آخرین اخبار:
کد خبر:۸۸۹۰۹۰
یادداشت دانشجویی |

شکست فشارحداکثري

با توجه به جمهوری خواه بودن ترامپ، میشد از همان ابتدا نوع رفتار وی در قبال ایران را پیش بینی کرد. ترامپ برای به زانو درآوردن حکومت و مردم ایران از طرح فشار حداکثری استفاده کرد. فشار حداکثری به نوعی تمام توان و قدرت آمریکا برای تسلیم ایران در مقابل غرب بود.

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، احسان همتی؛ باید ریشه‌های شکل گیری طرح فشار حداکثری را در دولت اوباما جستجو کرد. به عقیده جمهوری خواهانی مانند ترامپ، نوع رفتار اوباما با ایران هرگز نتوانست قدرت ایران را کاهش دهد و ایران همچنان به عنوان یک قدرت و تهدید بزرگ برای موجودیت آمریکا و اسرائیل باقی ماند. جمهوری خواهان قرارداد برجام را نیز در این زمینه موثر نمی‌دانستند و معتقد بودند که توافق برجام تنها قدرت هسته‌ای ایران را تعدیل کرده است ولی ایران با بهره مندی از توان‌های بازدارنده دیگر مانند توان موشکی و توان منطقه‌ای همچنان نقش پررنگی را در مقابله با آمریکا ایفا می‌کند.

از این رو، جمهوری خواهان و شخص تندرویی مانند ترامپ، تصمیم به گذر از برجام و ایجاد اتحاد عمومی برای به زمین زدن ایران گرفتند. اولین قدم ترامپ در دستیابی به این هدف، پاره کردن برجام بود. او پس از نادیده گرفتن برجام، تمام فشار‌ها را علیه ایران به کار گرفت.

این فشار‌ها محدود به فشار اقتصادی نیست. فشار حداکثری قرار بود در تمام زمینه‌ها به ایران وارد شود. باید مهاجرت سعید مولایی‌ها و کیمیا علیزاده‌ها در مخالفت با آرمان‌های جمهوری اسلامی برای فشارحداکثری به ورزش تا شهادت سردار قاسم سلیمانی و فشارحداکثری در زمینه نظامی و امنیتی را زیرمجموعه‌ای از همین فشار‌ها بدانیم.

فشارحداکثری در همه زمینه‌ها بر جامعه ایران وارد شد. از فرهنگ تا بخش نظامی و امنیت! اما مهمترین نمود این فشار حداکثری را باید در حوزه اقتصاد جستجو کرد. بخشی که مستقیما با معیشت مردم سر و کار داشت و مهمترین اهرم برای فاصله انداختن میان مردم و حکومت به شمار می‌رفت.

شاید مهمترین دلیل نمود بیش از حد این فشار حداکثری در اقتصاد و معیشت مردم، ناکارآمدی مسئولین این بخش از بدنه دولت بود که با شرطی کردن اقتصاد به برجام و داشتن چشم امید به بیرون مرزها، بر نا به سامانی‌های اقتصادی افزودند.

فشار حداکثری آمریکا علیه ایران به خودی خود هدف نبود و قرار بود این فشار حداکثری به نتیجه‌ای برسد که مدنظر آمریکایی‌ها بود. می‌توان هدفی که آمریکایی‌ها از فشار حداکثری به دنبالش بودند را در سه بخش، دسته بندی کرد:
۱. کشاندن ایران پای میز مذاکره برای خلع سلاح موشکی و منطقه‌ای ایران
۲. ایجاد نارضایتی در بین مردم و براندازی نظام توسط مردم
۳. تضعیف ایران در سطح منطقه برای پیشرفت طرح آمریکایی‌ها در خاورمیانه

حال به بررسی هر مورد به صورت مجزا می‌پردازیم تا کارنامه ترامپ بعد از چهارسال فشار حداکثری علیه ایران را تحلیل کنیم.

