهدید نظامی برای متقاعد کردن ایران و البته رسیدن به توافق بر سر حقوق هسته ای کشورمان بود و این سندی بر حقانیت ملت ایران و آغاز فروریختن دیوارهای پوشالی پروژه ایران هراسی و اسلام هراسی در رسانه های زنجیره ای صهیونیستها خواهد بود.
۴- باطل شدن قطعنامههای غیرقانونی فصل هفتمی علیه ملت ایران بدون درگیری نظامی و بی سابقه بودن این موضوع در تاریخ ۷۰ ساله، خود سند دیگری بر ناعادلانه بودن ساختارهای سازمان ملل متحد است که با هدایت برخی کشورها، تبدیل به ابزاری برای تجاوز و ظلم به ظاهر مشروع مستکبرین شده است.
۵- شادی وصف ناپذیر غرب از توافق سیاسی با ایران اگرچه کمی مشکوک به نظر میرسد و با تئوریهای دینی و انقلابی ما از جمله این جمله حضرت امام (ره) که خرسندی دشمن از ما نشانه به خطا رفتن است، در تضاد میباشد؛ اما به هر شکل افتخار غرب به رسیدن توافق با یک کشور به اصطلاح «منزوی و جهان سومی و تحت تاثیر تحریمهای گزنده و فلج کننده» خود نشان از عجز و ناتوانی و بی تاثیر بودن اقدامات گذشته غرب علیه ملت ایران دارد.
۶- در این بیانیه احقاق حقوق ملت ایران تا جایی پیشرفت که علاوه بر آنچه در بالا عنوان شد، حق غنی سازی و ماهیت عمومی کاربری هسته ای کشور –با وجود همه محدودیتهای اعمال شده- و نیز حق تحقیق و توسعه با سطح سانتریفیوژهای نسل هشتم نیز برای ایران حفظ می شود.
هر چند که اوباما در سخنان خود پس از قرائت بیانیه لوزان خیلی زود موضوع نقش ایران در تروریسم و تحریم های ناشی از آن را مطرح کرد و نشان داد که حیله و خدعه دشمنان این کشور تمامی نخواهد داشت. و باید به زودی منتظر باز شدن پروندههای جدید برای ایران در موضوعات مختلف در سازمان ملل باشیم تا احیانا جای خالی تحریم های هسته ای را پر کند.
نقاط منفی
۱- مهمترین بحثی که در بیانیه لوزان دیده میشود مبهم بودن عبارت و البته تفاوتهایی است که در متن بیانیه قرائت شده با متن انتشار یافته از سوی وزارت امورخارجه ایران و البته سند منتشر شده از طرف آمریکاییها وجود دارد. مساله ای که به وضوح در توافق نامه ژنو نیز وجود داشت و ابهام و تفسیر به رای طرفهای غربی باعث شد که با وجود رعایت مفاد «برنامه جامع اقدام مشترک» از سوی ایران، با اعمال تحریم های جدید آمریکا و اتحادیه اروپا چندین مرحله نقض توافق صورت گرفته که البته راهکار مقابله ای از سوی ایران وجود نداشت و مسئولان تنها به بیان این جمله که «این اقدام با روح توافق ژنو ناسازگار است» بسنده کردند.
طبیعی است ما اظهارات وزارت خارجه ایران را مبنا قرار می دهیم؛ ولی این آمریکاییها هستند که باید تحریمها را لغو کنند و آنها تفسیر خود را از توافقات ملاک عمل قرار خواهند داد. به نظر می رسد هنوز چند روز نگذشته خدعه و نیرنگ آمریکایی ها رو شده است.
انتظار اصلی افکار عمومی در این رابطه از مسئولان وزارت خارجه شفاف سازی در متن توافق و البته تکذیب متون حاشیهای است که از سوی طرفهای غربی منتشر شده است.
۲- نکته دیگری که باید در سه ماه پیش رو بدان توجه داشت بحث تامین نیاز کشور به انرژی حاصل از فعالیتهای هسته ای است. ۱۹۰ هزار سو نیازی است که از سوی متخصصان داخلی برای سالهای آینده برآورد شده و باید در خلال مذاکرات به عنوان یک خط قرمز بدان توجه داشت و البته حضور علی اکبر صالحی در مذاکرات هسته ای میتواند متضمن تحقق این مهم و رعایت حقوق کشور در این بخش باشد.
