گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، سید کمیل حسینی دانشجوی دکتری جامعهشناسی و پژوهشگر حوزه جنسیت و جامعه است. حاصل چندین سال کار نظری و پژوهشهای آقای حسینی، فعالیتی است با عنوان: «جامعهی جنسیتزده (sexualized society).» بعدتر همین مطالعات و دیگر کارهای پژوهشی مرتبط را به عنوان مشاور کارگردان در فیلمهای مستند «پشت صحنه» و «بازگشت گمورا» مورد استفاده قرار میدهد. او کارگاهها و سخنرانیهای بسیاری در دانشگاهها و مراکز گوناگون دربارهی رابطهی جنسیت و جامعه داشته است و دربارهی رابطه جنسیت و جامعه، نظرات ویژهای دارد. در زمینه انقلاب جنسی با او به گفتگو نشستهایم که بخش دوم این گفتگوی تفضیلی در اختیار خوانندگان قرار میگیرد.
صنعت پورن حمایت میشود چون در نظام لیبرال سرمایهداری میفروشد
همانطور که گفتم ما در زمینه اندیشه بسیار تحت تأثیر فضای فکری و گفتمانی غرب هستیم و از آنجا که این حقوق در اندیشه غربی به این شکل شناخته شده نیستند در میان اندیشهورزان و آحاد جامعه ما نیز تبدیل به گفتمان نشدهاند لذا توسط جامعه هم مطالبه نمیشوند.
موضوع دیگر اینکه، روند سرمایهداری و سودمحوری اقتصادی است که ما نیز متأسفانه مشابه سایر کشورها تحت تأثیر این موضوع قرار داریم و در جامعه ما، نگاه لیبرال سرمایهداری به شدت در حال قوت گرفتن است.
با محور شدن اقتصاد و سرمایه در یک جامعه، نقشی که جنسیت در نظام سرمایهداری پیدا میکند باعث میشود که مسئال جنسی قدرتی ویژه در این نظام پیدا کند و در عمل وقتی ما شاهد تغییر فضای اقتصاد کشور به سمت سرمایهداری هستیم، در واقع در حال وارد کردن فضای جامعه به همان وضعیت سکسمحوری هستیم و البته در این میان هم رسانهها و تغییرات سریع و قدرت نفوذ آنها را نمیتوان نادیده انگاشت.
از علم مبارزه با تحولات جنسی در جامعه ناآگاهیم
اما نکته دیگر این است که ما دانش قابل توجهی در تحلیل و مبارزه با این تغییرات نداریم تا بتوانیم براساس آن تأمل، تحلیل و تصمیمگیری کنیم، این هم در فضای عمومی جامعه هست و هم در فضای مدیران و تصمیمسازان و تصمیمگیران. مثلاً من به عنوان یک همسر یا پدر خودم نمیدانم با رسانهای چون اینترنت یا ابزاری چون تلفن هوشمند در خانه، چطور برخورد کنم تا خانوادهام بیشترین استفاده و کمترین آسیب را ببیند و این در فضای مدیرانی هم وجود دارد که حتی اگر بخواهند کاری کنند، نمیدانند باید چگونه با این موج تغییرات روبهرو شوند تا جامعه بیشترین رشد را و کمترین آسیب را داشته باشد.
برای مدیریت این وضعیت چه باید کرد؟/ درمانهای سطحی جواب نمیدهد
درحال حاضر ما در تلاشیم که زیرساختهای دگرگونی نظام جنسی را شناسایی کنیم. اینها ممکن است به طور مستقیم در ارتباط با موضوع جنسی نباشد. برای مثال، پوشش در ارتباط مستقیم با این مسئله است. اما زیرساختهای آن ممکن است در فضای اقتصاد باشد، فضای ورزش، رسانه، سلبریتی و... .
به این ترتیب اگر این موارد شناسایی شد، میتوانیم با اثرگذاری بر آنها شاهد تغییرات گسترده در طول مثلاً 20 سال بعد باشیم. ما باید ریشههای تغییر را هدف اصلی بدانیم هر چند گاهی استفاده از مسکنهای سطحی نیز لازم است.
گاهی در بعضی جلسات برای توضیح این مسئله مثالی میزنم: «شخصی را تصور کنیم که عضوی از بدنش دچار آسیبدیدگی میشود، مثلاً شخصی که زانویش دچار درد شده است. ممکن است یک پزشک، برای او یک مسکن تجویز کند. درد تا مدتی برطرف میشود. ممکن است معاینه تخصصیتر منجر به تجویز یک عمل جراحی بشود. باز هم عمیقتر اگر کسی به این درد نگاه کند، شاید یک سری عادات رفتاری شخص مثل نوع راه رفتن و نشستن و... را عامل بداند و با تغییر و اصلاح آن، درد از بین برود» و همینطور هرچه ریشهایتر به مسئله نگاه کنیم، درد هم به شکل اساسیتر رفع میشود.
