اخبار دانشگاهی را از «کانال اخبار دانشگاهی SNN.ir» دنبال کنید
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- یادداشت دانشجویی*؛ امر به معروف و نهی از منکر دو کلید واژهای که اگر بگوییم در تمامی فرهنگها و ملل مختلف جایگاه ویژه و خاصی داشته و یا دارد، تعجب بسیاری را برانگیزد. از اصحاب سبت و قوم حضرت داوود گرفته تا جوامع غربی و آمریکایی به نحوی در فرهنگ خود یا از این شیوهٔ تعامل اجتماعی استفاده میکنند و یا محققان و پژوهشگران آنها نبود آن را علت بسیاری از مشکلات جوامع خویش میدانند.
با توجه به تحریف کتب دینی یهودیان و مسیحیان در طول سالهای پیش از اسلام، و اینکه دسترسی به متون اصلی آنها تقریبا ناممکن است، کمی کار دشوارتر شده است،هر چند در جستجویی مختصر در متون همین دو کتاب، به امر به معروفها و نهی از منکرهای بسیاری برخوردیم. اما واژهٔ امر به معروف و نهی از منکر یا کلمهٔ دیگری که معادل آن باشد در آنها نیافتیم.
امر به معروف و نهی از منکر در تورات و انجیل
گفتیم از آنجا که متن کتب انجیل و تورات تحریف شده است، برای اطلاع از وجود فریضه امر به معروف و نهی از منکردر این کتب و در ادیان یهودیت و مسیحیت، به آیات قرآن مراجعه کردیم: لعنت شدن کسانی که نهی از منکر نمیکردند: لُعِنَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ بَنی إِسْرائیلَ عَلی لِسانِ داوُدَ وَ عیسَی ابْنِ مَرْیَمَ ذلِکَ بِما عَصَوْا وَ کانُوا یَعْتَدُونَ (۷۸) کانُوا لا یَتَناهَوْنَ عَنْ مُنکَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ ما کانُوا یَفْعَلُونَ (۷۹)
در آیه ۷۸ سوره مبارکه مریم به این نکته اشاره شده است که کسانی از قوم بنی اسرائیل که کافر شده بودند توسط حضرت داوود و حضرت عیسی (علیهماالسلام) دچار نفرین شدند. اما دلیل کافر شدن و نفرین شدن آنها به دست پیامبرشآنچه بوده است؟ در آیه بعد به این نکته اشاره شده است که دلیل کفر و نفرین شدن قوم بنی اسرائیل این بوده که نه تنها آنها نهی از منکر نمیکردند، بلکه مرتکب منکر نیز میشدند. از این دو آیه میتوان این برداشت را کرد که هم در دین یهود و هم در آئین مسیحیت امر به معروف و نهی از منکر وجود داشته است واتفاقا تاکید بسیاری هم روی آن شده، تا حدی که ملتزم نبودن به این دو فریضه باعث نفرین شدن آن اقوام توسط پیامبرانشان شده است.
اوصاف پیامبر در انجیل و تورات:
الَّذینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِثَ وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتی کانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذینَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (۱۵۷)
آیه ۱۵۷ سوره مبارکه اعراف اشاره به این دارد که اوصاف پیامبر گرامی اسلام در کتب تورات و انجیل ذکر شده است. دو ویژگی اولی که حضرت محمد (ص) در این کتب با آنها معرفی شده است، امر به معروف و نهی از منکر است. از این آیه نیز میتوان این برداشت را کرد که قطعا در تورات و انجیل به امر به معروف و نهی از منکر اشاره شده است که در این کتب، پیامبر واپسین با این دو ویژگی توصیف میشود، یعنی آمر به معروف و ناهی از منکر.
