گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، به نقل از نشریه تحریر، دانشگاه فرهنگیان اصفهان: در آستانهی بیست فروردین و روز ملی هستهای شاهد بیانیه مطبوعاتی بین ایران و پنج کشور به علاوهی آمریکا بودیم.
اما چرا به جای پنج+یک نوشتم پنج +آمریکا؟ شاید دلیل اصلی این نوع نوشتهام این است که ایران در طول این مذاکرات مخصوصا همین اواخر بیشترین طرف حسابش آمریکا بوده است.
شاید بزرگترین دستآورد این مذاکرات برای ایران را بتوان در دو مورد ذکرکرد. اول اینکه به همهی جهان ثابت کرد ایران کشوری منطقی است و روی گشادهای در مقابل حرف درست و حسابی نشان میدهد و مهمتر از آن قصدی برای ساخت سلاح اتمی ندارد و به فتوای رهبر خویش معتقد است. دومین دستآورد این مذاکرات به رسمیت شناختن حق هستهای ملت ایران است که دیگر غرب و آمریکا را وادار به گفتن و تایید این مطلب کرد.
نکتههایی نیز در این مذاکرات و بیانهی مطبوعاتی منتشر شد که قابل تامل است و حتی در بعضی موارد زیاد هم برای ما خوشایند نیست. همانند محدود شدن برنامهی هستهای ایران برای مدت زمانیه ده ساله و کم شدن تعداد سانتریفیوژهای ایـران و...
از همهی این ها بگذریم توجه به حاشیهها جالب تر از خود متن است .
1) جالب ترین حاشیه درست شده در این باره را شاید بتوان به تحلیلها ربط داد. هنوز چند ساعتی از انتشار بیانیه مطبوعاتی نگذشته بود که تحلیلهای افراد به سرعت در فضای مجازی پخش شد. این تحلیلها که در بیشتر آنها افراط دیده می شد دو جهت داشتند، یا سعی در نشان دادن ضعف طرف ایرانی داشتند (شاید این افراد یادشان رفته بود که افراد مذاکره کننده امین ملت ایران هستند و به جای اعتماد به حرف تیم ایرانی به استدلال آمریکایی ها اعتماد کردند بودند)، و یا اینکه بعضی از افراد این بیانیه را پایان تمام مشکلات اقتـصادی ،سـیاسی و ...میدانستند . البته هر چند درست است که بخشی از مشکلات کشور مربوط به تحریم است اما توجه به سوال های زیر خالی از لطف نیست:
* آیا همه مشکلات اقتصادی کشور به دلیل اعمال تحریمهای غیر قانونی غرب به سرکردگی آمریکا علیه ملت ایران است؟
* آیا ربط دادن مشکلات اقتصادی کشور از قبیل گرانی، بیکاری، دلال بازی، فساد و ... به تحریمها به معنی توجیه کمکاری مسئولان اقتصادی و شانه خالی کردن آنها از مسئولیت نیست؟
در اینجا اشارهای به یک نکته داشته باشیم که مذاکرات جای بده بستان است و ما نباید انتظار داشته باشیم طرف مقابل هرچه که خواستیم به ما بدهد.
2) خیلیها هم اصلا به این مذاکرات کاری نداشتند و هیچ تفسیری نمیکردند و هیچ اظهاری در این باره نداشتند و در بیان هایشان خودشان را منتظر نظر رهبری نشان میدادند. اما در جواب به این افراد باید گفت درست است که باید خط و راه را از رهبر آموخت و پایبند به ولایت فقیه بود اما یاد آوری به سخنان رهبری که با دانشجویان در ابتدای مرداد سال قبل داشتند بد نباشد که:«نسبت به اشخاص، نسبت به جریانها، نسبت به سیاستها، نسبت به دولتها، موضع داشته باشید، نظر داشته باشید. اینجور نیست که شما باید منتظر بمانید، ببینید که رهبرى دربارهى فلان شخص، یا فلان حرکت، یا فلان عمل، یا فلان سیاست چه موضعى اتخاذ میکند که بر اساس آن، شما هم موضعگیرى کنید؛ نه، اینکه کارها را قفل خواهد کرد... »
3) مطلبی که خیلی مهم است و خدا رو شکر تیم دکتر ظریف خیلی به روی آن دقت دارد، نگارش متن توافق اصلی است. ظریف خوب میداند هنوز هیچ چیز قطعی نیست و همه چیز برروی چرک نویس است. تیم مذاکره کننده باید بداند دشمن هیچگاه دست از دشمنی بر نمیدارد و در این سه ماه هم تمام تلاش خود را میکند تا امتیازهایی از ایران بگیرد و تمام تلاشش را خواهد کرد تا حتی یک سانتریفیوژ هم که شده از چرخه هسته ای ایران کم کند این تیم باید بداند دشمن هیچگاه دست از دشمنی برنمیدارد و در این سه ماه هم تمام تلاش خود را میکند تا امتیاز هایی از ایران بگیرد یا به صورت مثالی تمام تلاشش را میکند تا حتی یک سانتریفیوژ از ایران کم کند و اینجاست که باید حرف رهبر انقلاب در گوشمان باشد که:
«مذاکره کنندگان ايراني مراقب خدعه طرف مقابل باشند»