به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، رسیدگی به این پرونده از نیمه‌های شب ۲۱فروردین سال۸۶ همزمان با اعلام خبر سرقت مسلحانه از خانه‌ای در شرق تهران در دستور کار مأموران پلیس قرار گرفت.
بررسی‌های مأموران نشان داد دو سارق مسلح نقابدار نیمه‌های شب به خانه‌ای حمله‌ور شده و پس از اینکه اعضای خانواده را در اتاقی زندانی کرده، مقدار زیادی طلا و اموال با ارزش را سرقت کرده‌اند و از محل گریخته‌اند.
همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه کارآگاهان پلیس‌آگاهی با شکایت‌های مشابه‌ای روبه‌رو شدند که حکایت از این داشت باند سارقان مسلح که چند عضو دارد به خانه‌های زیادی در شمال، غرب و شرق تهران به همین شیوه دستبرد زده‌اند. از سوی دیگر مشخص شد اعضای این باند از چند طلافروشی هم سرقت کرده و در بعضی سرقت‌ها هم مالباختگان را زخمی کرده‌اند.
با به‌دست آوردن این اطلاعات مأموران تحقیقات گسترده‌ای را برای شناسایی سارقان مسلح آغاز کردند تا اینکه در بررسی‌های فنی به رد پای دو سارق سابقه دار به نام‌های ارسلان و فریبرز رسیدند و موفق شدند این دو سارق را در مخفیگاهشان حوالی فردیس کرج دستگیر کنند.
تشکیل باند سرقت در زندان
ارسلان در بازجویی‌ها به سرقت‌های سریالی مسلحانه از ۶۲خانه و طلافروشی با همدستی اعضای باند اعتراف کرد و گفت: سال۸۵ در زندان با فریبرز، پیمان و شهباز آشنا شدم. آن زمان شهباز به عنوان سردسته باند پیشنهاد داد پس از آزادی با تشکیل باندی به صورت مسلحانه اقدام به سرقت کنیم که همگی قبول کردیم. وقتی از زندان آزاد شدیم شهباز باند سارقان مسلحانه را تشکیل داد و ما هم اعضای باند شدیم.
با اعتراف متهم، مأموران پیمان و شهباز را هم شناسایی و دستگیر کردند. سارقان همگی به سرقت‌های سریالی مسلحانه اعتراف کردند.
سرقت‌های سریالی خشن و مسلحانه
یکی از متهمان گفت: پس از اینکه از زندان آزاد شدیم ابتدا سلاح کلت کمری، کلاشنیکف، قمه، کارد و شمشیر تهیه کردیم و در مدت دو سال۵۳ سرقت عادی از خانه‌ها و ۹سرقت مسلحانه، زورگیری، راهزنی در شهر‌های اراک، پلدختر، اسلامشهر، اصفهان، ساری، کوهدشت، خرم‌آباد و تهران انجام دادیم. وی در توضیح سرقت‌های مسلحانه گفت: در یکی از سرقت‌های مسلحانه من و شهباز سردسته باند که آبان‌سال۸۵ از خانه زن و شوهر سالخورده‌ای در حوالی کوی نصر انجام دادیم، اعضای خانواده را در میان دو تشک با طناب بستیم و بعد مقدار زیادی طلا، پول و اشیای قیمتی سرقت کردیم و بعد اموال سرقتی را در شهرستان کوهدشت فروختیم. ما در همان چند روزی که در کوهدشت بودیم از تعدادی خانه و یک طلافروشی هم سرقت مسلحانه کردیم و دوباره به تهران برگشتیم.
بعد از این در اسفند‌سال۸۵ به خانه یک قاضی در شمال تهران دستبرد زدیم و در آن سرقت هم قاضی را که قصد داشت مانع ما شود با چاقو زخمی کردیم و بعد از سرقت اموالش از محل گریختیم. ما همیشه قبل از سرقت‌های مسلحانه خودرویی را سرقت می‌کردیم تا هنگام سرقت شناسایی نشویم و در یکی از سرقت‌ها خودروی زن جوانی را که همراه دخترخردسالش بود به صورت مسلحانه سرقت کردیم و پس از آن با خودروی سرقتی او در جاده اسلامشهر راه خودرو‌ها را سد کردیم و با تیراندازی و ایجاد رعب و وحشت دست به سرقت‌های سریالی از داخل خودرو‌های عبوری زدیم.
پس از اعتراف متهمان، مأموران در بررسی‌های تخصصی دریافتند اعضای این باند علاوه بر سرقت‌های مسلحانه از خانه و طلافروشی‌ها در یکی از سرقت‌ها مرد طلافروشی را هم در جاده کوهدشت به اصفهان به قتل رسانده‌اند.
