آخرین اخبار:
کد خبر:۴۹۹۹۸۵
باشگاه دانشجویان/

انقلاب اسلامی و ماهیت تاریخی هنر

به قول آوینی: «هنر وسیله‌ای برای انتقال پیام‌های در گلو مانده انقلاب است ». برخی به اشتباه هنر را برای هنر می‌خواهند، امام آمده بود تا این قرص به اشتباه به ما خورانده شده را با «هنر برای انتقال رسالت و پیام‌های انقلاب » عوض کند.

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو -یادداشت دانشجویی* در سال ۱۹۷۹، اتفاقی در مشرق زمین روی داد که موجب تحولی شگرف در پهنه هستی گشت. انقلاب اسلامی ایران.


آوینی معتقد بود که انقلاب اسلامی حادثه ای است که ما معلول آن هستیم. عامل آن انقلاب باید در این برهه اتفاق می‌افتاد. ظرف خودش را پیدا کرد و متجلی شد و ما مظروف آن هستیم. این انقلاب با تمام ابزارش رفت تا به جنگ حاکمیتی دروغین سرشار از مظاهر انسان پرستی برود و ظلم و تزویر را برای همیشه به قعر تاریخ بیفکند پس چاره‌ای ندارد جز اینکه تمام ابزارها را به کار گیرد تا بتواند روز به روز عامل زوال قدرت‌های پوشالی ایجاد شده در عصر حاضر شود، و این یعنی شروع یک جنگ تمام عیار با استفاده از تمام فرصت‌ها و ظرفیت‌‌های ایجاد شده.


شرکتی که خود را در حال مبارزه با رقیبش می‌بیند، از تمام ابزارها از کاغذ و پوسترها گرفته، تا معماری ساختمان و طرح روی لیوان‌هایش به نوعی برای تبلیغ خود و هدف غایی‌اش بهره می‌گیرد؛ چرا که اگر بهره نگیرد، در وانفسای مبارزه باید عرصه را به رقیب واگذارد و آرام آرام خود را در گوشه‌ای پنهان کند.  شناخت ماهیت حقیقی انقلاب نیز ما را به این نقطه رهنمون می‌کند که انقلاب اسلامی ایران در مسیر تحقق اهدافش باید از تمام ابزارها و فرصتهایش استفاده کند؛ از سیاست و فرهنگ و ورزش گرفته، تا اقتصاد و هنر و سرگرمی.


هنر باید دین خود را به انقلاب ادا کند، به قول آوینی «هنر وسیله ای برای انتقال پیام‌های در گلو مانده انقلاب است ». برخی به اشتباه هنر را برای هنر می‌خواهند و امام در این عصر آمده بود تا با انقلابش این قرص به اشتباه به ما خورانده شده را با «هنر برای انتقال رسالت و پیام‌های انقلاب » عوض کند. اگر  این انقلاب بر مبنای نفی ظلم و عدالتخواهی برپا شده باشد، پس هنر انقلابی باید کوبنده ظالمان و دست گیر محرومان باشد. اگر هدف انقلاب هدایت انسان به قرب الهی باشد، هنر انقلابی نیز باید خود را ابزاری در این مسیر بداند که اگر جز این نیز باشد، حدیث نفس است و در انقلاب برای آن جایگاهی نیست.


انقلاب آمده بود تا در خدمت به مردم باشد و جدال همیشگی با نفی حاکمیت مستکبران بر مردم داشته است. پس هنر نیز باید به سان انقلاب، مردمی و در خدمت توده مردم باشد. باید نشان دهنده دردها و آمال توده مردم بخصوص مستضعفین باشد.


انقلاب در ذات خود امری خلاف آمد عادت است، فرد انقلابی با عادت‌ها خو نمی‌گیرد و همیشه میل به تحول دارد، اگر هنر به راکد بودن و یکجا ماندن عادت کند، دیگر نمی‌تواند خود را انقلابی بداند و هر چقدر هم که فریاد کشد باز هم با ذات انقلاب در تعارض است. هنری که وسیله صدور انقلاب نباشد نمی‌تواند دین خود را به انقلاب ادا کند، چه اینکه هنوز هم که هنوزه، هنر فرسنگ‌های زیادی تا ادای دین خود به انقلاب فاصله دارد.


انقلاب نیز دینی به هنر دارد، دین برگرداندن هنر به مقصود اصلی، رها ساختن آن از قید «منیت‌ها » و پیوند آن با «ذات متعال زوال ناپذیر ». انقلاب اگر نتواند به اعتلای هنر کمک کند رسالت خود را انجام نداده و نمی‌تواند خود را نجات دهنده بشریت معرفی کند. انقلاب وظیفه دارد تا همیشه ماهیت خود را حفظ کند تا هر آنچه که متعلق به آن است دائماً در تحول و جاری شدن باشد.


هنر هنوز در انقلاب اسلامی مغفول است، هنوز حوزه های علیمه ما برای هنر برنامه‌ای جدی ندارند. هنوز عده زیادی به سینما نمی‌روند، به عکس‌ها تخصصی نگاه نمی‌کنند، گالری نمی‌روند و آثار بزرگان هنر را نقد نمی‌کنند، انقلاب اسلامی نیز باید نسبت خود با هنر را به درستی مشخص کند.


احمد همتی


انتشار یادداشت‌های دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروه‌ها و فعالین دانشجویی است.

 

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار