گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، فرزانه جعفری: بسیج دانشجویی در تمامی ادوار خود ثابت کرده است آنچه برایش خط قرمز محسوب میشود آرمانها و اصول انقلاب اسلامی است. تفاوتی ندارد چه کسی رییس جمهور باشد، چه دولتی با چه گرایشی روی کار آمده باشد، بسیج دانشجویی خود را موظف میداند تا از تریبونی که به آن داده شده برای آرمانهای انقلاب و مطالبات مردم استفاده کند. هرچند فراز و نشیبها، توطئهها و گاهی مسائل و مشکلات درون سازمانی خواسته آن را از هدف اصلی دور کند اما همچنان میتوان ادعا کرد که بسیج دانشجویی تریبون خود را وقف مردم کرده چه زمانی که خون دادن، تکلیف بود چه امروز که شنیدن صدای مردم و بیان مشکلات و تبیین آرمانها برای نسل جدید وظیفهی اوست.
بسیج، منتقد همراه
«امروز دانشجویانی که متهم میشدند قصد توهین به رئیس جمهور را دارند، آمدهاند تا مانع از هرگونه توهین به رئیس جمهور شوند.» این جملات بخشی از سخنان نماینده بسیج دانشجویی در ویژه برنامه روز دانشجوی سال ۸۳ با حضور رئیس جمهور وقت، سید محمد خاتمی، در دانشگاه تهران است.
۱۶ آذر ماه سال ۱۳۸۳، آخرین روز دانشجویی است که محمد خاتمی در کسوت ریاست جمهوری در دانشگاه حاضر میشود و در واقع روز وداع او با دانشجویان است. از چند روز قبل زمزمههایی مبنی بر اینکه دوستان و طرفداران سابق آقای خاتمی قرار است بیایند و او را «هو» کنند در دانشگاه پیچیده است اما عدهای از دانشجویان نگران شأنیت رئیس جمهور هستند. دانشجویان بسیجی دانشگاه تهران برای جلوگیری از آشوب احتمالی تصمیم میگیرند شب را در دانشگاه سپری کنند تا صبح با حداکثر جمعیت در سالن حاضر شوند و بتوانند جو سالن را مدیریت کنند. تنها چندثانیه پس از باز شدن درب سالن شهید چمران دانشکده فنی دانشگاه تهران، تمام صندلیها پر میشوند و تیم حفاظت اجازه حضور ظرفیت بیشتر از صندلیها را نمیدهند و حوالی ساعت ۸ صبح درها را میببندند و همین اعمال محدودیت، سرآغاز دعواهایی در بیرون سالن میشود که با حضور رئیس جمهور نه تنها تمام نمیشوند، بلکه افزایش نیز پیدا میکنند و سرانجام باعث شکستن شیشههای درب سالن میگردند.
آقای خاتمی برای مدیریت هیجانات به وجود آمده میگوید: «هنوز این سالن جا دارد که دوستانی بتوانند بایستند» و این جمله، تیم حفاظت رئیسجمهور را پس از درگیریهای فراوان وادار میکند تا به دانشجویان خشمگینی که پشت در مانده بودند، اجازه ورود دهند. هجوم گستردهی جمعیت به داخل سالن و سردادن شعارهایی علیه رئیس جمهور که با این هجوم قوت مییابد، اجازه صحبت را از آقای خاتمی میگیرد.
شعارهای «خاتمی تو به ما پشت کردی»، «بسه دروغ» و... به همراه «هو» کشیدنهای مکرر همان برنامه ویژهای است که برخی از جریانات داخلی دفتر تحکیم و انجمنهای اسلامی برای حضور آقای خاتمی در دانشگاه تدارک دیدند و تلاش دارند اعتراض خود را با انواع توهینها و بیاحترامیها به سیدمحمد خاتمی نشان دهند. گویی تلقی آنان این است که خاتمی فریب نظام جمهوری اسلامی برای خنثی کردن رویکردهای حاد اصلاحطلب و غربگرا در ایران بوده است و وعدههایش را محقق نکرده است اما در این میان بسیج دانشجویی و دانشجویان حزب اللهی دانشگاه احساس میکنند که باید از خاتمی دفاع کنند، چراکه به هرحال او رئیس جمهور جمهوری اسلامی ایران است.
