فرزینفرد: بازگشت به دانشگاه را جدی بگیریم/ دیدارهای دانشجویی صرفا جلسه نقادی و بیان مشکلات نیست +فیلم
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، دیدارهای رمضانی دانشجویان با مقام معظم رهبری فرصتی است تا صدای دانشجو شنیده شود. موذن جامعه باید اذانگو باشد. اذان یعنی آن حقیقت آگاهیبخش با مضامینی پیشبرنده. اینکه پشت این تریبونها چهها گفته شده و چهها باید گفته شود مسئله ایست که وضع گذشته و حال و آیندۀ جامعه را به تصویر میکشد. اهمیت آنچه در این محفل بیان میشود ما را بر آن داشت تا پای صحبتهای آقای یونس فرزینفرد، عضو شورای مرکزی نظارت بر نشریات بنشینیم و آنچه در دیدار با رهبری گفته شده و آنچه باید بگوییم را مورد بررسی قرار دهیم.
*ابتدا با این پرسش آغاز میکنیم از نظر شما دیدارهای دانشجویی تا چه اندازه میتواند مطالبات دانشجویی را به گوش مقام معظم رهبری برساند و در پیشبرد اهداف موثر باشد؟
فرزینفرد گفت: ناظر به سوال اولی که مطرح کردید لازم است که چند نکته را ابتدائا دربارۀ خود ذات دیدار دانشجویی با مقام معظم رهبری بیان کنم. دیداردانشجویی مقام معظم رهبری جایی است که نمایندگان دانشجویی باید یک تحلیل رو به جلو همگام با آقا مطرح کنند، یعنی من به عنوان یک عضو جریان دانشجویی، جنبش دانشجویی باید نسبت به حوادث اطراف خودم به خصوص کف دانشگاه و جامعه، طوری تحلیل داشته باشم که وقتی که یک فرصتی در اختیار بنده گذاشته میشود در تخاطب با آقا که قرار میگیرم آقا فرمان رو به جلوی خود را را نسبت به من صادر کنند.
خب این اواخر شاید سه چهار سال اخیر، اگر ملاحظه کرده باشید، ما فرمان رو به جلویی از حضرت آقا دریافت نمیکنیم و این نشان میدهد که طبق گزارشهایی که حالا هم به دست ایشون میرسد و هم رویکرد مجموعههای دانشجویی، به ویژه، تشکلهای دانشجویی -چون تشکلهای دانشجویی سخنران ثابت دیدار رهبری در ماه رمضان هستند- میبینیم که کنششان و رویکردشان در داخل دانشگاه و اون جریانسازی که باید انجام میدادند به نحوی بوده که ما عملاً میبینیم که تخاطبی با دانشجو ندارند یعنی انگار فضای دانشجویی به خصوص مجموعه سیاسی دانشگاه و مجموعه فرهنگی دانشگاه تبدیل شده است به محافلی که خودشان هستند و خودشان، یعنی به قول معروف نه میتوانند روی مخاطبی تاثیرگذار باشند نه میتوانند آن را همگام کنند.
سیاست زدایی که در داخل دانشگاه در حال رخ دادن است چند عامل دارد، یکی میتواند سیاست گذاری مسئولین باشد، اما تنها این نیست، من این سیاست زدایی را به عدم ناکارآمدی یک سری از مجموعهها حالا میشود گفت نشریات، انجمنهای علمی یا حتی تشکلهای دانشجویی ربط میدهم.
اما اینکه در دیدار دانشجویی چه اتفاقی میافتد؟ برمیگردم به همان صحبت ابتدایی که گفتم. هرساله دیدار دانشجویی با حضرت آقا برقرار است. یک سری مجموعۀ دانشجویی در محضر ایشان صحبت میکنند. با رویکردی که نسبت به سالهای گذشته، من خاطرم هست در دیدارهای اخیر که شرکت کردم رویکردها مختلف است؛ بعضی مجموعهها صرف اینکه شاید بروند مطالب را کلی مطرح کنند مثلاً یک مجموعهای هست شاید نطق خودش را هفت، هشت محور میکند و به صورت کلی در محضر آقا بیان میکند. یک مجموعهای هست فقط از مشکلات دم میزند یا یک مجموعهای هست مثلا گزارش عملکرد مجموعۀ خود را در یک سال اخیر مطرح میکند اینها رویکردهای قالب است.
