چرا وزارت آموزش و پرورش با وجود این حجم از نارضایتیها و مشکلات مطرح شده در مورد پیامرسان «شاد»، پاسخی برای حل مشکلات فنی نمیدهد؟ آیا قرار است همچنان دانشآموزان محروم و مناطق محروم، دانشآموزان استثنایی و نهضت سوادآموزی مغفول بمانند؟
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجو_سیده زهرا حسینی؛ گفتیم که اصل ٣٠قانون اساسی میگوید: دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دورهی متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی بطور رایگان گسترش دهد؛ و گفتیم این یعنی دولت باید خدمات آموزشی و وسایل آموزش را بصورت رایگان تا پایان دوره متوسطه در اختیار مردم قرار دهد، اما نکتهای که در این اصل وجود دارد عبارت «وسایل آموزش و پرورش رایگان» است و باید دید که منظور از وسایل رایگان در این اصل قانونی چیست؟
در سال۶٢، وزیر وقت آموزش و پرورش از شورای نگهبان میخواهد تا دایره شمول وسایل آموزش و پرورش را مشخص کند و در نامه مینویسد: وسائل آموزش و پرورش با توجه به گستردگی و تنوع دروس و رشتههای موجود میتواند به کلیه ابزار و آلات و تجهیزاتیکه برای آموزش و پرورش آن دروس بکار گرفته میشود اطلاق گردد. در اینصورت کتابهای درسی و نوشتافزار و وسائل نقاشی و رسم و ابزار لازم برای تهیه نمونه و مدل در رشتههای فنی نیز شمول تعریف خواهد بود و لباس ورزش و کفش و توپ و ... نیز که از وسائل اولیه پرورش میباشد، در نظر بالا باید بطور رایگان در اختیار دانشآموزان قرار گیرد.
در ادامه این نامه آمده است: البته در رشتههای فنی و آموزش فنون مختلف ابزار اولیه که برای ارائه آموزش کلی ضرورت دارد، از طرف هنرستان تهیه و در اختیار هنرآموزان و دانشآموزان قرار میگیرد، لکن برای کسب مهارت بیشتر و انجام تمرینهای مکرر و ذوقآزمائیهای افزون بر آنچه در برنامههای مصوب آموزش و پرورش قرار دارد، دانشآموز خود وسائل و ابزار لازم را تهیه مینماید و کارنامه و گواهی نامههای مؤید تحصیلات نیز با ترتیب و کیفیتی که مرسوم است نباید از بودجه دولت تهیه شود.
شورای نگهبان نیز در تشخیص دایره شمول این عبارت مینویسد: "اصل ۳۰ قانون اساسی و بعض اصول مشابه آن مسیر سیاست کلی نظام را تعیین مینماید و مقصود این است که دولت امکاناتی را که در اختیار دارد در کل رشتههایی که در قانون اساسی پیشنهاد شده، بطور متعادل طبق قانون توزیع نماید. بنابراین آموزش رایگان در حد امکان کلاً یا بعضاً باید فراهم شود و با عدم امکانات کلی دولت با رعایت اولویتها مثل ترجیح مستضعفان و مستعدان بر دیگران اقدام مینماید علیهذا مادام که دولت از امکانات فراهم کردن وسایل آموزش رایگان برخوردار نیست، عمل به مصوبه شورای انقلاب مغایر با قانون اساسی نمیباشد.
به این معنا است که دولت باید تا جایی که میتواند و تا سر امکانات خود باید تماما آموزش را رایگان ارائه دهد و در صورتیکه که امکانات دولت پاسخگوی ارائه آموزش تماما رایگان نیست اولویت با مستضعفان و مستعدان است.
اما در حال حاضر و به دلیل شیوع ویروس کرونا در کشور، مدارس و کلاسهای درسی تعطیل شدند و پس از مدتی بلاتکلیفی قرار شد تا کلاسها بصورت مجازی ادامه پیدا کند و همچنین کلاسهای تلویزیونی نیز روی کار آمدند که ناکام و ناموفق به نوعی مورد استقبال قرار نگرفتند و حذف شدند.
در نهایت آموزش و پرورش تصمیم میگیرد تا پیامرسان «شاد»؛ شبکه آموزش دانشآموزی، را راه اندازی کند، اما در اجرای این طرح دستور میدهد تا همه مدارس و تمام کلاسهای آموزشی از این پس تنها در این شبکه برگزار شود.
در میان این دستور، اما هیچ اشارهای به خانوادههای با توان مالی کم و خانوادههای مناطق محروم نشده و در پاسخ به این سوال که چه فکری برای خانوادههای کم بصاعت و مأزق محروم اندیشیده شده؟ اعلام میشود که: موضوع در دست بررسی است و مراتب متعاقباً به اطلاع میرسد.
در صورتیکه قانون اساسی و تفسیر شورای نگهبان اعلام میکند که اولویت در ارائه خدمات آموزشی به هنگام کمبود امکانات دولتی باید «مستضعفان» باشند حالا، اما بدون توجه به اصل رایگان بودن آموزش و این نکتهی شورای نگهبان که اولویت با مستضعفان و خانوادههای محروم و مناطق محروم، اپلیکیشن شاد اجرا میشود و اعلام میشود که خدمات آموزشی تنها از این بستر ارائه خواهد شد و به قول خود مسئولین: موضوع مناطق محروم نیزبررسی خواهد شد! این یعنی عدم توجه به نص قانونی!
با این حساب خانوادههای محروم و مناطق محروم برای استفاده خدمات آموزشی که تنها در بستر شاد ارائه میشود باید با گرداخت هزینهای بیش از سه میلیون تومان یعنی تقریبا دو برابر حداقل دستمزد تعیین شده برای کارگران (۱ میلیون و ۸۳۵ هزار و ۴۲۶ تومان) اقدام به خرید گوشی هوشمند و سیمکارت کنند و قصه زمانی اسفناکتر میشود که این پیامرسان تنها قابلیت پیکربندی یک حساب کاربری را دارد و اگر خانوادهای کم بضاعت دو فرزند دانشآموز داشته باشند باید دو گوشی تلفن همراه و دو سیمکارت تهیه کنند و معالاسف اگر یکی از اعضای این خانواده خود نیز معلم باشد، قطعا برای او نیز باید تلفن جداگانهای تامین شود که قطعا هزینهای هنگفت را به دنبال خواهد داشت البته همه این هزینههای تهیه تلفن هوشمند و سیمکارت بدون در نظر گرفتن هزینه اینترنت لازم برای ورود به این پیامرسان است کما اینکه تاکنون خانوادهای زیادی نسبت به میزان اینترنت مصرفی و تعرفههای گران اینترنت اعتراض کرده و ناراضی بودهاند.
سوال اینجاست آیا بهتر نبود که وزارت آموزش و پرورش ابتدا طرحی برای جانماندن دانشآموزان محروم و مناطق محروم ایجاد کند و سپس به اجرای شاد در ضمن طرحی دیگر بپردازد و بستر شاد را تنها بستر ارائه خدمات آموزشی اعلام نکند؟
آیا بهتر نبود که پیش از اجرای این پیامرسان مشکل پیکربندی حسابهای کاربری را حل کند تا بتوان از یک اپلیکیشن چند کاربر استفاده کند؟ کما اینکه حل کردن این موضوع برای جوانان نخبه در طراحی پلتفرم و استارتاپ بسیار کار راحتی است؛ و در نهایت اینکه آیا بهتر نبود که وزارت آموزش و پرورش با توجه به هزینههای گران تعرفههای اینترنتی ابتدا با وزارت ارتباطات برای دانشآموزان خود اینترنت مصرفی «شاد» را رایگان و یا نیمبها و سپس به ارائه آن اقدام کند؟
چه مشکلی وجود دارد که حالا وزارت آموزش و پرورش با وجود این حجم از نارضایتیها و مشکلات مطرح شده، اما از جوانان نخبه در طراحی و اجرای پلتفرم کمک نمیگیرد تا مشکلات فنی مطرح شده را حل کند؟ و چرا برای کمتر شدن هزینه اینترنت مصرفی به سرعت اقدامی نمیکند؟ آیا قرار است همچنان دانشآموزان محروم و مناطق محروم، دانشآموزان استثنایی و نهضت سوادآموزی مغفول بمانند؟