باشگاه دانشجویان/
گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو» - یادداشت دانشجویی*؛خطبه تاریخی مقام معظم رهبری در نماز جمعه که به مناسبت پیروزی مردم مصر بر دیکتاتور سابق آن به زبان عربی بیان شد و هشدارها و بشارت هایی را که ایشان به مردم و انقلابیون مصر اعلام کردند نشانه اهمیت جبهه مقاومت و هوشیاری نسبت به دوستی دشمنان است، پندی که ایشان با مخاطب قرار دادن مصریان، همه مبارزان و آزادی خواهان جهان را طرف صحبت قرار دادند و همگان دیدند که بازنده این میدان مرسی و انقلابیون مصری بودند که گوش خود را در برابر پند پدرانه این رهبر فرزانه بستند و در کمتر از یک سال قافیه را باختند.
متاسفانه امروز شاهد آن هستیم که حماس هم همین اشتباه را تکرار کرده و مجددا اسیر تصمیمات غلط سیاسیون خود شده و در حال جدایی از محور مقاومت است. حماس که چندین بار و علی الخصوص در زمان جنگ داخلی سوریه، به ایران، سوریه و محور مقاوت که پدرانه او را در آغوش کشیده و تیمارش می کردند و در برابر گردن کلفتی رژیم صهیونیستی از او دفاع می کردند، پشت کرده و از تروریست های سلفی و تکفیری حمایت کرده و در میدان محور ترکی-عربی به اسب دوانی مشغول شد و بعد از مدتی نتیجه این کاشته خود را با دوری از ایران و بلاتکلیفی در برابر محور ترکی-عربی برداشت کرد و دولتی را که بعد از سال ها با مشقت و خون دل خوردن مبارزان و شهدای غزه به بار نشسته بود، در برابر ترفندها و حیله گری های رژیم صهیونیستی و شیطان بزرگ وا گذار کرده و دوباره تبدیل شده به یک گروه مبارز چریکی که دیگر در سوریه و محور مقاومت نیز جایگاهی نداشته و به آرمان ها و ارزش های محور مقاومت پشت کرده بود. اما این پایان کار نبود و حماس اکنون دچار سردرگمی و اخذ سیاست های مقطعی و سطحی شده و معلوم نیست آخر این راه به ترکستان است یا به مقصد.
عملکرد حماس را می توان از چند منظر بررسی کرد:
اولین اشتباه تاکتیکی و مهم حماس عبارت بود از جدایی از محور مقاومت که به سرکردگی ایران بود و اخذ سیاست های مغایر با سیاست های ایران، که نمود آن در سوریه قابل مشاهده بود.
حماس با تصور اینکه دست بالای ایران در نوار غزه و فلسطین اشغالی است و احتیاج ایران برای مقابله و تحت فشار قرار دادن اسراییل به حماس، با حمایت از شورشیان و تروریست های سوریه، در صدد جلب توجه عربستان و ترکیه و دولت وقت مصر (به ریاست جمهوری مرسی) بود تا بتواند از کمک های مالی آنها نیز استفاده کند و ایران را در برابر عمل انجام شده قرار دهد، اما غافل از اینکه سی سال مقاومت ایران و رهبری مدبرانه مقام معظم رهبری، این کشور را در ایجاد گروه های مقاومت و تولد گروهی از دل گروه دیگر خبره کرده که نمود آن را می توانیم در چرخش ایران از حماس به جبهه جهاد اسلامی ببینیم که این عکس العمل و چرخش هوشمندانه ایران را در جنگ بیست و دو روزه و هشت روزه با جولان جبهه جهاد اسلامی و پرتاب موشک های ایرانی توسط این جبهه به قلب سرزمین اشغالی ببینیم.
در واقع کشوری همچون ایران که دارای تجربیات بسیاری در طول این سال هاست، بعید است که تنها بر روی گروهی که حتی در اعتقادات خود نیز دارای تمایلات سلفی و تفکرات اخوان المسلمینی هست سرمایه گذاری کند. در واقع ایران به عنوان یک قدرت منطقه و قدرت تاثیرگذار جهانی به دنبال حفظ منافع خود و محور مقاومت است که حماس فقط جزء کوچکی از این محور بوده که به عینه دیدیم با جبهه گیری سیاسی رهبران حماس، نه تنها به محور مقاومت ضربه ای نخورد بلکه حتی محاسبات دشمنان را هم بر هم زده و گروهی به مقابله با اسراییل و تروریست های رخنه کرده در نوار غزه، پرداخت که شاید تا قبل از آن در سایه حماس مخفی بود .
دومین اشتباه رهبران حماس که متاسفانه به فاصله چندسال از تجربه سوریه تکرار شد، عکس العمل این گروه در برابر اتفاقات یمن و عراق و بحرین صورت گرفت که این اواخر با سفر خالد مشعل به عربستان و دیدار با ملک سلمان، شایعات و گمانه زنی ها به اوج خود رسید که علاوه بر تکذیب آن توسط چند تن از مسؤولان حماس، شواهد بیانگر مسائل دیگری است. چرا که در این مدت رهبران حماس به بهانه هایی دعوت تهران را برای سفر به این کشور رد کرده اند و می توان گفت تحرکات منطقه ای که انجام می دهند تاحدودی در مقابل سیاست های اخذ شده از سوی تهران است.
اما آیا از آتش عربستان آبی برای خالد مشعل گرم می شود؟ عربستان کشوری که در پنهان و خفا دست دوستی اسراییل را فشرده و سیاست های تندی نسبت به اخوان المسلمین گرفته و بازیگر بی چون و چرای سیاست های آمریکا در منطقه است، حامی محکمی برای حماس خواهد بود؟ واقعیت این است که عربستان از توافق هسته ای و گرفتاری در باتلاق یمن و شکست در سوریه و عراق، درصدد یارگیری در برابر ایران است تا خود را در کورس رقابت منطقه ای حفظ کند که حماس به علت مراوده با ایران و آشنایی نسبی با سیاست های محور مقاومت گزینه ی خوبی برای عربستان است که شاید همین امر باعث شود با توجه به اختلاف عربستان با اخوان المسلمین و رقابت با ترکیه چه حماس برای نبرد یمن نیرو بفرستد و چه نیرو نفرستد با امتیازاتی ولو کم یا تشریفاتی حماس را به سوی خود جذب کند، اما مشکل اینجاست که این کشور از خود اراده ای ندارد و همین کمک ها و امتیازات نیز بستگی به سیاست های حمایتی کشورهای غربی دارد و بالواقع در این میان حماس بازیچه ای شده برای مانور رسانه ای و جنگ روانی علیه محور مقاومت و حذف این گروه از معادلات مبارزاتی و جهانی.
سومین اشتباه حماس دوری از اعتقادات و ارزش هایی است که ذاتا تشکیل دهنده این گروه جهادی و عامل حیات این گروه بود. به طوری که شاهد آن هستیم این گروه جهادی پایگاه های خود را در میان مردم فلسطین علی الخصوص مردم نوار غزه از دست داده و دچار بحران هویت در اذهان عمومی شده است، به طوری که گردان های عزالدین قسام، شاخه نظامی حماس نیز در مواردی به سیاست های رهبران خود اعتراض کرده یا شاهد تکذیب کردن مواضع مسؤولین حماس توسط مسؤولین داخلی این گروه هستیم.
به هرحال آنچه امروز شاهد آن هستیم این است که نظام سوریه و شخص بشار اسد، با زیرکی و وفادار ماندن به آرمان های جبهه مقاومت در سخت ترین شرایط، دولت و نظام خود را در برترین شرایط سرپا نگه می دارد، در حالیکه دشمنان ملت سوریه از مواضع قبلی خود عقب نشینی کرده و به دنبال راهکار سیاسی هستند؛ در ادامه می توان به حزب الله لبنان، انصارالله یمن و دولت عراق اشاره کرد که توانسته اند زیر چتر حمایتی ایران و لبیک گفتن به ندای رهبر ایران خود را زنده و پویا نگه داشته و در معادلات منطقه ای تاثیرگذار باشند.
در پایان باید این را یاد آور شد که آرمان ها و ارزش های انقلاب اسلامی ایران با اندازه ای بلند و رفیع است که با پا پس کشیدن گروهای جهادی که پس از سال ها نتوانسته اند حتی با هم متحد شوند خدشه بر دارد و امیدواریم گروه های جهادی و آزادی خواه جهان با عبرت گرفتن از موارد این چنینی به اصل خویش که همان مبارزه با ظالم و حمایت از مظلوم است باز گردند.
سید حامد امیری- فعال دانشجویی زنجان
انتشار یادداشت‌های دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروه‌ها و فعالین دانشجویی است.
ارسال نظرات