داستان اصحاب سبت:
وَ سْئَلْهُمْ عَنِ الْقَرْیَةِ الَّتی کانَتْ حاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ یَعْدُونَ فِی السَّبْتِ إِذْ تَأْتیهِمْ حیتانُهُمْ یَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعاً وَ یَوْمَ لا یَسْبِتُونَ لا تَأْتیهِمْ کَذلِکَ نَبْلُوهُمْ بِما کانُوا یَفْسُقُونَ (۱۶۳) وَ إِذْ قالَتْ أُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْماً اللَّهُ مُهْلِکُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذاباً شَدیداً قالُوا مَعْذِرَةً إِلی رَبِّکُمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ (۱۶۴) فَلَمَّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ أَنْجَیْنَا الَّذینَ یَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَ أَخَذْنَا الَّذینَ ظَلَمُوا بِعَذابٍ بَئیسٍ بِما کانُوا یَفْسُقُونَ (۱۶۵) فَلَمَّا عَتَوْا عَنْ ما نُهُوا عَنْهُ قُلْنا لَهُمْ کُونُوا قِرَدَةً خاسِئینَ (۱۶۶)
در ادامه سوره اعراف و در آیات ۱۶۳ تا ۱۶۶ این سوره، به داستان اصحاب سَبت (قومی در زمان حضرت داوود علیه السلام) اشاره شده است. در اینجا به دلیل مفصل بودن داستان و مجال اندک ما، از شرح و بسط داستان خودداری میکنیم. اما در این آیات هم بیان شده است که کسانی از قوم بنی اسرائیل که مرتکبین منکر را نهی از منکر نمیکردند، دچار عذاب الهی شدند. مجددا با توجه به این آیات میتوان بیان کرد که امر به معروف و نهی از منکر، یکی از مورد تاکیدترین واجبات در دین یهود بوده است.
امر به معروف و نهی از منکر در فرهنگ سایر ملل
پس از انقلاب صنعتی در طی دو قرن اخیر معیار ارزش گذاری در کشورهای غربی تغییر بسیاری کرد و صهیونیسم جهانی جای خیلی از ارزشها و ضد ارزشها را عوض کرد. در کتاب «گشت ارشاد در آمریکا» که به اوضاع فرهنگی و اجتماعی آمریکا و صدور فساد توسط آنها، به دیگر کشورها میپردازد، برخی از موارد امر به معروف و نهی از منکر در آمریکا را بیان و تصریح می شود در زمانهای گذشته، با مصرف مشروبات الکلی، اسارت زن غربی، فرضیه تکاملی داروین و فساد، مبارزه جدی میشده است، سپس چگونگی نفوذ صهیونیسم به آمریکا و برنامههای آنان برای ترویج فساد و بیبند و باری را توضیح میدهد.
اما در اینجا ما برای بررسی نگرش مردم در غرب به مسئله امر به معروف و نهی از منکر، به گزارههای نزدیک به مفهوم امر به معروف و نهی از منکر در فرهنگ آنها میپردازیم و چند مورد را بررسی میکنیم:
نظریه پنجره شکسته (Broken Window theory)
تئوری پنجره شکسته یک تئوری معروف در حوزه جرمشناسی است که در سال ۱۹۸۲ توسط دو دانشمند آمریکایی مطرح شد. این تئوری در همان زمان که شهر نیویورک با معضلات شدیدی درزمینهٔ تخریب اِلمانهای شهری توسط خرابکاران خیابانی و مواردی مانند دیوار نویسیهای معروف به گرافیتی دست و پنجه نرم میکرد توسط پلیس شهر نیویورک به کار گرفته شد تا از هرج و مرجهای شهری بکاهد که کاملا موثر واقع شد.
تئوری پنجره شکسته میگوید: فرض کنید تعداد اندکی از پنجرههای یک ساختمان شکسته باشد، اگر این پنجرهها برای مدت طولانی درست نشوند، خرابکاران میل بیشتری برای شکستن سایر پنجرهها پیدا میکنند و تعداد بیشتری از آنها را میشکنند. اگر این وضع ادامه پیدا کند، پس از مدتی ساختمان کاملا متروکه خواهد شد و به تصرف خرابکاران درخواهد آمد.
یا تصور کنید اگر مقداری زباله روی پیاده رو ریخته باشد، مدتی بعد کیسههای زباله بزرگتر در آنجا قرار خواهد گرفت و در نهایت پیاده رو به محل انباشت زباله تبدیل خواهد شد. راه حل تئوری پنجره شکسته چه بود؟ راه حل بیان میکند هرگاه خرابکاران پنجرهای را شکستند به سرعت شیشه شکسته را تعویض کنید و اجازه ندهید شیشه شکسته باقی بماند. البته زمانی که تمام شیشهها سالم است باید تلاش کنید مانع از شکستن شیشهها توسط خرابکاران شوید و سریعا آنها را شناسایی و مجازات کنید اما تحت هیچ شرایطی نباید اجازه دهید پنجرهای شکسته باقی بماند.