اینگونه میشود که در روزی که آقای خاتمی خطاب به طرفداران خودش فریاد میزند: «کاری نکنید بگم بیرونتان کنند، آدم باشید گوش کنید تحمل بکنید، آدمهایی که هنوز به قدرت نرسیدند تحمل دیگران را ندارند خدانکنه به قدرت برسند. در همه چیز انحراف ایجاد کردید حالا آمدید اینجا نمیگذارید چهار نفر میخواهند حرف بزنند حرف گوش کنند...» دانشجویان بسیجی دانشگاه تهران با دست زدنها و شعارهایشان تلاش میکنند تا سخنرانی سیدمحمد خاتمی ادامه پیدا کند و در واقع تنها حامی او میشوند تا از عزت و احترام رئیس جمهوری پاسداری کنند که گرچه مواضع فکریاش در این قریب به ۸ سال بسیار با آنان متفاوت بوده است ولی اکنون مهمان دانشگاه تهران است و نباید حرمت عالیترین مقام اجرایی کشور این گونه زیر سوال برود. همینجا و در همین موقف بود که فرزندان خمینی در دانشگاه، ثابت کردند آن چیزی که برایشان خط قرمز است نظام جمهوری اسلامی و آرمان انقلاب اسلامی است و نه اشخاص و جناحبندیهای موجود در کشور.
این رویکرد همان اصلی است که سالها بسیج دانشجویی در دانشگاه پاسدار آن بوده است و در سنت حضور روسای جمهور مختلف در دانشگاه از خاتمی تا رئیسی و این روزها پزشکیان تبلور داشته است. در یک مرور تاریخی شاید بهتر بتوان تداوم این روحیه را در این شجرهی طیبه فهم کرد.
سال ۱۳۸۵، دومین سال ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، دانشگاه امیرکبیر به عنوان مقصد اولین روز دانشجوی رئیس جمهور انتخاب شد. حضوری که از همان ابتدا با حاشیهها و التهابات فراوانی همراه گشت و اقدامات رادیکال از شعارهای «مرگ بر دیکتاتور» و «دانشجو میمیرد ذلت نمیپذیرد» فراتر رفته و تا شکستن دوربین صداوسیما پیشرفت و حتی آتش زدن عکس محمود احمدینژاد در حین سخنرانی او، خشم دانشجویان مخالف دولت وقت را کاهش نداد.
مخالفان محمود احمدینژاد بعد از ناامید شدن از دولت اصلاحات، اکنون آمده بودند تا در سالهای آغازین دولت نهم با هوچیگری نظم جلسه را بر هم بزنند اما بسیج دانشجویی بار دیگر خود را موظف به دفاع از رئیسجمهور دید و با سردادن شعارهایی نظیر “انرژی هستهای حق مسلم ماست” در مقابل شعار آشوبگران که میگفتند “عدالت، آزادی، حق مسلم ماست” سعی کرد تا با جریان پیش آمده مقابله کند و از شأنیت رئیسجمهور جمهوری اسلامی ایران حفاظت نماید.
البته این اقدام در صحنه ملتهب و پر از آشوب دانشگاه امیرکبیر به معنای عدم انتقاد در خصوص عملکرد دولت نهم نبود اما اتفاقات رادیکال رقم خورده به نام دانشجو، ایجاب میکرد تا بسیج دانشجویی متناسب با اقتضای میدان عمل کند و پاسداری از اصول انقلاب اسلامی را مقدم بر نقش مطالبهگری خود بداند. بهترین توصیف از این شرایط همان جملاتی است که به نقل از صادق شهبازی ادوار بسیج دانشجویی دانشگاه تهران درباره آن روز خطاب به آشوبگران دانشگاه امیرکبیر، بیان میشود که گفته است: «ما منتقد دولت هستیم و حرف داشتیم؛ کلی سؤال داشتیم. اما این هوچیگری و بازیهای شما ما را مجبور کرد که برویم توی موضع دفاع. این جلسه باید جلسهای میبود که احمدینژاد را به چالش جدی میکشیدیم اما کارهای سطحی شما اجازه نداد.»
حضور حسن روحانی در دانشگاه نیز همچون روسای جمهور قبل حاشیههای زیادی به همراه داشت اما پررنگترین مسئله در دو دوره حضور او در دانشگاه، روند مدیریت مراسم و تمهیدات خاصی بود که او را رکورددار بیشترین حضور تشریفاتی در دانشگاه کرد.