۳- چیزی که در خلال قرائت بیانیه پایانی نشت ۹ روزه لوزان همه را تحت تاثیر قرار داده، برداشت مخاطبان از بیانیه به عنوان مرحله اول توافق و البته تائید دو مرحله ای شدن توافق دارد. نکته ای که به شدت از سوی کارشناسان داخلی صاحبنظران داخلی رد شد. اگر چه تیم مذاکره کننده تاکید دارد که این بیانیه الزام آور نبوده و توافق اصلی در مرحله نگارش است اما به هر روی سند مکتوبی که به عنوان ماحصل مذاکرات و خلاصه راهکارها در قاب دوربین رسانه ها ثبت شده به خودی خود گریز ناپذیر خواهد بود.
۴- مرحله ای نبودن اجرای توافق و محدود نشدن ایران در بازههای زمانی بلند مدت و البته عدم خروج مواد هسته ای از کشور دو نقطه ایراد دیگری است که در متن بیانیه قرائت شده و سند منتشر شده وزارت امور خارجه وجود دارد. البته عبارت خروج مواد در بیانیه لوزان تحت عنوان صدور مطرح شده و محدودیت های ۱۰ و ۱۵ ساله ای برای ایران در نظر گرفته شده است تا ثابت کند تلاشهایش برای دستیابی به بمب اتم نیست. مسئله ای که با اتفاقی نظیر اکسید شدن بیش از ۹۷۰۰ کیلوگرم از مواد غنی سازی شده تا حدودی توانمندیهای دانشمندان ایرانی و دستاوردهای حوزه هسته ای را محدود خواهد کرد.
۵- لغو همه تحریمها به عنوان جزئی از مذاکره مساله دیگری بود که علاوه بر عقلایی بودن اصل اجرای آن در برابر داده های ایران در مذاکرات، از سوی ظریف و رئیس جمهوری ایران نیز بر آن تاکید شده و لغو یکباره تحریمها در روز اول اجرای توافق را جزئی از توافق اعلام کردند؛ اما مرحلهای و مشروط بود لغو تحریمها و البته بازگشت پذیربودن تحریمها در صورت تشخیص طرفهای غربی مسئله ای است که هم جان کری و هم اوباما در سخنرانیهای خود بر آن تاکید کرده و البته در فکت شیت وزارت امور خارجه ایالات متحده نیز مطرح شده است.
۶- تغییر کاربری سایت فردو، محدود شدن تعداد سانتریفیوژهای نطنز و ابهاماتی که در تغییر ساختاری آب سنگین اراک توسط همکاران بینالمللی وجود دارد- که ظریف از آن تحت عنوان مدرن شدن و غربیها تحت عنوان تغییر کاربری یاد میکنند- به اندازه پذیرش پروتکل الحاقی و بازدیدهای آزادانه و البته نامحدود بازرسان آژانس انرژی اتمی مغایر قوانین داخلی و البته بر هم زننده توازن در توافق نیست. موضوعی که شاید با اندکی ظرافت در پرداختن به آن و البته توجه به نقش نمایندگان ملت در مجلس شورای اسلامی کمی کفه ترازوی توافق را متعادل تر خواهد کرد.
۷- مساله آخر نیز تضمین انجام تعهدات طرفین است. ضمانت تعهدات ایران اولا روشن و اجرایی بودن آن ها است و ثانیا موکول به راستی آزمایی آژانس بین المللی انرژی اتمی است. برای تعهدات طرف مقابل چه تضمینی وجود دارد و کدام داور می خواهد بر انجام آن نظارت کند؟
فقط نیمنگاهی به متن توافق لوزان به وضوح نشان میدهد امتیازاتی که ایران سخاوتمندانه تقدیم حریف کرده است، شفاف و قابل اندازهگیری است اما، آنچه حریف بر عهده گرفته است، مبهم، چندپهلو و تفسیرپذیر است.
در نهایت هم باید گفت با وجود سنگینی ترازو در بخش نقاط منفی توافق، گره زدن همه مشکلات کشور به درگیریهای دوسال اخیر در موضوع مذاکرات هستهای اشتباهی بزرگ است. اشتباهی که به همان اندازه بهرهبرداری جناحی و حزبی از این موضوع ملی را خطرناک خواهد کرد.
مسئولان و عموم مردم باید ضمن توجه به اقتدار بین المللی و توانایی بازیگردانی صحنههای سیاست خارجی باید به این باور برسند که پیشرفت کشور تنها از دریچه دیپلماسی رقم نمیخورد و در نهایت توافق برد-برد با طرفهای غربی قرار نیست همه مشکلات کشور به یکباره و دفعی حل شده و در داخل گلستان شود همانطوری که در این ده سال درگیری در موضوع هسته ای نیز در بیابان و برهوت مشکلات نبودهایم.
عمق این فاجعه را فرزندان ما درک خواهند کرد زمانی که به ما می گویند: تقصیر تو و هم سن و سال های تو بود که آینده مملکت تباه شد