به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو از اهواز، شب شعر طنز با حضور شاعران مطرح طنزپرداز کشور، ناصر فیض و سعید بیابانکی و با اجرای حامد صافی شاعر توانمند اهوازی به همت کانون دانشجویی شعر و ادب در تالار شهدای دانشگاه برگزار شد.
ساعت ۱۹ شب است، درصد بیشتر دانشجویان دختر نسبت به پسران حاضر در دانشگاه را میتوان از تعداد اتوبوسهایی که از خوابگاههای دختران آمده اند، حدس زد.
هنوز نیم ساعتی به شروع برنامه مانده است، تالار شهدای دانشگاه تقریباً در حال انفجار است، بچههای کانون شعر و ادب برای کم کردن التهاب تالار بین حضار بستنی پخش میکنند؛ اما بستنی هم از گرمی و شور حضار نمیکاهد و در این برنامه خبرنگاران خبرگزاری دانشجو نیز از بستنی بی نصیب نمی مانند!!
آرام آرام عقربهها ساعت موعود را نشان میدهند و مهمانان با تشویقهای پی در پی دانشجویان وارد سالن شده و در صندلیهای ردیف ابتدایی مستقر می شوند. برنامه با اجرای گرم دکتر صافی شروع و از زحمات اعضای کانون شعر و ادب تقدیر میشود.
مسئولان آرام آرام میآیند، مدیر فرهنگی دانشگاه، مسئول کانونهای فرهنگی و مدیر فناوری دانشگاه علوم پزشکی اهواز وارد سالن میشوند و در نهایت مرتضی حیدری آل کثیر شاعر آیینی اهوازی نیز به جمع اضافه میشود.
ناصر فیض و سعید بیابانکی به دعوت مجری بر روی سن حاضر میشوند. قرار است از شعرها و طنزهای برتر که قبلاً داوری شده با اهدای کتاب "فیض بوک" جناب فیض با امضای نویسنده تقدیر شود.
صدای خندهی دانشجویان سالن را پر کرده تک جملات طنز ناصر فیض و سعید بیابانکی شور دانشجویان را بیش از پیش کرده است.
یکی از دانشجویان شیرازی برای اجرای استندآپ کمدی به سن دعوت میشود و در ابتدا اشاره میکند که شیرازیها به بیحالی معروف هستند؛ اما حقیقتاً این طوری نیست و استان فارس احساس کالبد ایران اسلامی است.
دانشجوی طنّاز شیرازی با دست شکسته و بال گردن با تکه های طنز که به نوعی کپی شده از برنامه خندوانه است، دانشجویان را به وجد می آورد.
دانشجوی بعدی اجازه میخواهد که برخلاف فضای حاکم شعری عاشقانه بخواند که با استقبال پرشور دانشجویان و تشویقهای مکرر آنان همراه میشود. ناصر فیض واکنش نشان میدهد و میگوید شعر احساسی بیشتر از طنز طرفدار دارد، سعید بیابانکی هم با اشاره لطیف به نسبت ناموزون جمعیت دختران و پسران حاضر در جلسه از مسئولان میخواهد برای ازدواج این دانشجویان چارهای بیاندیشند.
پس از این شعر عاشقانه، دانشجوی دیگری رباعی را در حمایت از جناب خان میخواند و با اعتراض میگوید جالب است اینجا در دل خوزستان از اصفهان و شیراز شعر خوانده میشود؛ اما از خوزستان خبری نیست و رباعی خود را تقدیم به خوزستانیها میکند.
مدیر فناوری دانشگاه هم شاعر است و به سن دعوت میشود. به محض رسیدن روی سن با فریادهای دانشجویان که چرا سرعت اینترنت کم است!! مواجه میشود و وعده افزایش سرعت را می دهد.
مدیر فناوری با اشاره به اولین جلسه خوانش شعر خود در ۱۸ سال پیش از کتاب شعر خود شعری عاشقانه میخواند و بیان میکند: آن شب مخاطب این شعر در سالن حضور داشت و با افتخار می گویم که هم اینک آن فرد مادر دو فرزند من است. این بیان احساسات با تشویق های فراوان دانشجویان روبرو شد.
مرتضی حیدری آل کثیر دیگر شاعر آیینی اهوازی به سن دعوت میشود. در ابتدا به وزن نام و نام خانوادگی خود اشاره میکند و اینکه بسیاری از شعرا با این وزن شعر سرودهاند.
سپس آل کثیر شعری عاشقانه با مضون طنز خواند که این ترکیب جالب نیز با تشویق دانشجویان همراه شد.
ناصر فیض طنزپرداز کشور در پایان بیان کرد: شعر طنز از ناهماهنگیها پیش میآید و به این نکته اشاره کرد که مردم ایران دیر میخندند؛ اما اهل خندهی خوب هستند؛ اما در کشورهای دیگر مردم به جکهای بیمحتوا و الکی میخندند.
وی همچنین به برخی ترکیبهای خندهدار در جامعه اشاره کرد و گفت: ما در بعضی موارد از عباراتی استفاده میکنیم که اگر دقت شود خنده دار هستند، مثلاٌ میبینیم پشت یک ماشین پیکان قدیمی که تمام رنگ است و زهوار آن در رفته است بزرگ نوشته هر چه دارم از دعای مادر است!!!
سعید بیابانکی هم به اهمیت شعر طنز اشاره کرد و گفت: شعر طنز همواره در جریان ادبی ایران بوده است و بسیاری از شعرهای شاعران مطرح از جمله حافظ پر از طنز است.
بیابانکی در ادامه به تعریف یک خاطره طنز پرداخت و دکلمههایی از شعر را با صدای بلند خواند که مورد تشویق دانشجویان قرار گرفت.
سعید بیابانکی در پایان شعری در وصف ۱۷۵ شهید غواص خواند که فضای سالن را تحت تأثیر قرار داد.
مجری توانمند برنامه هم برای حسن ختام شعری پرمضمون در وصف شهدا خواند.