حضورهایی با بستن داربست به دور دانشگاه و سهمیهبندی شرکت محدود دانشجو در مراسم و حتی خالی نگهداشتن سالن، فرآیندی بود که در دوران ریاست جمهوری او رقم خورد و هنوز شاهد اثرات آن، در هربار حضور مسئولین در دانشگاه هستیم.
۱۶ آذر سال ۱۳۹۴ دانشگاه شریف میزبان رئیسجمهور است و تشکلهای دانشجویی گلهمند از روند مدیریت مراسم در بیانیهای ابراز میکنند که «رئیسجمهور میهمان شریف است یا شریف مهمان رئیسجمهور!؟»
بسیج دانشجویی نیز به عنوان منتقد اصلی و همیشه در صحنه، در نطق خود این انتقاد را مجددا به این شکل مطرح میکند: "ضمن خیر مقدم مجدد، به نمایندگی از همین دانشجویان ناراحتی خودمان را از حضور امنیتی جنابعالی در دانشگاه اعلام میکنیم. دیدار فرمایشی بود و مدیریت شده. البته رحمت الهی و بارش برف به کمک ما آمد و عدم حضور عدهی زیادی که به مراسم نرسیدند، موجب شد دانشجویان شریف فرصت حضور یابند. امیدواریم که زین پس روز ۱۶ آذر روز دانشجو باشد.»
البته این امیدواری راه به جایی نداشت و در روز دانشجوی سال ۱۳۹۵ نیز، دانشگاه تهران بار دیگر شاهد همین صحنه مدیریت شده و فرمایشی است و نطق نماینده بسیج دانشجویی اینبار با «امروز در دانشگاه تهران که شبیه پادگان شده است، حضورتان را خوشآمد میگوییم» آغاز میشود.
این گلایهها در کنار نطق تیز و برنده نماینده تشکلها، رئیس جمهور را به گونهای ناراحت میکند که دیگر تمایلی به حضور این چنینی در دانشگاه ندارند و بهانهای میشود تا از این به بعد دیگر حتی شاهد همان حضور تشریفاتی حسن روحانی در روز دانشجو، در دانشگاههای مطرح کشور هم نباشیم.
«بیسواد، بیشناسنامه، تندرو، افراطی و عصر حجری خواندن منتقدان» همان راه رفته آقای روحانی است که در نطق نماینده بسیج دانشجویی دانشگاه تهران در سال ۹۵ به آن اشاره شد و مطالبات دانشجویی نه تنها آن را اصلاح نکرد، بلکه دستاویزی شد تا رئیس جمهور دیگر یک خط در میان در دانشگاه حاضر شود. حضور در دانشگاه سیستان و بلوچستان در سال ۹۶ و حضور با تاخیر در دانشگاه فرهنگیان در سال ۹۸ نیز، مؤید همین مسئله است.
اما بسیجیان دانشگاه تهران هیچگاه از مطالبهگری خسته نمیشوند و حال که رئیس جمهور دیگر در روز دانشجو به دانشگاه تهران نمیآید، مراسم آغاز سال تحصیلی باید محلی برای صحبت دانشجویان با رئیسجمهور باشد. به همین سبب از سال بعد، هرسال همزمان با مراسم آغاز سال تحصیلی، بسیج دانشجویی به همراه تشکلهای دیگر با تجمع مقابل کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، حق تریبون داشتن در مراسمی که به نام دانشجو است را، مطالبه میکنند و به حضور سهمیهبندی شده و نشنیدن صدای دانشجو نیز انتقاد میکنند.
البته این انتقاد همیشه پشت درهای بسته هم نبوده و هر سال به صورت مستقیم نیز خطاب به رئیس جمهور مطرح میشود. نمونه آن صحبت دانشجوی خانمی است که در مراسم آغاز سال تحصیلی ۹۸-۹۷ فرصت حضور یافته بود و اینگونه از خطاب قرار دادن رئیسجمهور روایت میکند: "آقای روحانی ما از شما مطالبه داریم چرا به دانشجویان تریبون ندادید؟ این صحبتهای شما را میتوانستیم شب در اخبار تلویزیون کامل گوش کنیم چه لزومی به حضور شما در فضای دانشگاه بود؟ دانشجو باید در مواجهه مستقیم با رئیس جمهور، مطالباتش را بگوید و نقدهایش را وارد کند. لطف کنید تشریف ببرید بیرون و صدای بلند دانشجویان را بشنوید که شعار میدهند و مطالبه دارند."
