به گزارش خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» از کرمان، حسین یکتا، دبیر سابق ستاد راهیان نور دوشنبه شب در مراسم بازکاوی شخصیت سردار شهید حمیدرضا جعفر زاده «اسطوره جهاد با نفس» به ایراد سخن پرداخت که در زیر آمده است:
از همه شما که کارت دعوت شهدا را پذیرفتید تشکر می کنم. کسی که در مراسم یادواره شهدا شرکت می کند نه رزق نه قسمت، بلکه کارت دعوت شهداست.
خاطره رفتن دختر دانشجو به منطقه جنگی
نگید امشب عجب دعوت خوبی داشتیم عجب مهمونی خوبی داشتیم. به دانشجویان علوم پزشکی اصفهان گفتم؛ تو خرمشهر بودیم دختره زار زار گریه می کرد. می گفت حاج آقا راست می گی، روی برد دانشگاه نوشته بود هر که دارد «هوس کربلا بسم الله». من آمدم خونه به مامان گفتم می خوام برم منطقه گفت نه؛ می گفت حاج آقا باور می کنید خونه ما تو یک منطقه و فضای زندگی ما بویی از این حرفا که شما می گید نمی دهد.
خلاصه از من اصرار و از مامان انکار. مادرم می گفت نمی زارم با این بچه بسیجی ها بری. اگه بری از راه به در می شی. خیلی دلم گرفته بود و زدم از خونه آمدم بیرون. سرکوچه نفهمیدیم کی زد پس کله ام؛ من بهش گفتم «یدالله فوق ایدیهم» گاهی اوقات خدا با دستش پس کله آدم می زنه. آدم را هدایت می کند. نگاهم افتاد به تابلوی سر کوچه، دیدیم زیر شماره کوچه ریز نوشته شهید فلانی، گفتم تو شهیدی؟ اگه تو شهیدی، شهید این راهی و آنجا مقتل شهداست، تو دل مامان منو نرم کن، من به راهیان نور برم.
نصف شب تو اتاق خوابیده بود، گفت: در عالم رویا خواب این شهید را دیدیم گفت ما دل مامانتو نرم کردیم؛ صبح بلند شدم دیدیم مامانم گفت: مامان جان، دخترم برو...
هر کس در این محافل شرکت می کند، یک کارت دعوت داشته، خیلی ها مهمان بودند، نگید این حرفا احساسیه، نگید همین جوریه، نگید این مهمانی هرکیه هرکیه؛ بلکه جدا کردنیه و واقعاً در هم نیست.
در این یادواره ها هر مطلبی که خوانده می شود، یک هدف میاد با گوشه دل یک نفر بازی می کنه.
امشب هر کسی را در این مراسم برای یک کاری دعوت کرده اند. این قدر سطح جلسه سنگین است. این قدر شهید حمیدرضا جعفر زاده به این جلسه حاکمیت و مدیریت دارد که همه چیز برای گرفتن و خوردن فراهم است.
چه کار کنیم تا مثل شهدا زندگی کنیم؟
ما یک ماه پیش رفته بودیم هندوستان و در آنجا جمعی از مسلمانان کشمیر که حدود 400 تا 500 دانشجو بودند ما را دعوت کردند؛ دانشجویانی که شلمچه ندیده، حاج قاسم ندیده، گلزار شهدا ندیده، طلائیه ندیده بودند. این جوانان که در بین یک میلیارد و دویست هندوستانی زندگی می کردند، در آن فرهنگ جامعه گوشه ای جمع شده بودند و کتابی می خواند و همه با هم گریه می کردند.
گفتم مگر مقتل می خوانند، گفت نه کتاب «پرواز تا بی نهایت» شهید بابایی که به زبان اردو آن را ترجمه کرده اند؛ این بچه ها امروز روز مباحثه و خاطره گویی آنهاست.
در دنیا چه خبر است؛ چه کسی برنده و چه کسی باخته است؟ آن مادری برنده است که جوانش را هشت سال سیر ترشی انداخت و به جبهه نفرستاد، یا آن مادری که با کار، بچه اش را بزرگ کرد و فرستاد کردستان تا سر از تنش جدا شود و به بچه اش گفت برو جبهه تا شهید شوی؟
شهدا مگه چه کار کردند که آمده و میگه حاج آقا دارم تو زندگیم خفه می شوم؛ حاج آقا باید چه کار کنیم تا مثل شهدا زندگی کنیم؟
شهدا آخر تیپ هستند
همیشه به جوانان می گویم آخر تیپ ایدئولوژی، شهدا هستند. برو هر تیپی که می خواهید بزنید. شهدا همه یک تیپ بودند. همه تیپ لباس تقوا بودند. آنها تیپ می زدند و خدا نگاهشون می کرد.
تفاوت شهدا با ما که هر چه می خواستند می شد، اما ما هرچه می خواهیم، نمی شود؛ مربوط به سبک زندگی آنان است.
شهدا چه تیپی زده بودند؟ چه لباس تقوایی به تن کرده بودند؟ شهدا چه طور آمدند به پای سید روح الله تا ما حالا همانطور بدویم به پای سیدعلی آقا؟ چه سیمی وصل بود که این سیم قطع شده؟ چه سبک زندگی بود که فضای آن رقیق شده؟ چکار باید بکنیم تو این فضای جنگ نرم، تو این فضای شبیخون فرهنگی و تو این تغییر سبک زندگی؟ چه طوری با شهدای گلزار قاطی بشیم؟
خیلی حزب الهی داشتیم که جنگ جنگ تا پیروزی گفتند، اما به جبهه های جنگ نیامدند. انقلابی هم داشتیم، جبهه می آمد، اما انقطاعی کم داشتیم.
امروز نیروی انقطاعی آرزو است
سردار جعفر زاده، حاج قاسم سلیمانی و شهید برونسی از نیروهای انقطاعی اند که از همه جدا شده و به خداوند پیوستند. در نبرد نابرابری که هم اکنون بین ما و دشمن برقرار شده، یک نیروی انقطاعی هم آرزوست.
جنگ بزرگ نابرابر فرهنگی ما شروع شده. با چه سبکی می خواهیم برویم جلو؟ جهاد اصغر ما این گریه ها و توسل ها بود. بعد از جنگ احد پیامبر(ص) گفت: جهاد اکبر! آقا به خدا الان جهاد اکبره. آن جهاد اصغر گریه ای بود، ریاضتی بود، ما به جهاد اکبر رسیدیم. قطعا با جهاد اکبر باید به جهاد کبری بیاییم.
امشب شب بله برونه؛ امشب شهید جعفر زاده آمده تا برای امام عصر (عج) بله بگیرد، مشکل ما بله شل گفتنه.
شهدا در آن سبک زندگی که داشتند، بله را محکم و استوار به امام زمان (عج) گفتند. آنها در آن سبک زندگی که داشتند نیت می کردند مثل امام حسین(ع) بشوند یا مثل حضرت زهرا (س) گمنام شوند و می شدند.
شهدا برای خدا ناز می کردند. شما می توانید برای خدا ناز کنید؟ اصلاً ناز داری تا برای خدا ناز کنی؟ اصلاً می دانید ناز کردن برای خدا یعنی چه؟ خدا ناز آنها را می خرید؛ چون آنها سر خود را به دست گرفته بودند و به میدان جنگ رفته بود.
هر چه ما به بالای قله ظهور نزدیک تر می شویم هوا رقیق تر می شود
جنگ و نبرد قطعی است. هر چه ما به بالای قله ظهور نزدیک تر می شویم هوا رقیق تر می شود. سبقه آخر زمانه؛ دم دم انتخابات است هزار جور حرف و حدیثه؛ کی راست میگه؟ کی دروغ میگه؟ چکار کردند این شهدا که راست گفتند؟ راست بگید، امام زمانو دوست داری، راست بگید، مهدی بیا مهدی بیا، شهدا راست گفتند به امام خمینی (ره)، مشکل ما هم اکنون راست گویی است.
یک جمع جنگ نرمی هم در کرمان آرزوست، یک تیم دختر و پسر آماده نبرد نابرابر تو دبیرستان، دانشگاه، هم آرزوست، یک خانواده های بیدار هم آرزوست، یک جمع منقطع شده از روزمره زندگی برای نبرد نابرابر برای کار فرهنگی هم آرزوست؛ این یعنی برای شهدا بودن.
شهدا چسبیدند، به خیمه رفتند و وصیت نامه نوشتند. دوستان عزیزان! بروید وقف نامه بنویسید. خودتان را وقف جنگ نرم، مقام معظم رهبری، مردم و امام زمان(عج) کنید.
کسی را تا حالا داشتید قبل از اینکه شما به دنیا بیایید خودش را فدا کنه، شهدا هر چی داشتند به پای شما ریختند تا شما حالا راحت زندگی کنید.
شهدا به امام زمان(عج) راست گفتند، «و لتراب مقدمه الفداء » شدند، شاید آمدند که تربیت کنند، «مستشهدین بین یدیه» تربیت کنند.
گوش به دو لب امام خامنه ای داشتن راه نجات و سعادت است
هر کس که با شهدا وصل شد، هرکس رشته زندگیش را به دست شهدا سپرد، پشت رودخانه چکنم چکنم زندگی دست شما را می گیرند. دستتون را نکشید. اگر تازیانه نفس را در دست نگیری، اگر ریاضت نفس نکنی، در این شلوغی دنیا و در این نفس زدنی که بیداری اسلامی در دنیا دارد نفس می کشد، یک یا علی گفتن و عشق آغاز کردنی لازم است و در کنار آن توکل، توسل به اهل بیت(س) و گوش به دولب امام خامنه ای داشتن راه نجات و سعادت است.
دشمن فهمیده باید ستون خیمه را بزند
باید مراقب باشیم به گرمی، به درهمی، به یارانه ای دین ما را نخرند و نبرند به گفتمان تمدن بین المللی اسلامی به بزرگ پرچم دار بیداری اسلامی... آماده! خبرهای مهم در حال وقوع است. در این انتخابات مراقب باشیم.
دشمن فهمیده باید ستون خیمه را بزند. پس محکم ستون خیمه را بگیرید. همه اقشار جامعه باید مراقبت و مواظبت کنند و در این گیر و دار شایعات به این ستون متصل شوید.
روزهای کربلایی و نورانی داریم. آینده بسیار بهجت و خبرهای خوش در پیش رو داریم. ایرانی پایدار، ماندگار، نفوذ کرده در تمام قلوب هستی داریم و ما رهبر مقتدر داریم.
.