آخرین اخبار:
کد خبر:۵۲۴۳۱۲
۱۱ تشکل دانشجویی شیراز در پی انفعال دستگاه دیپلماسی:

دستاوردهای دیپلماسی اخیر چیست؟

جمعی از تشکل‌های دانشجویی شیراز با صدور بیانیه‌ای پیرامون انفعال دستگاه دیپلماسی اعلام کردند: تاسف بار است که دیگر به دلیل امار زیاد کشته شدگان و زخمی‌ها این حوادث کسی دیگر دلش برای این انسان‌ها از مرد و زن و کودک به تپش نمی‌افتد و نه شمعی روشن و نه اشکی سرازیر و نه موضعی انقلابی از دولتمردان به چشم می‌خورد.

اخبار دانشگاهی را از «کانال اخبار دانشگاهی SNN.ir» دنبال کنید

 

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، جمعی از تشکل‌های دانشجویی شیراز با صدور بیانیه‌ای پیرامون انفعال دستگاه دیپلماسی اعلام کردند: تاسف بار است که دیگر به دلیل امار زیاد کشته شدگان و زخمی‌ها این حوادث کسی دیگر دلش برای این انسان‌ها از مرد و زن و کودک به تپش نمی‌افتد و نه شمعی روشن و نه اشکی سرازیر و نه موضعی انقلابی از دولت مردان به چشم می‌خورد.

 

متن بیانیه جمعی از تشکل های دانشجویی پیرامون انفعال دستگاه دیپلماسی به شرح زیر است:

 

مدت زمان زیادیست که جنوب غربی اسیا روی ارامش را ندیده است.لبنان، عراق، یمن، بحرین، پاکستان، افغانستان، فلسطین و اخیرا هم ترکیه. به هر سو که نظاره می‌کنیم اخرین چیزی که میتوان دید ارامش است.گویا جنگ جزو لاینفک این منطق شده است. نکته جالب تر هم این است که تمامی کشورهای مذبور با تمام تفاوت‌هایش در یک چیز مشترکند و ان عامل بندبختیشان است یعنی زیاده خواهی های جبهه استکبار.

 
اما تاسف بار این است که دیگر به دلیل امار زیاد کشته شدگان و زخمی ها این حوادث کسی دیگر دلش برای این انسان ها از مرد و زن و کودک به تپش نمی افتد و نه شمعی روشن و نه اشکی سرازیر و نه موضعی انقلابی از دولت مردان به چشم میخورد.گویا انان نیز به این امر دیگر به چشم عادت می نگرند. 


از سوی دیگر توجیه و عقل معاش و بعضا سکولار و پراگماتیسم حاکم بر دولت فعلی این رویه را مقبول می داند و ان را با واژه هایی چون تنش زدایی  و هم اندیشی و گفتوگوعقلانی وغیره تیوریزه میکند که در واقع قلب حقیقت است.تنش زدایی پراگماتیسم و سکولار فعلی از سویی انفجارهای در فرانسه را محکوم می کند ولی خیل کشتگان عراق را نمیبیند. معلول ها را محکوم میکند اما  علت ها را نادیده میانگارد و به واقع  بن درختی را می برد که خود بر شاخه ان نشسته است. 

 

عراق و لبنان و سوریه مرزهای ایدوئولوژیک نظام اسلامی است و صدمه دیدن انان در واقع خالی کردن سنگر ساخته شده و تحویل دادن ان با کمال میل به دشمن است. عقل غرب گرای فعلی که جهل را  با نقاب نواندیشی و روشنفکری می اراید دیر زمانی است که در مقابل این حوادث سیاست سخنگویی ساکت منشانه را مشی خود قرار میدهد و این عملا یعنی قش کردن به سمت غربی ها. 