در کل، آن چیزی که ما عملاً و در واقعیت میبینیم این پرسش را ایجاد میکند که وقتی وظیفۀ مهم دانشگاه جریانسازی است پرسش این است آیا جریانسازی در دانشگاه رخ داده است؟ آیا اگر مجموعهای قرار بوده روی مسائل خاصی کار کند، کار کرده است؟ مثال میزنم یک مجموعه شاید دغدغه خودش را محور مقاومت قرار داده است. آیا ما در بحث محور مقاومت و جریانسازی فرهنگ مقاومت در دانشگاه خوب عمل کردیم؟ آیا آن هویت استکبارستیزی که مقام معظم رهبری بارها فرمودند و شاید بتوان گفت به نوعی هویت مشترک همه مردم است توانستیم روی آن کار کنیم؟ یا مثلا شاید مجموعۀ دیگری مسئلۀ دیگه محور قرار داده باشد.
من محفل دیدار دانشجویی مقام معظم رهبری را جایی میبینم که دانشجو اگر قرار باشد از مشکلات صحبت کند، نقد هم کند باید طوری باشد که صرفا بیان مشکلات نباشد. من پارسال خب در خدمت مقام معظم رهبری بودم حالا درسته بنا به دلایلی نشد صحبت کنم، در واقع، ناطق ناکام ماندیم، اما دقایقی در محضر آقا بودم و به صورت رودرو با ایشان صحبت کردم من چند جملهای که خدمت ایشان گفتم خب درباره مشکلات صحبت کردم آقای جملهای به من گفتند و این عبارت ایشان تا آخرین لحظۀ عمرم شاید در ذهن من باقی بماند ایشان فرمودند، مشکلات را نباید به من بگویید باید به مسئولین بگویید و اشاره کردند به وزیر علوم و حاج آقای رستمی که کنار ایشون نشسته بودند.
اینجا چه مشخص میشود؟ محفل آقا، بله، محفلی است که شما باید نقد کنید قطعاً آن مشکلات و نقدها را آقا هم میدانند، اما شما باید تحلیل را هم نسبت به فضا ارائه دهید و اگر میخواهید گزارش عملکرد هم بدهید گزارش عملکرد شما فقط ناظر به مجموعه خودت نیست، ناظر به جریانی هست که به ریشه و توسط مجموعه شما داخل دانشگاه انجام شده است چیزی که ما متاسفانه نمیبینیم.
اگر تشکلی بگوید این تعداد برنامه اجرا شده است. این تعداد کار انجام دادیم. خب، چه اتفاقی میافتد؟ عملاً ما داریم میبینیم که کف دانشگاه اصلا رویکرد سیاسی، فرهنگی، رسانهای دانشجوها به هم خورده است.
اگر بخواهم به عنوان جمع بندی خدمتتون عرض کنم دیدار آقا هم محفل نقد میتواند باشد هم محفل گفتن از مشکلات، اما شمایی که تشکل دانشجویی هستید، شمایی که نمایندگی یک مجموعه را برعهده دارید، قرار است ناظر به مواردی که میگویید چه راهکاری ارائه دهید؟ و آن راهکار را آیا توانستید تا حدی به منصه ظهور برسانید یا نه.
چیزی که من میبینم حداقل بعضی از مجموعهها هستند که شاید هر ساله که در محضر آقا حاضر میشوند میبینیم که نطقهایی که مینویسند از هر دری سخنی است، حساب شده نیست و ما شاهد هستیم که حضرت آقا که در جریان همه ریز و درشت مسائل هستند بازخوردشان را در بیانات خودشان به ما نشان میدهند.