تئوری پنجره شکسته نه فقط در مدیریت شهری بلکه در مدیریت تمام سازمانهای خصوصی و دولتی، انتفاعی و غیرانتفاعی و حتی زندگی شخصی بسیار کارآمد است. اگر یک تکه کاغذ ناکارآمد روی میزتان نگه داری کنید، کمتر از ۳ ماه دیگر میز شما به زباله دانی از کاغذهای ناکارآمد تبدیل میشود. اگر یک قسمت از خودروی شما دچار نقص میشود و آن را درست نمیکنید، کمتر از ۳ سال دیگر خودروی شما به یک اتومبیل اوراقی مبدل خواهد شد.
درست مانند همین موارد، حد و حدود ارزشها در یک جامعه باید توسط مردم و حکام آنجامعه حفظ شود. آن چیزی که به تدریج موجب انحطاط فرهنگ غرب شد، قبح زدایی از منکراتی بود که در جامعه به تدریج فراگیر شد و مردمی که باید در برابر این پنجرههای شکسته واکنش نشان میدادند، از خود عکس العملی بروز ندادند تا کم کم ضد ارزشها به ارزش تبدیل شدند. این موارد برای جامعه ما نیز صادق است. جامعهای که به تدریج در حال پذیرش فرهنگ منحط غربی است و این فرهنگ، روز به روز در حال نفوذ بیشتر در فرهنگ کشور ماست. مهمترین کاری که برای پیش گیری از این قبح زدایی در جامعه اسلامی میتوان صورت داد، امر به معروف و نهی از منکر است.
نظریه نظارت یا کنترل اجتماعی
تمهیدها و راه کارهای هر جامعه به منظور مصونیت در برابر ناهنجاریهای اجتماعی ـ فرهنگی در دو منبع ریشه دارد: اول: در درون افراد جامعه، یعنی اعضای هر جامعه پذیرفتهاند که زندگی در اجتماع، رعایت ارزش خاصی را میطلبد و تخلف از این ارزشها و ضوابط، آنان را بهعنوان اعضایی مزاحم، انگشت نما خواهد کرد.
دوم: در قدرت نیروهای بازدارندهای مانند نیروهای امنیتی و انتظامی، به این معنا که هرگاه افراد یا گروههایی از بایستههای زندگی جمعی و رعایت ارزشها و هنجارهای اجتماع سر باز زنند، بخشی از قدرت جامعه که در قالب نیروهای امنیتی و انتظامی شکلگرفته است، از نظم مطلوب اجتماع دفاع خواهد کرد.
آنچه مبنای «نظارت اجتماعی» را تشکیل میدهد، مبتنی بر مطلبی است که گفته شد. ضرورت این نظارت برای حفظ موجودیت اجتماع بخشی از تئوریهای جامعهشناسان است که یک صدسال پیش، نخستین بار بهوسیله «روس» (جامعهشناس آمریکایی) مطرح و عنوان شد.
«امر به معروف و نهی از منکر» در شکل گسترده خود، اساسیترین، منطقیترین و کارآمدترین راه کار برای نظارت اجتماعی و دفاع جامعه از خود به حساب میآید. این وظیفه مهم و درواقع راه کار ارزشمند، از یکسو برای افراد جامعه اسلامی فریضهای مهم محسوب میشود، و از سوی دیگر بر دوش متولیان امور بهعنوان یک تکلیف حکومتی قرار میگیرد.
اینکه گفته میشود جامعه اسلامی حق دفاع از خود را در قالب امر به معروف و نهی از منکر داراست، این حق دفاع در امتداد انجام دادن این وظیفه از سوی افراد و متولیان حکومتی اجرا میگردد. باید گفت که در اندیشه و افکار برخی، امر به معروف و نهی از منکر برای افراد جامعه نوعی محدودیت به دنبال دارد، این ذهنیت، تا حدودی به واقعیت نزدیک است، اما جای این سؤال باقی است که این محدودیت برای چه کسانی و در برابر کدام کارهاست؟ ضمن اینکه هرگاه آزادی بیقیدوشرط و بهاصطلاح ولنگاری افراد باحیثیت و سلامت جامعه مغایر باشد، بدون شک در نگاه هر فرد منصفی، مصالح جامعه باید بر مصالح افراد مقدم شود.