اوضاع در مراسم آغاز سال تحصیلی سالهای ۹۸ و ۹۹ نیز به همین منوال گذشت و همچنان گوش شنوایی برای شنیدن صدای دانشجویی که در صحن دانشگاه مطالباتش را فریاد میزد، وجود نداشت و هرسال این مراسم محدودتر از سال گذشته با حضور آقای روحانی برگزار میشد تا حدی که سال آخر ریاستجمهوری ایشان به بهانه کرونا، سالن خالی میزبان رئیسجمهور بود.
سال ۱۴۰۰، اولین حضور سید ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس جمهور در دانشگاه تهران برای مراسم آغاز سال تحصیلی، به همان روال اشتباه گذشته، پشت درهای بسته سالن علامه امینی، رقم خورد و دانشجویان بسیجی دانشگاه تهران اینبار نیز بر سر اصول خود ایستادگی کردند و تریبون داشتن تشکلهای دانشجویی را مطالبه کرده و با تجمع مقابل کتابخانه مرکزی، از ادامه پیدا کردن رویکرد غلط دورههای قبل، انتقاد کردند.
تجمع مذکور با پلاکاردهای «دانشجو موذن جامعه است» و «حذف دانشجو دردی را دوا نمیکند» و «سیاستزدایی از دانشگاه هرگز» در حال برگزاری بود تا صدای دانشجو را به رئیس جمهور برساند و از آقای رئیسی میخواست همچون روز دانشجو سال ۹۸ که بدون تشریفات مرسوم به عنوان رئیس قوه قضائیه در دانشگاه تهران حاضر شدند، بار دیگر نیز به همان رویکرد انقلابی خود برگردند و شنوندهی نکات و دغدغههای دانشجویان باشند.
اینبار اما مطالبهی دانشجویان در صحن دانشگاه بیجواب نماند و سید ابراهیم رئیسی بعد از مراسم تشریفاتی آغاز سال تحصیلی، در مسجد دانشگاه تهران حاضر شد تا مستقیم با دانشجویان صحبت کند و پذیرای انتقادات آنها و شنوای صدای دانشجو باشد.
این اقدام انقلابی که به درستی با مطالبهی بسیج دانشجویی و دیگر تشکلهای دانشگاه رقم خورده بود، حتی با حضور آقای رئیسی در روز دانشجوی سال ۱۴۰۱ در دانشگاه تهران و مواجهه ایشان با انتقادات تند و صریح تشکلهای دانشجویی و نطق نماینده بسیج دانشجویی دانشگاه تهران که خطاب به رئیسجمهور گفت: «آقای رئیسی شما شهره به سید محرومان بودید، نباید در سیاستگذاریهایتان طرف کوخ نشینها بایستید.» از بین نرفت، بلکه شهید رئیسی را مشتاقتر از قبل شنونده نکات و مطالبات دانشجویی کرد؛ به گونهای که مراسم آغاز سال تحصیلی سال ۱۴۰۲ در دانشگاه شیراز، بالاخره با نطق تشکلهای دانشجویی آن دانشگاه برگزار شد، تا روال اشتباهی که سالهای قبل بنا شده بود، اصلاح گردد.
عمر این تغییر رویه کوتاه بود و سال ۱۴۰۳ مراسم آغاز سال تحصیلی در دانشگاه تهران، به سبب کارشکنی دفتر ریاست جمهوری و ملاحظات نادرست وزیر علوم با حضور مسعود پزشکیان، بار دیگر به سرنوشت روسای جمهور قبل در دانشگاه تهران، محکوم شد.
البته این بار بسیج دانشجویی که از سالهای گذشته کسب تجربه کرده بود، از مدتها قبل به همراه سه تشکل دانشجویی دیگر، پیگیر تریبون داشتن تشکلها در این مراسم شده بود تا بهانه در جریان نبودن رئیسجمهور همچون گذشته مطرح نشود؛ اما وزیر علوم در مصاحبهای روز قبل از مراسم، در پاسخ به این پیگیریهای علنی و غیرعلنی گفته بود: "آیین آغاز سال تحصیلی یک جشن است و روز ۱۶ آذر باید به مطالبات بپردازیم"
در مقابل این رویهی غلط اطرافیان آقای پزشکیان، جنبش دانشجویی خود را محدود به تقویم ندانست و همچون سالهای قبل که منتقد اصلی حضور تشریفاتی روسای جمهور در دانشگاه بود، با برپایی تجمع در صحن دانشگاه، تریبون داشتن تشکلهای دانشجویی را مطالبه کرد و همچنین در سالن، صدای خود را به رئیس جمهور رساند.
