گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، به نقل از نشریه سمعک، دانشگاه بیرجند: سینما یکی از عرصههایی است که همهی ما خود را کارشناسانی مجرب در آن حیطه میدانیم، که شاید هم به خاطر رابطهی نزدیک سینما با زندگی مردم باشد. هر دولت، هر تفکر و هر گفتمانی که در جهان وجود دارد، خواسته یا ناخواسته ارتباطی با این عرصه پیدا میکند که بسته به تعاملی که با سینما برقرار میکنند میتوان به بخشی از روش و تفکر اصلی آنها پی برد. در سال 1392 و با رای مردم دولت جدیدی در ایران روی کار آمد. دولت جدید به منزله تفکر جدید، شیوهی جدید و تعاملات جدید است. تعاملاتی که قطعا در سینماها هم تاثیر میگذارند. از روزهای اول تشکیل دولت زمزمههایی از حضور آقای جنتی در وزارت فرهنگ و اتفاقات پیش رو دیده میشد، که با پیش رفتن زمان کم کم بسیاری از زمزمهها به واقعیت پیوستند. اکران فیلمهایی که در دولت قبل مجوز نگرفتهاند، فیلمهایی مثل « من عصبانی نیستم »، که از فتنه میگوید و فتنهگران را افرادی ستم دیده معرفی میکند و بسیاری اتفاقات دیگر را در خود دارد، فیلم آتش بس دو، با محتوای نامناسب و پیامهای بیشماری که از نظر دینی و فرهنگی جای بحث دارند و ...
فیلم دیگری هم که خبرساز شد:
فیلم «قصه ها»ی خانم بنی اعتماد که ماجراهای زیادی را هم با خود به همراه داشت. معنا و مفهوم: غم و غصه، رنج و بدبختی و نا امیدی؛ زبان: طلبکارانه؛ زمان: زمان تغییرات فرهنگی، چه مدیریتی، چه فکری و ...
شاید بگوییم اینها ربطی به دولت ندارند؛ اما از میان حرفهای همین افرادی که در این فیلمها نقشی داشتهاند، میتوان به خیلی چیزها پی برد. برای مثال همین خانم بنی اعتماد در پاسخ به این سوال که چرا در هشت سال گذشته از سینما دوربودهاند؟ میگوید: «چون با فضای فرهنگی آن موقع هماهنگ نبودم ترجیح دادم که فیلم نسازم» یک حرف جالب هم خانم بنی اعتماد گفته بود: «باید بگویم از مادر زاییده نشده کسی که نگذارد من فیلم بسازم، فیلم نساختن من نوعی اعتراض بود، من پروانه ساخت نگرفتم» که تحلیلش بماند...
و بسیاری حرفهای دیگر که به راحتی در دسترس همه هستند و راحت میتوانید از عمق ماجرا باخبر شوید؛ پس بررسی بیشتر را به عهدهی خود شما میگذاریم. متاسفانه مجبور به خلاصهگویی هستیم وگرنه هر کدام از بحثهایی که اینجا باز میشوند جای ساعتها بحث دارند. ورود فتنهگران به سازمانهای فرهنگی و سینمایی، حمایت از افرادی که مشکلات امنیتی سیاسی یا مذهبی زیادی داشتهاند و حالا فضا را باز یافتهاند واقدامات بسیار دیگر، که برای نمونه بد نیست به اتفاقات افتتاحیه فیلم فجر هم اشارهای کنیم؛ از اجراهای بحث برانگیز و حداقل غیرمتعارف تا بردن نام بازیگران طاغوتی و تشویق آنها و دادن نوید رسیدن فصلی نو و فضایی باز و ...
همین جا آوردن سخن خانم منیژه حکمت-کارگردان و تهیه کننده سینما- هم چندان خالی از لطف نیست و به روشنتر شدن مسئله کمک میکند، خانم حکمت در مصاحبه با خبر آنلاین، این جمله را گفتند: «تمام اهالی سینما باید یاور وزیر ارشاد باشند تا او بتواند شرایط را به هشت سال پیش برگرداند» بله، این همان تفکریست که وجود دارد و البته خیلیها تفکری بسیار بدتر دارند و میخواهند فضایی بازتر را ایجاد کنند که درحال حاضر با آنها کاری نداریم؛ چرا که اکثر آنها افرادی معلومالحال هستند.
بازی اکران و بعد جمع کردن از روی پرده :
در کنار همه اتفاقاتی که گفتیم، تشریح کوتاهی بر این بازی وزارت فرهنگ دولت اعتدال هم خالی از لطف نخواهد بود؛ بازی اکران و بعد جمع کردن فیلم از روی پرده سینما، این اتفاقی بود که برای فیلمهایی مثل «من عصبانی نیستم» افتاد، فیلمهایی که در دورههای قبل مجوز اکران نگرفته بودند، یکی یکی مجوز گرفتند و روی پرده آمدند؛ وقتی به آن فیلمها اعتراض میشود از روی پردهی سینما جمع میشوند. این رفتار به چه معناست؟ و چه نتیجهای دارد؟ آیا خود آقایان مسئول در وزارت ارشاد نمیدانند چنین اعتراضهایی رخ خواهد داد؟ اگر نمیدانند که باید گفت صلاحیتی برای احراز سمت خود ندارند، چرا که از جامعه بی خبرند، اما اگر میدانند چه؟
لحظه ای درنگ کنیم، وقتی فیلمی روی پرده میآید یعنی وزارت فرهنگ با اکران آن موافق است و وقتی جمع میشود یعنی قدرت بالاتری وزارت فرهنگ را مجبور به کاری کرده که به آن تمایلی ندارد؛ و این اتفاقی را رقم میزند که بسیار خطرناک است، بدبینی و نارضایتی مردم نسبت به اصل نظام، حاکمیت و دیگر عناصر قدرتمند کشور؛ چرا که وزارت ارشاد با این کار خود تمام تقصیرها را به گردن دیگران میاندازد...
میخواستیم نگاهی هم به فیلم «کمپ اشعه ایکس» و سکوت مسئولین در مقابل اتفاقات رخ داده پیرامون آن بیاندازیم که ان شاءالله در مجالی دیگر.
شما میتوانید جهت بازدید و دریافت نشریات دانشجویی به سایت پاتوق آزاداندیشی نشریات دانشجویی مراجعه کنید.