بنابراین اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر قبل از آنکه افراد را محدود کند، مصونیت جامعه را در پی دارد. از کسی پذیرفته نیست که در تعارض میان مصالح فرد و جامعه، مصالح فرد را مقدم بدارد. مایکل کوک آمریکایی؛ نویسنده
پرحجمترین کتاب امر به معروف و نهی از منکر
شاید جالب و کمی عجیب به نظر برسد که بیاعتنایی مردم به یک رویداد زشت و غیرانسانی در امریکا، سبب شد تا یک محقق آمریکایی به نام مایکل کوک، بزرگترین کتاب درزمینه امر به معروف و نهی از منکر را تألیف کند. داستان نگارش این اثر و انگیزه مؤلف آن، در آغاز مقدمه کتاب آمده است که خلاصه آن چنین است:
وقوع حادثهای زشت و ننگین دریکی از خیابانهای شهر شیکاگوی آمریکا و بیتفاوتی مردم نسبت به آن، انگیزه مایکل برای نوشتن این کتاب شد. در شامگاه یکی از روزهای پاییزی، در ایستگاه قطار شهری شیکاگو در حضور جمعی از مردم، زنی مورد تجاوز قرار گرفت؛ اما کسی برای کمک به قربانی از جای خود حرکت نکرد. فریادهای زن بیپاسخ ماند و رهگذران جز تماشا یا عبور سریع کاری نکردند. تا اینکه بالاخره از میان جمع حاضرین تنها یک نفر پس از فریادهای مکرر زن که مورد تجاوز قرارگرفته بود، به خیابان میرود، جلو ماشین پلیس را میگیرد و از آنان میخواهد تا برای دستگیری آن شخص اقدام کنند.
این واقعه دلخراش در روزهای بعد موردتوجه روزنامهها قرار گرفت و چندین گزارش چاپ شد. این پرسش برای مایکل کوک مطرح میشود که چرا اکثر مردم ساکت بودند؟ به نظر وی همینکه یک نفر اقدام کرده است، و بعد هم مورد تحسین قرارگرفته، نشان میدهد که زمینهای برای مداخله به صورت یک اصل اخلاقی وجود دارد.
مراجعه به فرهنگ حقوقی غرب نشان میدهد که گرچه مطالبی درباره امداد به دیگران در آن وجود دارد، اما این بحث مهجورتر از آن است که بهعنوان فرهنگ و سنت مردمی بهتفصیل توصیف شود. اما به نوشته کوک، اسلام تعالیمی ویژه و گسترده برای این وظیفه اخلاقی دارد که نام آن «امر به معروف و نهی از منکر» است.
امر به معروف و نهی از منکر، حلقه مفقوده در فرهنگ و نظام اجتماعی غرب
شاید این برای محققان و دانشمندان غربی جای سوال داشته باشد که چرا در نظام حقوقی و اجتماعی غرب، افراد چنین تربیت شدهاند که هیچ واکنشی در برابر زشتیها و حتی برخی جنایات از خود نشان نمیدهند؟! درواقع محققان غربی، با مواجه شدن با این وقایع زشت و مذموم، به خلا وجود این فرهنگ اجتماعی در فرهنگ خود پی بردهاند. حال برخی مانند «هیرشی» و «روس» با مطرح کردن تئوریهایی نظیر «پنجره شکسته» و «کنترل اجتماعی»، درصدد رفع این خلا برمی آیند و دیگری مانند مایکل کوک، که در دوران تحصیل خود در دانشگاه کمبریج به تحقیق درباره تاریخ اسلام پرداخته بود، با تألیف کردن کتابی درزمینهٔ امر به معروف و نهی از منکر، سعی در فرهنگ سازی این مهم در جوامع غربی را دارد.
با وجود همه این تفاصیل، در نظام اجتماعی و فرهنگ کنونی غرب و در هر کشوری که این فرهنگ در آن نفوذ کرده است، این خلا دیده میشود. این واقعیتی است که بزرگترین دانشمند غربی قرن بیست نیز به آن رسید؛ اینشتین در این باره گفت: «دنیا جای خطرناکیست نه به خاطر مردمان شرور، بلکه به خاطر کسانی که آن شرارتها را نگاه میکنند و کاری در مورد آن انجام نمیدهند.»
عباس اینانلو؛ فعال دانشجویی و عضو جنبش حیا
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است