مهمترین ایرادی که از نظر ترامپ به برجام وارد بود، همه جانبه نبودن این قرارداد بود. از نظر او می‌بایست تمام توان بازدارنده ایران گرفته میشد، ولی برجام محدود به توان هسته‌ای ایران بود. ترامپ تلاش داشت با اعمال تحریم‌ها و فشار‌های شکننده، ایران را از سر ضعف پای میز مذاکره بنشاند و خیلی ساده تمام توان موشکی و منطقه‌ای ایران را تصاحب کرده و ایران را به کشوری بی دفاع تبدیل کند. در واقع او سعی داشت ایران را در دوراهی نان یا توان موشکی_منطقه‌ای قرار دهد. این شیوه درست مشابه روشی بود که پیش از این در لیبی زمان قذافی و عراق زمان صدام نیز اجرا شده بود و پایانش حمله به این دو کشور بی دفاع بعد از خلع سلاح آن‌ها بود. اما ترامپ در این هدف کاملا شکست خورد و نتوانست با وجود تمام فشار‌ها با ایران مذاکره کند.

همانطور که گفتیم، تحریم‌ها خود به تنهایی هدف نبود و هدف اصلی از تحریم‌ها فشار به اقتصاد مردم و ایجاد انقلاب در ایران بود. مشکلات اقتصادی با ناکارآمدی مسئولین همراه شد و مردم فشار زیادی را تحمل کردند. معیشت مردم به شدت در این دوره آسیب دید. نقطه عطف این فشارحداکثری و تاثیرش بر زندگی مردم را باید در آبان ۹۸ جستجو کرد. اعتراضاتی که در پی بی تدبیری دولت در گرانی بنزین شکل گرفت و خواسته به حق مردم توسط عده‌ای دزدیده شد تا با اجرای پروژه کشته سازی در ایران، کلید براندازی نظام را بزنند. این طرح پیش‌تر در سوریه اجرا شده بود و در پی آن، داعش توانست بر سوریه مسلط شود. اما در ایران با هوشیاری مردم و جدا شدن صف مردم از اغتشاشگران، این فتنه نیز خنثی شد. درست است که مردم فشار اقتصادی زیادی را در این چند سال تحمل کردند، اما آمریکا موفق به براندازی نظام نشد.

با افزایش فشارها، آمریکا تلاش داشت ایران را درگیر داخل کند و تمرکزش را از حضور منطقه‌ای و حفظ امنیت ایران بردارد. اما با نگاهی به حوادث منطقه متوجه می‌شویم که آمریکا در این هدفش نیز ناکام ماند. مقاومت ایران در سوریه باعث شد که آمریکا نتواند بشار اسد را براندازی کرده و این کشور را تجزیه کند. همچنین حمایت‌های ایران از حزب الله لبنان هرگز متوقف نشد و حزب الله امروز در بهترین شرایط خود از نظر تجهیزات و توامندی قرار دارد. به علاوه ایران نیرو‌های آمریکایی را مجبور به خروج از عراق کرده و به گفته خود ترامپ، آمریکا در چند سال آینده از منطقه خارج خواهد شد. به علاوه مقاومت ایران در یمن و شاهکار حمله به تاسیسات نفتی آرامکو عربستان، ورق را به نفع نیرو‌های مقاومت برگرداند. امروز اسرائیل از سه جبهه غزه، لبنان و سوریه تحت محاصره کامل نیرو‌های مقاومت است و ترور سردار سلیمانی نیز نتوانست ایران را از توانمندی بزرگ منطقه‌ای بازدارد. فشار‌های حداکثری نتوانست از پیروزی‌های جبهه مقاومت در منطقه جلوگیری کند.

فشار حداکثری به شدت به معیشت مردم آسیب زده است. اما این فشارحداکثری با مقاومت حداکثری ملت ایران خنثی شد. آمریکا با تمام توانش جلو آمد، اما نتوانست به اهدافی که میخواست برسد. حال رفتن ترامپ را می‌توان به عنوان شکست کامل این طرح در نظر گرفت. باز هم آمریکا در بازی شطرنجی که با ایران راه انداخته است، کیش و مات شد!

 

احسان همتی - کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی

انتشار یادداشت‌های دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروه‌ها و فعالین دانشجویی است.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار