گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- یادداشت دانشجویی* دشمنان سید الشهدا (ع) در واقع دشمنان اسلام بودند که توانستند مسیر خلافت و ولایت را منحرف کنند و تا آنجا پیش بروند که فرزند پیامبر را به شهادت برسانند؛ علت این مسأله سوء استفاده بنی امیه از موقعیت ها و شرایط موجود در آن زمان و نیز روش ها و تاکتیک هایی بود که بکار می گرفتند تا بتوانند به مقاصد خود برسد.
دستگاه اموی با سه ابزار تبلیغات، تهدید و طمع توانست مسیر جامعه را عوض کند و شرایطی را به وجود آورد که مردم به این مصیبت عظیم مبتلا شوند.
با توجه به اینکه تاریخ بنا بر حدیث معروف پیامبر(ص) قابل تکرار است و موارد مشابه نیز در دوران های دیگر واقع می شوند، به دنبال این سوال می رویم که درست است معاویه از این سه ابزار برای مردم استفاده کرد، اما چرا مردم فریب خوردند؟
عوامل زیادی وجود دارد که فقط به یک مورد بسنده می کنم و آن هم سستی در جانفشانی برای دین و اسلام است. ما عادت کرده ایم بگوئیم اگر تکالیف واجب به حد ضرر زدن به انسان رسید، دیگر واجب نیست. تصور می کنیم شرط امر به معروف و نهی از منکر این است که ضرری متوجه شخص نشود.
در زمان ما فقط امام (ره) این مطلب را به خوبی بیان فرمودند: در مَهّام امور تقیّه نیست.
تقیه در امور عادی است که اگر ضرری به کسی می رسد؛ می تواند بگویید: آنچه را که باید بگویم گفتم و از این بیشتر تکلیفی نیست، ولی اگر مسأله ای مربوط به اساس و کیان اسلام می شود در آن موضوع صحبت از تقیه نیست، در اینگونه مسائل تقیه حرام است، «ولو بلغ ما بلغ» یعنی به هرجا که کار بینجامد ولو هزاران نفر هم کشته شوند، نباید تقیّه کرد.
امام حسین (ع) از اقوام خود دو گلایه کرد: اول آنکه در راه اسلام هزینه ای نکردند و دوم که مهم تر است، عدم جانفشانی برای دین بود. ایشان علت انحراف معاویه را فاصله گرفتن از این دو اصل عنوان کردند.
آگاه باشیم که یکی از ویژگی های تاریخ تکرار آن است که مبتلای بلای دیگر نشویم.
امیررضا غلامی، فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.