گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ حجتالاسلام محمدعلی جاودان از اساتید برجسته اخلاق هستند که در طی دوران زندگی و تحصیل حوزویشان از محضر اساتید برجستهای از جمله آیتالله حاج آقا مجتبی تهرانی، آیتالله خوانساری، آیتالله حقشناس و علامه عسکری بهرهمند شده اند.
خدا کسی که به او شرک بورزد را نمی آمرزد
در آیه 116 سوره مبارکه نساء می فرماید: «إنَّ اللهَ لا یَغفِرُ أن یُشْرَکَ بـِهِ وَ یَغفِرُ ما دونَ ذلِکَ لِمَن یَشاءُ وَ مَن یُشْرکْ باللهِ فـَقـَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعیدًا » خدا کسی که به او شرک بورزد را نمی آمرزد؛ اگر برای خدای متعال شریک قائل شویم، نمی بخشد؛ «وَ یَغفِرُ ما دونَ ذلِکَ لِمَن یَشاءُ »کمتر از شرک را می بخشد؛ شرک را نمی بخشد؛ البته ل«ِمَن یَشاءُ » اینگونه نیست که هرکسی کوشید شرک نورزد اما هر گناه دیگری خواست بکند، ما می بخشیم؛ چنین آزادی ای وجود ندارد.
بعد فرمود «وَ مَن یُشْرکْ باللهِ فـَقـَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعیدًا» هرکس شرک بورزد راه را گم کرده است؛ ضلالت یعنی گمراهی؛ خب این شرک یعنی چه؟ شرک آن وقتی است که انسان دو خدا قائل باشد؛ سه خدا قائل باشد؛ خب اگر من توبه هم بکنم نمی بخشند؟ نه؛ یعنی اگر با این گناه از دنیا برود، دیگر جای بخشش ندارد؛ کسی مشرک باشد و با شرکش از دنیا برود، جای بخشش ندارد.
شفاعت شرایط دارد؛ توبه برو برگرد ندارد
اگرنه انسان هر گناهی کرده باشد، اگر توبه درخور آن را کرده باشد، بخشیده می شود؛ یک عبارتی در روایات دارد که خیلی عبارت قشنگی است و می فرماید: «لا شَفیعُ أنجَحُ مِنَ التـُّوبة» از همه شفیعان پیروزمندتر و موفق تر توبه است؛ شفاعت شرایط دارد؛ توبه برو برگرد ندارد.
با توبه همه گناهان را می آمرزد؛ اما یک ذره همت می خواهد که انسان درخور گناه خودش توبه کند؛ اگر تو گناهت را جبران کردی، که جبران کرده ای؛ وگرنه اگر جبران نکردی، اگر از این دنیا بروی، با گناه از دنیا رفته ای و گناه جا دارد که بخشیده شود؛ گفتند کمتر از شرک را می بخشند؛ اما گناه انسان یقه انسان را می گیرد.
دلبستگی، آدم را زنجیر می کند
می گویند حضرت عیسی علیه السلام در آسمان چهارم است؛ چرا آسمان چهارم است؟ حضرت ابراهیم، حضرت موسی، هرکدام اینها آسمان هفتم هستند؛ چرا ایشان در آسمان چهارم مانده؟ می گویند ایشان زن و بچه نداشت و خودش لباس هایش را وصله می کرد؛ یک سوزن و نخ همراهش داشت که هروقت لباس هایش پاره می شود بدوزد؛ می گویند چون این سوزن را داشت نگذاشتند بالاتر برود؛ اگر دل من و شما به کلاه مان بسته است، خب نمی گذارند بالا برویم؛ دلبستگی، آدم را زنجیر می کند.
در آیه 97 سوره مبارکه نساء می فرماید: «إنَّ الـَّذینَ تـَوَفـّاهُمُ المَلائِکـَة ظالِمی أنفـُسِهـِمْ » فرشتگان یک دسته ای را قبض روح می کنند که اینها به خودشان ظلم کرده اند؛ در ادامه می فرماید: «قالوا فیمَ کـُنتـُمْ» می گویند شما کجا بودید؟ «قالوا کـُنـّا مُسْتـَضْعَفینَ فی الأرْض » ما در روی زمین مستضعف بودیم؛ تحت فشار یک قدرت جبار کافر ستمگر بودیم.
«قالوا ألمْ تـَکـُنْ أرْضُ اللهِ واسِعَة » مگر زمین این همه وسعت نداشت؟ تو آنجا ماندی و یک نماز نتوانستی بخوانی؛ چرا ماندی؟ سخت می گذشت اما سرانجام نجات پیدا می کردی؛ »«فـَتـَُهاجـِروا فیها » هجرت می کردی؛ «فـَأولـَئِکَ مَأواهُمْ جَهَنَّمُ » اگر تو یک جایی گیر کردی و خودت را تکان ندادی و خودت را از آن سرزمین نجات ندادی و آنجا نتوانستی به دینت عمل کنی، می گویند این بخشش ندارد.
اگر درب فکرت را برای شیطان باز نکنی، نمی تواند بیاید
خدای متعال فرمودند ما به شیطان سلطنت ندادیم؛ اگر درب فکرت را برای شیطان باز نکنی، نمی تواند بیاید؛ نه می تواند در فکر تو اثر بگذارد و نه در اخلاق و تمایلاتت؛ شیطان فقط می تواند یک چیزی در گوش من بگوید؛ اگر گوش دادی، حرف دوم را هم می زند؛ اگر گوش دادی، حرف سوم را هم می گوید؛ آن وقت اثر حرف اولش را در سینه احساس می کنیم.
صدایش را در سینه مان می شنویم؛ یک مرتبه یک تلنگر زده و این چیزهایی که در سینه من است به هم ریخته است؛ خب اگر سینه من پاک باشد، هرچه می خواهد بگوید؛ من جایش را برای شیطان دارم که در من اثر می کند؛ جای آماده اش در سینه من هست؛ اگر نبود، هیچ کاری از او بر نمی آمد.
«وَالـَّذینَ إذا فـَعَلوا فاحِشَةً »کسانی که کار بدی کرده اند «أوْ ظـَلـَموا أنفسَهُمْ» به خودشان ظلم کردند؛ گناهان دو نوع است؛ بعد از گناه وخطا و اشتباه و لغزشی که کردند و برایشان پیش آمد، خدا را یاد کردند؛ معنایش این است که همان لحظه پشیمان شد؛ آن غلط کردم واقعی که از جان و دلت بگویی، به آنی اثر می کند و خدا می بخشد.
اگر اصرار در گناه داشته باشی آن گناه بخشیده نمی شود
اما در ادامه آیه می فرماید: «وَ لـَمْ یُصِرّوا عَلى ما فـَعَلوا » اصرار این است که من یک گناهی کرده باشم و بعد هم هیچ به فکر نباشم؛ هیچ به فکر جبرانش نبودم؛ تکرار یک گناه یا گناهان برای انسان ساختمان می سازد؛ من دارم خودم را با گناهم می سازم؛ همانطور که شما با کار خوبت خودت را می سازی، با گناهت هم داری خودت را می سازی؛ با فکر بدت، داری خودت را می سازی؛ همه اینها می رود به ساختمان آدم.
آن وقت اگر ساختمان انسان، ساختمان گنه کار شده است، این پشیمان نمی شود؛ گناه می کند و پشیمان نمی شود؛ هرچقدر هم فکر کند که بد کرده، خیلی باور نمی کند که بد کرده؛ می گویند ما گناهی را می بخشیم که اصرار در آن نباشد؛ اگر اصرار کنی، نمی بخشند؛ چرا اصرار بخشش ندارد؟ چون اصلا هیچ حالت پشیمانی ندارد.