مسئلۀ مهمی که فرمودند بحث بازگشت به دانشگاه بود قبلتر، بحث تقویت مبانی معرفتی و اعتقادی را مطرح کردند در سخنرانیهای حضرت آقا نگاه کنید. ایشان در اکثر سخنرانیها، صحبتشان را ناظر به قرآن و اهل بیت آغاز میکنند و وقتی میخواهند با اقشار مختلف به نسبت آن قشرخاص، موضوعی را مطرح کنند همواره به قرآن کریم اشاره دارند. چرا مبانی مطرح میشود؟ مبانی ما برآمده از قرآن است برآمده از زیستی است که زیست اسلامی است. اما رویکرد ما رویکرد مجموعههای ما نه فقط مجموعههایی که در محضر آقا هستند مجموعههای فرهنگی دانشگاهها رو هم ببینیم، مشخص است که متاسفانه این اواخر از این مبانی، فاصله گرفتهاند که عوامل مختلفی دارد.
*برخی انتقاداتی مطرح میکنند در خصوص سهمیههای حضور در جلسه آیا از نظر شما این انتقادات وارد است؟
عضو شورای مرکزی نظارت بر نشریات پاسخ داد: در رابطه با سهمیهها، سالها قبل روند به این صورت بود که یک سری سهمیهها را در اختیار مجموعههای دانشجویی، تشکلهای دانشگاهی قرار میدادند؛ بنابراین به نسبت تعداد دفاترشون و فعالیتی که در سطح کشور داشتند سهمیههای متفاوت اختصاص داده میشد. اما این اواخر خب به همت نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه، حدود ۴۰ درصد سهمیۀ یک دیدار را اختصاص دادند به مجموعهها، اما ۶۰ درصد دیگه را به واسطۀ ثبت نام جمعی دانشجویان در سراسر کشور از طریق درگاهی که تعیین کردند به صورت کاملاً حساب شده و با سیستم قرعه کشی انتخاب میکنند خیلی از دانشجوها این فرصت را پیدا میکنند که در محضرآقا باشند. پس میشود گفت که غرض خاصی در بحث اختصاص سهمیهها در دیدار دانشجویی مقام معظم رهبری نداریم.
*به نظر شما افرادی که تریبون میگیرند و صحبت میکنند حقیقتا صدای دانشجوها هستند؟ چگونه متنها نوشته میشود؟
فرزینفرد ادامه داد: مجموعهها دارای یک شورای مرکزی هست یک سیستم تصمیم گیری و سیاستگذار دارد که اصولا هم به صورت انتخابی هست. آن مجموعه هر ساله، توسط جلسه شورایی که میگیرند سخنران خود را برای دیدار با مقام معظم رهبری انتخاب میکنند که اصولاً دبیران مجموعهها هستند. البته مواردی بوده که شاید دبیر مجموعه نباشد این مشکلی ندارد.
ما در بحث دیدار آقا مسائل مختلفی داریم، اولا که خود سخنران شاید درگیر نطق نوشتن نباشد و یک تیمی همراهی کنند، اما آن چیزی که نوشته میشود باید برآمده از تفکری در خود سخنران باشد وگرنه کاملا انتزاعی صحبت میکند یعنی حس نمیتواند منتقل شود در نتیجه، حرف کاملا مصنوعی به نظر میرسد. مثال میزنم شاید الان کلمهای که در ذهنم میچرخد «عدالت» باشد خب من سال قبل، بعد از سه سال حضورم در وزارت علوم، توفیق داشتم به عنوان منتخب نشریات دانشجویی کل کشور در محضر آقا باشم خب فرصت نشد صحبت کنم به خاطر اینکه دو تا از سخنرانان بیشتر از وقتشان صحبت کردند. شاید حق الناس باشد. خاطرم هست مجری دیدار حضرت آقا بحث عدالت را مطرح کردند گفتند که برخی از مجموعههای دانشجویی در خصوص عدالت صحبت میکنند، اما خودشان اعتقادی ندارند.
چند وقت پیش از بنده پرسیدند که آن بزرگواران را میبخشی؟ من حقیقتاً گفتم که، چون نماینده چهار پنج هزار نشریه دانشجویی هستم شاید نتوانم ببخشم، چون حقی از برادر و خواهران زیادی ضایع شده است. اینکه مثال بود، حرف بنده این است اگر ما شناخت نسبت به مسائل داریم ایمان هم باید به آن داشته باشیم اگر ایمان باشد باید عمل رخ بدهد.
اگر شناختی نسبت به مسائل دانشگاه داری پس ایمانت کو؟ اگر ایمان داری عملت کو؟ همانطور که میبینیم اینجا یک فضای کجدار و مریزی در بین همه مجموعههای دانشجویی وجود دارد فرقی هم ندارد چه تشکلی باشد. در واقع میشود گفت آن آرمان دانشجویی که حضرت آقا از ما میخواستند کمی در بین دانشجوها کمرنگ شده یعنی ما داریم عقبگرد میرویم و این به خاطر این است که تمام توان خود را نمیگذاریم.
*به نظر شما این دیدارهای دانشجویی فعلی و صحبتهایی که مطرح میشود میتواند ما را به آن فرمان رو به جلو برساند؟
منظور ما از فرمان رو به جلو چیست؟ یعنی من یک سال زمان دارم از این دیدار دانشجویی تا دیدار دانشجویی بعد، من اگر بروم ۲۰، ۲۳ سال پیش، دیدارهای دانشجویی حضرت آقا را بررسی کنم میبینم تمام سخنرانیهای ایشان دارد خط را به ما نشان میدهد؛ خطی هم که نشان میدهد این نیست که مثلا محورهای مختلف را باز کنید بلکه رسالت ما را در یک مسیر طولی مشخص میکند کاملا نقطه به نقطه.
الان سوالی که برای خود من شکل میگیرد مثلا بازگشت به دانشگاه، مهمترین فرمان حضرت آقا در ماه رمضان گذشته بود. من به عنوان عضو یک مجموعه دانشجویی. برای مثال رسالتم رسانه است، چه کار کردم؟ آیا توانستم رسانه را به نحوی به کار بگیرم که بتوانم استدلالهای انقلابی را طبق فرمان ایشون در سال ۹۵ کف دانشگاه جاری کنم؟ آیا من توانستم طبق فرمانشون در سال ۹۸ شبکهای از نویسندگان تشکیل دهم؟
در حال حاضر اساسیترین موضوع سالی که گذشت، محور مقاومت و شهادت چهرههایی مانند سید حسن نصرالله، آقای صفی الدین، اسماعیل هنیه و یا حتی شهادت رئیس جمهور بود. ما چقدر توانستیم در خصوص این مسائل با یک اشتراک جمعی با دانشجو برسیم؟ من احساس میکنم این کم کاری قطعاً از سمت ما بوده است، این کم کاری هم که از سمت ما بوده برمیگردد به لبیک نگفتن به فرمان عقبتر حضرت آقا یعنی بازگشت به دانشگاه یا در سال قبلترش تقویت مبانی اعتقادی معرفتی.
من احساس میکنم خود مجموعههای ما از لحاظ اعتقادی به نیروی اهل قلم، به جایگاه و ارزش قلم زدن و رسالت رسانه در داخل دانشگاه ایمان کافی ندارند در نتیجه، هیچ وقت نمیتوانیم دربارۀ نشریات دانشجویی صحبت کنیم. این فاصله گرفتن با خود مسئله و انتزاعی شدن مسئله است. شاید گاهی اوقات، جنبش دانشجویی هم دچار یک غروری میشود که انگار خیلی کار کرده!
در پایان، باید بگویم آنجایی که ما فکر کنیم برای انقلاب خیلی کار کردیم آنجا نقطه سقوط ماست. ما باید همیشه هر کاری هم کردیم انگار نکردیم نه اینکه کارمون تاثیرگذار نبوده، نه! اما اگر این فکر بیاید که هر کاری انجام میدهیم انگار داریم رو به جلو حرکت میکنیم، کلی کار انجام دادیم اتفاقاً باعث میشود سرعت ما گرفته شود ما باید همیشه این فکر جلوی ذهنمان باشد که در بحث نسبتمون با انقلاب اسلامی کاری نکردیم. این دردمند بودن باعث میشود اتفاقاً بیشتر به تحرک بیفتیم فقط درد نکشیم اتفاقا دنبال دوای درد باشیم.