اعتراف به قتل طلافروش اصفهانی
بنابراین از متهمان دوباره تحقیق کردند. شهباز سردسته باند ابتدا منکر قتل مرد طلافروش شد، اما وقتی با مدارک و دلایل روبه‌رو شد به قتل طلافروش اعتراف کرد. وی گفت: ما طلا‌های سرقتی را به شهرستان کوهدشت می‌بردیم و آنجا می‌فروختیم که اردیبهشت سال۸۶ متوجه شدیم دو طلافروش اصفهانی برای یک معامله چند کیلویی طلا به شهرستان کوهدشت آمده‌اند. ما آن‌ها را چند روزی تحت نظر گرفتیم تا اینکه فهمیدیم آن‌ها ۷کیلوگرم طلا خریده و با خودروی سمندشان راهی اصفهان شده‌اند. یکی از اعضای باند آن‌ها را با خودروی سرقتی تعقیب می‌کرد و من و بقیه اعضای باند هم در میانه راه کمین کرده‌بودیم و وقتی خودروی طلافروشان به محل رسید خودرو را به رگبار بستیم که در جریان آن راننده به شدت زخمی شد و مرد طلافروش هم به قتل رسید.
چهار متهم پس از تحقیقات تکمیلی در دادگاه انقلاب محارب و مفسد فی‌الارض شناخته و به اعدام محکوم شدند. در حالی که حکم دادگاه در دیوان عالی کشور تأیید و برای اجرا به شعبه اجرای احکام دادسرایی جنایی فرستاده شده‌بود، یکی از متهمان به نام پیمان هنگام انتقال به دادسرا موفق به فرار شد.
اعدام آخرین عضو باند
پس از این حکم اعدام سه‌متهم اجرا شد و مأموران در تعقیب متهم فراری بودند تا اینکه مدتی بعد دریافتند پیمان هنگام سرقت مسلحانه‌ای از سوی مأموران پلیس اصفهان دستگیر شده است. بررسی‌ها نشان داد وی پس از فرار به اصفهان رفته و به سرقت‌های مسلحانه سریالی خود ادامه داده است تا اینکه از سوی مأموران پلیس اصفهان دستگیر می‌شود.
متهم پس از دستگیری به تهران منتقل و راهی زندان شد تا اینکه چند روز قبل این متهم نیز در زندان رجایی شهر اعدام شد؛ بنابراین با اعدام آخرین عضو باند سارقان مسلح پرونده این باند خشن هم بسته شد.
بررسی‌های مأموران نشان داد دو سارق مسلح نقابدار نیمه‌های شب به خانه‌ای حمله‌ور شده و پس از اینکه اعضای خانواده را در اتاقی زندانی کرده، مقدار زیادی طلا و اموال با ارزش را سرقت کرده‌اند و از محل گریخته‌اند.
همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه کارآگاهان پلیس‌آگاهی با شکایت‌های مشابه‌ای روبه‌رو شدند که حکایت از این داشت باند سارقان مسلح که چند عضو دارد به خانه‌های زیادی در شمال، غرب و شرق تهران به همین شیوه دستبرد زده‌اند. از سوی دیگر مشخص شد اعضای این باند از چند طلافروشی هم سرقت کرده و در بعضی سرقت‌ها هم مالباختگان را زخمی کرده‌اند.
با به‌دست آوردن این اطلاعات مأموران تحقیقات گسترده‌ای را برای شناسایی سارقان مسلح آغاز کردند تا اینکه در بررسی‌های فنی به رد پای دو سارق سابقه دار به نام‌های ارسلان و فریبرز رسیدند و موفق شدند این دو سارق را در مخفیگاهشان حوالی فردیس کرج دستگیر کنند.
تشکیل باند سرقت در زندان
ارسلان در بازجویی‌ها به سرقت‌های سریالی مسلحانه از ۶۲خانه و طلافروشی با همدستی اعضای باند اعتراف کرد و گفت: سال۸۵ در زندان با فریبرز، پیمان و شهباز آشنا شدم. آن زمان شهباز به عنوان سردسته باند پیشنهاد داد پس از آزادی با تشکیل باندی به صورت مسلحانه اقدام به سرقت کنیم که همگی قبول کردیم. وقتی از زندان آزاد شدیم شهباز باند سارقان مسلحانه را تشکیل داد و ما هم اعضای باند شدیم.
با اعتراف متهم، مأموران پیمان و شهباز را هم شناسایی و دستگیر کردند. سارقان همگی به سرقت‌های سریالی مسلحانه اعتراف کردند.
سرقت‌های سریالی خشن و مسلحانه
یکی از متهمان گفت: پس از اینکه از زندان آزاد شدیم ابتدا سلاح کلت کمری، کلاشنیکف، قمه، کارد و شمشیر تهیه کردیم و در مدت دو سال۵۳ سرقت عادی از خانه‌ها و ۹سرقت مسلحانه، زورگیری، راهزنی در شهر‌های اراک، پلدختر، اسلامشهر، اصفهان، ساری، کوهدشت، خرم‌آباد و تهران انجام دادیم. وی در توضیح سرقت‌های مسلحانه گفت: در یکی از سرقت‌های مسلحانه من و شهباز سردسته باند که آبان‌سال۸۵ از خانه زن و شوهر سالخورده‌ای در حوالی کوی نصر انجام دادیم، اعضای خانواده را در میان دو تشک با طناب بستیم و بعد مقدار زیادی طلا، پول و اشیای قیمتی سرقت کردیم و بعد اموال سرقتی را در شهرستان کوهدشت فروختیم. ما در همان چند روزی که در کوهدشت بودیم از تعدادی خانه و یک طلافروشی هم سرقت مسلحانه کردیم و دوباره به تهران برگشتیم.
بعد از این در اسفند‌سال۸۵ به خانه یک قاضی در شمال تهران دستبرد زدیم و در آن سرقت هم قاضی را که قصد داشت مانع ما شود با چاقو زخمی کردیم و بعد از سرقت اموالش از محل گریختیم. ما همیشه قبل از سرقت‌های مسلحانه خودرویی را سرقت می‌کردیم تا هنگام سرقت شناسایی نشویم و در یکی از سرقت‌ها خودروی زن جوانی را که همراه دخترخردسالش بود به صورت مسلحانه سرقت کردیم و پس از آن با خودروی سرقتی او در جاده اسلامشهر راه خودرو‌ها را سد کردیم و با تیراندازی و ایجاد رعب و وحشت دست به سرقت‌های سریالی از داخل خودرو‌های عبوری زدیم.
پس از اعتراف متهمان، مأموران در بررسی‌های تخصصی دریافتند اعضای این باند علاوه بر سرقت‌های مسلحانه از خانه و طلافروشی‌ها در یکی از سرقت‌ها مرد طلافروشی را هم در جاده کوهدشت به اصفهان به قتل رسانده‌اند.
اعتراف به قتل طلافروش اصفهانی
بنابراین از متهمان دوباره تحقیق کردند. شهباز سردسته باند ابتدا منکر قتل مرد طلافروش شد، اما وقتی با مدارک و دلایل روبه‌رو شد به قتل طلافروش اعتراف کرد. وی گفت: ما طلا‌های سرقتی را به شهرستان کوهدشت می‌بردیم و آنجا می‌فروختیم که اردیبهشت سال۸۶ متوجه شدیم دو طلافروش اصفهانی برای یک معامله چند کیلویی طلا به شهرستان کوهدشت آمده‌اند. ما آن‌ها را چند روزی تحت نظر گرفتیم تا اینکه فهمیدیم آن‌ها ۷کیلوگرم طلا خریده و با خودروی سمندشان راهی اصفهان شده‌اند. یکی از اعضای باند آن‌ها را با خودروی سرقتی تعقیب می‌کرد و من و بقیه اعضای باند هم در میانه راه کمین کرده‌بودیم و وقتی خودروی طلافروشان به محل رسید خودرو را به رگبار بستیم که در جریان آن راننده به شدت زخمی شد و مرد طلافروش هم به قتل رسید.
چهار متهم پس از تحقیقات تکمیلی در دادگاه انقلاب محارب و مفسد فی‌الارض شناخته و به اعدام محکوم شدند. در حالی که حکم دادگاه در دیوان عالی کشور تأیید و برای اجرا به شعبه اجرای احکام دادسرایی جنایی فرستاده شده‌بود، یکی از متهمان به نام پیمان هنگام انتقال به دادسرا موفق به فرار شد.
اعدام آخرین عضو باند
پس از این حکم اعدام سه‌متهم اجرا شد و مأموران در تعقیب متهم فراری بودند تا اینکه مدتی بعد دریافتند پیمان هنگام سرقت مسلحانه‌ای از سوی مأموران پلیس اصفهان دستگیر شده است. بررسی‌ها نشان داد وی پس از فرار به اصفهان رفته و به سرقت‌های مسلحانه سریالی خود ادامه داده است تا اینکه از سوی مأموران پلیس اصفهان دستگیر می‌شود.
متهم پس از دستگیری به تهران منتقل و راهی زندان شد تا اینکه چند روز قبل این متهم نیز در زندان رجایی شهر اعدام شد؛ بنابراین با اعدام آخرین عضو باند سارقان مسلح پرونده این باند خشن هم بسته شد.
ارسال نظرات