سرانجام، این اعتراض و مطالبات دانشجویی منجر شد تا رئیسجمهور به مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران، اجازه دهد تا پشت تریبون سالن علامه امینی حاضر شود و به دکتر پزشکیان یادآوری کند که حضور در دانشگاه بدون شنیدن صدای دانشجو یعنی سیاستزدایی از دانشگاه و در پایان صحبت خود، دو خواستهی اصلی دانشجویان را اینگونه مطرح کند: «خواهش اولم، بعد از برنامه تشریف بیارید بین دانشجویان ولو در حد چند کلمه حاضر شوید و خواهش دوم، دوستان که مصاحبه میکنند و ارجاع میدهند به ۱۶ آذر، خواهشم این است در روز ۱۶ آذر سال ۱۴۰۳ قول بدهید در دانشگاه تهران حاضر میشوید و صدای همه تشکلهای دانشجویی را میشنوید.»
در نهایت اما مسعود پزشکیان، نهمین رئیسجمهور جمهوری اسلامی ایران، نه آن روز در میان دانشجویان حاضر شد و نه ۱۶ آذر ۱۴۰۳ به دانشگاه تهران آمد تا صدای تشکلهای دانشجویی را بشنود. البته دانشگاه شریف صحنه مدیریت شده و سهمیهبندی شده دیگری برای حضور رئیسجمهور در روز دانشجو بود.
اما این طرف قضیه، دانشگاه تهران به مناسبت گرامیداشت روز دانشجوی سال ۱۴۰۳، میزبان محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی بود تا تشکلهای مختلف، از انجمن علمی و شورای صنفی گرفته تا جامعه اسلامی دانشجویان و مجمع دانشجویان عدالتخواه و... در مقابل او نطق کنند.
در این میان، همان مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران که به سبب صحبتهای خود در آیین آغاز سال تحصیلی امسال، مقابل مسعود پزشکیان، آماج حملات و تهمتها و توهینهای فراوان از سوی رسانههای اصلاحطلب قرار گرفته بود، بار دیگر به پشت تریبون آمد تا همانقدر صریح از رئیس قوه مقننه مطالبه کند.
نماینده بسیج دانشجویی دانشگاه تهران، خطاب به محمد باقر قالیباف اینگونه میگوید: «ریاست محترم مجلس شورای اسلامی از شما به عنوان یکی از سران سه قوه و عضو شورای عالی امنیت ملی مطالباتی را خواهیم داشت.» مطالباتی که از نقش مجلس در عدم تحقق وعده صادق ۳، عدم توجه به مسئله ناترازیهای ارزی و انرژی و گروگانگیری سفره مردم با فروش رویای ریجستر آیفون میگوید و ابراز میدارد که امروز حال دانشگاه تهران به سبب انتصابات با ابهام و تردیدش خوب نیست و آقای قالیباف به عنوان ناظر و استاد دانشگاه تهران باید فکری برای آن بکند.»
نطق قرای بسیج دانشجویی این بار در مقابل شخصیتی که همسوی با تشکلهای انقلابی دانشگاه دانسته میشود، همان واقعیت انکارناپذیری است که رسانههای وابسته به جریان اصلاحات نخواستهاند تا آن را ببینند؛ وگرنه بسیج دانشجویی در این روایت ۲۰ ساله که به آن اشاره شد، ثابت کرده است که همیشه مطالبهگر اصول انقلاب اسلامی بوده و این اصول برایش از اشخاص مهمتر است و گاهی برای دفاع از آن ممکن است تنها حامی سید محمد خاتمی در دانشگاه شود و گاهی نیز مطالبهگر اصلی در مقابل سید ابراهیم رئیسی باشد. آری ما همیشه مطالبهگر بودهایم! مهمتر است و گاهی برای دفاع از آن ممکن است تنها حامی سید محمد خاتمی در دانشگاه شود و گاهی نیز مطالبهگر اصلی در مقابل سید ابراهیم رئیسی باشد. آری ما همیشه مطالبهگر بودهایم!
*فرزانه جعفری، دانشجوی کارشناسی ارشد سیاستگذاری عمومی دانشگاه تهران
*انتشار یادداشتها به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.