به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، رهبر معظم انقلاب امسال در دیدار خود با دانشجویان پیشنهاد سخنرانی فعالان دانشجویی پیش از خطبهها را مطرح کردند و فرمودند: «تحلیلهای دانشجویی تحلیلهایی باشد که مردم مطّلع بشوند. خب، یکی از کارهای آسان به نظر من این است که در سخنرانیهای قبل از خطبههای نمازجمعه یک برنامهریزی بکنند، دانشجوهایی که اهل حرف زدن هستند، از طرف جمع پشتیبانی بشوند، کمک بشوند، متنهای خوبی تهیّه کنند، بروند در نماز جمعه [بخوانند]. مثلاً قبل از خطبههای نمازجمعه -که حالا مسئولین میروند و صحبت میکنند- یک فصلی هم برای دانشجوها گذاشته بشود. فرض کنید نماز جمعهی یک شهری مثل تهران، مثل اصفهان، مثل مشهد، مثل تبریز، جای کوچکی نیست؛ یک دانشجو برود آنجا حرف بزند، یک عالَم مطلب بیان میکند؛ اینها چیزهای باارزشی است؛ یا مثلاً فرض کنید [نمازجمعهی] تهران. دشمن هم بداند تحلیل شما را؛ یعنی وقتیکه شما تحلیل کردید حادثه را، موضعگیری کردید، اعلام موضع کردید، دشمن هم مطّلع بشود؛ و مطّلع میشود، او زودتر از بعضی از دوستان مطّلع میشود.(23) منطقی و مستدل [هم] باشد؛ این حضور فکری است.»
در نماز جمعه این هفته استان تهران نیز 11 نفر از مسئولان بسیج دانشجویی دانشگاههای تهران سخنرانی کردند. متن زیر سخنان مهدی عبدالملکی مسئول بسیج دانشگاه شهیدرجایی در سخنان پیش از خطبه های نماز جمعه چهاردانگه است.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین،الصلاه و السلام و علی اشرف الانبیاء و المرسلین،حبیب اله العالمین،ابالقاسم المصطفی محمد(ص)
اللهم انا نرغب الیک فی دوله کریمه ،تعز به السلام و اهله و تذل به النفاق و اهله
عرض سلام و ادب و وقت به خیر به همه برادران و خواهران ایمانی ،خداوند بزرگ رو به خاطر توفیق حضور در جمع شما بزرگواران ،شاکرم.حضور بنده و همقطاران بنده در این جایگاه ارزشمند مرهون اعتماد مقام معظم رهبری به نسل سوم انقلاب است ،به نوبه خودم از این التفاط ایشان به جوانان تشکر میکنم.
انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی از ابتدا مقابل ابر قدرت های نظام دو قطبی زمانه خودش شکل گرفت.
بعد از فروپاشی شوروی ،نظام تک قطبی حاکم غرب که در فکر یکه تازی و استعمار بی حد و حصر و یک سویه دنیا بود ،جریانی را مقابل خود دید که به دست حضرت امام (ره)پایه گذاری شده بود و مقابل تفکر ظالمانه و قلدر مآبانه و چپاول گرایانه غرب ایستاد.این مبارزه 38 سال است که همچنان باقیست و به اذعان همه و حتی اندیشمندان غربی تا زمانی که غرب غرب بماند و تا زمانی که اسلام ناب اسلام ناب بماند این مبارزه باقیست. اگر این جدال در یک محیط بسته شکل میگرفت که فقط دو سر مبارزه را درگیر خود میکرد باز حساسیت ها به این وسعت پیش نمی آمد اما قضیه آنست که عده ی زیادی به نام جامعه جهانی تماشاگران این جدال هستند؛ همه منتظر نظاره گر نشسته اند که کدام فکر غالب می شود و کدام یک بهترین حاکمیت را برای بشریت به ارمغان خواهد آورد. که بحمدلله و به برکت خون شهیدان تفکر اصیل انقلابی ما در این سال ها سیلی های محکم و سختی به جبهه مقابل زده .