در مسئله جنسی هم چنین وضعی مطرح است. دانش اساسی نسبت به مؤلفههای زیربنایی که باید اصلاح شود نداریم. جاهایی هم که دانش آن وجود دارد، مسئولین ما نسبت به آن بیتوجه هستند.
بنده معتقدم هیچ راهحل جهان شمول و کاملی که آسیبی نداشته باشد برای این مسئله وجود ندارد. اساساً راهحل جامع و کلی دادن در موضوعات کلان اجتماعی برای همه و در هر شرایطی کار منطقی به نظر نمیآید. خصوصاً در شرایط متناقض گونه. برای نمونه خدمت شما عرض کنم. بهترین راهحل شاید کاهش سن ازدواج دائم باشد؛ در حالی که وقتی شما با جوانی روبهرو هستید که در 13 سالگی بالغ جنسی شده حتی در 20 سالگی هم بلوغ اقتصادی، عاطفی، اجتماعی و... به دست نیاورده و به خاطر شرایط اجتماعی، خانوادگی و نظام تعلیم تربیت نمیتواند به دست بیاورد ازدواج و طلاق او چه بسا مشکلات را بیشتر کند.
کاهش تحریک، کاهش سن بلوغ عاطفی و عقلی
ولی بههرحال ما چهار سیاست را به همه پیشنهاد میکنیم که حاکمیت، خانواده و افراد باید به سمت آن حرکت کنند و شاید در بلند مدت فضا بهتر شود این چهار سیاست عبارت است از: کاهش تحریک؛ 2- تأمین نیاز؛ 3- خویشتنداری؛ 4- کاهش آسیب.
در واقع باید تحریکها را در جامعه برای همه، چه مجردین و چه متأهلین کاهش داد و بعد وقتی نیاز به وجود آمد تلاش کرد به صورت شرعی چه موقت یا چه دائم، نیاز را برطرف کرد و اگر تأمین در دسترس نبود باید تلاش کرد تا فرد بتواند خویشتنداری پیشه کند و در آخر هم اگر کسی دچار انحراف جنسی شد، تلاش نمود تا آسیب را کم کرد و او را از انحراف نجات داد که البته تمام اینها توضیحات بسیار دارد که در این فرصت نمیگنجد.
خیلی خلاصه اینکه باید تحریکها را کاهش داد تا بلوغ به تأخیر بیفتد و خواهش سنی تا زمانی که امکان تأمین آن وجود ندارد، کنترل گردد. هم وظیفه فرد است تا در نگاه کردن، رژیم غذایی، فیلم دیدن و... رعایت کند. هم کمک خانواده را میخواهد و هم حتی کمک جامعه را که تحریکها در جامعه به حداقل برسد.
دوم اینکه امکان ازدواج دائم به عنوان کاملترین و بهترین راه زودتر فراهم شود که در این راه نیز، هم فرد باید خواستهها و توقعهای خود را مدیریت نموده و تلاشش را بیشتر کند و هم خانواده و جامعه باید شرایطی را فراهم کنند تا فرد سریعتر به بلوغ اقتصادی، عقلی، عاطفی و... برسد و از سمت دیگر ازدواج را با آداب و رسوم بیجا آنچنان دشوار نکنند که امکانش مشکلتر گردد و ... .
خانواده در برآوردن نیاز عاطفی و جنسی فرزندان نقش محوری دارد/ نیاز دختران بیشتر عاطفی و پسران جنسی است
اما باز در این بین ممکن است این فاصله وجود داشته باشد و فرد نیاز جنسی دارد و امکان ازدواج دائم ندارد. باید توجه کرد که نیاز دختران در این سنین بیشتر عاطفی است تا جنسی و اگر خانواده خصوصاً والدین به این وجه عاطفی توجه داشته باشند، میتوانند به دختر در گذران این دوران تا رسیدن به سن ازدواج دائم، کمک کنند اینکه امکان ازدواج دائم برای دختران نیز در سن پایینتر فراهم است.
اما پسران هم، نیاز جنسی دارند تا عاطفی؛ هم این نیاز شدیدتر است و تنها با ابعاد عاطفی قابل کنترل نیست. باید این توضیح را بدهم که عدم تأمین نیاز جنسی در زمان خودش میتواند آسیبهای بسیاری را برای فرد و جامعه داشته باشد که هم جسمی است، هم روانی، روحی و اعتقادی و میتواند آثاری ماندگار در فرد داشته باشد. توجه خانواده به تأمین این نیاز کاملاً ضروری و لازم است زیرا فرزندان در آن سن ممکن است در صورت عدم توجه و کمک خانواده دچار اشتباهاتی خطر آفرین گردند.