گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- امیرحسین دودانگه*؛ شامگاه هجدهم اردیبهشت سال جاری بود که دونالد ترامپ چهل و پنجمین رئیس جمهور آمریکا، با حضور در کنگره و ایراد سخنرانی، رسماً خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمهای هستهای علیه جمهوری اسلامی ایران را اعلام کرد. پس از این اعلام موضع رسمی، گمانه زنیها پیرامون ادامه و سرانجام برجامِ بدون آمریکا، با توجه ویژه به نقش اروپا در این مسیر بیش از پیش قوت گرفت.
در نهایت و پس از کش و قوسهای فراوان و مذاکرات دیپلماتیک میان ایران و تروئیکای اروپاییِ باقی مانده در برجام (فرانسه، بریتانیا و آلمان) و ارائه بستههای پیشنهادی اروپا که مورد طبع مقامات ایرانی قرار نگرفت، دومین نشست مشترک وزیران امور خارجه ایران و کشورهای 4+1 بعد از خروج آمریکا از برجام، در حاشیه هفتادمین اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل، برگزار شد.
خروجی نشست مذکور، قرائت بیانیه مشترک فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان در پایان جلسه بود. یکی از نکات حائز اهمیت در این بیانیه، رونمایی از ساز و کار مالی جدید اتحادیه اروپا در ارتباط با ایران با نام اختصاری SPV (Special Purpose Vehicle) بود.
سیستمی که قرار بود جهت تسهیل پرداختهای مربوط به صادرات (شامل نفت) و واردات ایران، مستقل از چرخه مالی دلار و با هدف بهرهمندی و تامین رضایت ایران از منافع اقتصادی برجام عمل کند که طرفهای اروپایی در اقدامی فراتر، حتی چین و روسیه را نیز دعوت به استفاده و همکاری در ساختار مذکور کردند.
با نگاهی عمیقتر و از سویی دیگر میتوان ایجاد SPV را حاصل نکات دیگری نیز دانست. تلاش اروپا برای افزایش سهم در حل بحرانهای بین المللی، توجه به ظرفیتهای ژئوپلیتیک و استراتژیک جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه، کاهش هزینههای احتمالی سیاست بی ثبات سازی و اقدامات یکجانبه آمریکا در محیط بین الملل و حفظ امنیت اروپا و ایجاد اولین نهاد رسمی برای حذف چرخه دلار در تعاملات مالی اروپا را نیز میتوان از عمده دلایل عدم همراهی اروپا از سیاستهای ضدبرجامی آمریکا دانست.
به نظر میرسد مجموع این عوامل و تلاش اروپا را نباید صرفا پاسخ و یک کنش دیپلماتیک به سیاستهای یکجانبه و دهن کجی اروپا به آمریکای ترامپ نظاره کرد بلکه میتوان آن را گامی نو و ساختارشکن برای بازتعریف هویتِ تصمیمساز اروپای فارغ از آمریکا و استقلال سیاسی اروپا در محیط بین الملل برشمرد.
SPV به هر منظوری که ایجاد شد، طرفین زمان آغاز به کار رسمی آن را پیش از آغاز دور دوم تحریمهای ترامپ علیه ایران در چهارم نوامبر اعلام کردند.
واقعیت امر اما چیز دیگری است. امروز بعد از گذشت قریب به سه ماه از زمانی که SPV باید به طور رسمی و کامل فعالیت خود را آغاز میکرد، میگذرد و طبق اظهارات دکتر عراقچی، معاون امور سیاسی وزارت خارجه: "هنوز اروپاییها قادر نیستند این SPV را رسما اعلام کنند. هنوز هیچ کشوری حاضر نشده که میزبانی این ساز و کار را قبول کند و اروپا هنوز ناتوان است ازینکه حتی بتواند SPVرا قبول کند!"(1)
اما این تمام ماجرا نبود. SPV، وجود ناقص الخلقهای بود که از ابتدا با نقدها و ابهامات بزرگ حقوقی و عملی همراه شد. ساختار و نحوه انجام فعالیت غیر شفاف، مشخص نبودن کشور میزبان این کانال مالی ویژه، میزان تمایل کمپانیهای جهانی به حضور درSPV، نقش مکمل بانکهای مرکزی اروپایی در فرآیند اجرایی معاملات، نظام تهاتر پرابهام، دایره شمول تحریمهای آمریکا برای شرکتهای اروپایی حاضر در SPV و... تنها بخش کوچکی از انتقادات و سوالاتی است که دست کم تا به امروز، بیپاسخ و مبهم مانده است.
از دیگر موانع تحقق مسیر اجرایی SPV نیز، میتوان به تهدیدات مستقیم و غیرمستقیم دولت ترامپ بر اتحادیه اروپا یاد کرد. اتحادیه اروپا هرچند در عرصه سیاسی معمولا به عنوان یک کل واحد در نظر گرفته میشود اما شامل 28 کشور است که هر یک در فاصله و نسبت متفاوتی با آمریکا قرار میگیرند. بنابراین، اجرایی شدن کامل ساختار SPV، منوط به کسب موافقت و التزام عملی کشورهای اروپایی عضو اتحادیه در این مسیر میباشد که البته همانطور که ذکر شد نمیتوان از نقش بازدارنده تهدیدات و تحریمهای ترامپ علیه آنان چشم پوشی کرد. این موضوع زمانی اهمیت دو چندان پیدا میکند که بدانیم، حجم مبادلات سالانه اتحادیه اروپا با آمریکا حدود هزار میلیارد یورو میباشد، در حالی که مجموع مبادلات مالی این اتحادیه با ایران به زحمت به پانزده میلیارد یورو در سال میرسد.
بیپرده و روشن اما، ماجرا این است که حتی اگر اتحادیه اروپا، ژست و اراده سیاسی اجرایی کردن این ساز و کار مالی ویژه را داشته باشد، حداقل تا به امروز خواست و ارادهی عملی آن را نداشته است و حاضر به پرداخت هزینههای مربوطه در این مسیر نیست. ادامه این وضعیت، بر فرض وجود اهداف و تسهیلات عالیه SPV، عملا ایران را از منافعی که میتوانست کسب کند محروم کرده است. شاید اعترافات تلخ دکتر عراقچی در این زمینه، واقعیتِ اروپا را به بهترین شکل ممکن به ما نشان میدهد: "چه اروپا نمیخواهد با ما کار کند و دارد بازی میکند با ما و او هم مثل آمریکا نمیخواهد ما از مزایای برجام بهره مند شویم، و چه اینکه اروپا میخواهد و قادر نیست، واقعیت این است که در نتیجه هیچ فرقی نمیکند. نتیجه این است که ما با شرایطی مواجه هستیم که اروپاییها هنوز نتوانستند یا نخواستند ساز و کاری ایجاد کنند که منافع ایران در برجام تامین شود." (2)
در پایان اینکه شاید بهتر باشد بگوییم SPV، امروز تبدیل به بخشی از پازلِ دیپلماسیِ تعلل و وقت کشی اروپا شده است و بیشک نحوه واکنش و موضعگیری جمهوری اسلامی ایران نسبت به تروئیکای اروپایی در مسیر برجام، از رئوس و الویتهای پراهمیت دستگاه دیپلماسی خارجی کشورمان میباشد که نیازمند اعلام موضع رسمیِ صریح، قاطع و سریع در این زمینه میباشد.
پینوشتها:
1) سخنرانی در افتتاحیه چهارمین همایش نظام بین الملل، تحولات منطقه ای و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مورخ 28/08/97 در محل دانشگاه علامه طباطبایی.
2) همان.
*دانشجوی کارشناسی علومسیاسی دانشگاه علامه طباطبایی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.