دانشمند ایرانی برگزیده امسال جایزه مصطفی (ص) درباره پژوهش کاربردی خود در حوزه مبارزه با سرطان به کمک الکترونیک توضیح داد.
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، یک هواپیمای مسافربری امروزی بیش از ۱۰ هزار حسگر دارد تا مدام با ذخیرهسازی اطلاعات، چگونگی عملکرد هواپیما را به آگاهی خلبان برساند. اما مهمتر از آن، این حجم عظیم دادهها امکان پیشبینی مشکلات مکانیکی و فنی را فراهم میکنند که به راحتی میتوان آنها را برطرف کرد، البته به شرطی که هواپیما روی زمین باشد نه در اوج آسمان. این سیستم عملکرد فوقالعادهای دارد: سوانح هوانوردی بینهایت نادرند و احتمال کشته شدن یک مسافر در پرواز چیزی در حدود یک در ۸ میلیون است.
بدن ما نیز به سیستم اطلاعات مشابهی مجهز است که میتواند درباره هر بیماری قریبالوقوعی هشدار دهد. به هر حال، خواندن این اطلاعات حیاتی به یک دسترسی جامع به بدن انسان در سطح سلولی یا مولکولی نیاز دارد، که متاسفانه ما چنین دسترسیای نداریم. اما در مورد یک بیماری خاص چطور، کشندهترین بیماری: سرطان. این همان ایدهای است که شمسالدین مهاجرزاده، استاد مهندسی برق دانشگاه تهران، دربارهاش با محمد عبدالاحد، وقتی دانشجوی دکتری بود، صحبت کرد. محمد عبدالاحد یکی از برگزیدگان جایزه مصطفی (ص) سال ۲۰۱۹ بود که در ادامه با او به گفتگو میپردازیم.
از خود و افتخاراتتان بگویید من متولد سال ۱۳۶۱ در تهران هستم. خوشبختانه در سالهای اخیر به موفقیتهای فراوانی از جمله ثبت بیش از ۲۰ اختراع در آمریکا و انتشار بیش از ۵۰ مقاله در ژورنالهای برجسته، عمدتا در زمینه تشخیص سرطان از طریق دستگاههای نانوالکترونیکی رسیدهام.
به خاطر پژوهشها و اختراعات در زمینه فناوری تشخیص سرطان، در سال ۲۰۱۶ از سوی سازمان جهانی مالکیت فکری به عنوان برنده مدال «بهترین مخترع جوان» معرفی شدم. جایزه بهترین دانشمند جوان فرهنگستان علوم ایران را نیز دریافت کرد و از سال ۲۰۱۶، عضو هیئت علمی وابسته دانشگاه علوم پزشکی تهران هستم.
چه شد که یک گپ کوتاه دلنشین شما با مهاجرزاده، مسیرتان را تغییر داد؟ دانشجوی تازه وارد دوره دکتری مهندسی برق بودم و سروکاری با موضوع بیماری سرطان نداشتم درواقع میخواستم در زمینه فتونیک رساله دکتری خود را تنظیم کنم، اما گپ و گفت: ساده من با مهاجرزاده، استاد مهندسی برق دانشگاه تهران، ذهنیتم را به شکل چشمگیری تغییر داد.
در همین گفتگو و اندکی مطالعه متوجه شدم که علوم زیستی مرتبط با سرطان و کاربردهای الکترونیک در آن میتواند زمینه پژوهشی واقعا فوقالعادهای باشد. وقتی تصمیم گرفتم تحت نظر مهاجرزاده کار روی رساله را آغاز کنم، معلوم شد که بدون یک پشتوانه قوی در علوم زیستی، برای پیشرفت در این حوزه کار بسیار دشواری در پیش دارم. بنابرابن علاوه بر مطالعات معمول در زمینه مهندسی برق، مطالعه علوم زیستی، به طور خاص در مورد سرطان، آسیبشناسی، رفتار زیستشیمیایی سلول و همچنین ترجمه آن در حوزه الکترونیک را آغاز کردم.
در مسیری که انتخاب کردید با کمبود امکانات و محدودیتی روبه رو نبودید؟ مهاجرزاده تمام امکانات اولیه کار را فراهم کرد و حتی از یکی از استادان زیستشناسی (مهران حبیبی رضایی) خواهش کرد که به ما زیستفناوری بیاموزد. در طول این دوره که حدود ۲ سال طول کشید، در زمینه رفتار الکتریکی سلولهای سرطانی و سالم چند مقاله منتشر و چند دستگاه اختراع کردم که برخی از آنها در جهان بیسابقه بودند. پس از دریافت مدرک دکتری، دانشگاه تهران به خاطر همین دستارودهای چشمگیر، این فرصت فوقالعاده را به من داد تا پژوهشها را در یک آزمایشگاه اختصاصی دنبال کنم. در همان زمان، ستاد توسعه فناوری میکروالکترونیک معاونت علم و فناوری ریاست جمهوری نیز بودجهای به پژوهشهایم اختصاص داد.
تحت سرپرستی من، گروهی از متخصصان رشتههای گوناگون در آزمایشگاه ادوات نانو-بیو الکترونیکی، گرد هم آمدند تا دست به کار پژوهش در زمینه سیستم ها، روشها و ابزارهای تشخیصی برای سرطان شوند. وقتی کار پژوهش ما آغاز شد، بسته به نیازهایمان باید از تخصصهای مختلفی استفاده میکردیم.
درباره زمینه پژوهشیتان بیشتر توضیح دهید پژوهش من اینطور خلاصه میشود: مبارزه با سرطان با کمک الکترونیک در زمینه تشخیص، از علم تا محصول. در واقع در فصل مشترک رشتههای علمی گوناگونی کار میکنم، نقطهای کلیدی که سدشکنیهای دنیای علم اغلب در آنجا رخ میدهد.
«یافتن امضای الکترونیکی شروع سرطان»، و «چگونگی کنترل الکتریکی کارکرد سرطان برای جلوگیری از اثرهای ویرانگر آن بر بدن»، دو تا از مهمترین پرسشها در زمینه پژوهشی من هستند که پاسخ به آنها میتواند منجر به سدشکنی شود.
مهمترین عاملی که شما را در این مسیر حفظ کرد و باعث پیشرفتتان شد چه بود؟ یکی از مهمترین عوامل موثر بر مسیر حرفهای من، ارتباط مداوم با بیمارستانها و مراکز پژوهشی علوم زیستی بود. وقتی فرایند ساخت «متاس-چیپ» به پایان رسید به لطف همکارانم در دانشگاه علوم پزشکی تهران و بیمارستان محک، این شانس را داشتیم که عملکرد دستگاه را در آزمایشهای کلینیکی بررسی کنیم.
انتشار مقاله مربوط به متاس-چیپ در ژورنال معتبر Nature Communications یک چالش ۱۰ ماهه بود که پس از مکاتبات و بحثهای تخصصی مفصل میان داوران و گروههای پژوهشی در نهایت به چاپ مقاله در دسامبر سال ۲۰۱۷ منتهی شد. اما طبیعتا این پایان ماجرا نبود. با انتشار مقاله، ما فناوری را معرفی کردیم، اما ساختن محصولی که طراحی مناسبی داشته باشد و کاربردش برای کاربر آسان باشد، یک گام بزرگ دیگر بود. گامی که باعث شد با همکاری گروهی از طراحان صنعتی این وسیله را به یک محصول نهایی یکپارچه تبدیل کنیم.
دانشمند موفق جهان اسلام چه آرزویی در سر دارد؟ تلاش میکنم یک دوره مشترک فلوشیپ-پسادکتری با عنوان «جراحی انکولوژی الکتروتکنیکی» راهاندازی کنم که فصل مشترک میان رشتههای جراحی و مهندسی برق است. البته آرزوی دیگری را هم دارم که درحال حاضر اجازه دهید چیزی در موردش نگویم، محرمانه است.
کلام پایانی... پرسشهای زیادی در ذهن دارم و کسی هستم که دانشاش همواره پایینتر از چیزی است که برای پرداختن به مسالههای حلنشدهاش لازم است و میخواهم که بیشتر و بیشتر بدانم. باور دارم اگر از جهل بکاهیم و به تجربه بیفزاییم ممکن است بتوانیم به انسانها کمک کنیم تا زندگی بهتری داشته باشند.
من به یک زندگی صادقانه باور دارم، زندگیای که در آن بخواهید به انسانها، فارغ از باورهای دینیشان یا نژادشان، کمک کنید. میخواهم یک مسلمان واقعی باشم. بیرون از آزمایشگاه، وقتی سرگرم پژوهش نیستم، حتما ترجیح میدهم با خانواده وقت بگذرانم و با بچههایم بازی کنم.