اعتراض بسیاری از کارشناسان به آییننامه ارتقاء اساتید ما را بر آن داشت، تا به بررسی ایرادات ماده پژوهشی این آییننامه و چالشهایی که برای اساتید دانشگاهی ایجاد کرده است، بپردازیم.
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، فرزانه کرمی_ مسئله پژوهش مسئله امروز و دیروز نیست؛ بلکه بدون شک یکی از عوامل توسعه یافتگی جوامع بشری محسوب میشود؛ به طوری که همانند یک شاهرگ اصلی تمام فعالیتهای مربوط به توسعه علم، صنایع، کشاورزی، خدمات و حتی حیات بشری را به خود وابسته ساخته است.
دانشگاه نیز در کنار پژوهشگاهها محملی برای انجام فعالیتهای پژوهشی اساتید دانشگاهی و به خصوص دانشجویان است. اما چه چیز سبب هدایت گری اساتید میشود؛ به نحوی که اعضای هیئت علمی در کنار امر آموزش به پژوهش نیز ترغیب شوند و به سبب آن، دانشجویان را نیز در این راه هدایتگری کنند؟
نمونه این هدایتگری را وزارت علوم در اولین آیین نامه ارتقاء اساتید که در سال ۸۵ تدوین شد و آخرین اصلاحش که در سال ۹۵ صورت گرفت، دیده است؛ به نحوی که ماده ۳ این آییننامه را به مسائل پژوهشی اختصاص داد؛ اما ماده پژوهشی بر چه چیز تاکید میکرد و اعضای هیئت علمی و به تبع آن دانشجویان را به چه سمت و سویی سوق داد؟
طبق ماده ۳ این آییننامه، مسائل پژوهشی بیش از پیش به ارائه مقالات منحصر شد؛ به طوری که یک فرد برای ارتقاء به مرتبه دانشیاری ۲۵ امتیاز و برای ارتقاء به مرتبه استاد تمامی باید ۴۰ امتیاز ناقابل را دریافت کند آن هم نه هر مقالهای بلکه مقالهای که در مجلات بینالمللی معتبر نمایه شده باشد. از طرفی هم شرط شده است که مقالات جایگزینی ندارند و فرد اگر مقاله نداشته باشد به هیچ عنوان ارتقاء پیدا نخواهد کرد!
نخستین جرقه سرعت رشد تولید مقالات علمی در سالهای ابتدایی دهه ۸۰ و به واسطه در نظر گرفتن جایزهای برای ارائه مقالات علمی بینالمللی زده شد؛ اما با تدوین آییننامه ارتقاء اعضای هیئت علمی در سال ۸۵ و تدوین آییننامه ارتقاء دانشجوی دکتری، وزارت علوم کار را تمام کرد، زیرا بر اساس امتیازبندیهای انجام شده بیش از پیش اساتید دانشگاهی به سمت ارائه مقاله هدایت شدند؛ به نحوی که دغدغه جامعه دانشگاهی به جای پیشرفت علمی که به دنبال رفع مشکلات جامعه باشد، ایجاد سابقهای کمی در پرونده آنها شد. نگاهی به آمار تولید مقاله اساتید دانشگاهی نشانگر آن است که برخی از آنها به طور متوسط از دو تا ۲۰ مقاله در سال نوشتهاند!
رشد ۳۵ برابری مقالات طی بیست سال گذشته
بر اساس آخرین دادههای پایگاه استنادی اسکوپوس در سال ۲۰۱۹ رتبه ایران در تعداد مقالات منتشر شده علمی به عدد ۱۵ رسیده است و این به دلیل ارائه ۶۷ هزار و ۷۴۴ مقاله در سال ۲۰۱۹ است با توجه به اعلام این پایگاه ایران نسبت به سال ۲۰۱۸، ۱۳ درصد رشد را تجربه کرده است.
سرپرست پایگاه استنادی علوم جهان اسلام نیز در این باره میگوید: «ایران در ۲۰ سال گذشته، هرسال به طور متوسط ۲۰ درصد در تولید مقاله رشد کرده و در سال ۲۰۱۹ سی و پنج برابر سال ۲۰۰۰ مقاله علمی تولید کرده است». این درحالی است که وضعیت کیفیت مقالات چنگی به دل نمیزند و میزان ارجاعات به آنها که باید بر اساس نقشه جامع علمی کشور تا سال ۱۴۰۰ به عدد ۱۵ میرسید، اکنون تنها عدد ۴/۵ را نشان میدهد!
گوش شنوایی که نیست
سالهاست که مقام معظم رهبری در جلسات با اساتید دانشگاهی، نخبگان و دانشجویان بر انجام فعالیتهای پژوهشی مسئله محور تاکید کردهاند؛ ایشان یکی از مهمترین دستاوردهای امور پژوهشی را کاربردی شدن آن در صنایع و حل مسائل مختلف کشور میدانند و همواره به عملی شدن پژوهشها تاکید داشته و معتقدند که پژوهش و تحقیق باید به میدان عمل وارد شود و از کنج کتابخانهها بیرون بیاید. اما متاسفانه تا کنون وزارتین بر طبل بیخیالی خود کوفتهاند و نه تنها به بیانات ایشان جامعه عمل نپوشاندهاند بلکه اذعان دارند که آییننامههای اجرایی همچون آیین نامه ارتقاء اعضای هیئت علمی ایرادی ندارد و قابل اصلاح نیست.
اشکال کار کجاست؟
ارائه مقالات مطمئنا در نگاه اول سودمند به نظر میآید، اما زمانی که این حجم از مقالات گرهای از مشکلات کشور حل نمیکنند و به زبان امروزی کاربردی نیستند چه باید کرد؟ نگاهی به آییننامه ارتقاء اساتید میکنیم همانطور که گفته شد ارائه مقالات برای ارتقاء اساتید از اوجب واجبات این آیین نامه خوانده شده است؛ به طوری که برای دریافت مرتبه دانشیاری حداقل سه مقاله و مرتبه استاد تمامی حداقل ۵ مقاله الزامیست. در این میان برای ارائه هر کدام از آنها نیز ۷ امتیاز در نظر گرفته شده است که اگر در مجلات بینالمللی نمایه شود میتواند امتیاز خود را دریافت کند.
اما اشکال کار کجاست؟ در حقیقت ضرورت ارائه مقاله تنها دامان اساتید دانشگاهی را نگرفته است و دانشجویان را نیز درگیر کرده است زیرا بر اساس ماده ۸ آییننامه دوره دکتری نیز دانشجویان آموزشی موظف شدهاند از رساله خود حداقل یک مقاله و دانشجویان پژوهشی دو مقاله ارائه کنند که مسئولیت آنها را اساتید بر عهده دارند؛ بر همین اساس اعضای هیئت علمی نیز از این طریق ارتقاء مییابند، اما این کار از طرفی سبب میشود تا دانشجویان همچون اساتید دانشگاهی بیش از آن که به سمت فعالیت پژوهشی کاربردی حرکت کنند به دنبال ارائه مقالات بروند و از طرفی دیگر ارائه مقالات نمایه شده بیش از آن که به نفع دانشجو باشد به نفع استاد دانشگاه است زیرا اسم او به عنوان شخص اول در مقاله و رساله آورده میشود و چون مقاله مشترک است برای دانشجو برآورده کمتری خواهد داشت.
این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که مقالاتی که در جهت رفع نیازهای کشور هستند کمتر شانس پذیرش را در مجلات خارجی دارند. بنابراین، چون پرداختن به رفع نیازهای کشور منجر به چاپ مقاله در مجلات همچون «آی. اس. آی» نمیشود، اندک هستند رسالههای دکترا که در جهت رفع نیازهای کشور باشند. چرا که در وضعیت فعلی، انتظار چاپ مقاله براساس کار رساله است. اینچنین میشود که جهتگیری موضوع رسالهها هم اساساً نادرست میشود.
عدم تفکیک رشتهها در ارائه مقاله
این تنها یک قسمت ماجراست، زیرا علاوه بر تاکید بیش از اندازه به ارائه مقاله، آییننامه در این حوزه یک اشکال اساسی دیگر نیز دارد زیرا تفکیک رشتهها برای ارائه مقاله نیز در این آیین نامه دیده نشده است به همین سبب برخی از اساتید دانشگاهی برای ارائه یک مقاله باید سالها تلاش کنند که در برخی موارد حتی نمایه هم نمیشوند، اما برخی دیگر با توجه به رشته تحصیلی که دارند سالانه میتوانند چندین مقاله ارائه کنند.
امتیاز طرح کلان پژوهشی با ارائه دو مقاله برابری میکند!
یکی دیگر از ایراداتی که به آییننامه ارتقاء اساتید وارد میکنند مربوط به برابری امتیاز طرحهای کلان پژوهشی با امتیاز ۱۵ با ارائه دو مقاله علمی است. از آنجایی که ارائه یک طرح پژوهشی گاهی تا چندین سال هم به طول میانجامد برابری امتیاز آن با ارائه دو مقاله منصفانه به نظر نخواهد آمد. در این میان رضایی استادیار دانشگاه تهران، مهدی زارع یکی از پراستنادترین اساتید کشور، تودشکی معاون پژوهشی دانشگاه امیرکبیر، رشید حاجیخواجهلو رئیس پژوهشکده حکمت، خلخالی استاد دانشگاه آزاد و آهونمنش رئیس دانشگاههای غیرانتفاعی این موضوع را یکی از چالشهای اساسی اساتید در ارائه مقاله دانستهاند و در اصلاح آیین نامه توجه به این مسیله را خواسته اند.
بنابراین تاکید آیین نامه ارتقاء اساتید بر ارائه مقالات نمایه شده در مجلات بینالمللی شاید رتبه کشور را در تعداد تولید کمی مقالات بالا ببرد، اما راه را بر کیفیسازی آنها بسته است به طوری که نمیتوان آنها را به سوی کاربردی شدن سوق داد و در صورتی که این مقالات دردی از جامعه دوا نکند، فقط متون علمی دستنخوردهای در کتابخانهها باقی خواهند ماند. البته با توجه به افزایش اعتراضها در سال ۹۵ وزارت علوم با تشکیل کارگروهی و افزودن بندی در جهت اصلاح ماده ۳ آییننامه ارتقاء اعضای هیئت علمی توسط دانشگاهها، تا حدودی تغییر این بند را در اختیار دانشگاهها قرار داد، اما آنچه که ما در دانشگاهها شاهد آن هستیم اعمال سلیقه در نحوه امتیاز دهی به فعالیتهای مختلف در این حوزه است به طوری که حسین تودشکی معاون پژوهشی دانشگاه امیرکبیر اذعان میکند حدود ۴۰ درصد بیش از آنچه که وزارت علوم از آنها خواسته است را از اساتید دانشگاه برای ارتقاء انتظار دارند و در برخی دیگر از دانشگاهها ارتقاء به آسانی انجام میشود.
وزارت خانه همت کند مشکلات حل میشود
بسیاری از کارشناسان حوزه آموزش عالی معتقدند صرف تولید مقاله روش مناسبی برای محک زدن رشد علمی کشور نیست و این امر فقط باید بستر تبدیل شدن این مقالات و پایاننامهها به تکنولوژی، رفع نیاز جامعه و حل مشکلات کشور باشد که تا کنون نه تنها این موارد جامه عمل به خود نپوشیده است، بلکه گرایش استادان به سمت ارائه مقالاتی که تنها در مجلات بینالمللی نمایه شوند، بیشتر شده است؛ بنابراین پیشنهاد میشود وزارت علوم علاوه بر این که نظارت بیشتری بر اجرای آییننامههای تدوینی خود داشته باشد، موضوع امتیاز دهی به مقالات کاربردی را در آییننامه ارتقاء اعضای هیئت علمی پرنگتر کند و موضوع تفکیک رشتهها در ارائه مقاله را درنظر آورد، همچنین امتیاز طرحهای کلان پژوهشی را نسبت مقالات دیگر افزایش دهد.