به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، در آخرین روز چهاردهین اردوی آموزشی تشکیلاتی جهاد اکبر حسین شیخ الاسلام، مشاور رئیس مجلس به ارائه تحلیلی از مبحث تمدن اسلامی پرداخت.
وی با عرض تبریک دهه فجر و اشاره به اینکه از اتفاقات این دهه باید به تحلیل سیاسی برسیم، با بیان آیه ۴ سوره نساء سخنرانی خود را آغاز کرد: “الذین آمنوا یقاتلون فی سبیل الله والذین کفروا یقاتلون فی سبیل الطاغوت” بر اساس این آیه افراد دو دسته اند: ۱٫ کسانی که ایمان می آورند در راه خدا جهاد می کنند ۲٫ کسانی که کافر می شوند در راه طاغوت جهاد می کنند. در ادامه همان آیه می خوانیم: “فقاتلوا اولیاء الشیطان ان کید الشیطان کان ضعیفا”.
وی در بیان “ان کید الشیطان کان ضعیفا” گفت : این جمله به این معناست که نیرنگ شیطان نابود شدنی است؛ که به تعبیر امام(ره)، آمریکا شیطان بزرگ است و بنابراین بر اساس این آیه باید با او (آمریکا) جنگید و این شیطان نابود شدنی است.
شیخ الاسلام با توجه به دسته بندی های قبل از انقلاب در کشور گفت: در کشور دو گروه وجود داشتند؛ اول کسانی که به آنها ظلم شده است و دوم شاه و طاغوت و آمریکا؛ این ساختار الان هم وجود دارد؛ که مثلا الآن در یمن یک گروه آن ما، یمن و مومنین هستیم و گروه دیگر، عربستان (تمام شاهنشاهی های منطقه)، اسرائیل و آمریکا هستند که در جبهه مقابل ما هستند.
وی در ادامه سوریه را مثال زد و گفت: در سوریه یک گروه مومنین و حزب الله لبنان و ما هستیم. و گروه دیگر اردوغان است که رؤیای شاه شدن در منطقه را در سر می پروراند.
شیخ الاسلام با اشاره به شکل گیری یک نظم جدید در منطقه گفت: این نظم جدید تمدنی را انقلاب اسلامی ما پایگذاری کرد و همه این تمدن ها متکی به یک ارتش آزادی بخش است. که البته ممکن است جنس این تمدن ها با هم فرق داشته باشد.
وی افرود: بعد از پیروزی انقلاب چپی ها کتاب “نبرد مسلحانه” را برای انتخاب راهبرد استراتژیکی که در نظر داشتند نزد امام بردند ولی امام با استفاده از این کتاب موافقت نکردند. امام می خواست مردم را به صحنه بکشد.
این عضو اسبق انجمن های اسلامی گفت: اولین هدف سیاست خارجی امام، فلسطین بود. که روز قدس شعار “مرگ بر امریکا” و “مرگ بر اسرائیل” را گفتند و اولین ملتی که پاسخ داد مصر بود که حکومتش تظاهرات را سرکوب کرد که با برخورد امام مواجه شد؛ که بعد قضیه لانه جاسوسی پیش آمد در این حادثه مردم مجددا وارد صحنه شدند و این انقلاب به تعبیر امام بزرگ تر از انقلاب اول شد.
وی ادامه داد: قضیه بعد، جنگ است که صدام در ابتدای جنگ مطمئن بود که می تواند تهران را بگیرد چون آن موقع بنی صدر رئیس جمهور ایران بود که از او حمایت می کرد، باز در اینجا این مردم بودند که با حرکت عظیم خودشان اجازه ندادند که اهداف صدام محقق شود و مشخصه های این حرکت موج انسانی ، انگیزه الهی تحت امر رهبری مشخص بود.
وی افزود: حضرت امام(ره) و ملت ایران، این حرکت مردمی را برای تحقق بخشی به اهداف نظام نهادینه کردند و تظاهرات ۲۲ بهمن و روز قدس که ما امروز داریم برای یادآوری است؛ امام با تکیه بر مردم تک تک نهادهای ضد استکباری را جهانی کرد.
او ادامه داد: حضرت امام (ره) در حرکتی دیگر مراسم برائت را به مسجدالحرام بردند که نتیجه این حرکت این بود که مسلمانانی که مظلوم واقع شده بودند آمدند و به ما پیوستند که آمریکایی ها تا چند وقت این مسئله را نمی فهمیدند ولی وقتی فهمیدند تا پای براندازی حکومت عربستان هم پیش رفتند که در نهایت جمع زیادی از حاجیان را در سال ۶۶ به خاک و خون کشیدند و سال ۶۷ امام برای حجاج پیام فرستادند و این پیام از دو جهت بسیار مهم بود که این آخرین پیام امام قبل از رحلتشان بود و از طرفی هم همه مسائل مربوط به منطقه را در آن شرح داده بودند که قسمتی هم راجع به فلسطین بود و امام با استفاده از آیه نور سوره نور در این پیام نشان دادند که آنچه که الان در فلسطین می گذرد نتیجه برائت ما است و قضیه کشتار حجاج در سال ۶۶ یک نمونه از پیشرفت انقلاب ماست.
شیخ الاسلام گفت: در همین زمان ها بود که دلداده های امام در لبنان، با امام پیمان بستند که با اسرائیل بجنگند و این ها هسته اصلی حزب الله لبنان را تشکیل دادند و نوع برخورد امام با اینها به ما فهماند که با اینها باید به گونه ای دیگر برخورد کنیم و به عبارتی دیگر حساب حزب الله جدای از بقیه است.
در سال ۱۹۸۲ اسرائیل بیروت را اشغال کرد و آمریکا، انگلیس و فرانسه هم به او کمک نظامی کردند ولی در سال های بعد کوچکترین کشور عربی (لبنان) اسرائیل را شکست داد و این جا بود که آمریکا فهمید که با این روش نمی تواند موفق شود.
او افزود: با این انقلاب، امام (ره) یک روش عملیاتی برای تشکیل حکومت پیشنهاد داد. دین در غرب زیر پا ماند و کم کم غربی ها به این نتیجه رسیدند که دین و اخلاق را باید به گونه ای با سیاست ادغام کنند ولی این راهبرد را انتخاب کردند که سیاست مربوط به اجتماع و دین فردی باشد.
ولی امام (ره)، حکومت را حق مردم می داند.و همان ابتدای ورود خود به ایران تصریح کردند که به پشتیبانی مردم، دولت تشکیل دهند. در مردم سالاری دینی ، حکومت حق مردم می باشد.
شیخ الاسلام در ادامه گفت: اکنون غرب ۵ سال است که هر کاری می کنند تا حکومت سوریه را ساقط کنند ولی به آن ها اجازه نداده ایم و گفتیم حکومت سوریه باید توسط مردم این کشور تعیین شود.
او افزود: امروز که حضرت آقا تاکید می کنند که رای حق الناس است، در واقع در مورد اساس حکومت، نظریه پردازی می کنند. تاکید رهبری بر حق الناس اساس نظریه پردازی حکومت و مردم سالاری دینی است؛ این که می گویند حق الناس، این مسئله هم به کسانی که رای می دهند، برمی گردد و هم به کسانی که مردم آن ها را به عنوان نماینده انتخاب می کنند بر می گردد و هر دو طرف مسئول هستند. بنابراین منظور ایشان این است که هم مجلس حق الناس است و هم حکومت که این را آقا با زبان امروزی بیان می کنند تا ما درک کنیم.
شیخ الاسلام در خصوص تمدن فرمود: تمدن از مدنیت می آید و فلسفه اسلامی به این سؤال که چطور باهم زندگی کنیم پاسخ می دهد. بر اساس نظریه امام، برای رهبری نظام باید فردی انتخاب شود که یکسری ویژگی خاص داشته باشد و چون این کار تخصصی است، مردم خبرگان خود را انتخاب می کنند و آن ها فرد مناسب را برمی گزینند که این نهایت مردم سالاری است و همه این ها بر اساس دین است که شورای نگهبان مسئولیت مطابقت آن با اسلام را دارند.
او افزود: این که ما معرفی می کنیم، تمدن اسلامی است که ابعاد مختلفی دارد و یکی از ابعاد آن ظلم ستیزی است و ظلم ستیزی همان جبهه جنگ مستضعفین با مستکبرین است.
وی گفت: آمریکایی ها سال ۲۰۰۱ برای اینکه از اسلام جلوگیری کنند، قضیه ۱۱ سپتامبر را پیش آوردند و با این کار تمام مسیحیت را علیه اسلام به صف کردند و به دنبال آن، عراق و افغانستان را اشغال کردند که البته ما هم از این طرف با حزب الله لبنان در چند جنگ بعدی از جمله جنگ ۳۳ روزه ، اسرائیل را کوبیدیم. در نهایت ما تبدیل به یک نیروی عظیم و قدرتمند شدیم که همه ما یک طرف میدان و استکبار در طرف دیگر بودند. اکنون هم به سمت انجام دادن کار بزرگی می رویم و آن حضور پرشور ما در صحنه انتخابات است که یک وظیفه الهی، اجتماعی، سیاسی است که ان شاءالله زمینه ساز ظهور شود.
شیخ الاسلام در پاسخ به اینکه به فرموده امام،آمریکا شیطان بزرگ است و شوروی از آن بدتر است، الان رابطه روسیه با ایران چگونه تفسیر می شود؟ گفت: اولا که شوروی از هم پاشید و الآن این روسیه است فقط. ثانیا روسیه برای منافع خودش کار می کند و آمریکا سال ۱۹۳۳ شوروی را به خاطر نفت به عنوان ژاندارمری منطقه برای تامین منافع منطقه ای خود پایه گذاری کرد.روسیه می خواهد قدرت بزرگ باشد و به منابع نفت منطقه دست پیدا کند ولی چند ماه از سال دریای شمال که یخ می بندد، بنادر دریای سیاه هم که در اختیار ناتو است، بعد از به هم خوردن رابطه روسیه و لیبی که به خاطر موافقت روسیه با حمله آمریکا به لیبی بود هم که تنها توانایی اش بر سوریه است و به همین دلیل با ما برای دفاع از سوریه هم پیمان شد و این در صورتی است که الان هواپیماهای بمب افکن روسیه برای عمل کردن در مواضع خود در سوریه فقط از دریای خزر می توانند عبور کنند و ایران به شرطی این اجازه را به روسیه داد که اهدافی که می خواهند مورد بمباران کنند با ایران مشترک باشد و در این مورد با ایران مشورت کنند که این مسئله چند پیامد مهم داشت از جمله اینکه سوریه نجات یافت و ایران را تعیین کننده کرد و موقعیت استراتژیک روسیه را در منطقه بالا برد و چون روسیه فکر می کند که اگر ایران موافقت کند می تواند خلیج فارس را هم مورد هدف قرار دهد، بنابراین مخالف مواضع ایران عمل نمی کند تا اعتماد ایران به او از بین نرود.
شیخ الاسلام در پایان تاکید کرد که همکاری روسیه با ما برای دفاع از سوریه تغییراتی اساسی از نظر راهبردی در منطقه ایجاد کرد که البته روسیه برای منافع خودش وارد این همکاری شد و ایران هم برای کوتاه کردن دست آمریکا از منطقه.