گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، یادداشت دانشجویی*؛نامه ای به مستر پرزیدنت، با عرض سلام و خسته نباشید خدمت آقای دکتر روحانی؛ ریاست محترم جمهوری، ان شا الله که همواره در انجام وظایف خود و پیشبرد نطام اسلامی به سمت تمدن اسلامی، به فضل خدا، موفق باشید.
برای اینجانب و احتمالا شمار قابل توجهی از جوانان دغدغه مند این مرز وبوم، ابهاماتی در خصوص بعضی رفتار و اعمال جنابعالی و برخی دیگر از دولتمردان محترم به وجود آمده است. تقاضای آن را دارم که اگر امکان آن فراهم باشد در این چند سطر با شما کمی درد و دل کنم. نمی دانم! شاید من زیادی حساس و بی سواد! شده ام و یا شاید معنا و مفهوم صحیح بعضی کلمات را نمی فهمم. هرچه که هست، یکی از میلیون ها جوان این مملکت فریاد تظلم اش را پیش رئیس جمهور محبوبش می برد.
آقای روحانی! دیگر طاقتم طاق شده، بگویم؟
تصور می کنم که پرداختن به بعضی از شعار های انتخاباتی اتان کافی باشد:
۱- اعتدال
شعار دولت جنابعالی چه در دوران قبل از انتخابات و چه پس از پیروز شدنتان در آوردگاه انتخابات ۹۲، "اعتدال" بوده و می باشد. شاید از همان ابتدا سوال یا ابهامی که در ذهن بسیاری شکل گرفت، این بود که اعتدال به چه معنا و مفهومی است؟
که آیا اعتدال مورد نظر جنابتان همان اعتدال و عدالت علی(ع) است یا خدای نکرده این واژه جعل شده و ادامه دهنده راه واژه ای چون اصلاحات است؟
شاید من بیسوادم اما جناب رئیس جمهور!
فکر نمی کنم که پیش نهاد دادن ۴ شخص افراطی و خطاکار در فتنه سال ۱۳۸۸ به مجلس برای پست حساس وزارت علوم، معنای صحیح اعتدال باشد. بعید می دانم معنای اعتدال، واگذار کردن کل اقتصاد مملکت به لیبرال های مسلمان باشد.
( البته این تعبیری است که خود برای حزب ایشان استفاده کرده اند.)
نمی دانم! شاید من و خیلی های دیگر بیسوادیم!
۲- دولت فراجناحی:
البته این شعار تنها تا قبل از پیروزی جنابعالی در انتخابات سال ۱۳۹۲ کارکرد داشت و شمار کثیری از مردم معنای این شعار را در روز معارفه حضرتعالی در مجلس شورای اسلامی و به تبع آن ارائه لیست وزرای پیشنهادی اتان به هیئت رئیسه مجلس دریافتند.
پس از روی کار امدن وزرا اما، عزل و نصب های فراوان در سطوح خرد و کلان مدیریتی در کشور شروع شد و با عزل استانداران و فرمانداران غیر همسو در وزارت کشور به اوج خود رسید. تا جایی که اخیرا در بعضی استان های کشور حواشی ناخوشایندی در ادامه این عزل و نصب ها به وجود آمد و باعث تکدر خاطر اهالی این استان ها شد.
همین گونه بود عزل و نصب های روسای دانشگاه ها در وزارت علوم. وزارت علومی که تا چند ماه بلا تکلیف بود اما در همان چند ماه تعداد زیادی از روسای دانشگاهی که شاید از نظر سیاسی در خط مشی دولت نبودند برکنار شدند. البته با توجه به قرائن موجود تنها عزل آن اشخاص مهم بوده و برای جایگزینی آنها، برنامه خاصی ریخته نشده بود. به طوری که پس از گذشت بیش از دو سال از عمر دولت یازدهم، دانشگاه تهران همچنان با سرپرست اداره می شود.
۳- امنیتی نبودن کابینه
جنابعالی در مناظره های انتخاباتی وعده امنیتی نبودن کابینه خود را می دادید و مکرر در مکرر تکرار می کردید که کابینه تان امنیتی نخواهد بود. تا جایی که در نقد رفتار امنیتی و انتظامی برخی افراد در گذشته،گفتید: " من سرهنگ نیستم، من حقوقدان هستم." اما پس از روی کار آمدن دولت حضرتعالی، نزدیک به ۷ نفر از کسانی که در کابینه شما مسئولیت گرفتند، دارای سابقه اطلاعاتی امنیتی هستند.
۴- مبارزه با مفاسد اقتصادی
البته شعار فوق اختصاص به این دولت نداشته و تمام دولت های قبل، دولت فعلی و احتمالا دولت های آینده بار ها و بار ها آن را استعمال کرده و می کنند. اما آنچه که مهمتر از حرف و شعار می باشد، عمل به شعار ها است. متاسفانه جنابعالی پس از ارائه لیست پیشنهادی وزرایتان، در برخی وزارت خانه ها افرادی به عنوان مسئول انتخاب شده بودند که از سابقه نه چندان روشن اقتصادی در دولت های قبل برخوردار بودند و مدتی بعد انتصاب ایشان به عنوان وزیر، باعث محکوم شدن جمهوری اسلامی در پرونده ای بین المللی و وارد آمدن هزینه ای گزاف به کشور برای پرداخت غرامت طرف مقابل شد.
۵- انتقاد پذیری دولت
متاسفانه واژه ای که شاید بیشترین صحبت در مورد آن از طرف جنابعالی شد و کمترین استفاده شد، واژه فوق بود. البته در مورد معنا و مفهوم واژه فوق نیز، مانند واژه اعتدال ابهاماتی بسیار در ذهن اینجانب و شاید بخش قابل توجهی از جامعه وجود دارد. چرا که انتقاد پذیری به معنای شنیدن تمام انتقادات( چه منصفانه و چه غیر منصفانه) و به کار گیری انتقادات موثر و منصفانه در جهت بهبود شرایط می باشد. اما در عمل شاهد رفتار دیگری از سوی شما و اطرافیان تان بودیم. اتفاقاتی نظیر سخنرانی یک طرفه حضرتعالی در بعضی دانشگاه های پایتخت در روز دانشجو! و اجازه ندادن به نمایندگان دانشجویان برای طرح پرسش ها و مشکلات در آن مراسم و یا کتک خوردن جمعی از دانشجویان از محافظین شما در مراسم استقبال از حضورتان در یکی از پهناور ترین استان های کشور، به دلیل درخواست یک مطالبه ملی از جنابتان، فرضیه فوق را در ذهن مخاطب تقویت می کند. ( با عرض معذرت؛ وارد موضوع تکراری توهین به منتقدان و زدن انواع برچسب به آنها نمی شوم.)
نکته آخر: سیاست یک بام و دو هوای دولت
مدتی از سر کار آمدن دولت شما نمی گذشت که در یکی از روزنامه های منتصب به جریان فکری خاص، توهین ها و تحریف های بی سابقه ای نسبت به تاریخ و اصل ماجرای غدیر و امامت امیرمومنان وارد شد. با این وجود عکس العمل خاصی از وزارت ارشاد دولت متبوع تان مشاهده نگردید. اما اخیرا و برای چندمین بار در طول عمر دولت دو ساله جنابعالی، یکی از روزنامه های مخالف دولت توقیف شد و برخی رسانه ها و روزنامه های دیگر اخطار گرفتند. حتی با فرض نقش تخریبی برای این رسانه ها علیه دولت، این پرسش به ذهن متبادر می شود که آیا خدای نکرده دولت برای خود و اعضای کابینه خط قرمزی را متصور می شود که برای بحث ولایت و امامت ائمه هدی (ع) این خط قرمز را قائل نیست؟
یا در نمونه ای دیگر؛ اخیرا اخباری مبنی بر گرفتن مجوز برای فعالیت شبکه ای جاسوس مآب و معاند نظام که سابقه توطئه و خیانت علیه این مردم را- از مرداد سال ۱۳۳۲ تا کنون- در کارنامه سیاه خود دارد، شنیده می شود. آقای روحانی! آیا شبکه رسمی دولت مکار انگلستان برای فعالیت در کشور، از بعضی روزنامه های منتقد دولت اصلح است؟!
آقای پرزیدنت! ببخشید که سرتان را درد آوردم. ولی می دانم صبور تر از آنی هستید که از شنیدن گلایه های یکی از جوانان این سرزمین دلگیر شوید. به عنوان حسن ختام این درد و دل، من و تمام جوانان این مرز وبوم برای موفقیت روزافزون شما در ادامه انجام وظیفه تان در دولت یازدهم دعا می کنیم.
التماس دعا
محمد صادق شریفی-فعال دانشجویی دانشگاه شیراز
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.