 

ما مدت ها در جستجوی دست اورد قابل ذکری از چنین طرز تفکری هستیم در این بازه ی زمانی گذشته شده از انقلاب اسلامی.چنین عقل گرایی چه چیز را می تواند به عنوان دست آورد خود ذکر کند؟ ایا قرار گرفتن در محور شرارت را؟ و یا برجام  را؟ و یا رشد حاصل از چنین دیپلماسی را؟ 


مقام معظم رهبری در دیدار اخیرا دانشجویان چنین می فرمایند که:


خب ما خیلی موافقیم با عقل‌گرایی. قرآن هم راجع به عقل خیلی حرف زده، اسلام راجع به عقل خیلی توصیه کرده، امام بزرگوار یکی از بزرگ‌ترین عقلای عالم بود؛ اهل عقل بود، اهل تعقّل بود، انقلاب هم انقلاب عقلائی بود با مبانی محکم؛ بنابراین ما موافقیم. منتها [باید دید] عقل چه اقتضاء میکند. این کسانی که امروز طرف‌دار گرایش به غربند، به نظر من عقلشان را باخته‌اند، تعقّل نمی کنند.

 

اینهایی که می گویند برای پیشرفت کشور باید به غرب تکیه بکنیم و به غرب پناه ببریم و با آنها رفاقتمان را تشدید بکنیم، به نظر من عاقلانه حرف نمیزنند. خب غرب به ما تجربه‌هایی داده. اوّلین کاری که عقل میکند [این است که] باید از تجربه‌ها استفاده کند.


انقلاب اسلامی تنها با تفکر انقلابی پیشرفت میکند که این ادعا نتیجه چهار دهه تجربه ی انقلابی اسلامی است. البته این امر چیزی نیست که خلق الساعه باشد بلکه این دو نگرش از ابتدای انقلاب اسلامی در کنار هم قرار داشتند که بعضا یکی بر دیگری چربیده است.


نامه شیهید مظلوم دکتر بهشتی به امام خمینی(ره)  پرده از بخشی از این ثنویت حاکم بر مدیریت اجرایی کشور بر می دارد:


«سنگینی وظیفه فرزندتان را بر آن داشت که این نامه را به حضورتان بنویسد و حقایق را به عرضتان برساند.

 

دوگانگی موجود میان مدیران کشور بیش از آن که جنبه شخصی داشته باشد، به اختلاف دو بینش مربوط می‏شود. یک بینش معتقد و ملتزم به فقاهت و اجتهاد، اجتهادی که در عین زنده بودن و پویا بودن، باید سخت ملتزم به وحی و تعهد در برابر کتاب و سنت باشد، بینش دیگر در پی اندیشه‏ها و برداشت‏های بینابین، که نه به‌کلی از وحی بریده است و نه آن‏چنان که باید و شاید در برابر آن متعهد و پای‏بند، و گفته‏ها و نوشته‏ها و کرده‏ها بر این موضوع بینابین گواه.

 

بینش اول در برابر بیگانگان و هجوم تبلیغاتی و سیاسی و اقتصادی به نظام سخت ‏به توکل بر خدا و اعتماد به نفس و تکیه بر توان اسلامی و پرهیز از گرفتار شدن در دام داوری‏ها یا دل‏سوزی‏ های بیگانگان معتقد و ملتزم. بینش دیگر، هرچند دلش همین را می‏خواهد و زبانش همین را می‏گوید و قلمش همین را می‏نویسد، اما چون همه مختصات لازم برای پیمودن این راه دشوار را ندارد، در عمل لرزان و لغزان.»

 

و در انتها خاطر نشان میشویم که «وَ تِلکَ الاَیّامُ نُداوِلُها بَینَ النّاس «وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ اْلأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصّالِحُونَ» و «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً »

 

تشکل های امضا کننده نامه: 

 

مجمع یادواره شهدای دانشجویان دانشگاه شیراز
بسیج دانشجویی دانشگاه شیراز
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی 
جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه شیراز
جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شیراز
انجمن اسلامی مستقل دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز
انجمن اسلامی مستقل دانشجویان دانشگاه صنعتی شیراز
مجمع دانشجویی آرمان دانشگاه شیراز
مجمع دانشجویی آرمان دانشگاه آزاد اسلامی شیراز
مجمع دختران مسلمان دانشگاه شیراز

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار