گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، یادداشت دانشجویی؛*چند روزی است که رسانه ها از سیلاب های شدیدی خبر میدهند که خسارت های فراوانی به زیرساخت؛ استانهای شیراز،سیستان وبلوچستان و غیره، وارد کرده است و از طرفی به دلیل وجود ریزگردها، قعطی سراسری برق در خوزستان، مشکلی به مشکلات فراوان این خطه مقاوم افزوده است.
نمی دانم چگونه میتوان خود را یک لحظه در شرایط سخت و دشوار برادران و خواهران خسارت دیدهی این استانها گذاشت، اما با قلم خود سعی میکنم انگیزه لازم برای حمایت هر چه بیشتر از هموطنانم را برای مسئولین ایجاد کنم و مصداق ابیات پر مغز فردوسی حکیم قرار بگیرم که میفرماید:
بنی ادم اعضای یکدیگر اند
که در افرینش ز یک گوهراند
چه عضوی بدرد اورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی
چند سال است که ریزگردها نفس مردم استانهای جنوب غربی کشور را تنگ کرده و راه علاجی تا به حال تدبیر نشده است. (صبر و استقامت مردم خوزستان زبانزد تاریخ است) اما نبايد این باور باعث شود که مسئولین مردم خوزستان را به دلیل مقاومتشان، با مشکلات رها کنند.جای خالی تدبیر در بسیاری از برنامه های دولت یازدهم برای حل و مدیریت بحران ها از جمله ریزگردها کاملاً مشهود است.
مسئولین بگویند در حوزه حل مشکلات ریزگردها چه اقدام و عملی کرده اند (یا اینکه بهتر بگویند، تا به حال چه شده است نه اینکه چه باید بشود!)
دولت محترم بخش عظیمی از توان خود را برای تحقق برجام صرف کرد تا به این واسطه گشایشی برای حل مشکلات کشور ایجاد شود که انصافا تلاش بسیاری شد که البته به نظر حقیر اگر این توان صرف استعداد های و ظرفیت های درونی کشور می شد ثمره ان را تا به حال حتما می دیدیم.
یادم میآید که مقام مسئولی حتی آب آشامیدنی ملت را با تحقق برجام گره زد، حالا از وی عاجزانه خواهش می کنم که بیاید و با برجام آب گلآلود مردم خوزستان را توصیه کند. نمی دانم که هر گاه سرکار خانم ابتکار را در تلویزیون می بینم، چرا چهره ایشان همچون دیپلمات ها همیشه متبسم است، اگر حقیر جای ایشان بودم در در و رنج مردم خوزستان تبسم از چهره من می ربود و غم را به جای آن می نشاند، اگر حقیقتا برای حل مشکل زیست محیطی مردم جنوب غربی کشور نمیشود کاری کرد پس حداقل برخی مسئولین ذیربط از شمال تهران به این مناطق نقل مکان کنند تا مردم جامعه اسلامی ببینند که مدیران این کشور نیز با آنها هم درد هستند.
مردم ایران گله مندند از اینکه هزینه بیت المال توسط وزارت راه و ترابری صرف خرید هواپیمایی می شود که نیامده روانه آشیانه و تعمیر میشود که می توانست از آن در جایی بهتر همچون تجهیز امکانات امدادی هزینه کرد که در مقابله با بحران های طبیعی، مسئولین و مدیران انگشت اتهام را به سوی همدیگر نگیرند.
در پایان این یادداشت از دولت تدبیر و امید به خصوص شخص رئيس جمهور محترم میخواهم که از مردم گله مند ایران اسلامی به خاطر بدقولی های فراوان دلجویی کند تا امید نا امید شده دوباره به ملت بازگردد و نگاه ها مجدداً به آینده معطوم شود.