اگر بخواهیم تعریف کنیم این دو تفکر را و مبنای مبارزه بین این دو را خیلی اجمالا عرض میکنم که بین دو تفکر لیبرال دموکراسی و نظام مردم سالاری دینی که هر کدام در فکر نظم نوین جهانی مدنظر خودش هست درگیری ها بوجود آمده و مبنای این دعوا را میتوان با نظرات امام و رهبری تبیین کرد که "مشکل ما با غرب مشکل فکر و اندیشه است ، مبارزه ایده ائولوژی و بنیادی است"
یعنی آنکه نگاه نظام غرب به انسان و،جهان ،معاد ،فلسفه، و... حتی اقتصاد،سیاست، عدالت و ... با نوع نگاه دین و اسلام به این معقولات 180 درجه متفاوت است. فرصت نیست که بنده هر دو این تفکر را تحلیل کنم که عمق این تفاوت ها مشخص شود.
لذا در این نوع دشمنی و این نوع تقابل شما به هیچ وجه نمیتوانید به فکر دوستی های ظاهری ،دیپلماسی های لبخند و...استفاده از ابزار بسیار خطرناک تنش زدایی باشید و در یک کلام اعتماد به دشمن اینچنینی اشتباه محض است.
متاسفانه مدتی است که این نگاه اعتماد آمیز به غرب در کشور احیا شده و معیار غالب اقدامات و حرکت ها شده است. همه هم و غم و دغدغه مسئولان شده است توافقاتی که با غرب صورت بگیرد یا خیر....
شاهد مثال این نگاه مملو از اعتماد به غرب را در همین قضیه برجام و اظهار نظرات حوالی آن میتوانیم مشاهده کنیم (مسئولان محترم ما به صورت تعجب آمیزی انتظار پایبند بودن آمریکا به روح برجام را دارند!!!)آمریکایی که به دموکراسی تعریف شده خودش،به حقوق بشر تعریف شده خودش پایبند نیست چه نگاهی باعث این میشود که مسولان ما منتظر احترام آمریکا به روح برجام باشند،جز اعتماد واهی به آن و اعتماد به آمریکا در تنظیم متن و گذاشتن نقاط ابهام بسیار در آن.
خیلی عجیب است که کلید حل همه مشکلات را (حتی آب خوردن را ) به مذاکرات بر مبنای اعتماد به آمریکا جستجو کنیم.
نتایج دیگر این اعتماد زاید الوصف را هر از گاهی میشنوید ؛ امثال FATFو قرار دادهای ipcو ...در جریان FATF سخنگوی دولت آمدند و خبر از برخورد گزینشی با این قرار داد دادند ،خوب ببینید این جریان یک توافق دو سویه است و مهم آنست که طرف مقابل هم این برخورد گزینشی ما را بپذیرد؛ حال بنده توضیحی بدهم در مورد این طرف مقابل و شما قضاوت کنید( گروه اقدام مالی را سران کشور های G7تشکیل داده اند که این کشور ها ،آمریکا ،آلمان ،فرانسه ،ایتالیا،بریتانیا،کانادا و ژاپن هستند! ) ما تجربه غیر قابل اعتماد بودن اکثر این کشور ها را در همین چند ماه گذشته در قضیه برجام داریم و حال خیلی عجیب است که بپذیریم همین کشور ها خیلی مخلصانه و فی سبیل الله به فکر رونق تجارت ما و اقتصاد کشور ما افتادند و میخواهند ما را از لیست سیاهشان خارج کنند...و برخورد گزینشی ما را خیلی راحت و بدون هیچ هجمه ای بپذیرند،این همان خوش خیالی است که نتیجه اعتماد به آنهاست.
این اعتماد تا جایی در حال پیشروی است که گویا جای دوست و دشمن را در ذهن برخی مسئولین عوض کرده و گویی مردم تنها نامحرمان مذکرات و توافقات هستند و در مراحل پایانی باید از امور مطلع شوند.
اعتماد به غرب نه تنها از پایه اشتباه است(که برخی دلایل آنرا اجمالا عرض کردم)بلکه در میدان عمل هم عایده ای برای ما نداشته در همین قضیه برجام عواید اندک آن هم با بدقولی های طرف مقابل برای ما تقریبا تبدیل به هیچ شد که حتی وزیر امور خارجه هم دست آخر اذعان کردند که آمریکا غیر قابل اعتماد است (جانا سخن از زبان ما میگویی!!!) سه سال است که در دولت یازدهم این عدم اطمینان به غرب را رهبری و مردم فریاد میزنند...
این را بدانید که ما هیچ راه دوستی با غرب نداریم ؛بله یک راه وجود دارد که حضرت امام هم گفتند که آنها هیچ مرزی جز عدول از همه باورها و ارزش های ما نمیشناسند" راه دوستی ما با آنها اینست که هر آنچه که هستیم را کنار بگذاریم و برگردیم به همان برهه که یک سگ آمریکایی منزلتش از شاه ایران بالاتر بود ،به همان دورانی که کارمندان سفارت آمریکا در ایران حق توحش میگرفتند . در آن حالت آمریکا با ما به تعامل خواهد رسید.خوی نظام سلطه و استکبار اینست.... خصلت استعمار گری اینست ....دوست و دشمن نمیشناسد... هر ازگاهی میشنوید شنود تلفن روسای جمهور همسو با آمریکا را!!!
مطالبی که عرض کردم بر میگشت به برنامه ای که بر مبنای غلط در بین مسئولین وجود دارد به نام برجام محوری که مبنای غلط اعتماد به غرب دارد ؛از یک طرف .... واز طرف دیگر حجم عظیم بی برنامگی های مسئولین در امور کشور که در ادامه خیلی کوتاه عرض خواهم کرد.
در ابتدا تشکر میکنم از همه زحمات دولت محترم در این مدت اما نکاتی را از روی خصلت آرمانخواهی دانشجویی باید عرض کنم .
دولت یازدهم با تکیه بر وعده ها و شعار های سنگین معیشتی که به مردم داد بر روی کار آمد :مردم هنوز وعده گشایش اقتصادی صد روزه را فراموش نکردند
یک از شعارهای پر طرفدار در انتخابات نجات وضعیت اقتصادی کشور بود ؛بنده سوال میپرسم که با امثال FATF ها قرار است وضع کشور را نجات دهید .این که مصداق کور کردن چشم به جای درست کردن ابروست!!!
شعاری در انتخابات داده شد که قرار است معضل بیکاری را حل کنیم؛بنده آمار رسمی مرکز آمار را قرائت میکنم :در پایان سال 92 313/7 هزار نفر شاغل صنعتی در کشور وجود داشته در پایان سال 93 این آمار به 191/7 هزار نفر رسیده و در پایان سال 94 تقلیل پیدا کرده به 147/7 هزار نفر. یعنی حداقل 166 هزار نفر شاغل صنعتی در کشور بیکار شده اند.
شعار اصلاح نظام اداری و مبارزه با فساد را دادند؛این شعار با فیش های حقوقی نجومی قابل تجمیع نیست! شعار اصلاح نظام ادرای بدهیم و مبارزه با فساد از طرفی خیلی قانونی و ساختار مند فیش های حقوقی آنچنانی صادر کنیم. (آنها را ذخایر نظام قلمداد کنیم ،خیلی وقیحانه در تریبون مجلس شورای اسلامی از حق خودشان از انقلاب اسلامی و برداشت این حق صحبت کنند و دفاعیه بخوانند)بی اعتمادی مردم در جریان این فساد را چگونه قرار است جبران کنیم؟!
در سال 92 اساس برنامه اقتصادی دولت تدبیر و امید تولید ثروت ملی و توزیع عادلانه ثروت شمرده شد؛به بحث تولید ثروت که بر مبنای تولید ملی است خواهم پرداخت؛ اما نقر اسای مردم هم همین است که چرا ثروت عادلانه توزیع نمیشود که یک نفر زندگیش با کمک یارانه ها باید بچرخد و یک نفر چند ده میلیون حقوق بگیرد و حق اوقات فراغت دریاف کند .
یکی از راه های کنترل تورم را مهار نقدینگی و هدایت آن به سمت تولید نام بردید ،حرف زیبایست؛ اما در عمل چه اتفاقی افتاد؟ نقدینگی کشور در سال 92 نزدیک به 500 هزار میلیارد تومان بوده و در این سه سال تقریبا مبلغ 600 هزار میلیارد تومان افزایش پیدا کرده ،گذشته از این که این ازدیاد صرصام آور نقدینگی خود محل اشکال است ،چقدر از آن در راه تولید هزینه میشود؟ چند درصد نقدینگی در نظام بانکی است و به جای تولید در راه واردات در حال چرخش است؟!
جناب آقای روحانی سال 92 فرمودید که عدالت اقتصادی یعنی قرار گرفتن هر چیز بر سر جای خودش و تولید یکی از آنهاست و ادامه دادید که واردات بزرگترین بی عدالتی است و گفتید که باید بین اقتصاد و سیاست و... وحدت رویه وجود داشته باشد که اگر سیاست مقاومتی است اقتصاد هم باید مقاومتی باشد !!!
خوب بنده میپرسم که جناب آقای روحانی از وضع تولید کشور چقدر اطلاع دارید؟ چند درصد کارخانه ها حتی کارخانه های پرقدمت کشور در این سال ها اعلام ورشکستگی کردند؟
واردات به عنوان مصداق بی عدالتی در این سه سال چقدر افزایش پیدا کرده و کار را به جایی کشانده که کارخانه های داخلی حتی در داخل کشور هم بازار فروش ندارند و اعلام ورشکستگی میکنند؟
مسئولین گزارش دهند که در بحث وحدت رویه و مقاومتی کردن اقتصاد و سیاست چقدر موفق بودند،آیا اقتصاد ما به یک اقتصاد درون زا و برون گرا تبدیل شد؟ به یک اقتصاد متکی به تولید ملی تبدبل شد؟به یک اقتصاد متکی به ظرفیت های داخلی تبدیل شد؟ در یک کلام اقتصاد مقاومتی را تا چه اندازه انجام دادید که در مقابل فشار های بیرونی کشور آسیب پذیر نباشد و دچار گرانی و تورم و یا رکود نشود؟ و همچنین اینکه آیا با برخی عملکرد های نامناسب سیاسی چهره انقلاب اسلامی ایران به عنوان محور مقاومت در دنیا خدشه دار نشد و ما عقب گرد در این زمینه نداشتیم؟!
متاسفانه علیرغم همه وعده ها آنچه که به صورت عملی مشاهده شد تا حد زیادی بی تدبیری و بی برنامگی بوده.
تنها راه حل برون رفت از مشکلات بازگشت به تفکر اصیل انقلابی است ،بازگشت به آرمان امام است،بازگشت به همان روحیاتی است که در 8 سال جنگ یک آرمان شهر واقعی را در جبهه ها به وجود آورد.چه برای مسئولین و چه برای مردم .
تفکر انقلابی را مبنای کار قرار دهید و با عزم جدی و توکل به خداوند و با روحیه مقاومت و مدیریت جهادی انشاءالله میتوانیم به مشکلات فائق بیاییم.
تشکر میکنم از صبر و حوصله همه شما ،تشکر میکنم از امام جمعه محترم ،و عذر میخواهم بابت تصدیع وقت.
انشاءالله که خداوند به همه مسئولین در راه انجام وظیفه و خدمت به مردم توفیق روزافزون عنایت کند .
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته